آزاد شو


*** اين وبلاگ منعکس کننده مطالب و مقالات حزب ميهن است ***


Saturday, May 21, 2005

 

دموکراسی محصول انديشه آزاد از مذهب است

حزب ميهن
امير سپهر


دموکراسی محصول انديشه آزاد از مذهب است


با خرقه و تسبيح مرا ديد چو يار »ـــــــــــ« گفتا ز چراغ زهد نايد انوار
كس شهد نديده است در كان نمك »ـــــــــــ« كس ميوه نچيده است از شاخ چنار
زنده ياد محمد تقی بهار، ملک الشعرا

بار ديگر يک نمايش مسخره بنام انتخابات!؟ رياست جمهوری در پيش است و اکبر هاشمی رفسنجانی در راه. باز هم عده ای به نوعی دلبسته اين ملای حقه باز شده اند و چون ديگر روی دفاع مستقيم را ندارند، خيلی خفيف از وی جانبداری می کنند. به تصور اينها رفسنجانی قادر خواهد بود که با دهنه زدن به ولی الله خان ايران را بسوی دموکراسی برد. چنانچه کسی از نويسنده سئوال کند که نظرم در اين باره چيست، بدون اينکه اصلآ قلم آلوده و وارد جزئيات اين نمايش چندش آور شوم خيلی ساده خواهم گفت همچنان اندر خم يک کوچه ايم! و وا اسفا که ايران ايرانستان شد اما به اصطلاح سياسی های ما از اينهمه آزمون و شکست هنوز هم هيچ ناموختند و همچنان از يک حکومت مذهبی و ملا انتظار دموکراسی دارند. اينجانب بطور اصولی و يا بقول افاغنه بيخی با هر نوع حکومت دينی و هر چه ملای سياسی است مخالفم، آزادی از ملا توقع داشتن بقول زنده ياد ملک الشعرا مانند توقع ميوه چينی از درخت چنار است! ترديد نکنيد مادام که حتی يک فقره عمامه بر سر در ميدان سياست ايران حضور داشته باشد کار مملکت ما همچنان زار خواهد بود؛ ولو اين که آن يک دانه ملا آزادی خواه تر ازهر فرد فکلی هم که باشد، چه رسد به دستاربند بد کاره دزد و جنايت پيشه ای چون رفسنجانی. اگر می خواهيم صاحب جامعه ای آزاد و انسانمدار گرديم اولين گام پشت کردن به نقل و رويکرد به عقل است. يعنی ورود به قلمرو انديشه، صد البته انديشه ای آزاد از زندان جهان بينی مذهبی. آنهم هر گونه مذهب و تعبدی. اسلام به همان نسبت با آزادی انتخاب در تعارض است که مسيحيت و يهوديّت و حتی آئين عقلی زرتشت است. سخن اصلی يک عرفگرا اين است که اصلآ روحانی را چه به سياست! اگر استدلال کنند که بايد واقعيّت های جامعه را در نظر گرفت، بجای نذر و نياز يا نفرين به اين پرسش نيز بايد جوابی عقلی داد، بايد گفت سياست عرصه اختيار است نه جبر. در سياست خرد و دليری است که تعيين کننده واقعييت ها است نه نيرو های مجهول و امداد های غيبی، چنانچه شعور و شهامتی برای ايستادگی و مبارزه نباشد آنگاه جبرآ همين بساط مهوع و توهين آميز را بر تو تحميل می کنند. اصلآ مگر اين سيستم سراپا مسخره (واقعييت کنونی) خود بخود و جبری بوجود آمد؟ جز اين است که ابر متفکرين ما از چپ و راست و ميانه با جانفشانی برای امام امتشان ما را به اين پريشانحالی و بدبختی کشاندند. حالا هم اگر مردم ما براستی خواهان نجات از اين اوضاع فلاکتبار هستند، بجای نفرين و دعا بايد وارد ميدان شوند و پس گردن اين ملا های حکومتی را گرفته جانيان و غارتگرانشان را کيفر داده و آنانرا که دست بخون و مال مردم نيالوده اند را به مساجد و قبرستانها باز گردانند. چنانچه ملايی براستی درد دين دارد، بايد اين اصل بديهی را بپذيرد که جای حافظان دين حنيف در گوشه مساجد است نه بر تخت فرمانروايی و دادگاه و مجلس و کاخ و کابينه. اگر می خواهيم بطور جدی به آزادی دست يابيم قاعده کار اين است. حال اگر کسی با اصول بنيادين فلسفه زمينی و عقلی که مادر دموکراسی است آشنايی ندارد و يا بنا به مصلحتی خود را به نادانی می زند، اين ديگر حکايت جدا گانه ای است. خيالی نيست، بگذاريد بگويند بنده تند رو هستم. مگر کند رو های نا آگاه