آزاد شو


*** اين وبلاگ منعکس کننده مطالب و مقالات حزب ميهن است ***


Monday, June 21, 2004

 

درود بر بسيجی با و جدان



! فرزند دلبندم ،کودکم ،ای عزيزبابا
! نفرين بر کسانی که اينگونه سرنوشتی را برايت رقم زدند

ما با کسانی که جگرگوشه هايمان را بدين سيه روزی دچارکردند هيچ اتحادی نداريم. اين خيانت به شرافت انسانی و اين گلهای پرپرشده است. اين کودک معصوم تن پاره مادرو پدری است که قبل ازانقلاب اهريمنی 57 شير و موز اضافی تغذيه رايگان خود را در سطل ذباله می انداختند

امير سپهر، از حزب
ميهن



! درود بر بسيجی با وجدان
اما
! اتحاد با ياران روح الله و انقلاب سياه هرگز


www.hezbemihan.com





جوابيه ای به مقاله ( بلوغ تعفن ) از يک اصلاح طلب ! بنام عبدالحسين هراتی. مندرج در سايت ايران امروز، متعلق به اصلاح طلبانی که حتی قادر به اصلاح ريش خود نيز نشده اند
تعفن فريبی بنام اصلاحات و دوم خرداد و خسن و خسين هر سه دختران مغاويه هستند

