آزاد شو


*** اين وبلاگ منعکس کننده مطالب و مقالات حزب ميهن است ***


Monday, June 27, 2005

 

" Scott Ritter "

حزب ميهن
امير سپهر

جنگ آمریکا علیه ایران آغاز شده است! اسکات ريتر

در بيست و ششم ارديبهشت ماه امسال يعنی درست چهل روز قبل، در مطلب کوتاهی با عنوان تفنگداران دريايی آمريکا در پشت مرز های ايران در همين همينجا (سايت حزب ميهن) نوشتم که مرحله مقدماتی يورش نظامی آمريکا به پايان خود نزديک می شود و هم اينک زبده ترين نيرو های ايالات متحده در پشت مرز های ايران مستقر شده اند. در همان مطلب اين را نيز آورديم که يورش اصلی از شمال ايران و از طريق مرز های جمهوری آذربايجان صورت خواهد گرفت. حال پس از سپری شدن بيش از يک ماه از درج آن مطلب، اسکات ریتر هم که از سال 1991 تا 1998 به عنوان رییس گروه بازرسان سلاح های کشتار جمعی از سوی سازمان ملل در عراق مشغول کار بود، در کتابی با عنوان : "داستان ناگفته توطیه اطلاعاتی آمریکا" که اکنون زير چاپ است و در اکتبر سال جاری منتشر خواهد شد، دقيقآ همان نوشته مرا را تائيد کرده است. بدليل اهميّت و ارتباط اين دو نوشته، ابتدا بار ديگر همان نوشته و سپس ترجمه بخش های کوتاهی از نوشته اسکات ريتر در ارتباط با يورش نظامی قريب الوقوع ايالات متحده آمريکا به ايران را در زير می آورم. با تأکيد مجدد بر اين امر که نظامی بنام جمهوری اسلامی در گران ترين پروژه تاريخ آمريکا (طرح خاورميانه بزرگ) اصولآ محلی از اعراب ندارد. اميد آمريکا به مشتعل شدن آتش جنبش نافرمانی های مدنی، بويژه در دوران انتخابات و فروپاشی رژيم به دست خود مردم ايران بود، حال که آن اميد متحقق نشده، يورش نظامی آن کشور برای به زير کشيدن نظام جمهوری اسلامی به ايران فطعی است. اين را نيز مجددآ می آورم که حمله نه مقطعی و موضعی و برای زدن پايگاهها، بلکه تمام عيار خواهد بود. مهندسان سياسی آمريکا حال ديگر به اين نتايج اساسی و قطعی رسيده اند که اولآ حمله نصفه نيمه به استحکام بيشتر رژيم ايران منجر خواهد شد، ثانيآ کليد صلح و ثبات در عراق و منطقه خاورميانه و آسيای مرکزی در تهران است، و در نهايت بدون حذف رژيم ايران هرگز صلحی ميان فلسطين و اسرائيل صورت نخواهد پذيرفت، نتيجه اينکه آنها برای حذف رژيم خواهند آمد نه بمباران پايگاههای اتمی جمهوری اسلامی که هيچ کس از تعداد و محل دقيق آنها اطلاع درستی ندارد .1


