آزاد شو


*** اين وبلاگ منعکس کننده مطالب و مقالات حزب ميهن است ***


Tuesday, December 21, 2004

 

(آزادی ايران (نقطه شروع 1


حزب ميهن
امير سپهر
رهبران اصلی اپوزيسيون جوانان له شده و سوخته داخل کشور هستند نه بدکاره های ورشکسته سياسی و مافيای داخل و خارج از کشور

در حاليکه همه جا صحبت از اينست که هيچ ايرانی طرفدار اين رژيم نيست، بيش از نود درصد مردم با اينها مخالف هستند و يا اينکه جان مردم از دست ملا ها به لب رسيده و سخنانی از اين دست، اما ما در عمل هيچ حرکت مهمی از سوی اين نود درصد مخالفان و جان بلب رسيدگان و دشمنان خونين ملا ها نمی بينيم. اينکه چگونه با اين درصد عظيم مخالفان هيچ حرکت چشمگيری صورت نميگيرد نه به مردم بلکه به تشکلهای سياسی و به اصطلاح رهبران اپوزيسيون مربوط ميگردد. در هيچ کجای اين گيتی مردم کوچه و بازار رأسآ بطور جمعی به صحنه کارزار سياسی وارد نميشوند. بايد شخص و يا اشخاص و گروههايی در جامعه وجود داشته باشند که توده مردم آمال ملی خود را در مرام و پلاتفورم آنها متجسم و متبلور ببينند تا اين اشخاص و يا دستجات با اين اعتبار و مقبوليْت عامه بتوانند مردم را به صحنه پيکار آورده و آنها را تا مرحله پيروزی راهبری کنند.
دستجاتی که در حال حاظر بسياری آنها را اپوزيسيون مينامند نميتوانند مردم را حول يک هدف ملی به صحنه پيکار جمعی بکشانند. زيرا اين اپوزيسيون قلابی است. اينها نام رهبری اپوزيسيون را غصب کرده اند و اجازه تنفس و رشد به نيرو های اصيل و خلاق و جوان نميدهند.از آنجا که اين گروه حتی چند دهه پيش از انقلاب نيز در خارج از کشور تشکيلات و بودجه و کانالهای ارتباطی داشتند در حال حاظر بسيار گسترده تر از آن دوران با تشکيل باند های مافيايی و در اختيار گرفتن تمامی امکانات صوتی و تصويری و نوشتاری و اينترنتی و کانون ها و انجمن های گوناگون خود را بنا حق به کشورهای خارجی و افکار عمومی جهان بعنوان نمايندگان اپوزيسيون ايران معرفی ميکنند. بدون رخصت اينها هيچ مصاحبه ای انجام نميگيرد. اگر اينها مايل نباشند هيچ رساله و کتابی به افکار عمومی معرفی نميشود، ولو اينکه محقق و نويسنده يک نابغه و اثر يک شاهکار ادبی يا پژوهشی باشد. اين سردار های بی سپاه چنانچه به نفع مواضعشان نباشد حتی اجازه نشر يک مقاله را هم به نيروی های جوان و يا خارج از باند های مافيای خود نميدهند. در همين خارج اگر در باند اينها عضويٌت نداشته باشيد شما راممنوع القلم و ممنوع المصاحبه کرده و بکلی بايکوت ميکنند. اين باند خارج از کشور به مراتب متحجر تر و انحصار طلب تراز شورای نگهبان و اعضای مجلس فرمايشی ملايان هستند. اين آخوند های کراواتی در تفکر سياسی نيز کمتر از همگنان داخلی خود در مجلس خبرگان متحجرو پسمانده نيستند، و در يک کلام اينها شبه اپوزيسيون و تقلبی هستند. هر گونه اميد بستن بدينها ما را به بيراهه خواهد کشاند. پرونده اينان بقدری پر از تناقض و خطا و سياهکاری است که حتی سپردن سرنوشت يک قهوه خانه هم به اينها اشتباهی نا بخشودنی است، چه رسد به سرنوشت يک کشور با بيش از هفتاد مليون جمعيّت.
اينجانب ترديد ندارم که اکثريت قريب به اتفاق مردم ما اميد خود را بطور کلی از اين نظام بريده و خواهان رهايی از چنگ رژيم ملايان هستند، برای اين مردم نوع نظام مهم نيست، آنچه آنها طالب آن هستند در درجه اول خلاصی از دست تماميْت اين نظام و در مرحله بعدی رسيدن به نظامی عرفی و آزاد است. اما در اينکه اين گروههای مافيايی سياسی خارج نيز چنين باشند بسيار جای اما و ولی وجود دارد. خواست اين به اصطلاح اپوزيسيون با خواست مردم هيچ سنخيّت و همخوانی ندارد. اين اپوزيسيون به لحاظ سابقه سياسی پرونده بسيار سياهی دارد و کاملآ ورشکسته است. اينها خمينی رابر سر کار آوردند، بعد مدتی بدنبال بنی صدر افتادند، زمان درازی فريب رفسنجانی را خوردند، هشت سال قربان صدقه خاتمی رفتند و حال هم بدنبال سازگارا پاسدار رژيم افتاده