مطلبی که شيخ عبدالحسين خان هراتی نگاشته اند، به نوشتار ناموزون فرد باسوادی نميماند که فقط با فن زيبا نگاری و بقول همگنانشان با (زينت التحرير) نا آشنا باشد، اين مقاله صرفنظر از بی محتوا بودنش، از نظر انشائی و املايی آن اندازه پرغلط است، که توضيح اغلاط و تصحيح آنها خود نيازمند يک مقاله بلند بالا است
بيسواد بودن شيخ ولايت هرات ! از همان بقول خودشان تيتر مقاله مشخص ميگردد، تعفن ره به پوسيدگی و زوال ميبرد نه رشد و بلوغ ! ترکيب بلوغ با عفن جمع اضداد است ! هر يک از اين دو واژه ديگری را نفی ميکند ! اين بدان ميماند که گفته شود کسی با رنگ سياه در و ديوار را سفيد ميکند. درهمان اولين سطر،" توبه را شکستم " يک جمله کاملآ غلط است. در ساختمان اين جمله واژه خود يا خودم در پس توبه از قلم افتاده است. ايشان توبه خود را شکسته اند، نه اصل واژه را. در هيچ زبانی واژه ای بنام ( تلوزيون ) وجود ندارد ! نام اين جعبه سحرآميز و يا جام جهان نما، تله ويزيون يا تله ويژن ويا تله وخون با واو مکسر ( کسره دار ) است. بجز آلمانی زبانها که آنرا( ته. فاو) و يا ( فرن زهن) می نامند، تمامی جهاتيان اين جعبعه جادويی را با کمی افتراق لهجه بهمين گونه تلفظ ميکنند. در ايران خودمان نيز هر کسی حتی با دو کلاس سواد اکابری اين وسيله را تلويزيون مينويسد و ميخواند
تلوزيون نامی است که بار فروشان چاقو کش ميدان امين السلطان و يا الوات باجخور کافه های سازو ضربی به اين وسيله داده اند. ضمنآ بکار گيری فعل مرکب (ديدن تلوزيون ) در جمله مربوطه هم از بيخ و بن اشتباه است ! فقط تعميرکار به هنگام تعمير، و خريدار در وقت خريد، تلويزيون را می بينند. ما تماشاچی تلويزيون هستيم و به تماشای برنامه های آن می نشينيم . ان . آی. تی. وی هم يک ايستگاه و يا فرستنده است نه يک تلوزيون ! ( تلويزيون). البته اين را خرده نميگيرم، چون يک غلط مصطلح است ! ليکن بکارگيری نام ( تلوزيون ) را از جانب شيخ نميتوان سهوی و يا اشتباه چاپی بحساب آورد، زيرا اين واژه بیمعنا يکبار ديگرهم در سطر27 بهمان صورت تکرار شده است. ديپلماسی هم در فرهنگ سياسی به نحوه روابط بين المللی کشورها اطلاق ميگردد نه به اختلاف سليقه سياسی دو شخص. تمامی سازمانهای جاسوسی مهم را هم نام ميبرند، جز اينتلجنت سرويس انگليس، که پدر و مربی وسازمانده همگی آن سازمانها است
واژه ناهمگون و اضافی (منقاد) درجمله ( وادار به تسليم نمودن ) هم آنقدر مضحک و بيجا است که نيازمند هيچ توضيحی نيست. قصدم طعنه زدن و آزردن نيست ، به حقيقت مينويسم که اين نوشتار ازلحاظ غلط نگاری بی همتا است ! اينهمه غلط در مقاله ای بدين کوتاهی ؟! البته خيلی از روشنفکران! انقلابی ديروز و اصلاح طلبان امروزی ما همينطور فرهيخته هستند! در آغاز نوشتم که تصحيح اين مقاله به زمانی طولانی نيازمند است، به همان چند سطر بسنده ميکنم و از اينکار در ميگذرم. به پيام و محتوای آن ميپردازم که بيشتر مورد نظر است. قبل ازآن اما، اينرا نيز مياورم که چشمه جايی است که از آن آب ذلال و گوارا به بيرون می جهد، نه بقول آقای هراتی لجن و بقول مقتدای ايشان آقای خمينی، خون. اينگونه نگاه به پديده های زيبا و پر جاذبه هستی و طبيعت، نشان از يک ذهنيّت پسيميستی و بيمار و مسموم دارد. ايشان نوشته اند که بقول خودشان (با این آقايان ! سلطنت طلب) مشکل دارند! و نتيجه گرفته اند که (سياسيون ايران ومبارزان دمکراسی ! (دموکراسی) با شرف تر از آنند که دست اتحاد با افرادی در اين سطح از اخلاقيات بدهند ) ووو