تفنگداران دريايی آمريکا در پشت مرز های ايران


طبق اخبار رسمی در روزهای گذشته چند هزار تفنگدار دریائی آمریکا در پایگاه دریائی کويت پياده شده اند. اين تفنگداران دريايی که زبده ترين نيروهای نظامی آمريکا بشمار می روند سه روز پیش با سه رزمناو غول پيکر وارد آبهای خليج فارس شدند. تاماس کالز فرمانده واحد تفنگداران می گوید چندهزار تفنگدار ديگر طی سه روز آینده وارد اين پایگاه خواهند شد.به گفته او عده ای نیز در عرشه رزمناو ها باقی خواهند ماند. گر چه به گفته وزارت دفاع آمریکا این تفنگداران نيروی ذخيره ای بشمار می روند که آماده هستند تا هرزمان لازم شد به منظور برقراری ثبات و آرامش وارد عراق شده و دست به عملیات زنند، اما فعل و انفعالات موازی و سفر بسيار احتياط آميز و اعلان نشده خانم دکتر رايس و ديدار وی با فرماندهان عالی رتبه ارتش ايالات متحده حکايت از اهداف ديگری ميدهند، زيرا گزارشهای سری ديگری از پياده شدن هزاران نيروی آمريکا در دگر سوی مرز ايران با جمهوری آذربايجان نيز خبر ميدهد. خبر ديگری حاکی است که از يک هفته پيش به اينسوی آمريکا مرتبآ نيرو وارد پاکستان می کند. بهر روی هر روز که می گذرد حلقه محاصره نظامی ايران تنگتر می شود. در اين ميان کسانی که کوچکترين دلشوره آينده مردم نگونبخت ايران را ندارند همانا جانيان حاکم بر ميهن ما هستند. اگر اين نظام هرچه سريع تر سرنوشت مردم را بخودشان وا نگذارد که بوسيله دولت منتخب و مسئوليت پذير خود کشور را نجات دهند حمله نظامی به ايران حتمی خواهد بود.1
حال که جمهوری اسلامی در بن بست کامل قرار گرفته، ممکن است که سفلگان نابخرد حاکم بر ايران از اين خطر استقبال هم بکنند، تصورشان اين باشد که آمريکا و اسرائيل چند نيروگاه را خواهند زند و اينها با مظلوم نمايی و تحريک احساسات ملی مردم خواهد توانست رژيم خود را نجات دهند، اين کور گشتگان از قدرت و ثروت اما از دو نکته کاملآ غافل هستند، اول اينکه حال ديگر نيرومند ترين انگيزه هم قادر نيست که اين مردم هزار بار بازی خورده و اعتماد باخته را زير علم ملا ها گرد آورد، چه رسد به حمله نظامی آمريکا که بسياری برای آن نذر و نياز هم کرده اند، دوم اينکه هم آمريکا و هم اسرائيل، بويژه اسرائيل به نيکی از اين خواست رژيم آگاهی دارند. آنها هرگز مانند صدام دست به اين ريسک احمقانه نخواهند زد که با حمله موضعی به چند مکان به رژيم حقانيت و توانی دو باره هديه کنند. آنها اگر بيايند بدون ترديد برای اصل رژيم خواهند آمد، اول انفجار آنها به معنای پايان کار رژيم ملا ها خواهد بود. همانطور که روزنامه هآرتص سال گذشته در تحليلی نوشت، ای بسا که بمب های ضد بتون و سنگر شکن برای پناهگاههای خود ملاها باشد، نه پايگاههای ناپيدای اتمی آنان که هيچکس از تعداد و محل دقيق آنها اطلاع درستی ندارد. اميرسپهر

