آزاد شو


*** اين وبلاگ منعکس کننده مطالب و مقالات حزب ميهن است ***


Sunday, July 25, 2004

 

حزب توده و نابودی تشيّع


امير سپهر
از أحسن الخالقين تا أسفل السافلين
! آقای خمينی از گور بر خيز و ببين که انقلاب اسلاميت چه بر سر اسلام و تشيع آورده است


اگر جريانی بنام توده را خائن و وطن فروش خطاب کنيم، اين نه به معنای طعنه و بهتان است و نه به مفهوم عدم پايبندی ما به کثرتگرايی. اين يک واقعيّت انکار ناپذيری است که حتی خود رهبران توده نيز آنرا کتمان نکرده اند. اساسآ نطفه اين جريان در خارج از مرزهای جغرافيای منافع ملی ايران بسته شده است. حزب توده شعبه ای از يک سازمان مخوف بين المللی بود. تشکيلاتی گسترده که پس از جنگ عالمگير دوم و در دوران جنگ سرد با هزينه و دستور استالين بوجود آمد تا در راستای پيشبرد اهداف سوسيال امپرياليستی آن کشور عمل نمايد. وقتی موضع گيريهای ژرژ مارشه در فرانسه را با کيانوری در ايران مقايسه کنيد، آنگاه مواضع اين دو را با هانس وادر در آلمان غربی، و اين هر سه را با سخنرانيهای اريش هونيکر در برلين شرقی و تمامی آنها را با گفته های نرودا در سانتياگوی شيلی،به نيکی در خواهيد يافت که همگی يک متن را را بيان کرده اند. متنی که اصل آن بزبان روسی بوده و از طرف سازمان ( کی . جی . بی = سازمان جاسوسی و ضد جاسوسی اتحاد شوروی ) برای آنها ارسال شده و توده ای های سراسر عالم آنرا بزبان بومی خود برگردانده و بنام دستور کار و يا مواضع سياسی خود و تشکيلاتشان بيان کرده اند
با اينهمه اما احزاب وابسته به اتحاد شوروی مهارتهای شگفت انگيزی هم داشته و دارند که مهم ترين آن قدرت تخريب است. اتحاد شوروی و کل بلوک شرق چون توان مقابله و رقابت سالم با پيشرفت دنيای آزاد غرب را نداشتند روی به تخريب آوردند. آنها بدليل سوء تغذيه وقتی نتوانستند مانند رقيب رشد کنند چاره را در مسموم کردن حريف و جلوگيری از رشد وی يافتند. پارازيت که در کار فرستند های صوتی و تصويری اختلال بوجود می آورد يک اختراع کاملآ روسی است، همينطور قرصهای انرژی زا که در اصطلاح ورزشی مصرف آنرا دوپينگ ميگويند. اين نيز از شرق آمد و اولين ورزشکاری که دوپينگ کردنش برملا گرديد فردی ازاهالی آلمان شرقی بود که به دستور مقامات کشورش به وی داروی ايجاد تحرک کاذب در عضلات خورانده بودند تا از حريفان غير کمونيست خود در مسابقه عقب نماند
احزاب و جريانهای وابسته به شوروی در سراسر دنيا تنها نقششان تخريب و ايجاد اختلال در سيستمهای سرمايه داری بود. با و جود آنکه تمامی اين جريانها موفقيت هايی در مختل کردن سيستمهای سياسی اقتصادی کشورهای خود داشتند، ليکن حزب توده ايران را در اين زمينه ميتوان موفق ترين جريان خرابکار وابسته به شوروی بحساب آورد. زيرامتاسفانه با آن زمينه حقه بازی و منفی گرايی که در بعضی از ما ايرانيها بطور تاريخی و فرهنگی وجود دارد، توده ای های ايران در تخريب سياسی به آنچنان چيرگی دست يافتند که حتی مربيان روسی خود را نيز در اين فن پشت سر نهادند. انقلاب سال 57 در واقع اوج مهارت آنها و يکی از بدايع تاريخ بشری است، و اين بدعت از آن توده ای ها است. همانهايی که با ماهرانه ترين ترفند ها و دروغ و شايعه پراکنی مردمی در حد خود مرفه و خوشبخت را در آنچنان شرايطی قرار دادند که کورکورانه و آسيمه سر بدست خود آتش به خرمن هستی خويش زدند
