حزب ميهن
امير سپهر
! تريبونال بين المللی در انتظار جانيان
پاسخی به سئوالات حقوقی يک نماينده مجلس شورای اسلامی و چند تن از درون سيستم و فرار عطا الله مهاجرانی از ايران
در چند ماهه گذشته کرارآ از اينجانب سئوال ميگردد که تکليف کسانی که دست به قتل و دزدی زده اند در فردای ايران چگونه خواهد بود ؟ يک به اصطلاح نماينده (که من جدآ برای چنين فرد فرهيخته ای متاسفم که در ميان اين اوباش است !) و چند تنی از نيروهای انتظامی و پاسدار نيز اين پرسش را مطرح کرده اند که آيا ما که دستور فرماندهان خودرا اجرا ميکنيم مرتکب جرم ميشويم. از آنجا که نميتوانم به دليل فرصت کم و رعايت مسائل امنيتی افراد مورد بحث در درون ايران به تک تک اين پرسشها پاسخگو باشم؛ سعی کرده ام در يک مطلب کوتاه به تمامی اينگونه سئوالات حقوقی پاسخ گفته باشم
جنگ عالمگير دوم در سال 1945 بپايان رسيد، هم اينک در نيمه دوم سال 2004 ميلادی هستيم، يعنی درست 59 سال از آن جنگ ميگذرد، کسانی که در غرب تحصيل و يا کار دولتی کرده اند، ميدانند که در ديپارتمنت های جنايی تمامی کشور های اروپايی و آمريکايی هنوز هم تشکيلاتی وجود دارد بنام (شعبه شکار نازی ها) که معروف ترين آنها هم در خود آلمان است، در اشتوتگارت ، کارلسروهه، آشافنبورگ و در نورنبرگ. همين پنج سال قبل بود که که يکی از نازی ها در سن بالای هشتاد سالگی در آرژانتين شکار گرديد و دست بسته به آلمان فرستاده شد. در علم حقوق فصلی جهانشمول وجود دارد که در دانشکده های حقوق دانشگاههای ايران بدان (حق الناس) ميگويند، چکيده اين چاپتر مهم در علم حقوق اين است که اولآ نه تنها جنايت، که حتی قتل غير عمد نيز از جرايمی است که هرگز شامل مرور زمان نميگردد، در ثانی يک قاتل و جنايتکار را هيچ مقام و منصبی از جمله شاه و رئيس جمهور و هر مقام ديگری نميتواند مورد عفو و بخشودگی قرار دهد و آنچه را هم که عفو عمومی ميگويند، يک قاتل را شامل نميگردد
بزبانی روشن تر، فردی که پدر يا برادر و يا فرزند شما را به قتل رسانده، نميتواند بوسيله فرد ديگری مورد بخشودگی قرار گيرد، ولو آنکه آن مقام عالی ترين مقام منتخب يک کشور هم باشد. گذشته از اين چنانچه شما و ديگر بازماندگان فرد به قتل رسيده، که جزو اوليای دم محسوب ميشويد نيز قاتل را ببخشيد، آنگاه مدعی العموم يا دادستان است که برای قاتل تقاضای محکوميت ميکند و دادگاه هم بر اساس کيفر خواست بدون شک يک قاتل را به کيفر محکوم ميسازد. زيرا کسی که دست به قتل نفس ميزند صرف نظر از اينکه فردی را ميکشد و بايد بخاطر آن قتل مجازات گردد، بزرگترين جرم را هم بر عليه يک جامعه انسانی مرتکب ميشود و بدان خاطر نيز حتمآ کيفر داده ميشود
چنين است در مورد دزدی از خزانه دولت يا بيت المال، برای چنين جرمی نيز بخشودگی و جود ندارد. حتی بفرض اگر برای بخشيدن يک دزد بيت المال رفراندومی نيز صورت گيرد و در ميان 50 ميليون رای دهنده فقط يک نفر او را مورد عفو قرار ندهد، بازهم آن دزد بايد به مجازات رسد، زيرا اموال ملی متعلق به آحاد يک ملت است نه شاه و رئيس جمهور و وزير و وکيل. آنچه آوردم حديث و قصه و حکايت نيست، اينها بديهی ترين و ابتدايی ترين اصول علم حقوق هستند که حتی درديکتاتوری ترين نطام های سياسی نيز رعايت ميشوند
برای دزد و قاتل هيچ مصونيت و پناهندگی هم در هيچ کشوری وجود ندارد. زيرا در حقوق بين الملل پناه دادن به دزد و جانی از مصاديق روشن مشارکت در بزه و جنايت است. اخيرا حتی در دادگاه بين المللی (دن هاگ) اجرای دستور برای تير اندازی به مردم بيدفاع نيز قاتل را از محکوميت به جرم جنايت مصون نميدارد. کسی که آتش به روی مردمان بی سلاح ميگشايد شخصآ مسئول است و عمل وی يک قتل درجه يک عمد محسوب ميشود. من اينها را بعنوان اخطار برای کسانی درميهن خود مياورم که هنوز دستشان بخون آلوده نشده و احيانآ آشنايی هم به قوانين کيفری در تريبونال بين المللی ندارند. شما بايد بدانيد که تمرد از دستور ضرب و جرح افراد بيدفاع وغير مسلح وظيفه شما نيروهای انتظامی و پاسداران هم ميهن است. کسانی که امروز بدين نوشتار من نيشخند ميزنند و آنرا مزاح ميپندارند، فردا روز بحال زار خويش خواهند گريست