دوشنبه 26 اردیبهشت 1384 [2005.05.16]1
==========================================

جنگ آمریکا علیه ایران آغاز شده است! اسکات ريتر


ترجمه : خسرو شمیرانی
Shemiranie@yahoo.com


اسکات ریتر از سال 1991 تا 1998 به عنوان رییس گروه بازرسان سلاح های کشتار جمعی از سوی سازمان ملل در عراق مشغول کار بود. کتاب وی با عنوان : "داستان ناگفته توطیه اطلاعاتی آمریکا" در اکتبر سال جاری منتشر خواهد شد. متنی که در زیر آمده است ترجمه آخرین مقاله اسکات ریتر در باره جنگی است که به قول او آمریکا مراحل تدارکاتی آن علیه ایران را پشت سر گذاشته است.این مقاله در پیش شب دور دوم انتخابات ریاست جمهوری در ایران بر روی سایت الجزیره انگلیسی منتشر شد.1
به نظر میآید ، نتایج انتخابات بر اهمیت مطالب مطروحه از سوی اسکات ریتر بیافزاید.1
یک متخصص امور ایران در این رابطه ابراز داشته است: "رابطه آقای هاشمی رفسنجانی و محمود احمدی نژاد با دمکراسی و آزادی روشن است اما انتخاب هر یک از آنها به اتخاذ سیاست متفاوتی از سوی آمریکا نسبت به ایران منتهی میشد. در حالی که رییس جمهور رفسنجانی با گشودن بی دریغ درها به سوی آمریکا امکان آماده سازی زمینه های یک انقلاب نارنجی مطلوب آمریکا را مهیا میساخت و جه بسا چهار سال دیگر رییس جمهور منتخب آمریکا توسط مردم ایران برگزیده میشد، بیرون آمدن آقای احمدی نژاد از صندوق ها عملا دعوت نامه ای به آمریکا برای تجاوز نظامی به ایران خواهد بود."1
این متخصص میافزاید: "امریکا به دنبال استقرار حکومتهای مدرن و مطلوب خود در منطقه است. دمکراسی های مستقل همانقدر در مقابل منافع نیوکانسرواتیو ها قرار دارند که ملا عمر، فهد، خامنه ای و ... . امروز در غیاب یک جنبش دمکراسی خواهی اصیل و متشکل در ایران، به این یا آن طریق آمریکا نطام دمکراسی مطلوبش را جایگزین نطام حاضر خواهد کرد. البته حضور احمدی نژاد در کاخ ریاست جمهوری یقینا حرکت در این مسیر را تسریع کرده و موجه ترین بهانه را به مشاوران جنگ دوست جرج بوش هدیه میکند."1
دو ماه و نیم پیش از انتخابات اخیر، در 30 ماه مارس، اسکات ریتر در مقاله ی دیگری تحت عنوان" خواب نوردی به سمت فاجعه در ایران" ، به جنگ عنقریب آمریکا علیه ایران پرداخته و د ر آنجا عنوان کرده بود که جرج دبلیو بوش فرمان آماده باش برای حمله به ایران را به ارتش آمریکا صادر کرده است. او ماه جون ( خرداد – تیر) جاری را به عنوان تاریخ آماده باش مطرح کرده است. او اکنون میگوید: " جنگ آمریکا علیه ایران آغاز شده است"1