اند. من بدون تعارف و پرده پوشی به جوانان عزيز کشورم پدرانه ميگويم که حتی نيم نگاهی به اينها هم سفاهت و نا بخردی است. در حاليکه بيش از هفتاد درصد از مردم ما را جوانان زير سی سال تشکيل ميدهند، و ميانگين طول عمر در ايران شصت و پنج تا هفتاد سال است، ميانگين سنی اين اپوزيسيون بالای هفتاد سال است. اينها اصلآ ديدگاههايشان مربوط به اين عصر و زمانه نيست. آيا نسل جوان ما قصد دارد با شکنجه و زندان و جانفشانی جنتی و مصباح و شيخ محمد يزدی را برکنار ساخته و اين پير و پاتال های ورشکسته و بد سابقه سياسی را بجايشان بنشاند !؟ اين که عين ارتجاع است. چندی پيش فردی از اينها بمن گوشزد ميکرد که گويا من در ارتباط با مقولات اجتماعی خيلی بی پرده مينويسم و ميگويم او توصيه ميکرد که مراعات حال مردم را بکنم ! خواستم مثالی بياورد، وی به يکی از مصاحبه های من اشاره نمود که گويا من گفنه ام دختر و پسر بايد آزادی معاشرت داشته باشند و در مطلبی هم نوشته ام که بايد از همه جای ايران صدای موسيقی و شادی بگوش رسد !!! به وی گفتم نه تنها اين ها را بار ديگر با صدای بلند تکرار ميکنم، بلکه معتقدم چنانچه در کشوری چون ايران که جوان ترين جمعيت حهان را دارد اگر در هر محله چند ديسکوتک وجود نداشته نباشد و هر دختر و پسری در هژده سالگی دوستی از جنس مخالف نداشته باشد اين جامعه بيمار خواهد بود، چنانکه امروز بشدت بيمار و بی روح است.
در همينجا اينرا نيز مياورم که بکوری چشم آخوند جنتی که گفته است (کارمان بجايی رسيده که بايد رقاصه از خارج وارد کنيم) اينحانب جزو کسانی هستم که سخت معتقدم فراگيری موسيقی و رقص بايد که جزو دروس مدرسه گردد و چنانچه تا فردای آزاد ايران زنده بمانم تمام کوشش خود را در راه شاد ساختن جامعه و نشاط و تحرک بخشدن به مردم ملا زده بکار خواهم برد. می بينيد که ما در هردو طرف با چه فسيل هايی طرف هسيم ! بيشترين افراد اپوزيسيون خارج از کشور را کسانی تشکيل ميدهند که در اثر جهل و ندانمکاری آنچنان رژيمی وحشی را بر سرکار آوردند که خود حتی قادر به ماندن در ايران نشده و فرار کرده و کثافات فکری خود را برای نسل بيگناه و سوخته به ارث گذاردند. اين سفيهان توقع دارند که جوانهايی که قربانی نادانی اينها شدند با خون خود جاده را صاف کنند تا اين بدنامان و ورشکستگان بتوانند سوار مرکب قدرت شوند. اينان چون خود غرق هستند و هيچ اعتباری ندارند، نسل جوان و بی گناه کشور را نيز ميخواهند به پای خود بسوزانند. اجزای مرکب اين اپوزيسيون بيش از آنکه در فکر رهايی مردم و کشور باشند، بدنبال منافع فردی و قبيله ای خويش هستند. بگونه ای که اگر تشخيص دهند خود در فردای سقوط اين رژيم سهمی از قدرت نخواهند داشت مبارزه با ملايان را امری فرعی بحساب آورده و حتی در مصاف رژيم با ديگر گروه های اپوزيسيون با تخريب آن ديگران خواسته و نا خواسته جانب رژيم را ميگيرند.
جوانان کشور ميتوانند و بايد با گذر از اين خاتمی ها و جنتی ها و رفسنجانی های داخل و خارج طرحی مستقل در اندازند. در خارج از کشور هنوز هم افرادی و جود دارند که شرف و غرور به پول و يا مصاحبه و شهرت نفروخته و خود را نيالوده اند. چنانچه شما در داخل شروع کنيد اطمينان داشته باشيد که ما با تمام نيرو و امکانات در خدمت شما خواهيم بود. اينجانب بعنوان مسئول يک تشکيلات سياسی بدون تعارف دروغين شما جوانان و مبارزين داخل را رهبران اصلی خود و يارانم در حزب ميهن دانسته و اصيل ترين اپوزيسيون حقيقی اين نظام ميدانم. بار ها هم تاکيد کرده ام که خود را لايق هيچ منصب و مقامی نميدانم و در آينده هيچ چيزی نميخواهم. نه وزارت، نه وکالت و نه چيز ديگر. به همين علت هم زير بار منت کسی نرفته ام و نخواهم رفت. ما بايد همنوا و همداستان شويم و مستقل از اين باند های مافيايی رژيم را به چالش گرفته و بزير کشيم. آنچه ميتواند برای ما نقطه شروع باشد هماهنگ عمل کردن است. حتی در پهنه شبکه جهانی اينترنت

