حزب ميهن
شهريار شادان ( ازتشکيلات درونمرزی حزب ميهن )
خمينی؛ عارف يا جادوگر ؟
آدلف هيتلر ميگويد: حقيقت همان دروغي است كه بارها و بارها تكرار شده است . از جمله دروغ هايي كه ماشين تبليغاتي حكومت اسلامي با تكرارش به شستشوي مغزي مردم ايران اقدام كرد شخصيت خميني بود. نقش خميني به عنوان رهبر مذهبي و سپس رهبريت سياسي از چندين دهه پیش بوسيله غربی ها مورد استفاده ابزاری قرار گرفته بود . غرب حساسيت و خواستگاه مردم ايران را مي دانست . نياز و باور به منجي و ماوراء و متافيزيك . پیش از انقلاب ایران سران قدرتهای جهانی در كنفرانس گوادلوپ تصميم به سرنگونی رژیم محمد رضا شاه پهلوي گرفته بودند تا به آسوده گی بتوانند از منابع و مواهب طبیعی و زير زميني ايران استفاده نمايند . در اين ميان حكومت پنهان جهاني يا استعمار نوين ( آمريكا ، انگليس و شركاء اروپايي شان ) با حمايت مستقيم و غير مستقيم از خميني او را به وسط صحنه دعوت كردند .1
با پيروزي انقلاب، نيروهاي انقلابي بي درنگ اقدام به اعدام سران حكومت شاه كردند . برخی از ناظران بيان ميدارند كه يك تيم مجهز تلويزيوني با بر پا كردن آنتن ماهواره اي تمامي اعدامها را بطور مستقيم و زنده براي سران قدرتهاي پشت پرده جهاني ارسال مي كردند تا آنها از حذف فيزيكي سران حكومت شاه مطمئن شوند . در این حال خميني به عنوان رهبر انقلاب از تمامي حوادث آگاه بود . اما در اين ميان مردم در روي صحنه چه نقشي داشتند؟ مردم ملتهب و هيجان زده ايران در جستجوي يك عارف يك پير و معجز ه گر بودند تا همه چيز اين دنيا را به بهشت برين مبدل سازد . پيري كه گفته ميشد نائب امام زمان است .1
بی ترديد همواره نيروهاي اهريمني و شيطاني در قالب هاي زيبا و مردم پسند ، آنگونه که مردم باور دارند پا به عرصه ميگذارند و از نا آگاهي و جهل درونی توده مردم بيشترين و بهترين استفاده ها را مي برند . ظاهر عارف گونه خميني با عمامه سياه سيادت و ريش سفيد و بلند از او يك پير و سالك راه حق ساخته بود كه نه تنها مردم بلكه تحصيل كردگان خارج رفته ای چون بني صدر نيز اغفال شدند . اولين رئيس جمهور ايران اسلامي ميگويد : من در اوايل دهه 1350 براي ديدن خميني به عراق رفتم زندگي او ساده وعارفانه بود چنان كه او مگس داخل اطاقش را نمي كشت . این در حالی است که همسر بنی صدر در اولین دیدار از خمینی به بنی صدر هشدار میدهد که در چهره خمینی خشونتی پنهان و نهفته را می بیند اما بنی صدر به این نظر همسرش توجهی نمی کند .1
و حكايت ها از كرامات و عرفان خميني بسيار گفته اند . چند ی پيش بمناسبت دهه فجر(1383) تلويزيون حكومت فيلمي گزارشي در باره رزمنده اي كه در اوايل جنگ از ناحيه سر مجروح شده بود پخش كرد . اين رزمنده بخاطر صدمات مغزي بنوعي فلج دچار شده بود . او شبي خواب حضرت علي را مي بيند كه از او مي خواهد يا شفايش دهد و يا مرگش را تعجيل كند حضرت علي او را به خميني حواله ميدهد . روز بعد رزمنده با خانواده اش بسراغ خميني ميروند و خميني 15 دقيقه به نوشيدني دعا ميخواند و رزمنده مي خورد و لحظه به لحظه بهبودي اش حاصل ميشود . براي من عجيب است كه چرا حكومت ملاها اين جادوی خميني را پس از سالها پخش كرد . بی تردید ماشین تبلیغاتی رژیم بسته به نیازش برای ادامه حیات شیطانی خود دست به هرنوع دروغ پردازی می زند.1