به اصول فلسفه مدرن و تاريخ با الاغ لنگ اصلاحات از طريق جاده مال رو قدمی بسوی مردمسالاری و حفظ منافع ملی برداشتند که بنده نيز به آنها تأسی کنم. سياسی آگاه و سکولار که ملا بازی نميکند! هيچ مذهب سياسی بطور گوهری اصلآ نميتواند که با دموکراسی سازگاری داشته باشد، اگر سازگار گردد آنگاه ديگر از حالت مذهب خارج می گردد. چرا که شالوده دموکراسی خود گزينی و انسان سالاری است. قوانين در چنين جوامعی بنا بر نياز شهروندان دائمآ در حال جرح و تعديل و يا تاسيس و تعطيل است. درست بر خلاف قوانين مذهبی که اصول آن نه تنها غير قابل تغيير و تعطيل بلکه حتی شک در آن ها به مثابه دشمنی با خدا و رسول و مستوجب عقوبت است. به همين علت است که در جمهوری اسلامی سنگسار و تازيانه و شکنجه (تعزير) نه تنها اعمالی زشت و سبعانه نيست بلکه حتی در حکم عبادت و بردن صواب نيز تلقی می گردد. از همين رو است که اين اعمال شنيع را با صلوات و ذکر و هلهله انجام می دهند. تنها بنام الله است که می توان سر بريد و انسانها را قطع عضو کرد و از ارتکاب بدين جنايات هولناک خود را سبک و به خداوند نزديک احساس کرد. مذهب اگر قدرت داشته باشد جنايت خواهد کرد، آنهم بنام خدا. چه اسلام باشد، چه يهود و چه نصارا و يا هر مذهبی ديگر. اين سخن اما به معنای ضديّت با هيچ مذهبی نيست. مراد جدا کردن امر سياست از باورهای مذهبی است. اين حتی به نفع خود مذهب هم هست. جايگاه خدا در يک حکومت عرفی قلب مؤمن و قلمرو قوانين ديانت حريم شخصی هر شهروند است. در يک جامعه پلوراليستی (کثرت گرا) ورود آهنگر و بزاز و نانوا و کفاش به دنيای سياست خالی از اشکال است، اما جايی برای ملا جماعت وجود ندارد، زيرا که حرفه تکنوکراتها و کارگران ارتباطی به جهان بينی و تلقی آنان از خلقت و پديده های هستی و اجتماعی ندارد. دينداری و کافر بودن يک آهنگر و مهندس و دکتر و لبنيات فروش به خود وی مربوط است، هيچيک از آنها خود را نماينده خدا و يا جانشين پيغمبر و اولی الامر نميداند، رسالت و ادعای ملا و کشيش و کاردينال اما جانشينی پيامبر و داشتن نمايندگی از جانب خداوند است، به همين علت هم هست که ملا های ما لباس عربی بر تن کرده و دستار می بندد و ريش و پشم دارند. اگر ملايی اذعان کند که چنين رسالتی برای خود قائل نيست، پس اصلآ ملا نيست و بيخودی آن لباس را بر تن کرده و خويشتن را از ديگران متمايز ساخته. در جامعه سکولار که لاجرم پلورال هم بايد باشد، چنانچه مردم اراده کنند و رای دهند يک کافر هم بايد بتواند نخست وزير و رئيس جمهور شود، آيا ملايی می پذيرد که فرد کافر اما منتخب مردم را به رياست بر خود پذيرفته وزير و يا معاون وی گردد؟ اگر جواب آری است، در اين صورت باز هم او ديگر يک ملا نيست. يک چنين آخوندی خود و مردم و آن لباس را مسخره کرده. بزرگ عمامه دار های دزد و آدمکش به کنار، در حالتی خوشبينانه حتی بسياری از خود ملا های عادی نيز شخصآ متوجه نيستند که با ورود به دنيای سياست در واقع به ملا بودن خود پشت میکنند. کار با فحاشی و تهمت و نفرين به سامان نخواهد رسيد، چنانکه تا بحال نيز نرسيده. ما نيازمند آگاهی هستيم، حتی آخوندهای ما. شخصآ ترديد ندارم که چنانچه بسياری از ملا ها بدرستی با فلسفه و تاريخ نوين آشنا گردند يا قيد عبا و عمامه را خواهند زد و يا اينکه بطور کلی در سياست دخالت نخواهند کرد. ما در گذشته از اين ملا ها خيلی داشتيم که درسياست و فرهنگ هم بسيار تآثير گذار بودند. احمد کسروی، حسن تقی زاده، علی دشتی، عارف قزوينی، تدين و ملک الشعرابهار از آن جمله بودند/1
---------------------------------------------------------------
شنبه 31 اردیبهشت 1384 [2005.05.21]1