ادامه دارد
www.hezbemihan.com

|


<< Home

Archives

May 2004   June 2004   July 2004   August 2004   September 2004   October 2004   November 2004   December 2004   January 2005   February 2005   March 2005   April 2005   May 2005   June 2005   July 2005   August 2005   September 2005   October 2005   November 2005   December 2005   January 2006   February 2006   March 2006   April 2006   May 2006   June 2006   July 2006   August 2006   September 2006   October 2006   November 2006   December 2006   January 2007   February 2007   March 2007   April 2007   May 2007   June 2007   July 2007   August 2007   September 2007   October 2007   November 2007   December 2007   January 2008   February 2008   March 2008   April 2008   May 2008   June 2008   July 2008   August 2008   September 2008   October 2008   November 2008   December 2008   January 2009   February 2009   March 2009   April 2009   May 2009   June 2009   July 2009   August 2009   September 2009   October 2009   November 2009   January 2010   February 2010   March 2010   April 2010   May 2010   June 2010   July 2010   September 2011   February 2012  


Not be forgotten
! بختيار که نمرده است

بخشی از نوشته های آقای دکتر امير سپهر ( بنيانگذار و دبيرکل حزب ميهن ) :

سخن بی هنر زار و خار است و سست

چرا انقلاب آرام در ايران ناشدنی است؟

! دموکراسی مقام منظم عنتری

نوروز ايرانی در رژيمی ايرانی

بوی خوش خرد گرايی در نوروز

نامه ای به سخنگوی وزارت خارجه

!اصلاح جمهوری اسلامی به سبک آمريکا

!رژيم و دو گزينه، شکست، شکست ننگين

! لاابالی ها شال و کلاه کنيد

اسلام را کشف کنيم نه مسخره

ماندگاری ايران فقط به ناهشياران است !؟

!نه نه، اين تيم، تيم ملی ما نيست

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/پنجمين بخش

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش چهارم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش سوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش دوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش نخست

