آزاد شو


*** اين وبلاگ منعکس کننده مطالب و مقالات حزب ميهن است ***


Tuesday, May 03, 2005

 

! فندق شکسته

حزب ميهن
امير سپهر
فندق شکسته !1
در حال نوشتن مطلبی در مورد انتخابات قلابی پيش رو بودم که ايميل زير را از يک جوان که ميتوانست فرزند خودم باشد دريافت کردم. انتقادی کرده اند، انتقادشان را بر روی چشم و دل گذارده منبعد حتمآ دقت بيشتری خواهم کرد. نکات چندی هم راجع به زنده ياد دکتر بختيار و نظام پيشين به نظرم می رسد که آنها را در مطلبی جداگانه خواهم نوشت. منظور من از درج اين ايميل چيزی بزرگتر است، می خواهم بخوانيد و شما نيز چون من لذت ببريد از اين همه ادب و متانت و منطق. بی تعارف از ته دل می نويسم که در حال حاظر بزرگترين عشق و اميد زندگيم همين توجه و محبت ها است که جوانان هم ميهنم به من ارزانی می کنند. به خداوند مهر و دوستی سوگند که اگر تا بحال کار سياسی و نوشتار را کنار نگذارده ام فقط و فقط احساس دينی است که در مقابل اين بچه های نازنين و فرهيخته دارم و عشق به اين نسل برومند. اگر اين پژواک ها نبود مدتها پيش قلم انداخته و پی کار خود می رفتم. چون اين کار تا بحال هيچ ارمغانی بجز ترور شخصيّت و تهمت اشک و آه برايم نداشته که دو دستی بدان چسبيده باشم. چند دوست صميمی که دارم مدتی است مرتبآ ازمن می خواهند کار سياسی را رها کنم، خود نيز جدآ خسته شده ام، اما حسی درونی اجازه اينکار را بمن نمی دهد، به آنها و حتی به خودم می گويم پس دوستان ناشناسم چه، همانها که نوشته هايم را می خوانند؟ در دل می گويم آيا اين ناجوانمردی نيست! کسی ميگفت مگر ميشود انسان زير پالان کمر شکن کار سياسی برود اما قدرت نخواهد؟ گفتم می شود، اگر تو در اين سالها مرتب از سياسی ها فريب خوردی من چکنم!؟ چرا من گول نخوردم؟ پس خود نيز مقصری، عالم سياست عالم عقل است، نه خيالپردازی ! من که نمی گويم بدنبالم بيا، در نوشتار هايم مرور کن؛ همه جا توصيه به خرد کرده ام. چيزديگری از تو نمی خواهم که آنرا فريب تصور کنی. بار ها گفته و نوشته ام و اينجا بار ديگر تأکيد می کنم که در آينده فعلآ مبهم هيچ منصب و مقامی نمی خواهم. نه صدارت، نه وزارت، نه وکالت و نه هيچ چيز ديگر. پدرم صاحب منصب و وزير و وکيل نبود، مادر بدبختم هم زنی روستايی و بيسواد از آذربايجان بود که هرگز هم فارسی را درست ناموخت، هرگز هم زندگی مرفه نداشتم که به پول و تجملات عادت کرده باشم، نه در خانه مادری و نه در خانه خود. هميشه خدا فقط نان بخور و نميری داشتم و به همان عادت کرده ام و بيش از اينهم نمی خواهم. حال هم که سالها است تنها زندگی ميکنم و از هميشه ساده تر. پر ارزش ترين دارايی هايم يک سه تار است و يک گيتار و يک کامپيوترو قدری کاغذ سياه شده، بقيه مايملکم روی هم سه هزار کرون هم نمی ارزد. حتی شش عدد بشقاب و يا ليوان يک طرح و شکل هم ندارم و اما چرا قدرت بانو رادوست ندارم؟ آلمانها جمله حکيمانه ای دارند که سخت بر دلم نشسته " دو چيز آدمی را به پوست اصلی خود باز می گرداند، الکل و مقام" بدون اينکه خودم را لوس کنم گر چه در جامعه انباشته از نيروی جوان و تحصيلکرده هيچ شايستگی برای مقام در خود نمی بينم، به فرض محال اگر روزی مقامی هم پيشنهاد کنند، چرا اصلآ بايد قبول کنم، مگر مغز خر خورده ام! قبول کنم که بشوم جنتی و رفسنجانی که از شرف وحيثيت و انسانيّت تهی شوم، يا در بهترين حالت شاه يا مصدق که بعد ازيک عمر خدمت پس از مرگم هم گروهی فحش و تهمت نثارم کنند. من کشورم و هم ميهنانم را خوب می شناسم عزيز! نميدانم که نوشته هايم تا چه اندازه مؤثر بوده، همين اندازه حس می کنم که مخاطبين خوب و نازنينی يافته ام، جوانان عزيزی که آنان را چون فرزندان حقيقی خود از ژرفای وجود دوست ميدارم، نابخردی نيست که آدمی جای اين دوستداران صادق و حقيقی را با پذيرش دو روزه مقام و تشريفات ظاهری به مجيز گويان دروغگو و سفلگان دهد!؟ چه خوب گفت آنکه گفت قدرت ضد روشنفکر است و روشنفکر مسئول ضد قدرت! آری آری، هزاران زورمدار و آدم کش و کشور گشا آمدند و رفتند، اما چيزی جز مشتی خاک متعفن ازآنها بجای نماند؛ حاکمان جانی کنونی هم چند گامی با مرگ سياسی خود فاصله ندارند. آنچه ملت بلا کشيده ما در فردای ايران نياز دارد مطبوعات آزاد و روشنفکران بيرون از دايره قدرت است، نه رهبر و مدعی، که در پيچ هر کوچه ده ها عاشق قدرت و طالب مقام کمين کرده اند. اينجا ايران است ايران ای رفيق! همين
----------------------------------------------------------------------
Hello Mr.Sepehr
I read your articles on a regulare base, and usually I like it. However I'm gonna criticise your last one, "khianati be name enqelab".I don't underestand how come , when some peotrotic people like you want to discuss with somebody whome , dosen't like "The god blessed shah",try to put down the monarchy system we had in the past.I am a 31 years old person, and I like shah because I don;t see any reson to don't, however I consider myself an ultra democrat personI know we are in the same boat but we don't have to say shah's regim made lots of blunders or what ever, to satisfy the opposite people.What Iran really had before Pahlavy's dinesty?Did The Shah convert somewere like Swiss to Afghanistan? I know you are fighting to bring the manorchy back to the country, and that's why I'm surprised , why you? If Dr.Bakhtiar criticises, it is understandable, because he had a personal problem with pahlavis,(please remember in the land reform made by Shah, How many Acres lands Mr KHAN lost,or you know better than me the story of his father and Reza shah), however I respect him becaue he didn't follow Khomeiny,regardless of mistkes he made in 37 days, still he has a respectable image in my brain.I enjoy reading your article, almost every night, I check your website, please don't be upset and consider this e-mail as a frindly complaint.Mr shahzadeh, puts all of his supporters down (like Shafa) and goes with kind of people maybe the best of them is Darush Homayoon!?Mr sepehr me and you can't change this regim but we can clearify the history, disclose the lies, and write the truthThat is what you do most of the times, and I hope you will continue ittake care, and I wish the best for you
www.hezbemihan.com