اگرشما را شيخ خطاب کردم به چند دليل است که يکی هم مکانيزم تفکر و استدلال آخوندی شما است. مينوسيد که با اين آقايان سلطنت طلب مشکل داريد ! آقايان به چه معناست ؟ آيا شما با خانمهای سلطنت طلب هيچ مشکلی نداريد ، و يا اينکه اصولآ اين نيمه اصلی را داخل آدم نميدانيد ؟ وانگهی ! چه کسی از شما دعوت به اتحاد کرده و مزاحمتان شده است ؟ شما اصلآ چه کسی هستيد و پشتوانه مبارزاتی شما چيست ؟
شاهزاده رضا پهلوی را مورد اهانت قرار ميدهيد و از وی با نام گوساله سامری ياد ميکنيد ! درود بر ادب و شرافت شما ! کسی که آزارش به هيچ فردی نرسيده اما بيست و پنجسال از پيشوايان فکری شما فحش خورده و اهانت شنيده و هرگز هم لب به شکوه نگشوده و حتی يک واژه اهانت آميز هم بکسی نگفته است يک گوساله است يا اينکه ... ؟ از همين مختصر سطح اخلاق و شرافت خود و ميزان پايبنديتان به دمکراسی ! ( دموکراسی ) را با وی شخصآ مقايسه کنيد. جهت اطلاع مينويسم که آقای آتابای اصلآ مشروطه خواه ، يا آنگونه که شما دوست داريد خطاب کنيد ( سلطنت طلب ) نيستند. گذشته از اين، ايشان که حرفه اصليشان خوانندگی است به چه قدرتی ميتوانند دست يابند که شما نوشته ايد؟ جز آنکه اگر نظامی آزاد در ايران برقرارگردد، در بهترين حالت اگر سرمايه ای داشته باشند، قادر خواهند بود که صاحب يک فرستنده گردند و مجری برنامه بقول شما تلوزيون (تلويزيون) شخصی خود شوند
از نظامی که بيست و پنج سال است که ديگر وجود ندارد، و از رژيمی که هنوز بر سر کار نيامده ، به جرم تجاوز نکرده و ناخن نکشيده و آپولو نساخته، اينهمه با خشم اظهار نفرت ميکنيد، ليکن برای رد گم کردن و اينکه نشان دهيد که شما هم مثلآ مخالف جمهوری اسلامی هستيد ! از نظام تمدن ستيز و آدمخواری که هم اينک هرروزه دست بخون می آلايد و هيچ آبرويی برای ايران و ايرانی باقی نگذارده فقط با واژگان زشت رو و خشن ياد ميکنيد ! و نتيجه ميگيريد ( البته باز بصورت کاملآغلط ماضی ( بوده است ) يعنی ديگر نيست ! ) که آنهم تقصير شاه فقيد و شاهزاده رضا پهلوی و يا بقول خودتان معلول و مولود رژيم پهلوی بوده است
آقای هراتی ! بدون اينکه قصد توهين بشما را داشته باشم ، به نيکی دريافتنی است که ميزان دانش و بقول خودتان سطح اخلاقيات شما در حدی نيست که پيام اين زخم خورده و آواره جمهوری کثيف دستاربندان را دريابيد! طرف خطابم کسانی هستند که شما بدانها تأسی ميکنيد و مرشد فکری افرادی چون شما محسوب ميشوند، آنها به هيچ ميهمانی دعوت نشده اند! بيخودی خود و ديگران را فريب ندهند. بريده باد آن دستی که برای اتحاد بطرف کسانی دراز شود که يک ميليون هم ميهن ما را بکشتن داده و يا برای باقيمانده عمر بر روی صندلی چرخدار نشاندند ! نفرين تاريخ بر ملتی باد که بار ديگردانسته دست اتحاد به کسانی ميدهد که يکبار هستيش را نيست و نابود کردند
امروز جگرهر ايراندوستی از ديدن اينهمه تحقير و توهين و ننگ و بدنامی پاره پاره است. رژيمی که شما بر ما حاکم کرديد ديگر آبرويی برايمان باقی نگذارده ! سالها زمان نياز داريم تا بتوانيم دختران معصوم فروخته شده خودمان را از زير دست و پای اعراب وحشی شکم گنده جمع آوری کنيم. به چند سال کوشش مستمر احتياج داريم تا اينهمه بيوه زن و کودک بی سرپرست را سروسامان دهيم. همانهايی را که انقلاب بهمن شما به نيستی کشيد، همان بلوای اهريمنی و شوم که چيزی به جز بی آبرويی و چشمانی گريان و سفره هايی خالی از نان برای ايرانيان به ارمغان نياورد، همان انقلابی که شما سالروز آنرا جشن ميگيريد و ما از ديدن قربانيان آن قلبمان آتش می گيرد و به گريه می افتيم
