آزاد شو


*** اين وبلاگ منعکس کننده مطالب و مقالات حزب ميهن است ***


Tuesday, November 15, 2005

 

پيش درآمدی بر چيستی فرهنگ

حزب ميهن
امير سپهر

پيش درآمدی بر چيستی فرهنگ

از آنجا که با مطالعه و بررسی بدين نتيجه رسيده ام که بيشترين مردم ما اصلآ فرهنگ را به درستی نمی شناسند، بر اين باورم که شناساندن خود اين مقوله امری ضروری تر و مقدم بر پيش کشيدن هر بحث فرهنگی و نگارش هر نقدی در زمينه فرهنگ است. با چنين اعتقادی نگارنده در اين نوشته پيش از کنکاش در مورد فرهنگ ايرانی و پرداختن به چند و چون آن ابتدا به تعريف کوتاه خود فرهنگ خواهم پرداخت، آنگا به کج فهمی های ما از اين مقوله اشاره خواهم نمود و در نهايت هم مهم ترين مشکلات فرهنگی حال خودمان را به زير ذره بين خواهم برد. با اين اميد که با شناساندن مقوله فرهنگ که مادر تمامی مشکلات گذشته و حال ما بوده و هست، نيمچه کمکی به برونرفت از اين فلاکت تاريخی کرده باشم. البته بايد توجه کرد که هيچ تعريفی قانونمند در اين مورد وجود ندارد، هر عملی که از ما سر می زند ضمن اينکه يک واکنش سياسی محسوب می گردد يک کنش فرهنگی نيز هست. بنا بر اين فرهنگ مقوله ای هزار ضلع است که آنرا را می توان از زوايای گوناگونی تماشا کرده و به تبع آن تعاريف گوناگونی هم از آن بدست داد

اما از آنجا که اينجانب هميشه با قلمبه پردازی مخالف بوده و پيچيده نويسی و مغلق نگاری را بارز ترين نشانه بيسوادی می دانم، در اينجا ساده ترين تعريف از فرهنگ را بدست خواهم داد. اين را نيز بياورم که آن ضرب المثل قديمی انگليسی (حرف های گنده و مجهول هميشه از مغز های کوچک و ساده بيرون می آيد) متاسفانه امروزه ديگر نه در مورد خود انگليسی های خردمنده شده که در مورد بسياری از انديشمندان ما صادق است، چرا که در نزد ما هر کسی بهمان اندازه ای روشنفکر تر محسوب می شود که مجهول تر و نا مفهوم تر نوشته باشد. به تحقيق می توان گفت که عمده دليل عقبماندگی فرهنگی ما همين قلمبه نگاری و کلفت گويی است. اصلآ يکی از علل شکست تحصيلکردگان آکسفورد و سوربن از طلبه های فضيه و مدرسه حقانی همين قلمبه پردازی و پيچيده گويی و جدا افتادن آنها از مردم بود. اين ملا ها بودند که به زبان مردم حرف می زدند نه فلان عقده ای قلمبه پرداز که حتی فرزند و همسرش نيز نميدانستند که چه می نويسد و چه می گويد

اين کلفت پردازی مشکل تازه ای هم نيست. قرنها است که متفکران ما راهشان را از مردم جدا کرده و زبانشان هم شباهتی به زبان مردم ما ندارد. سعدی و حافظ دو متفکری هستند که زبانشان به مردم از همه نزديکتر است و به همين دليل هم آثارشان در طول تاريخ برای همگان سودمند، فردوسی اما در ميان تمامی متفکران ما يک اعجوبه و استثنا است که نوشتارش هم موضوع بحث محافل آکادميک است، هم قابل فهم و درک و سودمند در گود زورخانه ها، هم در دهان نقالان کوی و برزن، هم در حافظه مرشد قهوه خانه ها و هم ورد زبان بنا ها و نجار ها و آهنگران بيسواد ايرانی. از حکيم توس که بگذريم نود درصد از آثار نظم و نثر ما آنقدر پيچيده است که برای نود درصد از مردم ما اصلآ قابل فهم نيست. اين مردم نگونبخت اسير دست شيخ و مفتی برای فهم آنها دستکم به سی سال تحقيق ادبی نيازمند هستند، آنهم مردمی که به اندازه ای در طول حيات اجتماعی خود گرفتاری و بدبختی داشته و دارند که حتی فرصت نيم ساعت مطالعه در روز هم برايشان امکان پذير نيست. گذشته از اشعار عرفانی و متون قديمی که از ترس دکانداران شريعت بناچار با پيچيدگی هايی انشايی به رشته تحرير در آمده و ايرادی هم بر نحوه نگارش آثار آن انديشمندان نميتوان گرفت، که ساده ترين حکايات، مقالات غير دينی و مطالب سرگرم کننده جديد هم در ايران با استفاده از نثر ها و عباراتی نتراشيده و نخراشيده نگاشته شده، چه که اين گنده نويسی بی پير در نزد ما ايرانيان به غلط به انديشمند بودن و خردمندی تعبير شده است