فرهنگ سازی را بايد از دکتر شريعتی آموخت

دانشمندان اتمی يا الاغهای پاکستانی

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش دوم

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش نخست

مبارزان ديروز، بابا بزرگ های بی عزت امروز

پيش درآمدی بر چيستی فرهنگ

ملتی در ميان چند طايفه رويا پرداز دغلباز

مشکل نه دستار که مسلک دستاربندی است

بی فرهنگی ما، عين فرهنگ ما است

! نابخردی نزد ما ايرانيان است و بس

!خود همی گفتی که خر رفت ای پسر

ولله که کابينه احمدی نژاد حقيقت ما است

است( Oedipuskomplex )رنج ما ازعقده اوديپ

غير قمر هيچ مگو

اين نه گنجی، که عقيده در زندان است

جمهوری خواهی پوششی برای دشمنان ملت

شاه ايران قربانی انتقام اسلامی

کار سترگ گنجی روشنگری است

گنجی اولين مسلمان لائيک

واپسين پرده تراژدی خمينی

انتخابات اخير پروژه حمله به ايران را کليد زد

جنگ آمريکا عليه ايران آغاز شده است

انتصاب احمدی نژاد، کشف حجاب رژيم

حماسه ديگری برای رژيم

برادر احمدی نژاد بهترين گزينه

انقلابی که دزديده شد؟

معين يک ملا است، نه مصدق

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران !/ بخش سوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش دوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش نخست

فولادوند همان جنتی است

اکبر گنجی، ديوانه ای از قفس پريد

دموکراسی محصول انديشه آزاد از مذهب است

تفنگداران آمريکايی پشت مرز هستند

رئيس جمهور اصلی خامنه ای است

!دانشجويان سوخته را دريابيد

دغلبازان ملا مذهبی

!خاتمی خائن نبود، رفسنجانی هم نيست

فندق پوست کنده

خيانتی بنام انقلاب اسلامی

ايران، کارگاه بی کارگر

آزادی کمی همت و هزينه می طلبد

نمايش لوطی عنتری در ملک جم

نخبگان نادانی

بوی باروت آمريکايی و رفسنجانی

آقای خمينی يک پيغمبر بود نه امام

انديشه زوال ناپذير است

اپوزيسيونی ناکارآمد تر از هخا!

زنهار که ايرانی در انتقام کشی خيلی بی رحم است!