باری هنوز بسیاری از هموطنان ما بر این باورند که خمینی انسانی وارسته و دلسوز ایران و ملت ایران بود آنچنان که در هنگامه حیاتش کسی جرات خطا نداشت. هنوز خمینی بت بسیاری از مردم ساده پندار ماست و البته این از کلی نگری و تک بعدی نگریستن مردم ما حکایت دارد .1
در حوزه عرفان ، عارف نماها بسیارند و کسانی که بوسیله ریاضت به قدرتهای متافیزیکی یا ماوراءالطبّیعه دست می یابند کم نیستند . خام گیاه خواری ، روزه های طولانی ،روزه سکوت،گوشه نشینی وشب بیداری و بیان ذکرهای مداوم از مجموعه عواملی هستند که درتمامی مکاتب دینی وعرفانی به طورمشترک و با اندکی تفاوت و جود دارند و هر انسانی با هر دین و عقیده ای اگر به طور منظم از پس تمرینات برآید پس از چندی میتواند به قدرتهای ماورائی دست یابد . " گرجی اف" عارف روس میگوید: من با تمرکز می توانم گاوی را در شهری دور دست از پای در آورم . این نوع قدرتها از هزاران سال پیش توسط انسان کشف و بکار گرفته شد واصولا ربطی به رابطه انسان با خدا ندارد و نیز تائیدی بر وارسته گی و پاکی عامل و فاعل اینگونه کارها نیست.1
بسی انسانهای اهریمن صفتی که در ظاهر خداپرست هستند و در لباس عرفان بر ضد بشریت عمل می کنند . در آموزه های شریعت و طریقت سخن معروفی هست که می گوید : اهریمن 99 کار خوب در برابر آدمی قرار می دهد و سپس در کار صدم ضربه اساسی و نهائی را وارد می کند . حکایت خمینی بدور از این سخن نیست . خمینی با تمرینات روحی به اقتدار دست یافت اما او اقتدارش را در راه منفی و برای نیّات غیر انسانی و ارضاء خویش بکار برد . باید دانست که یک سالک و عارف واقعی به هیچ عنوان در سرنوشت دیگران دخالت نمی کند چه رسد به کشتن و فرمان قتل صادر کردن . علاوه بر اینها یک عارف پا به عرصه سیاست و قدرت های این جهانی نمی گذارد . می گویند خمینی از اعدام ها و شکنجه ها و تجاوز به دختران سیاسی در زندان خبر نداشت و کسانی چون محسن رضائی خامنه ای و رفسنجانی او را اغفال کردند که به جنگ 8 ساله ادامه دهد . 1
این پرسش مطرح است که چگونه مرد عارفی که چشم بصیرتش باز شده و ظاهرا دارای کشف و کرامات است فریب اطرافیانش را می خورد، آنکس که به بیداری روحی رسیده براحتی می تواند در نیم نظری از مکنونات قلبی دیگری خبردار شود و جالب این جاست که جناب خمینی خبر دار نمی شود . هنوز بسیاری از ساده اندیشان می گویند خمینی ساده زیست می کرد و دل به دنیا نداشت و نان سیب زمینی خوراکش بود . در پاسخ باید گفت که خمینی نمی توانست در پی زن و پول باشد او به قدرت حساسیت داشت . فرمان راندن بر یک کشور و یک ملت و در رسانه های جهانی مطرح بودن نفس او را ارضاء می کرد . در این حال بر پوستین نشستن و نان سیب زمینی تناول کردن ساده است. خمینی همچون " فاستوس" روحش را به اهریمن تقدیم کرد تا به قدرت برسد و بر جهان مادی سیطره داشته باشد ساخت و پرورش شخصیتی چون خمینی از چندین دهه پیش در برنامه ها و طرح های استعمارنوین جای داشت تا او را به عنوان یک سالک ، نائب امام زمان و ناجی به میان کهن ترین و ثروتمندترین کشور جهان بفرستند تا بتوانند به بهترین وجهی ایران را به یغما ببرند .1
