سيمون کولير، كنسول انگليس در بصره اولين مقام رسمی غرب است که اعلام ميدارد سپاه پاسداران با پول و اسلحه و آموزش شبه نظاميان در پشت پرده نا آرامی ها و کشار های عراق است. ادعايی که حتی هنوز از هيچ مقام آمريکايی بدين روشنی شيده نشده است، و اين يعنی پايان ماه عسل فيضيه و لندن
ما دير يازود آمريکائيان را در ايران خواهيم ديد که اميدوارم در لباس مبدل باشند نه در لباس نظامی ! انگليس ميداند که اگر دير بجنبد قادر نخواهدبود در کنار آمريکاييان به ايران قدم گذارد و موضوع اصلی همين است
آنچه سياست خارجی انگليس را از ديگر کشور ها متمايز ميسازد، پيچيدگی و دور انديشی و داشتن پروژه های بلند مدت در حفظ منافع ملی ان کشور است. بگونه ای که کمتر تحليلگری ميتواند سر درآورد و يا حتی حدس زند که انگليس در فلان نقطه از جهان به چه کاری مشغول است و هدف آن کشور استعماری از حمايت و يا ترد اين کشور و آن جريان به چه مقصودی است. با وجود آنکه اين کشور هرگز بطور علنی از سياست چکشی و تو سری دفاع نميکند، ليکن نتايج حاصله از سياست جنتلمن مآبانه انگليس هزاران بار از سياست کوبنده بيشتر است
زخم ضربه ای که انگليس با رفتار بظاهر نرم خود به رقبا و دشمنان خود ميزند هزاران بار کاری تر و کشنده تر از يک سياست بظاهر خشن و قلدر مآبانه است. در عوض آمريکا هنوز هم در سياست خارجی خود از اعمال روشهای باز و بظاهر کابوی گونه و بگفته خودشان (سياست جان وينی) رنج ميبرد. اعمال همين سياست (بازی روباز) است که امروز آمريکا را آماج تير های نفرت و حملات کور بعضی از گروههای اسلامی در جهان قرار داده است
اندک توجه و نيم نگاهی به همين جريانات اخير عراق در نجف هم به نيکی ميتواند ما را متوجه اين سياست پنهان و مزورانه لندن سازد، که چگونه اين گرگ کهنه کار استعمار خود را با مهارت در حاشيه و تاريکی پنهان ساخت، بطوريکه در تمامی درگيری ها و کشت و کشتار ها ابدآ نامی از اين کشور بميان نيامد و حتی خون از بينی يک سرجوخه انگليسی هم جاری نگرديد، و تنها نامش به نيکی به ميان آمد که درآن هنگامه خون و آتش بزرگترين مرجع تقليد شيعيان، يعنی آيت الله سيستانی را در لندن پايتخت خود پذيرا است و پزشکان حاذق انگليسی مشغول مداوای شخصيت بزرگ و مورد احترام گروهی هستند که در گير جنگ با آمريکا می باشند و خون آمريکائيان را مباح ميدانند
در حاليکه آمريکا اعلام ميدارد که تلفات آن کشور از مرز يکهزار تن نيز گذشته، انگليس فقط از جراحات سطحی چهار شهروند غير نظامی خود خبر ميدهد که بهنگام دادن خدمات پزشکی به عراقی ها به اين حادته گرفتار آمده اند
در عوض اين مرتبآ نام آمريکا است که در مطبوعات سراسر جهان منعکس ميگرديد؛ که کشته است و بمباران کرده است و زخم زده است و با بمب و موشک شکافی در ديوار فلان مکان مقدس مسلمانان ايجاد کرده است
سياست انگليس در ارتباط با ايران از اين نيز پيچيده تر و ظريف تر است. اين کشور در ايران مانند نهضت آزادی و حزب توده و 2 خردادی ها و بويژه عوامل سر سپرده اش در سازمان مجاهدن انقلاب اسلامی، نقش اپوزيسيون و پوزيسيون را توامآ بازی ميکند. هم با ملايان دوست است و صرف نظر از اينکه خود ايران را غارت ميکند، پل ارتباطی آن کشور نيز محسوب ميشود که معاملات ايران بر باده روضه خوان ها را با ديگران جوش ميدهد، و هم بعنوان مخالف ملايان بعنوان شريک پايا پای در کنار آمريکا خود را جا زده است که از دستاوردها و سود های احتمالی تحولات آتی ايران محروم نماند