خ – ش


در شانزدهم اکتبر 2002 رییس جمهور جرج بوش به مردم آمریکا گفت: " من فرمان استفاده از نیروی نظامی را صادر نکرده ام و امبدوارم استفاده از زور به ضرورت تبدیل نشود."1
امروز ما میدانیم که این بیان دروغی بیش نبود. میدانیم که رییس جمهور در واقع در اوخر آوگوست 2002 فرمان آغاز عملیات در خاک عراق را به ارتش آمریکا صادر کرده بود و همچنین میدانیم که این دستور از آغازین روزهای سپتامبر 2002 به این ترتیب به اجرا در آمد که نبروی هوایی آمریکا به همراهی نیروی هوایی سلطنتی انگلیس بمباران هدفهای خود را در داخل و خارج منطقه " پرواز ممنوع" گسترش داد. عملیات مذکور در جهت کاهش توانایی پدافند، کنترل و فرماندهی ارتش عراق تنظیم شده بود. وظیفه دیگر آن هموار نمودن راه برای واحد های عملیاتی ویژه بود. این واحد ها شناسایی ، عملیات مستقیم و تخریب هدف های ویژه در خاک عراق را، پیش از آغاز رسمی جنگ در 19 مارس 2003 دنبال میکردند.رییس جمهور جرج بوش اواخر بهار 2002 فرمان محرمانه ای را امضاء کرد که به سی آی ای و نیروهای عملیات ویژه آمریکا اختیار پیاده کردن واحدهای مخفی در عراق ، برای برکناری صدام را واگذار میکرد. واقعیت این است که جنگ عراق در اوایل تابستان 2002، اگر نه زودتراز آن آغاز شده بود.1
تسلسل زمانی مذکور در باره وقایع برشمرده نتایجی در بر دارد که اهمیت آنها یقینا بسا فراتر از حکایت روال تاریخی و یا کاوشی سیاسی در رخدادهای گذشته است. در اینجا بنیانگذاری سنتی از سوی دولت جرج بوش آشکار میگردد که در بررسی مسایل جاری روابط آمریکا و ایران لزوما باید در نظر گرفته شود. همانطور که درمورد عراق پیش از مارس 2003 عمل میشد، امروز نیز دولت جرج بوش از "دیپلماسی" و خواست راه حل های "صلح آمیز" سخن میگوید اما واقعیات از دستور کار دیگری حکایت میکنند: از جنگ و جابجایی زورمندانه رژیم مذهبی مسلط بر حکومت ایران.1
همانگونه که در مورد عراق عمل شد، پرزیدنت راه به سوی مطبوع سازی افکار عمومی و رسانه های مشتاق به همکاری را هموار کرده است. قرار دادن رژیم ملایان در "محور شرارت" ( در کنار عراق پیش از "آزاد سازی" و کره شمالی) و همچننین صحبت از نیاز ضرورت در جهت گسترش "دمکراسی " برای مردم ایران در این راستا قرار دارند. "آزادسازی" و گسترش " دمکراسی" به کدهای آشکار نیوکانسرواتیو هایی تبدیل شده اند که امروز سیاست خارجی آمریکا را در جهت جنگ و نظامی گری تدوین و اجرا میکنند. درجه تشدید استفاده از وازه های "آزادسازی / دمکراسی" باید آمریکاییها را متوجه سازدکه ایران به عنوان هدف بعدی در مرکز توجه سیاستی غیرقانونی ، یعنی سیاست بکار گرفته شده توسط دولت بوش قرار گرفته است.1
براستی آمریکاییان و بخش بزرگی از بقیه جهان به لمیدن بر احساس نادرست رضایت خاطر از عدم آغاز رسمی عملیات نظامی علیه ایران ادامه میدهند. در این راستا بسیاری به این امید ناروا دل بسته اند که امتداد دیوانگی جاری در عراق به ایران میتواند موکول به آینده و یا به کلی پیشگیری شود، اما این امید رویای احمقانه ای بیش نیست. وقعیت این است که جنگ آمریکا علیه ایران دیگر آغاز شده است.1
در لحظه حاضر آمریکاییها مشغول پرواز بر فراز خاک ایران هستند. آنها از هواپیما های بی سرنشین و امکانات پیچیده تر دیگر بهره میگیرند. تجاوز به حریم هوایی یک دولت مستقل به خودی خود یک حرکت جنگی محسوب میشود. اما جنگ با ایران بسیار فراتر از مرحله جمع آوری اطلاعات پیش رفته است.1
پرزیدنت جرج بوش با استفاده از قدرت شگفت انگیزی که پس از 11 سپتامبر 2002 به او واگذار شد، به خود جرات داده است تا جنگی جهانی علیه ترور آغاز کند. او در این چارچوب به چندین عملیات پنهانی علیه ایران دست زده است.1
آشکارترین این عملیات، فعالیت سازمان مجاهدین خلق، گروه متعلق به اپوزیسیون ایرانی است که پیشتر لگام آن در دستان سازمان اطلاعات عراق قرار داشت و امروز اختصاصا برای سی آی ای کار میکند. البته این یک مزاح تلخ است که سی آی ای از گروهی استفاده میکند که هنوز ورچسب "سازمان تروریستی" را بر تن دارد. این گروه توسط همان واحد اطلاعاتی رژیم عراق در هنر سوء قصد های انفجاری آموزش دیده است که امروز سربازان آمریکایی را سلاخی میکند. آنها همان بمب های کنترل از راه دور را در ایران منفجر میکنند که آمریکا استفاده آنها را در عراق همه روزه محکوم میکند.1