امروز پس از 26 سال اکثر قريب به اتفاق کسانی که در آن انقلاب شرکت داشتند هنوز هم نتوانسته اند دليل قانع کننده ای برای خود بيابند که اصلآ برای چه انقلاب کردند ! حتی بظاهر فرهيخته ترين انقلابی های سابق نيز هنوز گيج و مات مانده اند. به توده آموخته شده بود که ايجاد جو هرج و مرج و در نتيجه تضعيف حکومت به آنارشيسم می انجامد که معادله قدرت را به نفع مردم بهم خواهد زد و اين امر خود مقدمات شورشهای دهقانی و کارگری را فراهم خواهد آورد. بسياری حتی جان بر سر اين آموزشهای دروغين گزاردند ولی هر طورکه بود نظام شاهنشاهی را با مهارت و شيادی کم نظيری ازبين بردند و اين را بايد شاهکاری درويرانگری بحساب آورد.
باری ! با اين مقدمه به دومين شاهکار و دستاورد بينظير ديگر قدرت تخريب حزب توده ميرسيم، شاهکاری که گرچه بظاهر هنوز تحقق نيافته، ليکن آثارش آنچنان هويدا است که در تحقق حتمی آن شک نميتوان کرد، و اين دومی چيزی نيست به جز نابودی اسلام و بويژ تشيع درايران. در اوايل انقلاب که حزب توده خود را نزديکترين يار ملايان ميخواند و در انتخابات بجای معرفی نماينده ای از طرف تشکيلات خود از پسمانده ترين ملايان حمايت ميکرد، و کيانوری خود را رفيق گرمابه و گلستان آيت الله محمد بهشتی معرفی ميکرد، برای نسل جوان و پويای آنروزی که خود نيز بدان نسل تعلق دارم، پيوسته اين سئوال مطرح بود که چگونه يک جريان چپ "ولو به خيانتکاری حزب توده" در نماز جمعه ها شرکت ميکند و تمام حق کشی ها و جنايات را توجيه ميکند و خلاصه با بی شرمی تمام آشکارا سر درلجن متعفنی فرو ميبرد که عقبمانده ترين قشر جامعه ايران از آن تغذيه ميکند ؟ علی رغم توجيهات آبکی و محيلانه سردمداران توده، من خود هرگز نميتوانستم برای اين سئوال خود جواب قانع کننده ای بيابم، تا آنروز که يک پير مرد کم سواد مسلمان اما بيزار از ملايان و حکومت اسلامی چيزی را برايم گفت که در آنزمان اگر من جوان نا پخته را به فکر فرو برد، امروز اما بر من پير بلا ديده و تجربه آموخته حقيقت درون آن گفته راآشکار ميسازد
آن پير مرد در جلو دانشگاه 1 جمله بيشتر نگفت = « پسرم اين بيشرفها دونسته دارن از ملا های بی ناموس طرفداری ميکنن که بگن اسلام يعنی همين آشغال، تا اسلامو بنکل از بين ببرن ! » من امروز پس از گذشت اينهمه سال تحقق گفته آن پير دلخسته را در جلوی چشمانم بوضوح مشاهده ميکنم، يعنی رسيدن حزب توده به هدف اصليش در دفاع از ملا های دزد و پست فطرت را، (دفاع مطلق از جنايتکار ترين و پسمانده ترين آخوند ها به منظور به لجن کشيدن و نابود کردن اسلام در ايران) را. بله، نابودی اسلام و تشيع را، آن هم بدست خود آخوند های ابله و دزد و آدم کش. تنها جريان سياسی که هرگز التفاتی به آيت الله شريعتمداری ليبرال و آيت الله منتظری فاشگو نشان نداد حزب توده بود. زيرا آن دو نفر قرائتی بظاهر انسانی تر از اسلام ارائه ميدادند. هر چه بود واقعيّت اين است که اسلام و بويژه شيعگری در ايران نابود شده است. اگر حقوق بگيران بيت رهبری و دزدان و قاتلان اين رژيم را مستثنی کنيم به جرأت ميتوان گفت که ديگر حتی 2 در صد مرد ما هم ملا و آيت الله را قبول ندارند. بازار بستن با فتوای ملايان و اعتصاب بخاطر ضرب و شتم ملا ها در ايران ديگر تمام شد. امروز اگر رژيم جمهوری آخوندی بر سر کار نباشد چنانچه کل فيضيه را هم بسوزانند و تمام ملا ها را به خندق بريزند هم هيچ ايرانی از سر اعتقاد و ايمان به کمک نخواهد رفت. صفت ملا منبعد در فرهنگ ما بعنوان يک توهين غير انسانی و رکيک ترين فحش و ناسزا معنا خواهد داد.