ملا های بيشعور و نا آشنا با اصول سياست، هرگزدرک نکردند که کشوری استعمارگر چون انگليس هرگز در تاريخ برای هچ حکومتی دوست خوب و وفاداری نبوده است. آنها بجای رويکرد به ملت ايران؛ دولتی بيگانه را به دوستی برگزيدند که هماره در زمان احتياج سر دوستان خود را از پشت سر بيخ تا بيخ بريده است
چرخش يکصدو هشتاد درجه ای انگليس را در اين اواخر همه درک کرده اند جز روضه خوان های نادان و غير سياسی حاکم بر ايران، ديگر از اين روشن تر نميشود که روزنامه سانديتايمز ـ چاپ لندن که همه جهان ميدانند بيان کننده مواضع رسمی دولت انگليس است بنويسد : چند تيم دستگاه اطلاعات خارجي انگلستان (ام. 16)، با همكاري برخي عناصر اطلاعاتي ارتش انگليس در جنوب عراق، موفق به كشف اين موضوع شده است كه سپاه پاسداران ايران، با اجراي عمليات مسلحانه، براي ناآرامي در جنوب عراق، برنامهريزي ميكنند
اين يعنی پايان ماه عسل فيضيه و لندن
اين روزنامه انگليسي می افزايد : هدف اين گروهها سنگاندازي در راه بازسازي جنوب عراق از سوي انگليس است، و اضافه ميکند: گروهي از سرداران سپاه ايران، ميليونها دلار و مقادير معتنابهي اسلحه را به بصره قاچاق كردهاند و شيعيان افراطي را براي اجراي عمليات عليه نيروهاي انگليسي آموزش مي دهند
اين گزارش اطلاعاتي، خاطرنشان می سازد: نيروهاي اطلاعاتي انگليس، پس از آن موفق به كشف اين گروهها شدند كه مقتدي صدر، روحاني شيعه افراطي عراق و عامل مستقيم ملايان ايران، حدود 600 نفر از عناصر خود را به بصره ـ كه پايتخت و قلب جنوب عراق به شمار ميآيد ـ فرستاد و به اين ترتيب آنان توانستند، كنترل مركز اين شهر را به دست گيرند
گزارش يادشده افزوده: نيروهاي انگليس مستقر در بصره، از آوريل گذشته تاكنون، مرتبا با شبهنظاميان صدر درگير ميشدند، به گونهاي كه در خلال سه هفته گذشته به شدت مورد حمله موشكهاي مورتر و ديگر سلاحهاي نابودكننده كه از ايران به اين شهر قاچاق شده بود، قرار ميگرفتند
به اين بخش از گزارش خوب توجه فرمائيدسانديتايمز؛ در بخش ديگري از گزارش خود مينويسد: فرماندهان ارتش انگليس به رغم حملات پياپی اين شبهنظاميان، با پيروي از سياست خويشتنداري، درگير جنگ با عناصر صدر نشدند و در عوض از دستگاههاي اطلاعاتي خواستند، با نفوذ به ميان شبهنظاميان صدر، مشخص كنند كه چه كساني در پشت پرده اين عملياتها قرار دارند. و در خلال اين عمليات اطلاعاتي مشترك، تأمينكنندگان مالي از سپاه پاسداران كشف شدند. افراد مذكور به اين شبهنظاميان كه برخي از آنان تنها 16 سال سن دارند، در ازاي اجراي هر عمليات عليه نيروهاي انگليسي، 300 دلار پرداخت مي كنند