شاید اصطلاحی که میگوید"آنکه برای یکی مبارز آزادی است برای دیگری تروریست است" سرانجام در کاخ سفید نیز پذیرفته شده و بدین ترتیب مجموعه نظرات مسلط برعملیات جنگ جهانی علیه ترور را به عنوان تظاهر مطلق عیان میکند.1
واقعیت ها از این حکایت میکنند که بمبگذاریهای سازمان مجاهدین خلق که توسط سی آی ای هدایت میشوند تنها فعالیت علیه ایران نیستند. در شمال، در کشور همسایه، آذربایجان ، ارتش آمریکا زمینه سازی عملیاتی حضور وسیع نظامی را تدارک میبیند. این حضور از عملیات گسترده زمینی برای تسخیر تهران سخن خواهد گفت. شاید علاقه دونالد رامسفیلد، وزیر دفاع آمریکا به آذربایجان از چشمان یک سویه بین رسانه های غربی به دور مانده باشد اما روسیه و دیگر ملت های ساکن قفقاز به خوبی درک کرده اند که خواست مبتنی بر نقش آذربایجان در جنگ با ایران اعلام شده است.1
روابط قومی آذری های شمال ایران و آذربایجان در دوره جنگ سرد، مدتها توسط اتحاد شوروی مورد استفاده هدفمند قرار گرفته بود. اکنون این امکان توسط نیروهای شبه نظامی سی آی ای و واحد های عملیات ویژه آمریکایی به تسخیر در آمده است. هم اکنون نیروهای آذربایجان، در واحدهای ویژه ای آموزش میبینند. آنها را برای جمع آوری اطلاعات ، عملیات مستقیم و آماده سازی اپوزیسیون بومی ملایان تهران آماده میکنند.1
مورد اخیر تنها یکی از مواردی است که آمریکا برای استفاده از آذربایجان برنامه ریزی کرده است. با استفاده از پایگاه های راه اندازی شده در آذربایجان نیروی هوایی آمریکا مسافت بسیار کوتاه تری برای حمله به اهداف خود در تهران و اطراف آن در پیش خواهد داشت.1
واقعیت این است که در هنگام شروع عملیات جنگی گسترده، نیروی هوایی آمریکا باید قادر باشد تا حضور شبانه روزی خود بر فضای تهران را حفظ کند. بدین ترتیب ایالات متحده دیگر نیازی به بررسی نقشه های طرح شده در دوران جنگ سرد که بر پایه آنها حرکت به سوی تهران از شهرهای ساحلی خلیج فارس [ نویسنده از واژه ی دیگری به جای خلیج فارس استفاده کرده است. خ - ش] یعنی چابهار و بندر عباس آغاز میشد ، نخواهد داشت.1
در عین حالی که واحدهای نیروی دریایی آمریکا برای حفظ تنگه حیاتی هرمز قادر خواهند بود تا این شهرها را به تسخیر در آورند، نیاز به پیشروی به داخل از این نقطه حذف شده است.1
اکنون مسیر کوتاه تری تا تهران وجود دارد: بزرگراه ساحلی ککه در امتداد دریای خزر آزربایجان را به تهران وصل میکند.1
برنامه ریزان ارتش آمریکا فراخوان استقرار نیروهای چند هنگی (م . د ) را آغاز کرده اند. نقشه ها ی لوجیستیک برای استقرار نیروی هوایی و زمینی در آذربایجان در مراحل پیشرفته قرار دارند. با توجه به این واقعیت که به شکرانه حضور گسترده نظامی آمریکا در عراق ، مجموعه عظیمی از حمایت لوجییستیکی و امکانات فرماندهی و کنترل که برای حمله به ایران ضروری هستند در منطقه مستقرند، زمان آمادگی برای جنگ علیه ایران به مراتب کوتاه تر از زمانی خواهد بود که برای جنگ 2002 – 2003 علیه عراق مصرف شد. آمریکا و دیگر ملل غربی همچنان به تراژدی جاری و فروپاشی عراق چشیم دوخته اند. سر انجام بحث ضروری در باره دلایل پشت صحنه جنگ علیه عراق سر بر میآورد و به خطاهای فاحش در اشغال پس از جنگ پرداخته میشود.1
در حالت عادی این امر میتوانست بیانگر چرخشی مثبت در روند وقایع باشد اما امروز در حالی که سرها در بررسی رخداد های گذشته است جنایت در حال تکوین دولت بوش در ایران از نطرها پنهان میماند. این جنابت جنگی تجاوزکارانه است که بر منطقی غلط استوار شده و بی کوچکترین توجهی به مردم ایران و آمریکا در میگیرد. بسیاری از آمریکاییان همراه با رسانه های جریان اصلی کور از دیدن نشانه های جنگ، اعلان رسمی آن را انتظار میکشند، نمایشی که مانند 19 مارس 2003 برای پخش تلویزیونی آماده شده است.1
ما امروز میدانیم که جنگ به مراتب پیش تر آغاز شده بود. تاریخ نشان خواهد داد که جنگ آمریکا علیه ایران نیز پس از یک اعلان رسمی مشابه آغاز نکخواهد شد، بلکه اکنون،ِ از جون 2005 آغاز شده است. بمب گذاریهای تروریستی مجاهدین، با حمایت سی آی ای، آشکارترین تبلور این آغازند.1

