آزاد شو


*** اين وبلاگ منعکس کننده مطالب و مقالات حزب ميهن است ***


Wednesday, June 10, 2009

 

! مشکل بزرگ خامنه ای: دستبوسی که دست بوساننده شده



زاد گـــاه
امير سپهر




مشکل بزرگ خامنه ای: دستبوسی که دست بوساننده شده ! و

به نظر می رسد که رژيم ملا ها کاملآ از نفس افتاده باشد، آنهم بوسيله خود و جنگ قدرتی که بی امان در درون آن در جريان است، نه در سايه درايّت و کاردانی اپوزيسيونی که اصلآ در جهان راستين وجود خارجی ندارد

از ديد من آنکس هم که بيش از همه به آتش اين جنگ درونی دامن می زند، محمود احمدی نژاد است. کسی هم که برای اين رژيم می تواند دردسرساز باشد و سرنگونی آنرا سرعت بخشد، اتفاقآ هم همين احمدی نژاد مسخره و ماجراجو می تواند باشد، نه به گفته ی پاره ای، رفسنجانی و قاليباف و حتا منتظری و ديگران

گر چه خود علی خامنه ای هم روضه خوانی بی هويّت و کم مقدار بيش نيست، با اينهمه، بر کشيدن عنصری تا اين اندازه بی ارزش و هرزه درا و عقده ای و بی مسئوليت بنام احمدی نژاد، بوسيله اين ملا، شايد يکی از بزرگترين اشتباهاتی باشد که خامنه ای مرتکب آن شده

زيرا تکيه بر زور و بی شرمی و بد زبانی و تيغه ی تيز چاقوی افراد بی مقداری که چيزی برای باخت ندارند، تکيه دادن بر نوک نيزه ای بسيار تيز و زهرآگين است. بر کشيدن لمپن ها و قمه کش ها برای از ميان برداشتن مخالفان و دشمنان، درست بسان شمشير دو دمی است که پس از قلع و قمع مخالفان، دير يا زود گردن خود ارباب را نيز خواهد زد

در اين مورد حتا در سراسر تاريخ هم يک استثنآء نمی توان نشانی داد. تجربه ی تاريخی نشان می دهد که هر گروه و شخصی که با لمپنيسم آمده، خود نيز سرانجام با لمپنيسم برکنار شده. حال چه به شکل مستقيم و چه در اثر پيدا شدن اربابی دست و دلباز تر برای لمپن ها و پشت کردن آنان به ولی نعمت پيشين خود

چنانچه اين روز ها به سخنان و موضع گيری های احمدی نژاد و مقالات روزنامه ی اطلاعات و جمهوری اسلامی توجه کنيد که بازتاب دهنده ی ديدگاههای علی خامنه ای هستند، خواهيد ديد که چه تضاد ژرفی ميان اين دو ديدگاه وجود دارد

احمدی نژاد فردی بود گمنام و کاملآ بی مقدار که تا برکشيد شدن به مقام رياست جمهوری از سوی خامنه ای، حتا در رديف شخصيّت های درجه سوم جمهوری اسلامی هم به حساب نمی آمد. خامنه ای تصور کرد که اگر عنصر غلامباره و دستبوس و بی اراده ای مانند او را برکشد، همه چيز در زير کنترل خودش خواهد بود. و چون او خود احمد نژاد را از هيچ يک رئيس جمهور می سازد، پس هر زمان هم که دلش خواست خواهد توانست که وی را به راحتی و بی دردسر کنار گذارد

ليکن تجربه به نيکی و بار ها نشان داده افراد کم ظرفيّت و گمنام و بی مقداری که به ناگاه و بدون طی مدارج ترقی به مقامی بالا تر از قد و قواره خود می رسند، برای نگهداری آن مقام، از دست يازيدن به هيچ عمل زشت و جنايت و خيانتی دريغ نمی ورزند

درست است که در درازای سه سال گذشته احمدی نژاد هر آنچه گفته و انجام داده، اجرای بی کم و کاست و بی چون و چرای منويات خامنه ای بوده، ليکن با هر چه نزديک تر شدن نمايش انتخابات رئيس جمهوری، به خوبی حس می شود که ديگر احمدی نژاد آن احمدی نژاد پيشين نيست. يعنی او ديگر نمی خواهد که تنها مجری چشم و گوش بسته ی اوامر ارباب باشد. اين دگرديسی احمدی نژاد البته نه يک رخداد غير قابل پيش بينی، بلکه از تبعات کاملآ طبيعی قدرت است