آنگونه که بما خبر رسيده عطا الله مهاجرانی هم سرانجام از دست همکاران دزد و جنايتکار خود بخارج گريخته و به يک کشور اروپايی پناهنده شده است. و گفته شده که پولهای کلانی را هم با خود از ايران به خارج برده است، پرسيده شده تکليف اينگونه افراد در آينده چيست ؟ پيش از همه برای آن آبروريزی که رژيم بر سرش آورد، گرچه عمل ننگين ورود به حيطه زندگی شخصی افراد را شديدآ محکوم ميکنم، ليکن مينويسم که چشمش کور و دندش نرم. کسانی که شرف ملی و حيثيت انسانی خود را به جاه و مقام ميفروشند عاقبتی نکبت بار تر از اين را بايد انتظار کشند. سران عاری از انسانيت وشرف اين نظام به جگر گوشه های خود رحم نميکنند چه رسد به ديگران
شايد جوانان بياد نداشته باشند که صادق قطب زاده که در کنار بنی صدر و ابراهيم يزدی يکی از سه تفنگداری بود که خمينی را به جهان شناساندند و علم کردند، بهنگام بازگشت شوم خمينی به ايران در هواپيمای ار فرانس کنار دست خمينی نشسته بود، صادق خان معدوم به خاطر تقرب به درگاه امامش و خوش رقصی برای ملا ها و دستيابی به جاه و مقام اولين کسی بود که دسته چماقداران را در خيابان ها و سانسور را در تلويزيون براه انداخت، صادق خان چماق الدوله سانسورالديوان فقط 25 ماه پس ازآن به دستور همان امام و معبودش بجرم واهی براندازی با نکبت تمام تيرباران شد
بنی صدر هم امروز فراری است و هيچ کسی به وی نيم نگاهی نيز نمی اندازد و از ترس کشته شدن بدست رژيمی که خود بروی کار آورده حتا در چهار هزار کيلومتر دور تر از ايران نيز نميتواند از خانه خود خارج شود، وآنديگری يعنی ابراهيم يزدی که تمام افسران با لياقت ايران را به جوخه اعدام سپرد و راه ورود ارتش عراق را به ايران هموار ساخت، امروز منفور ترين فرد ايرانی است. مهاجرانی و يا هرکسی که مالی از اين ملت به يغما برده و يا دست به خون آلوده دير يا زود به مجازات خواهد رسيد، در هر کجای اين جهان هم که باشد، هيچ شبهه و ترديدی هم در اين مورد وجود ندارد، چنانچه باور ندارند، باشند تا صبح دولتشان بدمد؛ که زمان زيادی هم طول نخواهد کشيد
کسانی که امروزدر مجلس روضه خوانها نشسته اند آيا نميدانند که اين مجلس غير قانونی و ضد ملی است ؟ فردی که در اين دستگاه جهنمی ترور و جنايت و دزدی وزارت می پذيرد، آنقدر بيشعور است که آگاهی ندارد که طبق قوانين کثيف خود اين جمهوری جور و جنايت هم بر اساس ماده (مسئوليت مشترک وزرا و وزارتخانه ها) خود را در تمامی جنايات اين رژيم سهيم ميسازد ؟ اين ها در فردای ايران عذری ندارند. اين رژيم تا کنون نيم ميليون ايرانی رابه تنور مرگ انداخته است، بازی با جان و شرف و حيثيت افراد مگر شوخی و مسخره بازی است. پرونده سران رژيم اعم از اعضای دزد و جنايتکار مجلس مسخره خبرگان و مجلس شورا و مصلحت نظام و دايناسور های دزد و جنايتکار شورای نگهبان تحجر و بربريت و بويژه ارگانهای سرکوبگر رژيم هم اينک نيز گشوده شده است. ديگر ترديد نبايد داشت که عمر اين نظام تروريستی که امن و آسايش را بر جهانيان حرام کرده بزودی بپايان خواهد آمد
اينجانب بعنوان مسئول يک حزب فراگير سياسی از شرف انسانی خود و يارانم، که درميان آنان نيز داغدار فراوان است، به مادران جگرخون و داغديده، پدران سيه پوش، يتيمان و بيوه زنان بی سرپرست و جوانان قربانی و له شده قول ميدهم که ما تک تک افرادی را که دانسته در خدمت اين نظام جانی و ضد ايرانی بودند را بهر قيمتی که شده برای کيفر دادن به دست عدالت بسپاريم
در خاتمه ميگويم ای کسانی که هنوز هم در خدمت رژيمی هستيد که ده ها هزار دختر معصوم اين ملت را قبل ازاعدام مورد تجاوز قرار داده، خونشان را تا آخرين قطره کشيده و دستمال خونين ازاله بکارتشان را برای مادران جگر سوحته اشان فرستاده، تصور نکنيد که جايی برای شما در اين دنيا وجود خواهد داشت که با پول بيوه زنان نگونبخت و تن فروش و يتيمان گرسنه بدانجا فرار کنيد و در امان باشيد، من بشما توصيه ميکنم که هم امروز دست از خدمت به اين ماشين بی احساس ترور و جنايت و دزدی برداريد که فردا خيلی دير است