! بدانيد که بين ما و ياران آن فتنه ايرانکش خطی وجود دارد به رنگ خون
جناب هراتی ! ما با کسانی که روز سقوط کشورمان و سرآغاز به فحشا کشيده شدن دخترانمان و معتاد و آواره شدن پسرانمان را به جشن می نشينند چگونه ميتوانيم اتحاد کنيم ؟ کسی مگر ميتواند با قاتل خواهر و برادر و شوهر و پدر و مادر و فرزند دلبندش به اتحاد دست يابد ؟ نه تنها شاهزاده رضا پهلوی، بلکه هيچ ايرانی با شرفی به خود اجازه نخواهد داد که دست اتحاد بسوی کسانی دراز کند که با آوردن اين رژيم غرور ملی و شخصيّت ما را زخمی و پايمال کرده و آبروی ما را در جهان برباد دادند. ما با بی معرفتان از خدا بيخبری که گلهای آرزوی جگر گوشه هايمان را در عنفوان جوانی پرپر کردند و ملتمان را به سوگ وعزا نشاندند، قصد هيج اتحادی را نداريم. با کسانی که بقول مولانا حتی يک رگشان هم هشيار نيست
به پروردگار عالميان سوگند که من بگفته شما سلطنت طلب، تمامی بچه های نابود شده سرزمين سوخته ام را بسان فرزندان خونی خود ميدانم و مانند يک پدر کمر شکسته، هر روزه به تيره روزی و بخت سياه دخترکان فروخته شده ام ، رنج پسران معتادم و تحقير فرزندان آواره شده ام درکمپ های پناهندگی از ژرفای وجودم ميگريم. شما باعث اينهمه بدبختی و آبروريزی ما هستيد. مشروطه خواهان راستين حتی صحبت از اتحاد با افرادی مانند شما را توهين بخود و خيانت به کشورشان ميدانند. تصور ميکنيد وقتی صحبت از اتحاد مي شود، شما را نيز شامل ميگردد !؟ اتحاد با کسانی که ما را رسوای خاص وعام کردند ؟ دست ياری بطرف ياران خمينی و دشمنان ايران دراز کردن ؟ هرگز و هرگز
آقای هراتی ! لطف کنيد وبه بزرگان خودتان که هنوز هم با ايجاد توهم اصلاح اين رژيم برای ملايان عمر می خرند بفرماييد که هر ترفندی را هم که بکارگيريد، ديگر قادر به حفظ اين نظام کثيف نخواهيد بود، زيرا که امروزه حتی خام ترين فرزندان ايرانزمين نيز در پروسه عمل، پس از مشاهده اينهمه ظلم و بيداد به بلوغ زيبای فکری رسيده اند و به تبع آن دير يا زود لکه ننگی بنام جمهوری اسلامی را از دامان مام ميهن خويش فرو خواهند شست و هويّت ملی و فرهنگی خويش را از تعفن افکار آخوندی جدا خواهند نمود. اگر باور نداريد به چند نمونه کوچک که در زير اين نوشته خواهد آمد توجه کنيد ! شايد که متوجه شويد و شوند که ديگر خيلی دير شده است. شما شخصآ اگر هم در انديشه سياسی و عدالتخواهی قادر به رسيدن به يک بسيجی سابق نيستيد، حد اقل ميتوانيد کمی فن نگارش از وی بياموزيد
اين طفل صادق و معصوم و هر بسيجی پاکباخته ديگر که از سر کم آگاهی بخد مت دشمنان ايران درآمده، هزاران بار شرف دارند بر کسانيکه هنوز هم شرم و حيا ندارند و بجای مبارزه با يک رژيم کثيف و قرون وسطايی تمامی نيروی خودرا صرف کوبيدن حريف اصلی رژيم، يعنی مشروطه مينماند، که مبادا دو باره بر سر کار آيد و مردم از اين نکبت و بی آبرويی خلاصی يابند. بسيجی جوان نقشی در انقلاب ايرانسوز نداشته. او خود نيز قربانی است ! بسيجی عقده بی وجدانی و جنون شاه ستيزی ندارد.هر بسيجی دير يا زود مانند همين بچه سيد به بلوغ فکری خواهد رسيد. کسانی تا پايان عمر در اين تعفن دست و پا خواهند زد که شرف نقد از عملکرد خود را نداشته و بيم دارند که استقرار مجدد نظام مشروطه، نادانی سال پنجاه و هفت وافکار پليدشان را حتی برای فرزندان آواره شده خودشان نيز برملا سازد