اين قدرت لعنتی بگونه ای است که درجه ی شيرينی و مزه آن بستگی تام به گذشته، نوع تربيّت، پايگاه اجتماعی و جايگاه اخلاقی اشخاص دارد. بدينسان که به هر اندازه که افراد حقير تر و کوچکتر باشند، به همان نسبت هم طعم قدرت به کامشان شيرين تر و گوارا تر می نشيند. احمدی نژاد اينک کنش و واکنش هايی از خود بروز می دهد که رگه ی رقابت و به چالش کشيدن علی خامنه ای در آن کردار ها، به روشنی آشکار است. حتا در زمينه های مذهبی و به و يژه در نزديکی به امام ته چاه

راستی اين است که اگر احمدی نژاد خود را همان آدم سه سال پيش نمی پندارند، کاملآ هم حق دارد. سه سال پيش از اين، او نه در جهان، بلکه حتا در خود ايران هم اصلآ عنصری ناشناخته و گمنام بود. اينک اما پس از سه سال تکيه بر جای بزرگان زدن (البته جايگاه رياست جمهوری در ايران روضه خوان ها، مايه ننگ است)، از او شخصيتی نامدار در ايران و جهان ساخته که هواپيما و خلبان شخصی دارد، به ديدار مقامات و رهبران ديگر کشور ها می رود، در مجامع بين المللی سخنرانی می کند، به افتخارش سرود نکبتی ای خمينی می نوازند و سان می بيند ... و

گذشته از اينها، او در داخل هم اين سه ساله بيکار ننشسته. وی حتا تبليغ برای خود را بر تر از خدمت رياست جمهوری نشانده. تمام اين سفر های استانی احمدی نژاد برای مطرح ساختن خود بوده، نه انجام وظايف محوله به او به عنوان رياست جمهوری رژيم اسلامی. وی مرتبآ هم در حال دسته و گروه ساختن برای خود بوده. او در اين راستا حتا تا نوه های خاله های ناتنی خويش را هم بکار گرفته و وارد پست های دولتی کرده است

بنابر اين کاملآ طبيعی است که احمدی نژاد حال ديگر آن خانه شاگر پيشين علی خامنه ای نباشد که می پنداشت هميشه همانگونه بله قربان گو و دستبوس وی خواهد ماند. او سه سال پيش که آمد، يک دستبوس بود. ليکن در اين زمان دراز، اينک خود مبدل به فردی شده که هزاران هزار دستبوس سفله و دريوزه دارد. حتا در ميان مثلآ افسران ارشد سپاه پاسداران که سه سال پيش حتا او را به پشيزی هم نمی خريدند

احمدی نژاد حال کارش به جايی رسيده که مدال لياقت و تشويق به سينه ی سپاهيان می زند. اين کار ها را نبايد شوخی پنداشت، به ويژه برای عنصر توسری خور و کوچک و بی مقداری چون احمدی نژاد. بيخود نيست که وی روز به روز بيشتر افسار گسيخته تر و پر رو تر و ديوانه تر می شود

حاصل اينکه، وارسی کيستی و اخلاقی و کردار سه ساله احمدی نژاد به نيکی به ما نشان می دهد که وی نه از دروغگويی شرم دارد، نه ننگ و عار سرش می شود و نه توهين و تحقير می شناسد. اينکه آيا اين ويژگيهای او بر ويژگيهای همسان اربابش خواهد چربيد و عاقبت چه فتنه ای زان ميان بر خواهد خاست، امری است که بايد منتظر بود و ديد

ليکن با شاختی سه ساله از منش و کردار و گفتار و رفتار احمدی نژاد، يک چيز را از هم اکنون بخوبی می توان پيش بينی کرد، اين را که احمدی نژاد پر رو تر و بی شخصيت تر از خود خامنه ای، بدون شک لقمه ی راحتی برای بلعيدن ولی فقيه چاقوکشان و لمپن ها نخواهد بود./ امير سپهر


www.zadgah.com

|


<< Home

Archives

May 2004   June 2004   July 2004   August 2004   September 2004   October 2004   November 2004   December 2004   January 2005   February 2005   March 2005   April 2005   May 2005   June 2005   July 2005   August 2005   September 2005   October 2005   November 2005   December 2005   January 2006   February 2006   March 2006   April 2006   May 2006   June 2006   July 2006   August 2006   September 2006   October 2006   November 2006   December 2006   January 2007   February 2007   March 2007   April 2007   May 2007   June 2007   July 2007   August 2007   September 2007   October 2007   November 2007   December 2007   January 2008   February 2008   March 2008   April 2008   May 2008   June 2008   July 2008   August 2008   September 2008   October 2008   November 2008   December 2008   January 2009   February 2009   March 2009   April 2009   May 2009   June 2009   July 2009   August 2009   September 2009   October 2009   November 2009   January 2010   February 2010   March 2010   April 2010   May 2010   June 2010   July 2010   September 2011   February 2012  


