رويا اسکنـدری
! حق گرفتنی است، بی تفاوت نباشيم
( محو دستاورد های سلسه پهلوی )
قوانین ودستورالعمل های امروزی کشورمان در ارتباط با مسایل زندگی خانوادگی واجتماعی زنان بخوبی نشان دهنده عمق وماهیت فوق ارتجاعی این رژیم ضد بشری و زن ستیز میباشد. 1
تحمیل مقررات واپس گرای مذهبی به زنان از جمله حجاب اجباری، بیکاری، سلب حق انتخاب همسر، قضاوت، شغل، سفر، تحصیل در خارج ازکشور و منوط کردن آن به اجازه پدر، طرح جداسازی زنان در محیط های اجتماعی، ممنوعیتهای ورزشی وفرهنگی ، از بین بردن و زیر پا نهادن حقوق زنان در زمینه های ازدواج و طلاق، ارث ، سرپرستی کودک و دخالت روزمره در زندگی آنان ، انتخاب پوشش و و و همه و همه نمونه هایی است که با قبضه قدرت و حکومت بوسيله ملايان متحجر در کشورمان حاکم شد.1
اعمال چنین سیاستهایی درمسايل زنان با در نظر گرفتن منشور جهانی حقوق بشر، کشور ما را در ابتدایی ترین و عقب مانده ترین جایگاه نگاه داشته ومقایسه قوانين شرعی با قوانین کشورهای پیشرفته امروزی بیانگر تبعیض ونابرابری کامل حقوق زنان با مردان در اين حاکميت جهل میباشد.1
تاریخ کشورمان نشان ميدهد که در بین سالهای 1304 تا 1357 يعنی دوران سلسله پهلوی، ایران تنها کشور خاورمیانه بود که بطور کامل قدم به دنیای نوین و مدرن گذارد.خدمات پادشاهان پهلوی ایران را به شاهراه توسعه و ترقی هدایت کرد. کشف حجاب بوسيله رضا شاه کبیر در سال314 1 بزرگترین خدمت در جامعه زنان آن دوره محسوب میشود. برداشتن حجاب از سر زنانی که تا قبل از آن با نقاب بر چهره و مانند لولو در اجتماع ظاهر میشدند، نشان از تجدد خواهی و شهامت پهلوی اول بود.1
اگر امروزه زنان ما میتوانند به راحتی در اجتماع حضور داشته باشند وهمانند زنان مدرن و امروزی باشند، مرهون آن دوره هستند. چرا که اگر پهلوی ها در ايران بر سرکار نيامده بودند بدون ترديد زنان ما نیز همانند زنان منطقه خاورمیانه ی عربی هنوز هم نقاب بر چهره داشتند.1
زنان از حق رای و انتخاب برخوردار شدند و توانستند در سطوح بالايی به مقامهای وزارت ، سفارت، استادی دانشگاهها و همه مدارج علمی و مناصب و مشاغل مهم مملکتی دست یابند و به شایستگی از عهده انجام وظایف و مسؤلیتهای خود برآیند.1
متاسفانه حمله دوباره اعراب با آن طرز تفکر کهنه و ارتجاعی در میان روحانيت شیعه که تا قبل از آن تنها در گورستانها و مساجد به عنوان روضه خوان و معلم شريعت مردم را راهنمایی میکردند موجب غرقه شدن کشور ما در خرافات و فساد و فقر گرديد. قرار گرفتن ملايان در جایگاه عدالت و قضاوت و تدوین فتواهای دینی و قوانین کهنه اعراب جاهلیت، و از بین بردن دستاورد دوران پهلوی و لغو حقوق زنان و اجرای قوانین زن ستیز عقب ماندگی کشور را کامل نمود.1
زنان آزادی خواه کشورمان اما با زیر پا گذاردن خواست رژیم وعمل نکردن به دستورات آنها در همه اين سالهل بيشترين بار مبارزه با اين دايناسور ها را بدوش کشيده اند. ما امروز مصمم تر از هميشه برای برابری و آزادی و به امید دستيابی به یک زندگی انسانی و با هدف دست یابی به همه آن حقوق جهان شمول و از دست رفته خود که شایسته انسانهاست پا به میدان مبارزه علیه رژیم زن ستیز و مرد سالار گذارده ايم وخواهان برکندن ريشه اين تحجر از ايران هستيم.1
حق مسلم ما ایرانیان اعم از زن و مرد این است که بعد از تحمل اينهمه صدمه ،همانند مردمان دیگر کشور ها به پیشرفت و توسعه برسیم و یا به شاهراه آن باز گردیم. خرابیهایی که اما گروهی متعصب و از همه جا بی خبر در کشور ما بوجود آورده اند رسیدن به هدف را دشوار ساخته است . خانه نشينی، ترانه گوش دادن و شعر سهراب سپهری خواندن و شرکت در کنسرت ما را به سر منزل مقصود نخواهد رساند.1
دل خوش کردن به لباسهای رنگين و آزادیهای ظاهری آنهم درکشورهای محل تبعيدمان ما را به پیشرفت و توسعه نخواهد رساند. بدون پا در ميدان مبارزه گذاردن و پيکار با خرافات دینی و روشن نمودن افکار عمومی نسبت به وضعيت شرم آور کشورمان به جایی نخواهيم رسيد. کنار گذاردن نیمه دیگر انسانی و به رسمیت نشناختن حق آنها به عنوان یک موجود کامل هيچ ملتی را به آزادی و مساوات نرسانده است.1
ما نيازمند سازماندهی خود در یک جنبش سراسری مدرن و سکولار و برابری طلب هستيم که معتقد به سپردن نه تنها جمهوری اسلامی به گورستان تاریخ باشد، بلکه تفکر اسلامی را حتا در شکل فکل کراواتی آن نيز با يک انقلاب فرهنگی ريشه کن سازد.1
زيرا بسياری که ادعای مبارزه با اين رژيم را دارند، خودشان ملا هايی هستند که فقط نعلين و عبا را با کفش و کراوات عوض کرده اند ! پايه و اساس مبارزه ما با فرهنگ واپسگرا است نه فقط آخوند و ملا . ما خواستار واژگون کردن فرهنگ آخوندی هستيم، آنهم در هر شکل و ترکيبی
اين مهم فقط با پیوستن به گروهها و احزابی که صادقانه در این راه پویا هستند عملی خواهد شد . حزب ما ، حزب بزرگ میهن با افکار کاملآ دمکراتیک و با برنامه ای وسیع و مترقی که در بخشهای مختلف آن به تضمین دموکراسی پرداخته و بويژه مسايل فرهنگی و زنان را از جهات مختلف مورد بررسی قرار داده عملآ در ايران پيش آهنگ مبارزه برای اين دگرگونی های بنيادين است.1
شاهد صادق اين ادعا اين است که بيشترين مسئوليتهای حزب ما بر روی دوش زنان است. چرا که معتقديم بدون حضور جدی زنان در صحنه مبارزه، رسيدن به تحولات بزرگ اجتماعی و يک جامعه انسانی و حق برابری امری محال خواهد بود.1
اطمينان داشته باشيم که بالا رفتن سطح دانش و فرهنگ ما زنان و مبارزه همه جانبه ما برای خواسته های بر حقمان موجبات رسیدن به يک جامعه انسانی و دلخواه را برايمان فراهم خواهد آورد، فقط بايد حرکت کرد ! 1