آقای هراتی! خوب بخوانيد ! اين بسيجی مينويسد (مسوولين صدر نشين انقلاب اکنون مورد خشم من هستند.دزدي هاي کتمان ناشدني ...قتل هاي ناجوانمردانه و و و) و آنوقت شمای با شرف! و بقول خودتان مبارز دمکراسی ! ( دموکراسی ) که حتی نام آنرا نيز نميتوانيد صحيح بنويسيد اين نظام کثيف و دزد و آدمکش را فقط خشن ميناميد ! آنهم نظامی که بزرگترين دستاورد آن فحشا و اعتياد بوده. حال خود قضاوت کنيد که چه کسانی به اتهامات زده شده از طرف خودتان نزديکتر هستند؟ چه اشخاصی با اوباش و باندها در اتحاد هستند و با فروشندگان حيثيّت انسانی سنخيت دارند ؟ از نيکنامان روزگار ميگوييد !؟ يعنی از باجخور های ديروز و کسانی که به سر و صورت دختران جوان مردم اسيد ميپاشيدند ؟! ويا اشخاصی که هنوز هم به فاز عبور از خط ولايت نرسيده اند و هرساله چند بار به ايران سفر ميکنند !؟
نيکنامی که سهل است ، شما با اين ادب و متانت آيا اصلآ خود را يک انسان مقيد به اخلاق ميپنداريد ؟ آيا شما معنای عدالت و دموکراسی را که اصلآ قادر به نوشتنش هم نيستيد ميدانيد که چيست؟ ايکاش شما هم يک بسيجی نا آگاه اما با وجدان طرفدار رژيم بوديد تا فردی ... ! که مجبور نشويد با اين بيسوادی و نثر ابتر خود برای دفاع از اينهمه جنايت و زشتکاری با ناشيگری به هزار نعل و ميخ بزنيد و شخصيّت خود را مشخص تر سازيد و خود را رسوا تر کنيد. آقای هراتی ! صحبت از نيکنامی و عدالتخواهی کردن کار شما نيست ! باور کنيد که اين حرفها برای شما خيلی بزرگ است ! در همين چامه خام خود نشانداديد که خود به هيچيک از آنها اعتقادی نداريد. زيرا حتی معنای درست اين واژگان را نيز نميدانيد. شما فحش رابا فحاشی به نقد کشيده و تقبيح کرده ايد ! قبل از آنيکه واژه ای را بنويسيد لا اقل ابتدا طرز نگارش آنرا بياموزيد
واما بنده آن برنامه ای که شما ادعا ميکنيد را نديدم و نشنيدم. من طرفدار سرمايه داری و سلطنت طلب ! توان پرداخت کرايه خانه خود را ندارم، چه رسد به پرداخت هزينه آنتن ماهواره ای! رفتن به زير لحاف ديگران از کثيف ترين اعمال است. در اين مورد حق با شماست ! حسين شريعتمداری نماينده خليفه مسلمين در کيهان تهران از شيفتگان اتاق خواب اينجانب هستند ! ديگر اوباش رژيم و حسود ها و عقده ای ها هم نور تاباندن به اتاق خواب بنده را اصلی ترين هدف مبارزات سياسی خود قرار داده اند ! اگر آقای آتابای آنگونه که شما نوشتيد تهديد کرده باشند، جدآ که شرم بر او باد ! ليکن اگر گفته باشند که نوری زاده ها با دروغ استحاله نظام و دوم خرداد بازی نميگذارند که ملت ما از اين ننگ و نکبت خلاصی يابند، کاملآ حق با ايشان است. البته شما و لابد ساير اصلاح طلبان ! که با فن به بلوغ رساندن تعفن آشنايی داريد، شايد که قادر گرديد نجاستی مانند جمهوری ملايان رانيز به طلای ناب مبدل سازيد. اما ما بقول شما (سلطنت طلب ها ) چون فاقد چنيين قابليتی هستيم، سودای لاس زدن با اين آدمکشان و تمدن ستيزان را در سر نمی پرورانيم. هرگونه تماس با جسم کثيف و متعفن آدمی را آلوده و مسموم ميسازد. حتی نيم نگاهی به اينها در ما حالت تهوع بوجود می آورد. قصد داريم که کل اين نجاست را يکباره در آتش افکنيم وبرای هميشه از دست اين کثافت و تعفن خلاصی يابيم
آقای هراتی ! از آنجا که کاملآ مشخص است که به توبه و مرام ملايی سخت پايبندی داريد، در پايان دو بيت شعر مذهبی را هم از سايت آن بسيجی مياورم، تا شايد ...!!!؟
در صفوف ايستاده بر نماز
ابن ملجم ها فراوانند باز
سر به لاک خويش برديد ای دريغ
نان به نرخ روز خورديد ای دريغ
www.hezbemihan.com
استفاده از تمامی و يا بخشی از اين مقاله بشرط درج نام نگارنده و حزب ميهن بلامانع است