حزب توده را اما از اين خرمن هيچ توشه ای نيست زيرا در دفاع از ملايان آن اندازه پيش رفت که به شريکی همپا با آنها مبدل گرديد. شريکی حتی بد سابق تر از ملايان که اگر جرمش بيشتر از خلخالی ها و قدوسی ها نباشد کمتر از لاجوردی معدوم نيست که به چند ده هزار دختر ايرانی قبل از اعدام در زندانها تجاوز کرده و دستمال خونين ازاله بکارت آن معصومان را برای مادرانشان فرستاد. زيرا که بسياری از آن اطفال نا بالغ و بيگناه را حزب خائن توده لو داد و به جانيان فروخت. اين جريان کثيف هنوز هم از ملا ها حمايت ميکند
سهم اصلی به لجن کشيدن اسلام متعلق به خود ملا ها است، ليکن جريانهای کثيفی چون سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی؛ نهضت آزادی، دفتر تحکيم شهوت و حزب خاين توده که دانسته و فقط بدليل تفکر اوپورتونيستی از ملايان حمايت کردند نيز، خواسته يا نا خواسته در نابودی تشيع نقش داشتند. اگر روزی چوب زدن به کف پای يک بچه طلبه در ايران به انقلاب منجر ميگرديد، امروز گنبد و بارگاه علی امام اول شيعيان از بمب و موشک بقول خودشان کفار ميلرزد و فرو ميريزد اما کسی را کوچکترين اعتنايی بدان نيست. وقتی دو دهاتی زبان نفهم چون روح الله خمينی و اکبر رفسنجانی بهرمانی سودای جهانگشای داشته باشند و کليد حرمين شريفين را طلب کرده و سودای خام فتح قدس و آندلس را در سر بپرورانند، چرا بچه پررويی ضد ايرانی و گردن کلفت بی غيرتی مانند مقتدی صدر به اين هوس نيفتاد. اين ککی است که خمينی در تنبان بن لادن ها و ملا عمر ها و حسن البنا ها و عمر البشير ها و الزرقاوی ها و عماد مغنيه ها و مقتدی صدر ها و هزاران بيشعور و جانی ديگر انداخته است. خمينی اگر کمی شعور ميداشت و رفسنجانی کمی شرف، و پس از انقلاب منحوسشان حداقل مستقيمآ خود را در سياست داخل نميکردند، نه جنگ ايران و عراق ـ نه جنگ آمريکا و عراق ـ نه جنگ افغان و شوروی ـ نه 11 سپتامبر و نه طالبان و نه ... پيش ميامد که ميليونها مسلمان و غير مسلمان کشته شوند، و نه تمامی جهان دچار اينهمه مصيبت و نا امنی ميگرديد، و ای بسا که ما امروز در کشورمان به يک نيمچه دموکراسی هم دست ميافتيم و عزت و احترام ملايان هم در نزد مردم هزاران برابر ميگرديد.
اما راهی را که خمينی شروع کرد و مشتی جانی تر و نادان تر از خودش ادامه دادند به نابودی حتمی تشيع ختم خواهد شد. وقتی حرم امام علی بمباران شود و آب ازآب تکان نخورد، حرم حضرت معصومه و امام رضا ديگر کجا از بمب و موشک در امان خواهند ماند !
تازه! وقتی مردم عراق که از اسلام و تشيع ضربه ای نخورده اند نسبت به نابودی تشيع انهمه بی تفاوت باشند، حال مادران ايرانی را خودتان حدس بزنيد که بنام اسلام و ائمه به فرزندانشان تجاوز شده و حال پدرانی را در نظر آوريد که بنام قرآن تا آخرين قطره خون جگرگوشه هايشان را قبل از اعدام کشيدند! مردمی که روزی از شنيدن نام فتوای 1 مجتهد 4 ستون بدنشان ميلرزيد، در اين سالها آن اندازه از روحانی جماعت دزدی و جنايت ديده اند که در فردای بمباران فيضيّه درکوی و برزن به رقص و پايکوبی خواهند پرداخت. کسانی اگر به اين سخن باور ندارند کمی ديگر تحمل داشته باشند تا تحقق اين نوشته را شخصآ با چشمان خود ببينند. باور کنيد که زمان زيادی نمانده است !
پوزش ميخواهم اگر گفته آن پير را درز نگرفتم و عينآ آوردم
استفاده از اين مقاله بشرط ذکر نام نويسنده و حزب ميهن آزاد ميباشد