به 12 بهمن 1357 نگاهی بیندازید . فرودگاه مهرآباد . هواپیمای ایرفرانس در باند فرودگاه ایستاده است . خمینی در کنار خلبان غیر ایرانی در حالیکه به او تکیه کرده است پلکان هواپیما را بسوی پائین طی میکند ، احمد فرزند ش در پشت سرش پله به پله پائین می آید . یاران مهم خمینی که سالیان دراز در مبارزه با او بودند در داخل هواپیما ایستاده اند تا خمینی عارف نما در کنار آن خلبان غیر ایرانی که عینک آفتابی به چشم دارد پائین رود . این پرسش مطرح است چرا خمینی که رهبر یک انقلاب دینی و مردمی بود و اساسا اعتقادی به غرب نداشت در برابر مردم ایران و رسانه های جهانی به آن خلبان غربی تکیه کرد ؟ آیا نمی توانست با تکیه به خود یا فرزندش احمد از هواپیما پیاده شود؟
پاسخ کاملا روشن است او از همان ابتدا اجازه هر کاری را نداشت و بایستی با تکیه بر نیروی بیگانه حرکت میکرد . این صحنه نمادین پاسخی به همه مومنان و سینه چاکان خمینی و انقلاب اسلامی است تا دریابند با خیانت کاران سرو کارداشته اند؛ کسانی که تماما در خدمت بیگانه بوده و هستند . به خاطره ای از بنی صدر اشاره می کنم که از خمینی نقل قول می کند ؛ او می گوید در همان اوایل انقلاب خمینی به ما گفت دنیا را آمریکا و انگلیس می گردانند و ما نمی توانیم کاری از پیش ببریم، بروید و در پشت پرده ، دور از چشم مردم با آنان مذاکره کنید.1
سال 1352 خانم اوریانا فالاچی خبرنگار مشهور ایتالیائی با محمد رضا شاه فقید مصاحبه ای انجام داد . شاه فقید در آن مصاحبه به فالاچی می گوید ایران در سال 1359 بر سر مسئله نفت با عراق در گیر جنگ خواهد شد که تا سال ( 1364 ) ادامه می یابد و سپس ایران تجزیه می شود.1
کنفرانس گوادلوپ با حضور سران قدرتهای جهانی( اروپا و آمریکا) پیش از انقلاب 57 تشکیل شد که در آنجا تصمیم به سقوط شاه فقید گرفتند . نظام پادشاهی ایران به جمهوری ملاها تبدیل گشت. سال 1359 جنگ با عراق در گرفت ،دیدیم که خمینی جنگ با عراق را تا سال 1367 تداوم داد جنگ و تجزیه ایران برنامه حکومت پنهان جهانی بود که شاه فقید زیر بار آن نرفت جنگی که خمینی و یارانش از سالها پیش آماده آن بودند .1
خمینی برای ملت ما به بتی تبدیل شد که ایران را به سوی شرک و آلوده گی سوق داد پرستش شخصیت خمینی روح ملت ما را آلوده به شرک کرد . راهی که در ظاهر دینی و معنوی اما در باطن به شرک آلوده است . بدین سان ملت ما راهی را طی کرده که اهریمن آنرا راهبری می کند . فقر ، فحشاء ، دزدی ، دروغ ، جنایت و همه مشکلات امروز ما در ایران محصول این نا آگاهی ملی است . خیانت خمینی به ایران و ایرانی موجب گردید که او درپایان جنگ هشت ساله در اوج ناتوانی جام زهر را بنوشد . پایانی که اکنون نیز در انتظار جانشینان و یاران او هست .1