|


<< Home

Archives

May 2004   June 2004   July 2004   August 2004   September 2004   October 2004   November 2004   December 2004   January 2005   February 2005   March 2005   April 2005   May 2005   June 2005   July 2005   August 2005   September 2005   October 2005   November 2005   December 2005   January 2006   February 2006   March 2006   April 2006   May 2006   June 2006   July 2006   August 2006   September 2006   October 2006   November 2006   December 2006   January 2007   February 2007   March 2007   April 2007   May 2007   June 2007   July 2007   August 2007   September 2007   October 2007   November 2007   December 2007   January 2008   February 2008   March 2008   April 2008   May 2008   June 2008   July 2008   August 2008   September 2008   October 2008   November 2008   December 2008   January 2009   February 2009   March 2009   April 2009   May 2009   June 2009   July 2009   August 2009   September 2009   October 2009   November 2009   January 2010   February 2010   March 2010   April 2010   May 2010   June 2010   July 2010   September 2011   February 2012  


Not be forgotten
! بختيار که نمرده است

بخشی از نوشته های آقای دکتر امير سپهر ( بنيانگذار و دبيرکل حزب ميهن ) :

سخن بی هنر زار و خار است و سست

چرا انقلاب آرام در ايران ناشدنی است؟

! دموکراسی مقام منظم عنتری

نوروز ايرانی در رژيمی ايرانی

بوی خوش خرد گرايی در نوروز

نامه ای به سخنگوی وزارت خارجه

!اصلاح جمهوری اسلامی به سبک آمريکا

!رژيم و دو گزينه، شکست، شکست ننگين

! لاابالی ها شال و کلاه کنيد

اسلام را کشف کنيم نه مسخره

ماندگاری ايران فقط به ناهشياران است !؟

!نه نه، اين تيم، تيم ملی ما نيست

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/پنجمين بخش

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش چهارم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش سوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش دوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش نخست

فرهنگ سازی را بايد از دکتر شريعتی آموخت

دانشمندان اتمی يا الاغهای پاکستانی

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش دوم

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش نخست

مبارزان ديروز، بابا بزرگ های بی عزت امروز

پيش درآمدی بر چيستی فرهنگ

ملتی در ميان چند طايفه رويا پرداز دغلباز

مشکل نه دستار که مسلک دستاربندی است

بی فرهنگی ما، عين فرهنگ ما است

! نابخردی نزد ما ايرانيان است و بس

!خود همی گفتی که خر رفت ای پسر

ولله که کابينه احمدی نژاد حقيقت ما است

است( Oedipuskomplex )رنج ما ازعقده اوديپ

غير قمر هيچ مگو

اين نه گنجی، که عقيده در زندان است

جمهوری خواهی پوششی برای دشمنان ملت

شاه ايران قربانی انتقام اسلامی

کار سترگ گنجی روشنگری است

گنجی اولين مسلمان لائيک

واپسين پرده تراژدی خمينی

انتخابات اخير پروژه حمله به ايران را کليد زد

جنگ آمريکا عليه ايران آغاز شده است

انتصاب احمدی نژاد، کشف حجاب رژيم

حماسه ديگری برای رژيم

برادر احمدی نژاد بهترين گزينه

انقلابی که دزديده شد؟

معين يک ملا است، نه مصدق

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران !/ بخش سوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش دوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش نخست

فولادوند همان جنتی است

اکبر گنجی، ديوانه ای از قفس پريد

دموکراسی محصول انديشه آزاد از مذهب است

تفنگداران آمريکايی پشت مرز هستند

رئيس جمهور اصلی خامنه ای است

!دانشجويان سوخته را دريابيد

دغلبازان ملا مذهبی

!خاتمی خائن نبود، رفسنجانی هم نيست

فندق پوست کنده

خيانتی بنام انقلاب اسلامی

ايران، کارگاه بی کارگر

آزادی کمی همت و هزينه می طلبد

نمايش لوطی عنتری در ملک جم

نخبگان نادانی

بوی باروت آمريکايی و رفسنجانی

آقای خمينی يک پيغمبر بود نه امام

انديشه زوال ناپذير است

اپوزيسيونی ناکارآمد تر از هخا!

زنهار که ايرانی در انتقام کشی خيلی بی رحم است!