|


<< Home

Archives

May 2004   June 2004   July 2004   August 2004   September 2004   October 2004   November 2004   December 2004   January 2005   February 2005   March 2005   April 2005   May 2005   June 2005   July 2005   August 2005   September 2005   October 2005   November 2005   December 2005   January 2006   February 2006   March 2006   April 2006   May 2006   June 2006   July 2006   August 2006   September 2006   October 2006   November 2006   December 2006   January 2007   February 2007   March 2007   April 2007   May 2007   June 2007   July 2007   August 2007   September 2007   October 2007   November 2007   December 2007   January 2008   February 2008   March 2008   April 2008   May 2008   June 2008   July 2008   August 2008   September 2008   October 2008   November 2008   December 2008   January 2009   February 2009   March 2009   April 2009   May 2009   June 2009   July 2009   August 2009   September 2009   October 2009   November 2009   January 2010   February 2010   March 2010   April 2010   May 2010   June 2010   July 2010   September 2011   February 2012  


Not be forgotten
! بختيار که نمرده است

بخشی از نوشته های آقای دکتر امير سپهر ( بنيانگذار و دبيرکل حزب ميهن ) :

سخن بی هنر زار و خار است و سست

چرا انقلاب آرام در ايران ناشدنی است؟

! دموکراسی مقام منظم عنتری

نوروز ايرانی در رژيمی ايرانی

بوی خوش خرد گرايی در نوروز

نامه ای به سخنگوی وزارت خارجه

!اصلاح جمهوری اسلامی به سبک آمريکا

!رژيم و دو گزينه، شکست، شکست ننگين

! لاابالی ها شال و کلاه کنيد

اسلام را کشف کنيم نه مسخره

ماندگاری ايران فقط به ناهشياران است !؟

!نه نه، اين تيم، تيم ملی ما نيست

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/پنجمين بخش

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش چهارم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش سوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش دوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش نخست

فرهنگ سازی را بايد از دکتر شريعتی آموخت

دانشمندان اتمی يا الاغهای پاکستانی

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش دوم

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش نخست

مبارزان ديروز، بابا بزرگ های بی عزت امروز

پيش درآمدی بر چيستی فرهنگ

ملتی در ميان چند طايفه رويا پرداز دغلباز

مشکل نه دستار که مسلک دستاربندی است

بی فرهنگی ما، عين فرهنگ ما است

! نابخردی نزد ما ايرانيان است و بس

!خود همی گفتی که خر رفت ای پسر

ولله که کابينه احمدی نژاد حقيقت ما است

است( Oedipuskomplex )رنج ما ازعقده اوديپ

غير قمر هيچ مگو

اين نه گنجی، که عقيده در زندان است

جمهوری خواهی پوششی برای دشمنان ملت

شاه ايران قربانی انتقام اسلامی

کار سترگ گنجی روشنگری است

گنجی اولين مسلمان لائيک

واپسين پرده تراژدی خمينی

انتخابات اخير پروژه حمله به ايران را کليد زد

جنگ آمريکا عليه ايران آغاز شده است

انتصاب احمدی نژاد، کشف حجاب رژيم

حماسه ديگری برای رژيم

برادر احمدی نژاد بهترين گزينه

انقلابی که دزديده شد؟

معين يک ملا است، نه مصدق

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران !/ بخش سوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش دوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش نخست

فولادوند همان جنتی است

اکبر گنجی، ديوانه ای از قفس پريد

دموکراسی محصول انديشه آزاد از مذهب است

تفنگداران آمريکايی پشت مرز هستند

رئيس جمهور اصلی خامنه ای است

!دانشجويان سوخته را دريابيد

دغلبازان ملا مذهبی

!خاتمی خائن نبود، رفسنجانی هم نيست

فندق پوست کنده

خيانتی بنام انقلاب اسلامی

ايران، کارگاه بی کارگر

آزادی کمی همت و هزينه می طلبد

نمايش لوطی عنتری در ملک جم

نخبگان نادانی

بوی باروت آمريکايی و رفسنجانی

آقای خمينی يک پيغمبر بود نه امام

انديشه زوال ناپذير است

اپوزيسيونی ناکارآمد تر از هخا!

زنهار که ايرانی در انتقام کشی خيلی بی رحم است!