You can find this article at: english.aljazeera.net


دوشنبه 6 تیر 1384

www.hezbemihan.org

|


<< Home

Archives

May 2004   June 2004   July 2004   August 2004   September 2004   October 2004   November 2004   December 2004   January 2005   February 2005   March 2005   April 2005   May 2005   June 2005   July 2005   August 2005   September 2005   October 2005   November 2005   December 2005   January 2006   February 2006   March 2006   April 2006   May 2006   June 2006   July 2006   August 2006   September 2006   October 2006   November 2006   December 2006   January 2007   February 2007   March 2007   April 2007   May 2007   June 2007   July 2007   August 2007   September 2007   October 2007   November 2007   December 2007   January 2008   February 2008   March 2008   April 2008   May 2008   June 2008   July 2008   August 2008   September 2008   October 2008   November 2008   December 2008   January 2009   February 2009   March 2009   April 2009   May 2009   June 2009   July 2009   August 2009   September 2009   October 2009   November 2009   January 2010   February 2010   March 2010   April 2010   May 2010   June 2010   July 2010   September 2011   February 2012  


Not be forgotten
! بختيار که نمرده است

بخشی از نوشته های آقای دکتر امير سپهر ( بنيانگذار و دبيرکل حزب ميهن ) :

سخن بی هنر زار و خار است و سست

چرا انقلاب آرام در ايران ناشدنی است؟

! دموکراسی مقام منظم عنتری

نوروز ايرانی در رژيمی ايرانی

بوی خوش خرد گرايی در نوروز

نامه ای به سخنگوی وزارت خارجه

!اصلاح جمهوری اسلامی به سبک آمريکا

!رژيم و دو گزينه، شکست، شکست ننگين

! لاابالی ها شال و کلاه کنيد

اسلام را کشف کنيم نه مسخره

ماندگاری ايران فقط به ناهشياران است !؟

!نه نه، اين تيم، تيم ملی ما نيست

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/پنجمين بخش

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش چهارم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش سوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش دوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش نخست

فرهنگ سازی را بايد از دکتر شريعتی آموخت

دانشمندان اتمی يا الاغهای پاکستانی

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش دوم

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش نخست

مبارزان ديروز، بابا بزرگ های بی عزت امروز

پيش درآمدی بر چيستی فرهنگ

ملتی در ميان چند طايفه رويا پرداز دغلباز

مشکل نه دستار که مسلک دستاربندی است

بی فرهنگی ما، عين فرهنگ ما است

! نابخردی نزد ما ايرانيان است و بس

!خود همی گفتی که خر رفت ای پسر

ولله که کابينه احمدی نژاد حقيقت ما است

است( Oedipuskomplex )رنج ما ازعقده اوديپ

غير قمر هيچ مگو

اين نه گنجی، که عقيده در زندان است

جمهوری خواهی پوششی برای دشمنان ملت

شاه ايران قربانی انتقام اسلامی

کار سترگ گنجی روشنگری است

گنجی اولين مسلمان لائيک

واپسين پرده تراژدی خمينی

انتخابات اخير پروژه حمله به ايران را کليد زد

جنگ آمريکا عليه ايران آغاز شده است

انتصاب احمدی نژاد، کشف حجاب رژيم

حماسه ديگری برای رژيم

برادر احمدی نژاد بهترين گزينه

انقلابی که دزديده شد؟

معين يک ملا است، نه مصدق

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران !/ بخش سوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش دوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش نخست

فولادوند همان جنتی است

اکبر گنجی، ديوانه ای از قفس پريد

دموکراسی محصول انديشه آزاد از مذهب است

تفنگداران آمريکايی پشت مرز هستند

رئيس جمهور اصلی خامنه ای است

!دانشجويان سوخته را دريابيد

دغلبازان ملا مذهبی

!خاتمی خائن نبود، رفسنجانی هم نيست

فندق پوست کنده

خيانتی بنام انقلاب اسلامی

ايران، کارگاه بی کارگر

آزادی کمی همت و هزينه می طلبد

نمايش لوطی عنتری در ملک جم

نخبگان نادانی

بوی باروت آمريکايی و رفسنجانی

آقای خمينی يک پيغمبر بود نه امام

انديشه زوال ناپذير است

اپوزيسيونی ناکارآمد تر از هخا!

زنهار که ايرانی در انتقام کشی خيلی بی رحم است!

