آزاد شو


*** اين وبلاگ منعکس کننده مطالب و مقالات حزب ميهن است ***


Monday, May 10, 2004

 

! برما چه ميرود

حزب ميهن

! برما چه ميرود
ســـايه سـعيـدی سيرجانی
دختر فرهيخته استاد ما،استاد سعيدی سيرجانی، کشته شده در زندان رژيم جمهوری اسلامی


مي پرسم علت باقي ماندن حكومتي چنين چه بوده؟ و مي بينم جواب در شكل گيري اين اعجوبه نهفته گشته. تغذيه اي مداوم ميان سه سنگ
بنايش:
فلسفه، هدف و وسيله اش. يعني ميان دين مداراني كه عصارة مبارزه را بر دين نهادند، بازيگراني كه با تقية توجيه وسيله توسط هدف زير عباي اسلام عزيز خزيدند و هدفي كه با كوته نظري گروه اول و وسوسة گروه دوم به نابودي ايران و ايراني نشانه رفته است
دشمن ما ابدا خارجي نيست؛ دشمن ما جهل و متكلم وحده شدن جماعتي است كه زبان مردم را در حلقوم خفه مي كنند و ملت را نادان تصور مي كنند براي خودشان مي برند و مي دوزند و قبايي چهل تكه را در بهت و نا باوري بر تن مردم مي كنند و اينگونه ايام مي گذرانند. ايامي كه با تولد و سپري شدن سالهاي جوانان ايران زمين در گير است. جواناني كه نه حكومت و نه زبانداران نگاهبان چنين اعجوبه اي را در سطح بر آورده كنندگان نيازشان نمي دانند، و گام را به درستي بلندتر از اين جماعت برداشته اند.
روزي كه احزاب قديم به تغذيه از قدرت جديد پرداختند ماهيت خويش را آشكارا به نمايش ما مردم نهادند. تغذية اي كه به پا داشت چنين اعجوبه اي جنايتكار انجاميد. جامة ريا را كسي جز ايشان بر قامت قيام خميني نيانداخت. نهضت آزادي و توده ايهاي هر هري مذهب نقش خود را بجا بازي نموده و با تبليغ توجيه وسيله براي هدف و گور پدر مردم گويان صداها را خفه كردند.آخر مگر تعدادي آخوند امكان علم كردن چنين دستگاه عريض و طويل سانسور و شكنجه و بدتر از همه لوت هر واقعيتي چون روز روشن را داشتند؟ آنها كار خودشان را ساليان سال به انجام رسانيده بودند محيطي مقلد پرور كه با پيشرفت روزگار به سلاح عقيده نيز مزين گردد و در صحنة جهاني حاكمي گردد ولي امر مسلمين. تب ايجاد حكومت اسلامي به تنهايي امكان پذير نمي بود اگر چماقداران و نظرية بسيج بيست ميليوني به كمك نمي شتافتند
نه اين افراد معدود نه عقل اين كار را داشتند و نه در مقابل جماعت همراهشان تاب ايستادگي چه در تفتيش عقايد از يك قماش اند اما ظاهر متفاوت. وقتي علم آموخته اي چون بازرگان در اثبات خدايش به فرمول رياضي استناد مي كند و رفقاي اسب درشگه وار نيرو قوايشان را در دستگاههاي امنيتي و جرايد اين نوچة تازه تزريق كرده مي نمايند است كه عجيب الخلقه اي با نام حكومت جمهوري اسلامي ظهور مي نمايد. چماقداراني كه با فرمان امام عزيز و بي فرمان اين عروسك! خيمه شب بازيشان به آتش زدن دفاتر جرايد، غصب خانه ها، شكنجه و اعدامها پرداختند و سرانجام با بالا رفتن از ديوار سفارت آمريكا و تسخير لانة جاسوسي اشان محيط جاسوس زده راه انداختند و مهر تاييد حضور انور جن شناسشان را بر انقلابيون و انقلاب خواهان كوباندند اين بيست و پنج سال برنامه و هدفي نداشته اند جز با جريانات هماهنگ كردن خودشان و بقا به منظور هدف والاي كينه اشان با مردم ايران
محيط آلودة وجودشان را چنان رنگ تقلبي پاشيدند كه ديگر تنابنده اي مقاوم يافت مي نشود مگر از نوع توليدي خودشان و اين شد وضع ما كه مي بينيم. امروز پس از سالها ريشه دوانيدن اين زالو صفتان مرگ جوانان را مي بيني. اصلا اين قار قار كلاغان براي نابودي همين جوانان بلند گشت و ضحاك زمان روزي در لباس اسلام نابش روزي با تبليغ شربت شهادتش و نهي از منكرش شلاق مرگ را كوبيد و كوبيد