www.hezbemihan.org

|


<< Home

Archives

May 2004   June 2004   July 2004   August 2004   September 2004   October 2004   November 2004   December 2004   January 2005   February 2005   March 2005   April 2005   May 2005   June 2005   July 2005   August 2005   September 2005   October 2005   November 2005   December 2005   January 2006   February 2006   March 2006   April 2006   May 2006   June 2006   July 2006   August 2006   September 2006   October 2006   November 2006   December 2006   January 2007   February 2007   March 2007   April 2007   May 2007   June 2007   July 2007   August 2007   September 2007   October 2007   November 2007   December 2007   January 2008   February 2008   March 2008   April 2008   May 2008   June 2008   July 2008   August 2008   September 2008   October 2008   November 2008   December 2008   January 2009   February 2009   March 2009   April 2009   May 2009   June 2009   July 2009   August 2009   September 2009   October 2009   November 2009   January 2010   February 2010   March 2010   April 2010   May 2010   June 2010   July 2010   September 2011   February 2012  


Not be forgotten
! بختيار که نمرده است

بخشی از نوشته های آقای دکتر امير سپهر ( بنيانگذار و دبيرکل حزب ميهن ) :

سخن بی هنر زار و خار است و سست

چرا انقلاب آرام در ايران ناشدنی است؟

! دموکراسی مقام منظم عنتری

نوروز ايرانی در رژيمی ايرانی

بوی خوش خرد گرايی در نوروز

نامه ای به سخنگوی وزارت خارجه

!اصلاح جمهوری اسلامی به سبک آمريکا

!رژيم و دو گزينه، شکست، شکست ننگين

! لاابالی ها شال و کلاه کنيد

اسلام را کشف کنيم نه مسخره

ماندگاری ايران فقط به ناهشياران است !؟

!نه نه، اين تيم، تيم ملی ما نيست

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/پنجمين بخش

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش چهارم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش سوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش دوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش نخست

فرهنگ سازی را بايد از دکتر شريعتی آموخت

دانشمندان اتمی يا الاغهای پاکستانی

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش دوم

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش نخست

مبارزان ديروز، بابا بزرگ های بی عزت امروز

پيش درآمدی بر چيستی فرهنگ

ملتی در ميان چند طايفه رويا پرداز دغلباز

مشکل نه دستار که مسلک دستاربندی است

بی فرهنگی ما، عين فرهنگ ما است

! نابخردی نزد ما ايرانيان است و بس

!خود همی گفتی که خر رفت ای پسر

ولله که کابينه احمدی نژاد حقيقت ما است

است( Oedipuskomplex )رنج ما ازعقده اوديپ

غير قمر هيچ مگو

اين نه گنجی، که عقيده در زندان است

جمهوری خواهی پوششی برای دشمنان ملت

شاه ايران قربانی انتقام اسلامی

کار سترگ گنجی روشنگری است

گنجی اولين مسلمان لائيک

واپسين پرده تراژدی خمينی

انتخابات اخير پروژه حمله به ايران را کليد زد

جنگ آمريکا عليه ايران آغاز شده است

انتصاب احمدی نژاد، کشف حجاب رژيم

حماسه ديگری برای رژيم

برادر احمدی نژاد بهترين گزينه

انقلابی که دزديده شد؟

معين يک ملا است، نه مصدق

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران !/ بخش سوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش دوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش نخست

فولادوند همان جنتی است

اکبر گنجی، ديوانه ای از قفس پريد

دموکراسی محصول انديشه آزاد از مذهب است

تفنگداران آمريکايی پشت مرز هستند

رئيس جمهور اصلی خامنه ای است

!دانشجويان سوخته را دريابيد

دغلبازان ملا مذهبی

!خاتمی خائن نبود، رفسنجانی هم نيست

فندق پوست کنده

خيانتی بنام انقلاب اسلامی

ايران، کارگاه بی کارگر

آزادی کمی همت و هزينه می طلبد

نمايش لوطی عنتری در ملک جم

نخبگان نادانی

بوی باروت آمريکايی و رفسنجانی

آقای خمينی يک پيغمبر بود نه امام

انديشه زوال ناپذير است

اپوزيسيونی ناکارآمد تر از هخا!

زنهار که ايرانی در انتقام کشی خيلی بی رحم است!