Not be forgotten
! بختيار که نمرده است

بخشی از نوشته های آقای دکتر امير سپهر ( بنيانگذار و دبيرکل حزب ميهن ) :

سخن بی هنر زار و خار است و سست

چرا انقلاب آرام در ايران ناشدنی است؟

! دموکراسی مقام منظم عنتری

نوروز ايرانی در رژيمی ايرانی

بوی خوش خرد گرايی در نوروز

نامه ای به سخنگوی وزارت خارجه

!اصلاح جمهوری اسلامی به سبک آمريکا

!رژيم و دو گزينه، شکست، شکست ننگين

! لاابالی ها شال و کلاه کنيد

اسلام را کشف کنيم نه مسخره

ماندگاری ايران فقط به ناهشياران است !؟

!نه نه، اين تيم، تيم ملی ما نيست

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/پنجمين بخش

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش چهارم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش سوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش دوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش نخست

فرهنگ سازی را بايد از دکتر شريعتی آموخت

دانشمندان اتمی يا الاغهای پاکستانی

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش دوم

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش نخست

مبارزان ديروز، بابا بزرگ های بی عزت امروز

پيش درآمدی بر چيستی فرهنگ

ملتی در ميان چند طايفه رويا پرداز دغلباز

مشکل نه دستار که مسلک دستاربندی است

بی فرهنگی ما، عين فرهنگ ما است

! نابخردی نزد ما ايرانيان است و بس

!خود همی گفتی که خر رفت ای پسر

ولله که کابينه احمدی نژاد حقيقت ما است

است( Oedipuskomplex )رنج ما ازعقده اوديپ

غير قمر هيچ مگو

اين نه گنجی، که عقيده در زندان است

جمهوری خواهی پوششی برای دشمنان ملت

شاه ايران قربانی انتقام اسلامی

کار سترگ گنجی روشنگری است

گنجی اولين مسلمان لائيک

واپسين پرده تراژدی خمينی

انتخابات اخير پروژه حمله به ايران را کليد زد

جنگ آمريکا عليه ايران آغاز شده است

انتصاب احمدی نژاد، کشف حجاب رژيم

حماسه ديگری برای رژيم

برادر احمدی نژاد بهترين گزينه

انقلابی که دزديده شد؟

معين يک ملا است، نه مصدق

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران !/ بخش سوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش دوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش نخست

فولادوند همان جنتی است

اکبر گنجی، ديوانه ای از قفس پريد

دموکراسی محصول انديشه آزاد از مذهب است

تفنگداران آمريکايی پشت مرز هستند

رئيس جمهور اصلی خامنه ای است

!دانشجويان سوخته را دريابيد

دغلبازان ملا مذهبی

!خاتمی خائن نبود، رفسنجانی هم نيست

فندق پوست کنده

خيانتی بنام انقلاب اسلامی

ايران، کارگاه بی کارگر

آزادی کمی همت و هزينه می طلبد

نمايش لوطی عنتری در ملک جم

نخبگان نادانی

بوی باروت آمريکايی و رفسنجانی

آقای خمينی يک پيغمبر بود نه امام

انديشه زوال ناپذير است

اپوزيسيونی ناکارآمد تر از هخا!

زنهار که ايرانی در انتقام کشی خيلی بی رحم است!