حكايت ما حكايت نوزادي است كه در تاريكي اين چنين زاده شد. دالاني كه سالها تلاش متحجران مذهبي بر ژرفناي آن افزوده وخفاشان مساط بر آني كه بر هر حركت و جنبشي را با زهر نيش خويش مي آلاايند. دالاني به دور از دنياي آزاد و فرزنداني حيرت زدة اين محيط وحشت كه بي پناهي خويش را تا عمق استخوانشان حس مي كنند. حاكماني كه سالهاست به مبارزه با اصل انساني برخاسته اند همه چيزشان تقلبي و هر كلامي چون از صافي عقيدتي شان مي گذرد در دل نا نشين. دلي كه هنوز در اين قعر نكبت حي و حاضر است و در سينة تنگ به پناه خزيده و چه متجاوزانه بر آن مي تازند. اميد را مي ميرانند. درد نا آشناياني كه ملت را احمق تصور كرده و هر بار به طريقي مي كشندت طوري كه بگويي بد است بدتر نيايد. تمثيل حقيقي عكس العمل مردماني محتاط و نا اميد. با هر بدي مي سازند و اگر هم دست آخر دمي بركشند اينكه بد است بدتر نيايد. غافل از دامي كه هر آن بزرگتر و حجيم تر زير پايشان گسترانيده اند. و در اين محيط زندگي در محدودة تولد و مرگ در جريان است. جوانه هايي كه از قعر اين دالان سر كشيده اند اما در هر نيم قدمي متصرفان انديشه خيز برداشته اند مگر اين جوانه را تصاحب كنند يا نابودش. غاصباني كه سالهاست با گريم آبي بر چهره مردة خويش زده اند و عجبا كه به اين نقش ادامه مي دهند شايد چون بقاي خويش را در آن مي بينند. اسارت خويش را مي خواهند بر دوش جوانه ها نهند غافل از رهايي خويش از اسارت. تقليد و تعبد را سنت كرده اند و سدهاي مقابل آزادگي را ضخيم تر
غافل از اينكه جوانه با نگاه به پاي در اسارتش قد بر مي افرازد و ز هر چه رنگ تعلق پذيرد گريزان است. همتش به خود رسيدن است و بس. نه خدايي خشمناك و خون تشنه و نه معجزه اي در دست تبر زن از حركت بازش نمي دارد چون راه ديگري نيست جز مرگ و نابودي.صحنه ها را ناظر است و بازي مزوران را به تلخي مي نگرد: دستان در حلقة نازگرفتار نموده شان را نشان مي دهند انگار اين بيست و پنج سال دردمندان و روشنفكران اين جامعه فريادي نداشته اند جز همين ندا كه امروزه از جماعت دويست و هشتاد و سه نفرة الحاقي به احزابي چون نهضت آزادي، توده و جبهه ملي سر مي زند. از يكطرف هرهري مذهبي چون شريعتمداريهاي تنور سوزاني ملت را آماده تر مي نمايند و از طرفي اين جماعت داربست صفت سعي در دلال و واسطه سازي براي صداي ملت شده اند. در اين بزنگاه اين دو جماعت باز ورق كشتار و سوار شدن بر گردة مردم را بر ميزِ خود بنا نموده مي كوبند و با فرض احمق تصور كردن ملت به شوق قدرت و متكلم وحده بودن خويش شتابانند. آقايان و خانمكها سعي در پنهان كردن خواستة واقعي مردم داشته غافل از اينكه خواست آزادي خواسته اي واضح و آشكار است لزومي به عبور از صافي اعتبار يا وكالت ايشان نداشته و در محيطي كه آزادي نيست ادعاي حزب و سخنگوي سياسي ورطه اي است براي دلسرد كردن و آرزو تصور كردن دست يابي به حق و آزادي واقعي
گفتيم آزادي كرديدش اسلامي گفتيم رهايي گذاشتيدش نهضت آزادي گفتيم رفراندوم كوبيديدش حذف ولي فقيه فرياد اتحاد برخاست كرديدش براي اين روز و اتحادي خودي براي لوث كردن متحد شدن مخالفان واقعي. گفتيم جوانان رخنه ها كرديد و تلاشها مي كنيد براي سر به راه آوردن جوانه اي كه از شعار گريزان است. غولي داريد مي سازيد كه اگر به خود نياييم سالها زمان مي برد تا دل به نابودي اش خوش كنيم. با استفاده از كلمات و واژه هاي امروزين چنان لعابي بر روي جهل حاكم مي زنيد كه امان از چنين شب تيره اي. بيچاره ولي فقيه اش را يك شبه مي توان از صفحة روزگار محو كرد اما با اعجوبه هايي چون ابراهيم يزديها و حاكمان و قاتلان واقعي چه كنيم