سخنی با امضا کنندگان بيانيه تحليلی 565

...بر چنين ملت و گورپدرش

واپسين ماههای رژيم يران

اصول اعتقادی دايناسورها، طنزنوروزی

يادت بخير ميسيو، يادت بخير

امتيازی برای تسخيرايران

اشغال نظامی ايران وسيله ايالات متحده

چهارشنبه سوری، شروع حرکت تاريخی

بد آگاهی و فرهنگ هفت رگه

جرج دابليو بوش، آبراهام لينکلنی ديگر

روحانيّت ضد خدا

استبداد خاندان پهلوی بلای جان ملا ها

آمريکا در خوان هقتم

عقل شرعی و شرع عقلی

واکنش مردم ما به حمله نظامی آمريکا

عشق های آقای نوری زاده

به هيولای اتم نه بگوئيم

موشک ملا حسنی و اتم آخوند نشان بزبان کوچه

رفراندم امير انتظام يا سازگارا، کدام ميتواند مشکوک باشد ؟

آيا مخمل انقلاب به خون آغشته خواهد شد؟

کاندوليزا رايس و بلال حبشی

سکس ضرورتی زيبا است نه يک تابو

نام وطنفروشان را به خاطر بسپاريم

طرح گوسفند سازی ملت ايران

آب از سر چشمه گل آلود است

رژيم ملا ها دقيقآ يک باند مافيا است

نوبت کشف عمامه است

فرهنگی که محشر می آفريند - دی جی مريم

ملا ها عقلمان را نيز دزديده اند

فقدان خرد سياسی را فقدان رهبريّت نناميم

ابطحی و ماری آنتوانت ـ وبلاگ نويسان تواب

نادانی تا به کی !؟

آزادی ايران، نقطه شروع 1

آزادی ايران، نقطه شروع 2

هنر سياست

ايران و ايرانی برای ملا ها غنيمت جنگی هستند

شب تيره، نوشته ای در مورد پناهندگی

انقلاب ايران، آغاز جنگ سوم بود

اين رفراندوم يک فريب است

سپاه پاسداران، شريک يا رقيب آمريکا

خامنه ای پدر خوانده تروريسم

فرهنگ پشت حجاب

کمونيسم همان حزب الله است

داريوش همايون چه ميگويد؟

اينترنت دنيای روانپريشان

خانه تکانی فرهنگی

فردا روشن است

عين الله باقرزاده های سياسی

آن که می خندد هنوز

اپيستمولژی اپوزيسيون

انقلاب سوسول ها

درود بر بسيجی با و جدان

روشنگران خفته ونقش چپ

فتح دروازه های اسلام

حزب توده و نابودی تشيّع

جنگ ديگر ايران و عراق

درد ما از خود ما است

يادی ازاستبداد آريا مهری!؟

ابر قدرت ترور

کدام مشروطه خواهی؟

برای آقای سعيد حجاريان

تراژدی ملا حسنی ها

مارمولک، سری 2

پهلوی پرست ها

هخا و تجمع اطراف دانشگاه

هخا و خاتمی، دو پسر عمو

تريبونال بين المللی

پايان ماه عسل فيضيه و لندن

طرح آزادی ايران 1

اولين و آخرين ميثاق ملی

اطلاعيه جمهوری خواهان

يک قاچاقچی جانشين خاتمی

فهم سر به کون

توطئه مشترک شريعتمداری

انگليس و ملا

نفت، رشوه، جنايت و

عنتر و بوزينه وخط رهبری

اروپايی و ملای هفت خط

ايران حراج است، حراج

درسهايی ازانتخابات آمريکا

عنکبوت و عقرب

بر رژيم اسلامی، نمرده به فتوای من نماز کنيد

پوکر روسی فيضيّه با پنتاگون

به ايران خوش آمديد کاندوليزای عزيز

مسخره بازی اتمی اروپا و ملا ها

انتلکتوليسم يا منگليسم

آبروی روشنقکران مشرق زمين


رسالت من بعد از نوژه

بی تفاوت نباشيم

نگاه خردمندانه به 28 مرداد


سايه سعيدی سيرجانی :

مسئوليت، نوشته ای در ارتباط با رفراندوم

پرسش شيما کلباسی از سايه در ارتباط با طرح رفراندوم

هويت، به همراه يک نوشته از فرزانه استاد جانباخته سعيدی سيرجانی با نام مشتی غلوم لعنتی

بچه های روستای سفيلان

امان از فريب و صد امان از خود فريبی

دريغ از يک "پسته" بودن

رنجنامه کوتاه سايه

بر ما چه ميرود


روشنگری های شهريار شادان از تشکيلات درونمرزی حزب ميهن :

خمينی؛ عارف يا جادوگر ؟

ما جوانان ايران بايد

حکومت خدا (1)

می گوید اعدام کن

راهی نوین برای فردای ایران


رنجنامه معصومه

شير ايران دريغ!


حافظ و اميرمبارزالدين

دلکش و ولی فقيه


کانون وب‌لاگ‌نويسان ايران-پن‌لاگ


کانون وبلاگ نويسان



This page is powered by Blogger. Isn't yours? Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com eXTReMe Tracker