تا جائيکه اين رسم نا فرخنده هنوز هم همچنان حتی در خارج از کشور که اصلآ شيخ و ملا و کميته و شلاقی هم وجود ندارد به شدت رعايت می شود. نازيبا ترين تجليات آنرا هم می توان در مثلآ شعر نو ديد. در خرعبلاتی که نه تنها خواننده آنها را نمی فهمد، که من مطئنم در پاره ای از موارد حتی خود شاعر هم اصلآ نمی داند که چه غلطی کرده است! اين گنده نويسان بلای جان فرهنگ ما هستند. اينها نه تنها اين تلقی غلط و بيمار گونه را جا انداخته اند که (مردم عادی قادر به درک نوشتار های ناب نيستند، چون سواد کافی ندارند!)، که ملت را هم به تو سری خوری ادبی محکوم و به گيجی و گنگی دچار کرده اند. آخر مطلبی اجتماعی که اکثر مردم آنرا درک نکنند به چه درد اين مردم می خورد؟ اگر مطب برای آگاهان است که آنها خود آگاه هستند و ديگر نيازی به قلمبه پردازی نيست، اما اگر برای مردم است بايد که به زبان مردم و در حد درک آنها نوشته شود. درد بزرگ اين است که نوشته های بی سرو ته اين بيسوادان آخر تخصصی هم نيست. اين کاغذ سياه کردن ها و به زير چاپ بردن مطالب آشفته و بی سر و ته که فقط هم از سر عقده گشايی و شهرت طلبی است نه تنها هيچ دری را به معرفتی نگشوده و نمی گشايد، بلکه باعث اين شده که مردم عادی ما دچار توهم شوند که جامعه ما انباشته از متفکر و انديشمند است. اينها همان انديشمندانی هستند که پريروز دنبال خمينی افتادند، ديروز در پی سيد محمد خاتمی و ژيگولهاشان هم مدتی دنبال حضرت هخا عليه الاسلام افتادند، نتيجه هم همين تيره روزی است که می بينيم

پنداری هيچ پايانی هم بر آن متصور نيست. گذشته های دور هيچ، که حتی بيشترين آثار اين دوسده آخرين هم که ما از آن بنام عصر بيداری ياد می کنيم پر است از اين لفاظی های زايد و به کوچه پسکوچه زدن های نگارشی و گيج کننده. بگونه ای که تمامی افراد فرهيخته ما که سرشان به تنشان می ارزيده را به ناله و فغان واداشته. دهخدا، علامه محمد قزوينی، بهار، هدايت، دکتر معين، زرياب خويی، استاد فروزانفر، زرين کوب، سعيد نفيسی، تقی زاده ... همگی در زمان خود از اين بلای فرهنگی نالان بوده اند. قبل از آنها هم آخوند زاده ميرزا طالبوف تبريزی و از همه بيشتر ميرزا آقا خان کرمانی از دست اين مغلق نويسان بيسواد شکوه و فغان کرده است. ميرزا ملکم خان که انسانی با فکر، ديپلماتی کار کشته و به تبع اينها شخصيّتی نسبتآ متعادل و صبوری هم بوده و بسيار هم متوجه گفتار و نوشتار خود بوده در يکصدو پنجاه سال پيش به اندازه ای از دست اين کلفت گويان بی هنر به تنگ آمده که ديگر اختيار قلم از کف داده و در نهايت عصبانيت در برخورد با اين غلط اندازان کارش به فحاشی کشيده است. وی در باره اين بی سواد ها چنين نوشته است: ای احمق ياوه گو، از اين سخنان لغو چه مي فهميد؟ ... شما مگر دشمن وقت خود هستيد؟ ... مردم چه قدر زجر بكشند تا بفهمند چه نوع جفنگ خواسته ايد بگوييد... ای قرمساق واصف و ای بی انصاف ناظم و ای الدنگ مزور، چرا اوقات خود را اين طور ضايع كرده ايد و چرا مردم را به سخنان لغو و بيهوده معطل ساخته ايد! ... ادامه دارد/1