اين بار هر چند به تلخي نظاره گر هر ترفند شماييم مي گوييم احتياج به قيم و وكيل نيست. ايراني انديشة آزاد مي خواهد و خودش سخنگوي خودش است. براي اين تولد و رساندن صدايش از سد شما مي گذرد. با شناخت از افسون بقاي شما كه سوغات نكبت و عقب ماندگي را جايگزين سالهاي زندگي بهترنموديد اين جوانه گامي بلندتر از قامت شما بايست بردارد
...............

سايه
مرداد ماه هزار و سيصد و هشتاد و سه
www.hezbemihan.com

|


<< Home

Archives

May 2004   June 2004   July 2004   August 2004   September 2004   October 2004   November 2004   December 2004   January 2005   February 2005   March 2005   April 2005   May 2005   June 2005   July 2005   August 2005   September 2005   October 2005   November 2005   December 2005   January 2006   February 2006   March 2006   April 2006   May 2006   June 2006   July 2006   August 2006   September 2006   October 2006   November 2006   December 2006   January 2007   February 2007   March 2007   April 2007   May 2007   June 2007   July 2007   August 2007   September 2007   October 2007   November 2007   December 2007   January 2008   February 2008   March 2008   April 2008   May 2008   June 2008   July 2008   August 2008   September 2008   October 2008   November 2008   December 2008   January 2009   February 2009   March 2009   April 2009   May 2009   June 2009   July 2009   August 2009   September 2009   October 2009   November 2009   January 2010   February 2010   March 2010   April 2010   May 2010   June 2010   July 2010   September 2011   February 2012  


Not be forgotten
! بختيار که نمرده است

بخشی از نوشته های آقای دکتر امير سپهر ( بنيانگذار و دبيرکل حزب ميهن ) :

سخن بی هنر زار و خار است و سست

چرا انقلاب آرام در ايران ناشدنی است؟

! دموکراسی مقام منظم عنتری

نوروز ايرانی در رژيمی ايرانی

بوی خوش خرد گرايی در نوروز

نامه ای به سخنگوی وزارت خارجه

!اصلاح جمهوری اسلامی به سبک آمريکا

!رژيم و دو گزينه، شکست، شکست ننگين

! لاابالی ها شال و کلاه کنيد

اسلام را کشف کنيم نه مسخره

ماندگاری ايران فقط به ناهشياران است !؟

!نه نه، اين تيم، تيم ملی ما نيست

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/پنجمين بخش

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش چهارم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش سوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش دوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش نخست