سخنی با امضا کنندگان بيانيه تحليلی 565

...بر چنين ملت و گورپدرش

واپسين ماههای رژيم يران

اصول اعتقادی دايناسورها، طنزنوروزی

يادت بخير ميسيو، يادت بخير

امتيازی برای تسخيرايران

اشغال نظامی ايران وسيله ايالات متحده

چهارشنبه سوری، شروع حرکت تاريخی

بد آگاهی و فرهنگ هفت رگه

جرج دابليو بوش، آبراهام لينکلنی ديگر

روحانيّت ضد خدا

استبداد خاندان پهلوی بلای جان ملا ها

آمريکا در خوان هقتم

عقل شرعی و شرع عقلی

واکنش مردم ما به حمله نظامی آمريکا

عشق های آقای نوری زاده

به هيولای اتم نه بگوئيم

موشک ملا حسنی و اتم آخوند نشان بزبان کوچه

رفراندم امير انتظام يا سازگارا، کدام ميتواند مشکوک باشد ؟

آيا مخمل انقلاب به خون آغشته خواهد شد؟

کاندوليزا رايس و بلال حبشی

سکس ضرورتی زيبا است نه يک تابو

نام وطنفروشان را به خاطر بسپاريم

طرح گوسفند سازی ملت ايران

آب از سر چشمه گل آلود است

رژيم ملا ها دقيقآ يک باند مافيا است

نوبت کشف عمامه است

فرهنگی که محشر می آفريند - دی جی مريم

ملا ها عقلمان را نيز دزديده اند

فقدان خرد سياسی را فقدان رهبريّت نناميم

ابطحی و ماری آنتوانت ـ وبلاگ نويسان تواب

نادانی تا به کی !؟

آزادی ايران، نقطه شروع 1

آزادی ايران، نقطه شروع 2

هنر سياست

ايران و ايرانی برای ملا ها غنيمت جنگی هستند

شب تيره، نوشته ای در مورد پناهندگی

انقلاب ايران، آغاز جنگ سوم بود

اين رفراندوم يک فريب است

سپاه پاسداران، شريک يا رقيب آمريکا

خامنه ای پدر خوانده تروريسم

فرهنگ پشت حجاب

کمونيسم همان حزب الله است

داريوش همايون چه ميگويد؟

اينترنت دنيای روانپريشان

خانه تکانی فرهنگی

فردا روشن است

عين الله باقرزاده های سياسی

آن که می خندد هنوز

اپيستمولژی اپوزيسيون

انقلاب سوسول ها

درود بر بسيجی با و جدان

روشنگران خفته ونقش چپ

فتح دروازه های اسلام

حزب توده و نابودی تشيّع

جنگ ديگر ايران و عراق

درد ما از خود ما است

يادی ازاستبداد آريا مهری!؟

ابر قدرت ترور

کدام مشروطه خواهی؟

برای آقای سعيد حجاريان

تراژدی ملا حسنی ها

مارمولک، سری 2

پهلوی پرست ها

هخا و تجمع اطراف دانشگاه

هخا و خاتمی، دو پسر عمو

تريبونال بين المللی

پايان ماه عسل فيضيه و لندن

طرح آزادی ايران 1

اولين و آخرين ميثاق ملی

اطلاعيه جمهوری خواهان

يک قاچاقچی جانشين خاتمی

فهم سر به کون

توطئه مشترک شريعتمداری

انگليس و ملا

نفت، رشوه، جنايت و

عنتر و بوزينه وخط رهبری

اروپايی و ملای هفت خط

ايران حراج است، حراج

درسهايی ازانتخابات آمريکا

عنکبوت و عقرب

بر رژيم اسلامی، نمرده به فتوای من نماز کنيد

پوکر روسی فيضيّه با پنتاگون

به ايران خوش آمديد کاندوليزای عزيز

مسخره بازی اتمی اروپا و ملا ها

انتلکتوليسم يا منگليسم

آبروی روشنقکران مشرق زمين


رسالت من بعد از نوژه

بی تفاوت نباشيم

نگاه خردمندانه به 28 مرداد


سايه سعيدی سيرجانی :

مسئوليت، نوشته ای در ارتباط با رفراندوم

پرسش شيما کلباسی از سايه در ارتباط با طرح رفراندوم

هويت، به همراه يک نوشته از فرزانه استاد جانباخته سعيدی سيرجانی با نام مشتی غلوم لعنتی

بچه های روستای سفيلان

امان از فريب و صد امان از خود فريبی

دريغ از يک "پسته" بودن

رنجنامه کوتاه سايه

بر ما چه ميرود


روشنگری های شهريار شادان از تشکيلات درونمرزی حزب ميهن :

خمينی؛ عارف يا جادوگر ؟

ما جوانان ايران بايد

حکومت خدا (1)

می گوید اعدام کن

راهی نوین برای فردای ایران


رنجنامه معصومه

شير ايران دريغ!


حافظ و اميرمبارزالدين

دلکش و ولی فقيه


کانون وب‌لاگ‌نويسان ايران-پن‌لاگ


کانون وبلاگ نويسان



This page is powered by Blogger. Isn't yours? Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com eXTReMe Tracker