www.hezbemihan.org

|


<< Home

Archives

May 2004   June 2004   July 2004   August 2004   September 2004   October 2004   November 2004   December 2004   January 2005   February 2005   March 2005   April 2005   May 2005   June 2005   July 2005   August 2005   September 2005   October 2005   November 2005   December 2005   January 2006   February 2006   March 2006   April 2006   May 2006   June 2006   July 2006   August 2006   September 2006   October 2006   November 2006   December 2006   January 2007   February 2007   March 2007   April 2007   May 2007   June 2007   July 2007   August 2007   September 2007   October 2007   November 2007   December 2007   January 2008   February 2008   March 2008   April 2008   May 2008   June 2008   July 2008   August 2008   September 2008   October 2008   November 2008   December 2008   January 2009   February 2009   March 2009   April 2009   May 2009   June 2009   July 2009   August 2009   September 2009   October 2009   November 2009   January 2010   February 2010   March 2010   April 2010   May 2010   June 2010   July 2010   September 2011   February 2012  


Not be forgotten
! بختيار که نمرده است

بخشی از نوشته های آقای دکتر امير سپهر ( بنيانگذار و دبيرکل حزب ميهن ) :

سخن بی هنر زار و خار است و سست

چرا انقلاب آرام در ايران ناشدنی است؟

! دموکراسی مقام منظم عنتری

نوروز ايرانی در رژيمی ايرانی

بوی خوش خرد گرايی در نوروز

نامه ای به سخنگوی وزارت خارجه

!اصلاح جمهوری اسلامی به سبک آمريکا

!رژيم و دو گزينه، شکست، شکست ننگين

! لاابالی ها شال و کلاه کنيد

اسلام را کشف کنيم نه مسخره

ماندگاری ايران فقط به ناهشياران است !؟

!نه نه، اين تيم، تيم ملی ما نيست

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/پنجمين بخش

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش چهارم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش سوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش دوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش نخست

فرهنگ سازی را بايد از دکتر شريعتی آموخت

دانشمندان اتمی يا الاغهای پاکستانی

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش دوم

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش نخست

مبارزان ديروز، بابا بزرگ های بی عزت امروز

پيش درآمدی بر چيستی فرهنگ

ملتی در ميان چند طايفه رويا پرداز دغلباز

مشکل نه دستار که مسلک دستاربندی است

بی فرهنگی ما، عين فرهنگ ما است

! نابخردی نزد ما ايرانيان است و بس

!خود همی گفتی که خر رفت ای پسر

ولله که کابينه احمدی نژاد حقيقت ما است

است( Oedipuskomplex )رنج ما ازعقده اوديپ

غير قمر هيچ مگو

اين نه گنجی، که عقيده در زندان است

جمهوری خواهی پوششی برای دشمنان ملت

شاه ايران قربانی انتقام اسلامی

کار سترگ گنجی روشنگری است

گنجی اولين مسلمان لائيک

واپسين پرده تراژدی خمينی

انتخابات اخير پروژه حمله به ايران را کليد زد

جنگ آمريکا عليه ايران آغاز شده است

انتصاب احمدی نژاد، کشف حجاب رژيم

حماسه ديگری برای رژيم

برادر احمدی نژاد بهترين گزينه

انقلابی که دزديده شد؟

معين يک ملا است، نه مصدق

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران !/ بخش سوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش دوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش نخست

فولادوند همان جنتی است

اکبر گنجی، ديوانه ای از قفس پريد

دموکراسی محصول انديشه آزاد از مذهب است

تفنگداران آمريکايی پشت مرز هستند

رئيس جمهور اصلی خامنه ای است

!دانشجويان سوخته را دريابيد

دغلبازان ملا مذهبی

!خاتمی خائن نبود، رفسنجانی هم نيست

فندق پوست کنده

خيانتی بنام انقلاب اسلامی

ايران، کارگاه بی کارگر

آزادی کمی همت و هزينه می طلبد

نمايش لوطی عنتری در ملک جم

نخبگان نادانی

بوی باروت آمريکايی و رفسنجانی

آقای خمينی يک پيغمبر بود نه امام

انديشه زوال ناپذير است

اپوزيسيونی ناکارآمد تر از هخا!

زنهار که ايرانی در انتقام کشی خيلی بی رحم است!