فرهنگ سازی را بايد از دکتر شريعتی آموخت

دانشمندان اتمی يا الاغهای پاکستانی

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش دوم

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش نخست

مبارزان ديروز، بابا بزرگ های بی عزت امروز

پيش درآمدی بر چيستی فرهنگ

ملتی در ميان چند طايفه رويا پرداز دغلباز

مشکل نه دستار که مسلک دستاربندی است

بی فرهنگی ما، عين فرهنگ ما است

! نابخردی نزد ما ايرانيان است و بس

!خود همی گفتی که خر رفت ای پسر

ولله که کابينه احمدی نژاد حقيقت ما است

است( Oedipuskomplex )رنج ما ازعقده اوديپ

غير قمر هيچ مگو

اين نه گنجی، که عقيده در زندان است

جمهوری خواهی پوششی برای دشمنان ملت

شاه ايران قربانی انتقام اسلامی

کار سترگ گنجی روشنگری است

گنجی اولين مسلمان لائيک

واپسين پرده تراژدی خمينی

انتخابات اخير پروژه حمله به ايران را کليد زد

جنگ آمريکا عليه ايران آغاز شده است

انتصاب احمدی نژاد، کشف حجاب رژيم

حماسه ديگری برای رژيم

برادر احمدی نژاد بهترين گزينه

انقلابی که دزديده شد؟

معين يک ملا است، نه مصدق

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران !/ بخش سوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش دوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش نخست

فولادوند همان جنتی است

اکبر گنجی، ديوانه ای از قفس پريد

دموکراسی محصول انديشه آزاد از مذهب است

تفنگداران آمريکايی پشت مرز هستند

رئيس جمهور اصلی خامنه ای است

!دانشجويان سوخته را دريابيد

دغلبازان ملا مذهبی

!خاتمی خائن نبود، رفسنجانی هم نيست

فندق پوست کنده

خيانتی بنام انقلاب اسلامی

ايران، کارگاه بی کارگر

آزادی کمی همت و هزينه می طلبد

نمايش لوطی عنتری در ملک جم

نخبگان نادانی

بوی باروت آمريکايی و رفسنجانی

آقای خمينی يک پيغمبر بود نه امام

انديشه زوال ناپذير است

اپوزيسيونی ناکارآمد تر از هخا!

زنهار که ايرانی در انتقام کشی خيلی بی رحم است!