سخنی با امضا کنندگان بيانيه تحليلی 565

...بر چنين ملت و گورپدرش

واپسين ماههای رژيم يران

اصول اعتقادی دايناسورها، طنزنوروزی

يادت بخير ميسيو، يادت بخير

امتيازی برای تسخيرايران

اشغال نظامی ايران وسيله ايالات متحده

چهارشنبه سوری، شروع حرکت تاريخی

بد آگاهی و فرهنگ هفت رگه

جرج دابليو بوش، آبراهام لينکلنی ديگر

روحانيّت ضد خدا

استبداد خاندان پهلوی بلای جان ملا ها

آمريکا در خوان هقتم

عقل شرعی و شرع عقلی

واکنش مردم ما به حمله نظامی آمريکا

عشق های آقای نوری زاده

به هيولای اتم نه بگوئيم

موشک ملا حسنی و اتم آخوند نشان بزبان کوچه

رفراندم امير انتظام يا سازگارا، کدام ميتواند مشکوک باشد ؟

آيا مخمل انقلاب به خون آغشته خواهد شد؟

کاندوليزا رايس و بلال حبشی

سکس ضرورتی زيبا است نه يک تابو

نام وطنفروشان را به خاطر بسپاريم

طرح گوسفند سازی ملت ايران

آب از سر چشمه گل آلود است

رژيم ملا ها دقيقآ يک باند مافيا است

نوبت کشف عمامه است

فرهنگی که محشر می آفريند - دی جی مريم

ملا ها عقلمان را نيز دزديده اند

فقدان خرد سياسی را فقدان رهبريّت نناميم

ابطحی و ماری آنتوانت ـ وبلاگ نويسان تواب

نادانی تا به کی !؟

آزادی ايران، نقطه شروع 1

آزادی ايران، نقطه شروع 2

هنر سياست

ايران و ايرانی برای ملا ها غنيمت جنگی هستند

شب تيره، نوشته ای در مورد پناهندگی

انقلاب ايران، آغاز جنگ سوم بود

اين رفراندوم يک فريب است

سپاه پاسداران، شريک يا رقيب آمريکا

خامنه ای پدر خوانده تروريسم

فرهنگ پشت حجاب

کمونيسم همان حزب الله است

داريوش همايون چه ميگويد؟

اينترنت دنيای روانپريشان

خانه تکانی فرهنگی

فردا روشن است

عين الله باقرزاده های سياسی

آن که می خندد هنوز

اپيستمولژی اپوزيسيون

انقلاب سوسول ها

درود بر بسيجی با و جدان

روشنگران خفته ونقش چپ

فتح دروازه های اسلام

حزب توده و نابودی تشيّع

جنگ ديگر ايران و عراق

درد ما از خود ما است

يادی ازاستبداد آريا مهری!؟

ابر قدرت ترور

کدام مشروطه خواهی؟

برای آقای سعيد حجاريان

تراژدی ملا حسنی ها

مارمولک، سری 2

پهلوی پرست ها

هخا و تجمع اطراف دانشگاه

هخا و خاتمی، دو پسر عمو

تريبونال بين المللی

پايان ماه عسل فيضيه و لندن

طرح آزادی ايران 1

اولين و آخرين ميثاق ملی

اطلاعيه جمهوری خواهان

يک قاچاقچی جانشين خاتمی

فهم سر به کون

توطئه مشترک شريعتمداری

انگليس و ملا

نفت، رشوه، جنايت و

عنتر و بوزينه وخط رهبری

اروپايی و ملای هفت خط

ايران حراج است، حراج

درسهايی ازانتخابات آمريکا

عنکبوت و عقرب

بر رژيم اسلامی، نمرده به فتوای من نماز کنيد

پوکر روسی فيضيّه با پنتاگون

به ايران خوش آمديد کاندوليزای عزيز

مسخره بازی اتمی اروپا و ملا ها

انتلکتوليسم يا منگليسم

آبروی روشنقکران مشرق زمين


رسالت من بعد از نوژه

بی تفاوت نباشيم

نگاه خردمندانه به 28 مرداد


سايه سعيدی سيرجانی :

مسئوليت، نوشته ای در ارتباط با رفراندوم

پرسش شيما کلباسی از سايه در ارتباط با طرح رفراندوم

هويت، به همراه يک نوشته از فرزانه استاد جانباخته سعيدی سيرجانی با نام مشتی غلوم لعنتی

بچه های روستای سفيلان

امان از فريب و صد امان از خود فريبی

دريغ از يک "پسته" بودن

رنجنامه کوتاه سايه

بر ما چه ميرود


روشنگری های شهريار شادان از تشکيلات درونمرزی حزب ميهن :

خمينی؛ عارف يا جادوگر ؟

ما جوانان ايران بايد

حکومت خدا (1)

می گوید اعدام کن

راهی نوین برای فردای ایران


رنجنامه معصومه

شير ايران دريغ!


حافظ و اميرمبارزالدين

دلکش و ولی فقيه


کانون وب‌لاگ‌نويسان ايران-پن‌لاگ


کانون وبلاگ نويسان



This page is powered by Blogger. Isn't yours? Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com eXTReMe Tracker