سخنی با امضا کنندگان بيانيه تحليلی 565

...بر چنين ملت و گورپدرش

واپسين ماههای رژيم يران

اصول اعتقادی دايناسورها، طنزنوروزی

يادت بخير ميسيو، يادت بخير

امتيازی برای تسخيرايران

اشغال نظامی ايران وسيله ايالات متحده

چهارشنبه سوری، شروع حرکت تاريخی

بد آگاهی و فرهنگ هفت رگه

جرج دابليو بوش، آبراهام لينکلنی ديگر

روحانيّت ضد خدا

استبداد خاندان پهلوی بلای جان ملا ها

آمريکا در خوان هقتم

عقل شرعی و شرع عقلی

واکنش مردم ما به حمله نظامی آمريکا

عشق های آقای نوری زاده

به هيولای اتم نه بگوئيم

موشک ملا حسنی و اتم آخوند نشان بزبان کوچه

رفراندم امير انتظام يا سازگارا، کدام ميتواند مشکوک باشد ؟

آيا مخمل انقلاب به خون آغشته خواهد شد؟

کاندوليزا رايس و بلال حبشی

سکس ضرورتی زيبا است نه يک تابو

نام وطنفروشان را به خاطر بسپاريم

طرح گوسفند سازی ملت ايران

آب از سر چشمه گل آلود است

رژيم ملا ها دقيقآ يک باند مافيا است

نوبت کشف عمامه است

فرهنگی که محشر می آفريند - دی جی مريم

ملا ها عقلمان را نيز دزديده اند

فقدان خرد سياسی را فقدان رهبريّت نناميم

ابطحی و ماری آنتوانت ـ وبلاگ نويسان تواب

نادانی تا به کی !؟

آزادی ايران، نقطه شروع 1

آزادی ايران، نقطه شروع 2

هنر سياست

ايران و ايرانی برای ملا ها غنيمت جنگی هستند

شب تيره، نوشته ای در مورد پناهندگی

انقلاب ايران، آغاز جنگ سوم بود

اين رفراندوم يک فريب است

سپاه پاسداران، شريک يا رقيب آمريکا

خامنه ای پدر خوانده تروريسم

فرهنگ پشت حجاب

کمونيسم همان حزب الله است

داريوش همايون چه ميگويد؟

اينترنت دنيای روانپريشان

خانه تکانی فرهنگی

فردا روشن است

عين الله باقرزاده های سياسی

آن که می خندد هنوز

اپيستمولژی اپوزيسيون

انقلاب سوسول ها

درود بر بسيجی با و جدان

روشنگران خفته ونقش چپ

فتح دروازه های اسلام

حزب توده و نابودی تشيّع

جنگ ديگر ايران و عراق

درد ما از خود ما است

يادی ازاستبداد آريا مهری!؟

ابر قدرت ترور

کدام مشروطه خواهی؟

برای آقای سعيد حجاريان

تراژدی ملا حسنی ها

مارمولک، سری 2

پهلوی پرست ها

هخا و تجمع اطراف دانشگاه

هخا و خاتمی، دو پسر عمو

تريبونال بين المللی

پايان ماه عسل فيضيه و لندن

طرح آزادی ايران 1

اولين و آخرين ميثاق ملی

اطلاعيه جمهوری خواهان

يک قاچاقچی جانشين خاتمی

فهم سر به کون

توطئه مشترک شريعتمداری

انگليس و ملا

نفت، رشوه، جنايت و

عنتر و بوزينه وخط رهبری

اروپايی و ملای هفت خط

ايران حراج است، حراج

درسهايی ازانتخابات آمريکا

عنکبوت و عقرب

بر رژيم اسلامی، نمرده به فتوای من نماز کنيد

پوکر روسی فيضيّه با پنتاگون

به ايران خوش آمديد کاندوليزای عزيز

مسخره بازی اتمی اروپا و ملا ها

انتلکتوليسم يا منگليسم

آبروی روشنقکران مشرق زمين


رسالت من بعد از نوژه

بی تفاوت نباشيم

نگاه خردمندانه به 28 مرداد


سايه سعيدی سيرجانی :

مسئوليت، نوشته ای در ارتباط با رفراندوم

پرسش شيما کلباسی از سايه در ارتباط با طرح رفراندوم

هويت، به همراه يک نوشته از فرزانه استاد جانباخته سعيدی سيرجانی با نام مشتی غلوم لعنتی

بچه های روستای سفيلان

امان از فريب و صد امان از خود فريبی

دريغ از يک "پسته" بودن

رنجنامه کوتاه سايه

بر ما چه ميرود


روشنگری های شهريار شادان از تشکيلات درونمرزی حزب ميهن :

خمينی؛ عارف يا جادوگر ؟

ما جوانان ايران بايد

حکومت خدا (1)

می گوید اعدام کن

راهی نوین برای فردای ایران


رنجنامه معصومه

شير ايران دريغ!


حافظ و اميرمبارزالدين

دلکش و ولی فقيه


کانون وب‌لاگ‌نويسان ايران-پن‌لاگ


کانون وبلاگ نويسان



This page is powered by Blogger. Isn't yours? Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com eXTReMe Tracker