سخنی با امضا کنندگان بيانيه تحليلی 565

...بر چنين ملت و گورپدرش

واپسين ماههای رژيم يران

اصول اعتقادی دايناسورها، طنزنوروزی

يادت بخير ميسيو، يادت بخير

امتيازی برای تسخيرايران

اشغال نظامی ايران وسيله ايالات متحده

چهارشنبه سوری، شروع حرکت تاريخی

بد آگاهی و فرهنگ هفت رگه

جرج دابليو بوش، آبراهام لينکلنی ديگر

روحانيّت ضد خدا

استبداد خاندان پهلوی بلای جان ملا ها

آمريکا در خوان هقتم

عقل شرعی و شرع عقلی

واکنش مردم ما به حمله نظامی آمريکا

عشق های آقای نوری زاده

به هيولای اتم نه بگوئيم

موشک ملا حسنی و اتم آخوند نشان بزبان کوچه

رفراندم امير انتظام يا سازگارا، کدام ميتواند مشکوک باشد ؟

آيا مخمل انقلاب به خون آغشته خواهد شد؟

کاندوليزا رايس و بلال حبشی

سکس ضرورتی زيبا است نه يک تابو

نام وطنفروشان را به خاطر بسپاريم

طرح گوسفند سازی ملت ايران

آب از سر چشمه گل آلود است

رژيم ملا ها دقيقآ يک باند مافيا است

نوبت کشف عمامه است

فرهنگی که محشر می آفريند - دی جی مريم

ملا ها عقلمان را نيز دزديده اند

فقدان خرد سياسی را فقدان رهبريّت نناميم

ابطحی و ماری آنتوانت ـ وبلاگ نويسان تواب

نادانی تا به کی !؟

آزادی ايران، نقطه شروع 1

آزادی ايران، نقطه شروع 2

هنر سياست

ايران و ايرانی برای ملا ها غنيمت جنگی هستند

شب تيره، نوشته ای در مورد پناهندگی

انقلاب ايران، آغاز جنگ سوم بود

اين رفراندوم يک فريب است

سپاه پاسداران، شريک يا رقيب آمريکا

خامنه ای پدر خوانده تروريسم

فرهنگ پشت حجاب

کمونيسم همان حزب الله است

داريوش همايون چه ميگويد؟

اينترنت دنيای روانپريشان

خانه تکانی فرهنگی

فردا روشن است

عين الله باقرزاده های سياسی

آن که می خندد هنوز

اپيستمولژی اپوزيسيون

انقلاب سوسول ها

درود بر بسيجی با و جدان

روشنگران خفته ونقش چپ

فتح دروازه های اسلام

حزب توده و نابودی تشيّع

جنگ ديگر ايران و عراق

درد ما از خود ما است

يادی ازاستبداد آريا مهری!؟

ابر قدرت ترور

کدام مشروطه خواهی؟

برای آقای سعيد حجاريان

تراژدی ملا حسنی ها

مارمولک، سری 2

پهلوی پرست ها

هخا و تجمع اطراف دانشگاه

هخا و خاتمی، دو پسر عمو

تريبونال بين المللی

پايان ماه عسل فيضيه و لندن

طرح آزادی ايران 1

اولين و آخرين ميثاق ملی

اطلاعيه جمهوری خواهان

يک قاچاقچی جانشين خاتمی

فهم سر به کون

توطئه مشترک شريعتمداری

انگليس و ملا

نفت، رشوه، جنايت و

عنتر و بوزينه وخط رهبری

اروپايی و ملای هفت خط

ايران حراج است، حراج

درسهايی ازانتخابات آمريکا

عنکبوت و عقرب

بر رژيم اسلامی، نمرده به فتوای من نماز کنيد

پوکر روسی فيضيّه با پنتاگون

به ايران خوش آمديد کاندوليزای عزيز

مسخره بازی اتمی اروپا و ملا ها

انتلکتوليسم يا منگليسم

آبروی روشنقکران مشرق زمين


رسالت من بعد از نوژه

بی تفاوت نباشيم

نگاه خردمندانه به 28 مرداد


سايه سعيدی سيرجانی :

مسئوليت، نوشته ای در ارتباط با رفراندوم

پرسش شيما کلباسی از سايه در ارتباط با طرح رفراندوم

هويت، به همراه يک نوشته از فرزانه استاد جانباخته سعيدی سيرجانی با نام مشتی غلوم لعنتی

بچه های روستای سفيلان

امان از فريب و صد امان از خود فريبی

دريغ از يک "پسته" بودن

رنجنامه کوتاه سايه

بر ما چه ميرود


روشنگری های شهريار شادان از تشکيلات درونمرزی حزب ميهن :

خمينی؛ عارف يا جادوگر ؟

ما جوانان ايران بايد

حکومت خدا (1)

می گوید اعدام کن

راهی نوین برای فردای ایران


رنجنامه معصومه

شير ايران دريغ!


حافظ و اميرمبارزالدين

دلکش و ولی فقيه


کانون وب‌لاگ‌نويسان ايران-پن‌لاگ


کانون وبلاگ نويسان



This page is powered by Blogger. Isn't yours? Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com eXTReMe Tracker