حزب ميهن
امير سپهر
واکنش مردم ما به حمله نظامی آمريکا
در حمله آمريکا مگر افغان ها در کنار طالبان خود ايستادند که مردم ما چنين کنند ؟ اگر ملا ها ذره ای صداقت دارند و ايران را دوست ميدارند به اين بساط مسخره يايان دهند که حمله ای صورت نگيرد. 1
ديگر حتی هر کودک دبستانی هم قادر است حدس زند که کار رژيم ملا ها با شکل و کيفيّت کنونی خود به انتها رسيده است. حال اگر خود متوليان رژيم هنوز اين موضوع را به درستی درک نکرده اند ناشی از ذات اينگونه نظام های بسته و ضد مردمی در همه جای دنيا و در همه ادوار تاريخ است. در کشوری که نه انتخابات آزاد وجود داشته باشد نه مطبوعات و نه امکان برگزاری ميتينگ و اطهار نظر، طبيعی است که رژيم نميتوانند به ميزان مخالفت و حتی نفرت مردم از خود پی برد. شيخ علی خامنه ای وقتی همه قلم ها را شکسته و تمامی آزاديخواهان را به بند کشيده و اوباش چاقو کشش اجازه برپايی هيچ نشست و سخنرانی ساده و مسالمت آميز، در پاره ای موارد حتی برگزاری مجلس يادبود را نيز به مردم بجان آمده نمی دهند، چگونه ميتواند به عمق نفرت مردم از خود پی برد. او نيز مانند تمامی همگنان خود در طول تاريخ تصور ميکند مردم همان دستمال بدست هايی هستند که در اطرافش دم تکان ميدهند.1
همان عناصر شرف به جاه و مال فروخته ای که آب دهانش را به تبرک می برند و گرد برخاسته از قدوم مبارکش را توتيای چشم ميکنند. در چنين فضای بسته و کدری اگر بعضی از مخالفين رژيم نيز از خواست واقعی مرم بی خبر باشند عجبی نيست، چنانکه هستند. اينکه جسته و گريخته از زبان مخالفين اين رژيم هم می شنويم که در صورت حمله نظامی آمريکا گويا مردم در مقابل آمريکا خواهند ايستاد ناشی از همين جدا افتادن از اميال و افکار مردم داخل کشور است. بنده در اين مورد حتی کوچکترين ترديدی ندارم که مردم ايران هرگز برای حفظ اين رژيم با آمريکا نخواهند جنگيد. طبيعی هم هست، ملت ما چه انگيزه ای دارد که از رژيم جمهوری اسلامی دفاع کند؟ از رژيم در برابر آمريکا دفاع کند که بعد از بيرون کردن آمريکائيان دخترش را به حراج برند و يا اينکه خود را به کشتن دهد که آقای جنتی با فراخ بال در هر نماز جمعه به همه ثروت فرهنگی و آموزه های مليّش آب دهان اندازد ! 1
جدآ بعضی از هم ميهنان ما کلآ از مرحله پرت هستند! درست است که هيچ انسان با شرف و ميهن دوستی خواهان ديدن چکمه پوشی یيگانه در خيابانهای شهر و کشورش نيست، ليکن به شرط آنکه حد اقل بتواند شباهت و سنخيت و علايق مشترکی بين خود و نظام کشورش بيابد. مردم ما چه شباهتی بين خود و رژيم جمهوری اسلامی می يابند که انگيزه ای برای ايستادن در کنارش داشته باشند. مردم از اين رژيم زورگو و وحشی و دزد می ترسند. مسئله را بايد از بعد روانشناختی مورد بررسی قرار داد، طبيعی ترين و انسانی ترين عکس العمل مردمی سرکوب وله شده اين است که به محض يافتن يک حامی قوی که بتواند زورگو را گوشمالی دهد، خود را بسوی وی پرتاب کرده و در پشت آن نيروی قوی جان پناه گيرند. اين مسئه اصلآ پيچيده نيست، حتی کودک کتک خورده از پدر زور گو نيز خود را بسوی همسايه به امداد آمده پرتاب می کند، وحال آنکه متوليان اين رژيم پدر کشته هستند نه پدر. اين رژيم در ضمير ناخود آگاه اکثريّت ايرانيان بعنوان يک دشمن خونين نقش بسته و يک کابوس وحشتناک است. ملت ايران رابطه خود با رژيم را مانند اسير و مهاجم بيگانه حس می کنند. 1