|


<< Home

Archives

May 2004   June 2004   July 2004   August 2004   September 2004   October 2004   November 2004   December 2004   January 2005   February 2005   March 2005   April 2005   May 2005   June 2005   July 2005   August 2005   September 2005   October 2005   November 2005   December 2005   January 2006   February 2006   March 2006   April 2006   May 2006   June 2006   July 2006   August 2006   September 2006   October 2006   November 2006   December 2006   January 2007   February 2007   March 2007   April 2007   May 2007   June 2007   July 2007   August 2007   September 2007   October 2007   November 2007   December 2007   January 2008   February 2008   March 2008   April 2008   May 2008   June 2008   July 2008   August 2008   September 2008   October 2008   November 2008   December 2008   January 2009   February 2009   March 2009   April 2009   May 2009   June 2009   July 2009   August 2009   September 2009   October 2009   November 2009   January 2010   February 2010   March 2010   April 2010   May 2010   June 2010   July 2010   September 2011   February 2012  


Not be forgotten
! بختيار که نمرده است

بخشی از نوشته های آقای دکتر امير سپهر ( بنيانگذار و دبيرکل حزب ميهن ) :

سخن بی هنر زار و خار است و سست

چرا انقلاب آرام در ايران ناشدنی است؟

! دموکراسی مقام منظم عنتری

نوروز ايرانی در رژيمی ايرانی

بوی خوش خرد گرايی در نوروز

نامه ای به سخنگوی وزارت خارجه

!اصلاح جمهوری اسلامی به سبک آمريکا

!رژيم و دو گزينه، شکست، شکست ننگين

! لاابالی ها شال و کلاه کنيد

اسلام را کشف کنيم نه مسخره

ماندگاری ايران فقط به ناهشياران است !؟

!نه نه، اين تيم، تيم ملی ما نيست

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/پنجمين بخش

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش چهارم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش سوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش دوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش نخست

فرهنگ سازی را بايد از دکتر شريعتی آموخت

دانشمندان اتمی يا الاغهای پاکستانی

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش دوم

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش نخست

مبارزان ديروز، بابا بزرگ های بی عزت امروز

پيش درآمدی بر چيستی فرهنگ

ملتی در ميان چند طايفه رويا پرداز دغلباز

مشکل نه دستار که مسلک دستاربندی است

بی فرهنگی ما، عين فرهنگ ما است

! نابخردی نزد ما ايرانيان است و بس

!خود همی گفتی که خر رفت ای پسر

ولله که کابينه احمدی نژاد حقيقت ما است

است( Oedipuskomplex )رنج ما ازعقده اوديپ

غير قمر هيچ مگو

اين نه گنجی، که عقيده در زندان است

جمهوری خواهی پوششی برای دشمنان ملت

شاه ايران قربانی انتقام اسلامی

کار سترگ گنجی روشنگری است

گنجی اولين مسلمان لائيک

واپسين پرده تراژدی خمينی

انتخابات اخير پروژه حمله به ايران را کليد زد

جنگ آمريکا عليه ايران آغاز شده است

انتصاب احمدی نژاد، کشف حجاب رژيم

حماسه ديگری برای رژيم

برادر احمدی نژاد بهترين گزينه

انقلابی که دزديده شد؟

معين يک ملا است، نه مصدق

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران !/ بخش سوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش دوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش نخست

فولادوند همان جنتی است

اکبر گنجی، ديوانه ای از قفس پريد

دموکراسی محصول انديشه آزاد از مذهب است

تفنگداران آمريکايی پشت مرز هستند

رئيس جمهور اصلی خامنه ای است

!دانشجويان سوخته را دريابيد

دغلبازان ملا مذهبی

!خاتمی خائن نبود، رفسنجانی هم نيست

فندق پوست کنده

خيانتی بنام انقلاب اسلامی

ايران، کارگاه بی کارگر

آزادی کمی همت و هزينه می طلبد

نمايش لوطی عنتری در ملک جم

نخبگان نادانی

بوی باروت آمريکايی و رفسنجانی

آقای خمينی يک پيغمبر بود نه امام

انديشه زوال ناپذير است

اپوزيسيونی ناکارآمد تر از هخا!

زنهار که ايرانی در انتقام کشی خيلی بی رحم است!

