حزب ميهن
امير سپهر
نمايش لوطی عنتری در ملک جم
کجايی ای جرج اورول که مزرعه واقعی حيوانات رابا چشم خود ببينی
آنچه اينروز ها شاهد آن هستيم اصلآ باور کردنی نيست، پنداری ملک ايران صحنه مضحک ترين و ارزانترين نمايش روحوضی تاريخ است. يک لوطی عنتری لنگ بر سر در ميانه صحنه است و عده ای بوزينه زبان بسته و گوش به فرمان در دور و برش. موجوداتی حقير، فاقد شعور و شخصيت و بی اراده که برای گرفتن لقمه ای آغشته به خون از دست اين لوطی ضمن نشان دادن جای دوست و دشمن، حاظر هستند به هر وری که اين لوطی بخواهد پشتک و وارو زنند. تا همينجا هم بايد گفت تفو بر توای چرخ گردون تفو! 1
با وجود اينکه به صحنه آمدن رفسنجانی، که بسته به نمايش گاهآ در نقش شريک لوطی و گاهآ هم عنتر است در رقابت بر سر دستيابی به مقام تدارتکاچی باشی ولايتخانه مبارکه تقريبآ قطعی به نظر می رسد، همچنين پيروزی وی در اين بازی مضحک را هم از هم اکنون ميتوان حدس زد، اما اين دکان سالوس و ريای ملا ها هنوز هزار متاع تقلبی در پستو و صد ابزار حيله در آستين دارد و ازاين دم بريد هر چه که گفته شود برميايد
رژيم اينروز ها اوضاع را عمدآ در هم و برهم کرده و چنان گرد و غباری براه انداخته که چشم چشم را نمی بيند. تو گويی که لوطی از ترس بی مشتری ماندن نمايش اين دفعه هرچه ميمون و بوزينه و عنترداشته بسيج کرده. يکی ميگويد قاليباف نامزد اصلی بزرگ عمامه داران است و سيد المرسلين قصد دارد دهها ميليارد پول در اختيار وی قرار دهد. گفته می شودعلی رغم پرداخت تا به اکنون تام و تمام هزينه ستادهای انتخاباتی اين گروهبان سوم ژنرال شده از سوی دفتر سلطان (وزارت دربار)، تلاش مي شود تا اين حمايت علني نشود. چرا كه بيم آن می رود بدليل نفرت شديد امت يزيد پرور (شهيد پرور سابق) از سلطان عمامه بر سر آرای اين گروهبان زندانبان شديدآ ريزش کند. از سويی ديگر خبر رسيده كه قرار است كيهان شريعتمداری عنترباشی، که آنهم کمتر از ولی الله خان منفور اين ملت پنهان شده در پشت صحنه نيست، مستقيما در دفاع از قاليباف اقدامي انجام ندهد تا شايعه وابستگي قاليباف به دربار سلطان موجب كاهش اعتماد به وي نشود
ديگری از ميمون پر پشمی بنام لاريجانی و اعتماد مقام عظمای ظل اللهی به وی خبر می دهد. کسانی هم هستند که عنتر احمدی نژاد سقا خانه دار اين مزرعه حيوانات را نظر کرده ولی الله خان می دانند. اين همه ميمون بازی در حاليست که لوطی عنتری هنوز هم چند بوزينه در پشت صحنه دارد که در روزها و هفته های باقی مانده آنها را هم به صحنه خواهد آورد. ملا حسن روحانی، صادق طباطبايی قاچاقچی، عطا الله خان صيغه دوست و حتی فائزه دوچرخه چی و زهرا رهنوردی و شوهرش ميرحسين آقا کوپنچی عنتر های نر و ماده ای هستند که لوطی علی ممکن است آنها را هم برای گرم کردن نمايش به صحنه آورد. شخصآ که بعضی اوقات تصور می کنم همه ی اين مسخره بازی ها و آبرو ريزی ها همه کابوس و خواب و خيال است. پروردگارا، اين کشور همان ايران است، يکی از کهن ترين کشور های جهان؟ مردم چه، آيا کار ملتی با هفت هزار سال تاريخ و کهن ترين تمدن به جايی رسيده که مقدراتش به دست يک لوطی عنتری و مشتی عننتر پشتک و وارو زن پشمالو افتاده؟ اصلآ جای دور نرويم، آيا اين همان مملکت است که يکصد سال پيش مرد دانشمندی چون مشير الدوله پيرنيا نخست وزيرش بود و بعد محمد علی خان فروغی که ايران تحت اشغال متفقين را به ساحل نجات رساند و کشوری که سياستمدارش قوام السلطنه استالين را مات کرد و ميهن مصدق بزرگ و اقبال و امينی و بختيار !؟
جدآ باور کردنی نيست، يعنی مايی که سی و پنج ـ چهل ميليون دختر و پسر جوان و شاداب و امروزی داريم نميتوانيم به اين بساط مسخره و آبرو ريزی پايان دهيم؟ تقصير اينهمه آبرو ريزی وانگشت نمای دوست و دشمن شدن از کيست، از اين بچه های سوخته يا از بزرگتر ها که بر سر و کله هم می کوبند؟ يعنی نسل پير های با شرفی که اولاد وطن را مثل جگر گوشه های خود بدانند و بچه های ايران هم برای آنها حرمت قائل شوند از ايران بر افتاده ! يعنی ما خرفت ها ايدئولژی خودمان را بيشتر از جگر گوشه هايمان دوست داريم، به هستی سوگند که من يکی از مو های سفيدم شرم می کنم. تصور میکنم اين سيه روزی ملک و ملت اصلآ همه کابوس است، آری، اين فقط يک خواب آشفته است، يک خواب خيلی بد ور نه.... !1
دوشنبه 5 ارديبهشت ماه 1384
بيست و پنجمين روز ازماه آوريل دوهزاروپنج ميلادی