سخنی با امضا کنندگان بيانيه تحليلی 565

...بر چنين ملت و گورپدرش

واپسين ماههای رژيم يران

اصول اعتقادی دايناسورها، طنزنوروزی

يادت بخير ميسيو، يادت بخير

امتيازی برای تسخيرايران

اشغال نظامی ايران وسيله ايالات متحده

چهارشنبه سوری، شروع حرکت تاريخی

بد آگاهی و فرهنگ هفت رگه

جرج دابليو بوش، آبراهام لينکلنی ديگر

روحانيّت ضد خدا

استبداد خاندان پهلوی بلای جان ملا ها

آمريکا در خوان هقتم

عقل شرعی و شرع عقلی

واکنش مردم ما به حمله نظامی آمريکا

عشق های آقای نوری زاده

به هيولای اتم نه بگوئيم

موشک ملا حسنی و اتم آخوند نشان بزبان کوچه

رفراندم امير انتظام يا سازگارا، کدام ميتواند مشکوک باشد ؟

آيا مخمل انقلاب به خون آغشته خواهد شد؟

کاندوليزا رايس و بلال حبشی

سکس ضرورتی زيبا است نه يک تابو

نام وطنفروشان را به خاطر بسپاريم

طرح گوسفند سازی ملت ايران

آب از سر چشمه گل آلود است

رژيم ملا ها دقيقآ يک باند مافيا است

نوبت کشف عمامه است

فرهنگی که محشر می آفريند - دی جی مريم

ملا ها عقلمان را نيز دزديده اند

فقدان خرد سياسی را فقدان رهبريّت نناميم

ابطحی و ماری آنتوانت ـ وبلاگ نويسان تواب

نادانی تا به کی !؟

آزادی ايران، نقطه شروع 1

آزادی ايران، نقطه شروع 2

هنر سياست

ايران و ايرانی برای ملا ها غنيمت جنگی هستند

شب تيره، نوشته ای در مورد پناهندگی

انقلاب ايران، آغاز جنگ سوم بود

اين رفراندوم يک فريب است

سپاه پاسداران، شريک يا رقيب آمريکا

خامنه ای پدر خوانده تروريسم

فرهنگ پشت حجاب

کمونيسم همان حزب الله است

داريوش همايون چه ميگويد؟

اينترنت دنيای روانپريشان

خانه تکانی فرهنگی

فردا روشن است

عين الله باقرزاده های سياسی

آن که می خندد هنوز

اپيستمولژی اپوزيسيون

انقلاب سوسول ها

درود بر بسيجی با و جدان

روشنگران خفته ونقش چپ

فتح دروازه های اسلام

حزب توده و نابودی تشيّع

جنگ ديگر ايران و عراق

درد ما از خود ما است

يادی ازاستبداد آريا مهری!؟

ابر قدرت ترور

کدام مشروطه خواهی؟

برای آقای سعيد حجاريان

تراژدی ملا حسنی ها

مارمولک، سری 2

پهلوی پرست ها

هخا و تجمع اطراف دانشگاه

هخا و خاتمی، دو پسر عمو

تريبونال بين المللی

پايان ماه عسل فيضيه و لندن

طرح آزادی ايران 1

اولين و آخرين ميثاق ملی

اطلاعيه جمهوری خواهان

يک قاچاقچی جانشين خاتمی

فهم سر به کون

توطئه مشترک شريعتمداری

انگليس و ملا

نفت، رشوه، جنايت و

عنتر و بوزينه وخط رهبری

اروپايی و ملای هفت خط

ايران حراج است، حراج

درسهايی ازانتخابات آمريکا

عنکبوت و عقرب

بر رژيم اسلامی، نمرده به فتوای من نماز کنيد

پوکر روسی فيضيّه با پنتاگون

به ايران خوش آمديد کاندوليزای عزيز

مسخره بازی اتمی اروپا و ملا ها

انتلکتوليسم يا منگليسم

آبروی روشنقکران مشرق زمين


رسالت من بعد از نوژه

بی تفاوت نباشيم

نگاه خردمندانه به 28 مرداد


سايه سعيدی سيرجانی :

مسئوليت، نوشته ای در ارتباط با رفراندوم

پرسش شيما کلباسی از سايه در ارتباط با طرح رفراندوم

هويت، به همراه يک نوشته از فرزانه استاد جانباخته سعيدی سيرجانی با نام مشتی غلوم لعنتی

بچه های روستای سفيلان

امان از فريب و صد امان از خود فريبی

دريغ از يک "پسته" بودن

رنجنامه کوتاه سايه

بر ما چه ميرود


روشنگری های شهريار شادان از تشکيلات درونمرزی حزب ميهن :

خمينی؛ عارف يا جادوگر ؟

ما جوانان ايران بايد

حکومت خدا (1)

می گوید اعدام کن

راهی نوین برای فردای ایران


رنجنامه معصومه

شير ايران دريغ!


حافظ و اميرمبارزالدين

دلکش و ولی فقيه


کانون وب‌لاگ‌نويسان ايران-پن‌لاگ


کانون وبلاگ نويسان



This page is powered by Blogger. Isn't yours? Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com eXTReMe Tracker