سخنی با امضا کنندگان بيانيه تحليلی 565

...بر چنين ملت و گورپدرش

واپسين ماههای رژيم يران

اصول اعتقادی دايناسورها، طنزنوروزی

يادت بخير ميسيو، يادت بخير

امتيازی برای تسخيرايران

اشغال نظامی ايران وسيله ايالات متحده

چهارشنبه سوری، شروع حرکت تاريخی

بد آگاهی و فرهنگ هفت رگه

جرج دابليو بوش، آبراهام لينکلنی ديگر

روحانيّت ضد خدا

استبداد خاندان پهلوی بلای جان ملا ها

آمريکا در خوان هقتم

عقل شرعی و شرع عقلی

واکنش مردم ما به حمله نظامی آمريکا

عشق های آقای نوری زاده

به هيولای اتم نه بگوئيم

موشک ملا حسنی و اتم آخوند نشان بزبان کوچه

رفراندم امير انتظام يا سازگارا، کدام ميتواند مشکوک باشد ؟

آيا مخمل انقلاب به خون آغشته خواهد شد؟

کاندوليزا رايس و بلال حبشی

سکس ضرورتی زيبا است نه يک تابو

نام وطنفروشان را به خاطر بسپاريم

طرح گوسفند سازی ملت ايران

آب از سر چشمه گل آلود است

رژيم ملا ها دقيقآ يک باند مافيا است

نوبت کشف عمامه است

فرهنگی که محشر می آفريند - دی جی مريم

ملا ها عقلمان را نيز دزديده اند

فقدان خرد سياسی را فقدان رهبريّت نناميم

ابطحی و ماری آنتوانت ـ وبلاگ نويسان تواب

نادانی تا به کی !؟

آزادی ايران، نقطه شروع 1

آزادی ايران، نقطه شروع 2

هنر سياست

ايران و ايرانی برای ملا ها غنيمت جنگی هستند

شب تيره، نوشته ای در مورد پناهندگی

انقلاب ايران، آغاز جنگ سوم بود

اين رفراندوم يک فريب است

سپاه پاسداران، شريک يا رقيب آمريکا

خامنه ای پدر خوانده تروريسم

فرهنگ پشت حجاب

کمونيسم همان حزب الله است

داريوش همايون چه ميگويد؟

اينترنت دنيای روانپريشان

خانه تکانی فرهنگی

فردا روشن است

عين الله باقرزاده های سياسی

آن که می خندد هنوز

اپيستمولژی اپوزيسيون

انقلاب سوسول ها

درود بر بسيجی با و جدان

روشنگران خفته ونقش چپ

فتح دروازه های اسلام

حزب توده و نابودی تشيّع

جنگ ديگر ايران و عراق

درد ما از خود ما است

يادی ازاستبداد آريا مهری!؟

ابر قدرت ترور

کدام مشروطه خواهی؟

برای آقای سعيد حجاريان

تراژدی ملا حسنی ها

مارمولک، سری 2

پهلوی پرست ها

هخا و تجمع اطراف دانشگاه

هخا و خاتمی، دو پسر عمو

تريبونال بين المللی

پايان ماه عسل فيضيه و لندن

طرح آزادی ايران 1

اولين و آخرين ميثاق ملی

اطلاعيه جمهوری خواهان

يک قاچاقچی جانشين خاتمی

فهم سر به کون

توطئه مشترک شريعتمداری

انگليس و ملا

نفت، رشوه، جنايت و

عنتر و بوزينه وخط رهبری

اروپايی و ملای هفت خط

ايران حراج است، حراج

درسهايی ازانتخابات آمريکا

عنکبوت و عقرب

بر رژيم اسلامی، نمرده به فتوای من نماز کنيد

پوکر روسی فيضيّه با پنتاگون

به ايران خوش آمديد کاندوليزای عزيز

مسخره بازی اتمی اروپا و ملا ها

انتلکتوليسم يا منگليسم

آبروی روشنقکران مشرق زمين


رسالت من بعد از نوژه

بی تفاوت نباشيم

نگاه خردمندانه به 28 مرداد


سايه سعيدی سيرجانی :

مسئوليت، نوشته ای در ارتباط با رفراندوم

پرسش شيما کلباسی از سايه در ارتباط با طرح رفراندوم

هويت، به همراه يک نوشته از فرزانه استاد جانباخته سعيدی سيرجانی با نام مشتی غلوم لعنتی

بچه های روستای سفيلان

امان از فريب و صد امان از خود فريبی

دريغ از يک "پسته" بودن

رنجنامه کوتاه سايه

بر ما چه ميرود


روشنگری های شهريار شادان از تشکيلات درونمرزی حزب ميهن :

خمينی؛ عارف يا جادوگر ؟

ما جوانان ايران بايد

حکومت خدا (1)

می گوید اعدام کن

راهی نوین برای فردای ایران


رنجنامه معصومه

شير ايران دريغ!


حافظ و اميرمبارزالدين

دلکش و ولی فقيه


کانون وب‌لاگ‌نويسان ايران-پن‌لاگ


کانون وبلاگ نويسان



This page is powered by Blogger. Isn't yours? Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com eXTReMe Tracker