سخنی با امضا کنندگان بيانيه تحليلی 565

...بر چنين ملت و گورپدرش

واپسين ماههای رژيم يران

اصول اعتقادی دايناسورها، طنزنوروزی

يادت بخير ميسيو، يادت بخير

امتيازی برای تسخيرايران

اشغال نظامی ايران وسيله ايالات متحده

چهارشنبه سوری، شروع حرکت تاريخی

بد آگاهی و فرهنگ هفت رگه

جرج دابليو بوش، آبراهام لينکلنی ديگر

روحانيّت ضد خدا

استبداد خاندان پهلوی بلای جان ملا ها

آمريکا در خوان هقتم

عقل شرعی و شرع عقلی

واکنش مردم ما به حمله نظامی آمريکا

عشق های آقای نوری زاده

به هيولای اتم نه بگوئيم

موشک ملا حسنی و اتم آخوند نشان بزبان کوچه

رفراندم امير انتظام يا سازگارا، کدام ميتواند مشکوک باشد ؟

آيا مخمل انقلاب به خون آغشته خواهد شد؟

کاندوليزا رايس و بلال حبشی

سکس ضرورتی زيبا است نه يک تابو

نام وطنفروشان را به خاطر بسپاريم

طرح گوسفند سازی ملت ايران

آب از سر چشمه گل آلود است

رژيم ملا ها دقيقآ يک باند مافيا است

نوبت کشف عمامه است

فرهنگی که محشر می آفريند - دی جی مريم

ملا ها عقلمان را نيز دزديده اند

فقدان خرد سياسی را فقدان رهبريّت نناميم

ابطحی و ماری آنتوانت ـ وبلاگ نويسان تواب

نادانی تا به کی !؟

آزادی ايران، نقطه شروع 1

آزادی ايران، نقطه شروع 2

هنر سياست

ايران و ايرانی برای ملا ها غنيمت جنگی هستند

شب تيره، نوشته ای در مورد پناهندگی

انقلاب ايران، آغاز جنگ سوم بود

اين رفراندوم يک فريب است

سپاه پاسداران، شريک يا رقيب آمريکا

خامنه ای پدر خوانده تروريسم

فرهنگ پشت حجاب

کمونيسم همان حزب الله است

داريوش همايون چه ميگويد؟

اينترنت دنيای روانپريشان

خانه تکانی فرهنگی

فردا روشن است

عين الله باقرزاده های سياسی

آن که می خندد هنوز

اپيستمولژی اپوزيسيون

انقلاب سوسول ها

درود بر بسيجی با و جدان

روشنگران خفته ونقش چپ

فتح دروازه های اسلام

حزب توده و نابودی تشيّع

جنگ ديگر ايران و عراق

درد ما از خود ما است

يادی ازاستبداد آريا مهری!؟

ابر قدرت ترور

کدام مشروطه خواهی؟

برای آقای سعيد حجاريان

تراژدی ملا حسنی ها

مارمولک، سری 2

پهلوی پرست ها

هخا و تجمع اطراف دانشگاه

هخا و خاتمی، دو پسر عمو

تريبونال بين المللی

پايان ماه عسل فيضيه و لندن

طرح آزادی ايران 1

اولين و آخرين ميثاق ملی

اطلاعيه جمهوری خواهان

يک قاچاقچی جانشين خاتمی

فهم سر به کون

توطئه مشترک شريعتمداری

انگليس و ملا

نفت، رشوه، جنايت و

عنتر و بوزينه وخط رهبری

اروپايی و ملای هفت خط

ايران حراج است، حراج

درسهايی ازانتخابات آمريکا

عنکبوت و عقرب

بر رژيم اسلامی، نمرده به فتوای من نماز کنيد

پوکر روسی فيضيّه با پنتاگون

به ايران خوش آمديد کاندوليزای عزيز

مسخره بازی اتمی اروپا و ملا ها

انتلکتوليسم يا منگليسم

آبروی روشنقکران مشرق زمين


رسالت من بعد از نوژه

بی تفاوت نباشيم

نگاه خردمندانه به 28 مرداد


سايه سعيدی سيرجانی :

مسئوليت، نوشته ای در ارتباط با رفراندوم

پرسش شيما کلباسی از سايه در ارتباط با طرح رفراندوم

هويت، به همراه يک نوشته از فرزانه استاد جانباخته سعيدی سيرجانی با نام مشتی غلوم لعنتی

بچه های روستای سفيلان

امان از فريب و صد امان از خود فريبی

دريغ از يک "پسته" بودن

رنجنامه کوتاه سايه

بر ما چه ميرود


روشنگری های شهريار شادان از تشکيلات درونمرزی حزب ميهن :

خمينی؛ عارف يا جادوگر ؟

ما جوانان ايران بايد

حکومت خدا (1)

می گوید اعدام کن

راهی نوین برای فردای ایران


رنجنامه معصومه

شير ايران دريغ!


حافظ و اميرمبارزالدين

دلکش و ولی فقيه


کانون وب‌لاگ‌نويسان ايران-پن‌لاگ


کانون وبلاگ نويسان



This page is powered by Blogger. Isn't yours? Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com eXTReMe Tracker