از روز استقرار جمهوری اسلامی تا کنون ما حتی يک خاطره خوش هم نداريم که خود و ملا ها را در آن سهيم ديده باشيم. هميشه نکبت و بدبختی ما بوده که موجبات خوشنودی آنها را فراهم آورده. تصور اينکه مردم ما بدليل احساسات ملی ازاين رژيم دفاع کنند، يکصد و هشتاد درجه وارونه است، مردم درست به دليل احساسات ملی و غرور زخم خورده خود از اين رژيم دفاع نخواهند کرد. اينها 26 سال است به تمام تاريخ، شرف ملی و غرور ايرانيان فحاشی کرده و بر روی همه ی ارزشهای کهن و مورد علاقه هم ميهنان ما آب دهان انداخته اند. شيخ مرتضی مطهری معدوم حتی رسمآ اعلام نمود که گويا تمام اجداد ايرانيان خر و بی شعور بوده اند که مراسم نوروز و چهار شنبه سوری و سيزده بدر را جشن می گرفتند. اينها هرگز در توليد و کار و کوشش نقشی نداشته اند و هميشه هم طفيلی و سر بار برای ايرانی ها بوده اند. صد ها سال است که نان و آب اين مردم را خورده اند و رکيک ترين ناسزا ها را نثار اجدادشان کرده اند. اين توهين ها و تحقير های مداوم باعث گرديده که نفرت از اين رژيم سرا پای وجود همه ی ايرانيان را فرا گيرد. مردم ما مترصد يک فرصت هستند، خواهيد ديد که هم ميهنان ما به محض يافتن مجالی خود به حساب اين رژيم خواهند رسيد.1
اگر درست بررسی کنيم خواهيم ديد که مردم افغان خيلی بيشتر از ما انگيزه برای دفاع از طالبان خود داشتند. آن طالبان عناصری بسيار متحجر و قرون وسطايی بودند، اما هيچ کدام دزد و تجاوزگر نبودند. نويسنده اين واقعييّت را در جای ديگری هم آورده ام که حتی يک وزير و وکيل طالبان را نخواهيد يافت که در دبی ملک و مستقلات و در سويس پول دزدی داشته باشد. هيچ طالبی به هيچ دختر افغان تجاوز نکرد. عمده مشکل آنها پسماندگی بود نه حقه بازی و دزدی و قتل و تجاوز و بند و زندان. به همين علت است که در حال حاظر در برخی ازمناطق پشتون نشين و شديدآ مذهبی گور بعضی از طالب ها به زيارتگاه تبديل شده است. در بين طالبان اصلآ دروغ و دزدی و رشوه خواری وجود نداشت. اگر طالبان افغان را با طالبان ايران مقايسه کنيد بی شک به اين نتيجه خواهيد رسيد که آنها از هر نظر بر طالبان ايران برتری داشتند. با تمامی اين تفاصيل ديديم که مردم افغان در حمله نظامی آمريکا نه تنها جانب طالبان خود را نگرفتند بلکه به همراه آمريکا با آنها مبارزه نيز کردند. 1
دلايلی که مبارزان افغان را در کنار آمريکايی ها بر ضد طالبان قرار داد ايجاد نا امنی در جهان، منزوی کردن کشور افغانستان، فرهنگ ستيزی، تبديل آنکشور به موطن تروريست های اسلامی (در حال حاظر تمامی آن تروريست ها در پناه ملا ها و در ايران هستند) و... بود. از منظر مبارزان حقيقی داخل کشور ما تمامی آن دلايل در مورد طالبان ايران نيز در حال حاظر صدق پيدا ميکند، افزون بر اينکه طالبان افغان اگر فقط با آمريکا دشمنی می کردند، طالبان ايران ازصلح ميان اسرائيل و فلسطين نيز جلوگيری می نمايند، مخالفين خود را حتی در خارج ترور ميکند، در کار ايجاد ثبات در عراق و افغانستان اخلال ميکنند، برای سر نويسندگان حتی غير ايرانی جايزه تعيين می کنند، قصد تجهيز خود به بمب اتم را دارند، داغ ننگ تروريست بودن بر پيشانی ايرانی زده اند، تمامی جهان را تهديد می کنند و می خواهند اسرائيل را از صحنه گيتی محو کنند و ايجاد هزاران فتنه و خطر ديگر که طالبان افغان در پی ايجاد آن نبودند.1