اما از اين پر معنا تر اينست که سيمون كولير، كنسول انگليس در بصره برای اولين بار بعنوان يک مقام رسمی غرب خبر تأمين مالي و آموزشي اين شبهنظاميان از سوي ايران را تأييد ميکند و نسبت به اين موضوع، كه ايران (نسل ايکس) عراقي را كه بين 16 تا 30 سال سن دارند، به كار ميگيرد و با استفاده از بيكاري موجود در جنوب عراق، آنان را با پول اغفال كرده، تا براي اجراي عمليات مسلحانه به گروه «جيشالمهدي» جذب ميكند، ابراز نگراني ميکند
اين گزارش در پايان خاطرنشان ميکند که : واحد (حمايت تاكتيكي) انگليس كه با نيروهاي پليس در زمينه اطلاعاتي همكاري دارند، موفق به كشف انبارهاي اسلحه بسياري در شرق شطالعرب شدهاند كه متعلق به «جيشالمهدي»، شبهنظاميان وابسته به مقتدي صدر است. و ما مدارک معتبری داريم که اين اسلحهها بوسيله سپاه پاسداران از ايران به جنوب عراق قاچاق شده است
نتيجه اينکه آنچه ساندی تايمز، سخنگوی دولت انگليس، مينويسد، اتهامات روشنی که مقامی رسمی چون سفير انگليس به رژيم ملايان وارد ميسازد و بالاخره اخطاری باز و بی پرده که از سوی سياستمداری خويشتن دار و محافظه کار چون جک استراو پس از صدور قطعنامه شورای حکام در وين خطاب به ملايان ايران که : ايران بايد اين پيام قاطع غرب را درک کند، صادر ميگردد، بسيار بسيار معنی دار تر از اين است که بتوان از کنار آنها بی تفاوت گذشت
آنچه کاملآ آشکار شده اين است که انگليس بخوبی آگاه است که اين نظام تمامی پايگاههای مردمی و بين المللی خود را از دست داده است. گروگانگيری ها و کشتارهای کوری که عوامل مستقيم و يا متأثر از رژيم ايران در جهان انجام ميدهند، روز بروز بر تعداد دشمنان اين نظام می افزايد. صاحب اين قلم در اين مقاله نه بعنوان فردی مخالف خونين اين نظام بلکه حتی بعنوان يک تحليلگر بی طرف اوضاع ايران و جهان نيز بی ترديد مينويسم که رژيم ايران به قعر چاهی از عدم اعتماد و مشروعيت در جهان سقوط کرده که چنانچه کسی در صدد نجاتش برآيد؛ موجب غرق شدن ناجی خود نيز خواهد گرديد
از اينها گذشته آمريکا خوب ميداند که کليد حل مشکل آسيای ميانه، افغانستان، عراق و کل خاورميانه و قسمت اعظمی از افريقا در نزد مردم ايران است، استقرار يک حکومت سکولار در ايران بخودی خود موجبات صلح و ثبات را در تمامی جهان فراهم خواهد آورد؛ بنابر ين موضع گيری های تند و آشکار اخير مفامات لندن را نبايد سرسری گرفت ! بسيار ساده بايد گفت که اين کهنه قدرت استعمار جايی نميخوابد که زيرش نم پس دهد ! ما دير يازود آمريکائيان را در ايران خواهيم ديد که اميدواريم در لباس مبدل باشند نه در لباس نظامی ! انگليس ميداند که اگر دير بجنبد قادر نخواهدبود در کنار آمريکاييان به ايران قدم گذارد و موضوع اصلی هم همين است
چرا که ديگر برای هيچ کشوری ترديدی باقی نمانده است که تا رژيم ايران بر سرکار باشد جهان روی امنيت را نخواهد ديد. بر خلاف جنجال و هياهويی که رژيم ايران برعليه آمريکا براه انداخته، حتی خود روضه خوان ها نيز ميدانند که اين ديگر فقط آمريکا نيست که خواهان برکندن ريشه نظام جمهوری اسلامی است
نشست اخير وين بسيار پر معنا بود، حتی طماع ترين رشوه خواران رژيم ايران نيز از ترس آينده خود، پشت رژيم ملا ها را به هنگام رأی گيری خالی کردند، و اين يعنی پايان کار کابوسی بنام جمهوری اسلامی ! کابوس دهشتناکی که 26 سال است امنيت و آسايش را از جهانيان سلب کرده است