سخنی با امضا کنندگان بيانيه تحليلی 565

...بر چنين ملت و گورپدرش

واپسين ماههای رژيم يران

اصول اعتقادی دايناسورها، طنزنوروزی

يادت بخير ميسيو، يادت بخير

امتيازی برای تسخيرايران

اشغال نظامی ايران وسيله ايالات متحده

چهارشنبه سوری، شروع حرکت تاريخی

بد آگاهی و فرهنگ هفت رگه

جرج دابليو بوش، آبراهام لينکلنی ديگر

روحانيّت ضد خدا

استبداد خاندان پهلوی بلای جان ملا ها

آمريکا در خوان هقتم

عقل شرعی و شرع عقلی

واکنش مردم ما به حمله نظامی آمريکا

عشق های آقای نوری زاده

به هيولای اتم نه بگوئيم

موشک ملا حسنی و اتم آخوند نشان بزبان کوچه

رفراندم امير انتظام يا سازگارا، کدام ميتواند مشکوک باشد ؟

آيا مخمل انقلاب به خون آغشته خواهد شد؟

کاندوليزا رايس و بلال حبشی

سکس ضرورتی زيبا است نه يک تابو

نام وطنفروشان را به خاطر بسپاريم

طرح گوسفند سازی ملت ايران

آب از سر چشمه گل آلود است

رژيم ملا ها دقيقآ يک باند مافيا است

نوبت کشف عمامه است

فرهنگی که محشر می آفريند - دی جی مريم

ملا ها عقلمان را نيز دزديده اند

فقدان خرد سياسی را فقدان رهبريّت نناميم

ابطحی و ماری آنتوانت ـ وبلاگ نويسان تواب

نادانی تا به کی !؟

آزادی ايران، نقطه شروع 1

آزادی ايران، نقطه شروع 2

هنر سياست

ايران و ايرانی برای ملا ها غنيمت جنگی هستند

شب تيره، نوشته ای در مورد پناهندگی

انقلاب ايران، آغاز جنگ سوم بود

اين رفراندوم يک فريب است

سپاه پاسداران، شريک يا رقيب آمريکا

خامنه ای پدر خوانده تروريسم

فرهنگ پشت حجاب

کمونيسم همان حزب الله است

داريوش همايون چه ميگويد؟

اينترنت دنيای روانپريشان

خانه تکانی فرهنگی

فردا روشن است

عين الله باقرزاده های سياسی

آن که می خندد هنوز

اپيستمولژی اپوزيسيون

انقلاب سوسول ها

درود بر بسيجی با و جدان

روشنگران خفته ونقش چپ

فتح دروازه های اسلام

حزب توده و نابودی تشيّع

جنگ ديگر ايران و عراق

درد ما از خود ما است

يادی ازاستبداد آريا مهری!؟

ابر قدرت ترور

کدام مشروطه خواهی؟

برای آقای سعيد حجاريان

تراژدی ملا حسنی ها

مارمولک، سری 2

پهلوی پرست ها

هخا و تجمع اطراف دانشگاه

هخا و خاتمی، دو پسر عمو

تريبونال بين المللی

پايان ماه عسل فيضيه و لندن

طرح آزادی ايران 1

اولين و آخرين ميثاق ملی

اطلاعيه جمهوری خواهان

يک قاچاقچی جانشين خاتمی

فهم سر به کون

توطئه مشترک شريعتمداری

انگليس و ملا

نفت، رشوه، جنايت و

عنتر و بوزينه وخط رهبری

اروپايی و ملای هفت خط

ايران حراج است، حراج

درسهايی ازانتخابات آمريکا

عنکبوت و عقرب

بر رژيم اسلامی، نمرده به فتوای من نماز کنيد

پوکر روسی فيضيّه با پنتاگون

به ايران خوش آمديد کاندوليزای عزيز

مسخره بازی اتمی اروپا و ملا ها

انتلکتوليسم يا منگليسم

آبروی روشنقکران مشرق زمين


رسالت من بعد از نوژه

بی تفاوت نباشيم

نگاه خردمندانه به 28 مرداد


سايه سعيدی سيرجانی :

مسئوليت، نوشته ای در ارتباط با رفراندوم

پرسش شيما کلباسی از سايه در ارتباط با طرح رفراندوم

هويت، به همراه يک نوشته از فرزانه استاد جانباخته سعيدی سيرجانی با نام مشتی غلوم لعنتی

بچه های روستای سفيلان

امان از فريب و صد امان از خود فريبی

دريغ از يک "پسته" بودن

رنجنامه کوتاه سايه

بر ما چه ميرود


روشنگری های شهريار شادان از تشکيلات درونمرزی حزب ميهن :

خمينی؛ عارف يا جادوگر ؟

ما جوانان ايران بايد

حکومت خدا (1)

می گوید اعدام کن

راهی نوین برای فردای ایران


رنجنامه معصومه

شير ايران دريغ!


حافظ و اميرمبارزالدين

دلکش و ولی فقيه


کانون وب‌لاگ‌نويسان ايران-پن‌لاگ


کانون وبلاگ نويسان



This page is powered by Blogger. Isn't yours? Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com eXTReMe Tracker