قصد ترغيب و تشويق آمريکا به حمله نظامی به ميهنم را ندارم، که قدرتش را نيز ندارم، اما سخت اعتقاد دارم که در صورت حمله نظامی ايالات متحده مردم ما به مراتب انگيزه های کمتری از افاغنه برای ايستادن در کنار طالبان را خواهند داشت. آقای خامنه ای و ساير ملا ها که باز سخت کارشان گره خورده و به دروغ و صد رنگی شب و روزصدای ايران ايرانشان بگوش می رسد و يکباره همه ملا ها طرفدار غرور ملی شده اند، اگر راست ميگويند و ايران را دوست می دارند و ذره ای شرف ملی سرشان ميشود، اين بساط مسخره شورای نگهبان و مجلس ابلهان و مجمع نا بخردان ... را برچينند، فرزندان بی گناه اين ملت را از زندان آزاد سازند، اجازه دهند که مردم نمايندگان و رژيم دلخواه خود را سر کار آورند. که اين اقدامات خردمندانه و ميهندوستانه نه تنها ايران را ازحمله نظامی مصون نگاه خواهد داشت، نه تنها به اين فقر و فحشا و بی عدالتی خاتمه خواهد داد، نه تنها از اين آبرو ريزی هر روزه جلوگيری خواهد کرد، بلکه نقطه پايانی هم خواهد بود بر اينهمه مشکلات منطقه ای و جهانی که در طول 26سال گذشته بر مردم دنيا تحميل شده، بطوری که از زمان استقرار رژيم منحوس و اهريمنی جمهوری اسلامی خواب خوش بر چشم همه ی جهانيان حرام شده است. 1
وقتی ملا ها اين حداقل انسانيّت را ندارند، مردم چرا بايد از چنين عناصر پليدی دفاع کنند، اين جنگ را با قضيه حمله صدام نبايد مخلوط کرد، گر چه آن جنگ را هم خمينی با دخالت و ترساندن ديگران باعث شد، اما آن حکايت ديگری بود. هر کودک ايرانی هم به نيکی ميداند که آمريکا چشم طمعی به خاک ايران ندارد. آنگونه که در افغانستان و عراق نشان داد آن کشور حتی نوعی از نظام را هم تحميل نمی کند. اينها واقعيّت هايی است که مردم ما ديده اند. چنين مردمی هرگز در مقابل آمريکا از ملا های دزد و تروريست و ماجرا جو دفاع نخواهند کرد، اگر بکنند ديوانگی کرده اند.1
در خاتمه اين را بيافزايم که اولين گروهی که خامنه ای را تنها گذارده و به طرف آمريکا خواهند رفت، دقيقآ نزديکترين کاسه ليسان و دستمال بدستان ايشان خواهند بود، همانهايی که دنيای اين روضه خوان ديروز و رهبر امروز را با مجيز گويی و بی شخصيّتی کوچک کرده اند. سيد علی آقای خامنه ای هم درست همانند اسلاف خود خانه خراب شده. او در دنيای کوچک و مصنوعی که پيرامونش ساخته اند فقط آن خود فروشان را مردم بحساب می آورد، تصور ميکند کسانی هم که دختر و کليه و آبرو و کشورشان به حراج رفته وی را چون آن افراد دلال و تهی از مسئوليت و حيثيّت دوست ميدارند، وحال آنکه همين احترام و دوست داشتن در دنيای حقير و کوچک اطراف ايشان نيز کاملآ دروغ است. آقای خامنه ای هم چون سلطان حسين صفوی تا خصم را در راهرو خانه خود نبيند سر عقل نخواهد آمد، آن زمان هم که ديگر مثل هميشه خيلی دير خواهد بود. با اينهمه اين مرد حقير اما بيش از آنکه سزاوار دشمنی باشد نيازمند ترحم است، کری و کوری و حماقت معايب اجتناب ناپذير و مهلکی هستند که ميکرب قدرت مهار نشده و بی مسئوليت هميشه به همراه می آورد ! 1
دهم فوريه دوهزاروپنج ميلادی
پنج شنبه، 22 بهمن، 1383