آزاد شو


*** اين وبلاگ منعکس کننده مطالب و مقالات حزب ميهن است ***


Friday, May 29, 2009

 

نخبگان جهان متمدن و منگل های ما



زاد گـــاه
امير سپهر


نخبگان جهان متمدن و منگل های ما

فراموش مکنيد که موجودی چون احمدی نژاد، برآيند هشت سال حکومت اصلاح طلبان است... و


تاريخ تمدن غرب بخوبی نشان ميدهد که تمامی ملت های اين بخش از جهان، همه ی پيشرفت خود را وامدار نخبگان فرهنگی و سياسی خود هستند. زيرا که همين نخبگان بودند که با روشنگری های خود اين مردمان را بيدار کرده، سطح آگاهی ها و فرهنگ آنها را بالا برده، برای جنبش های مدرن و مدنی ايشان بستر سازی کرده و در نهايت اين ملتها، با بهره وری از انديشه های بلند پيش آهنگان فرهنگی و سياسی خويش، به اين زندگی آزاد و مدرن و مرفه انسانی دست يافته اند

مهم تر از آنچه که آوردم، اين مردمان اساسآ ماندگاری و رشد دموکراسی های خود را وامدار اين نخبگان هستند. زيرا که پاسداری از اصل آزادی و دموکراسی که نخستين و اصلی ترين شرط آنهم مسئوليت شناسی و پايبند ماندن همين نخبگان به قواعد بازی دموکراسی است، بدون شک هزاران بار مهم تر از بدست آوردن اين نعمت ها با دادن حتا ميليون ها تن قربانی در يک جنگ و يا انقلاب است. زيرا چه بسيار پيش آمده که يک رخداد سياسی، به يکباره به شکستن قفل ها و گسسته شدن زنجير ها در يک جامعه اسير انجاميده، ليکن ديری نگذشته است که باز هم بساط استبداد و جور و ستم از نو در آن سرزمين گسترده شده است

برای مثال مردمان هند و پاکستان و بنگلادش که تا سال هزار و نهصد و چهل و هفت، هر سه يک کشور داشتند و يک ملت محسوب می شدند، همگی در همان سال از بند استعمار انگليس رها گشتند، و حال ببينيد که سطح فرهنگ و دموکراسی و پيشرفت هندی ها کجا است، پاکستانی ها به چه درکاتی سقوط کرده اند و بنگلادشی ها در چه گندابی غوطه ور هستند

يا بنگريد به اوضاع جمهوری های آزاده شده از زندان اتحاد جماهير شوروی«روسيه». يعنی به کشور هايی که غنچه های آزادی در بسياری از آنها، اصلآ هنوز باز نشده فسرد و لگدمال شد. امروز هم که جز جمهوری چک و مجارستان و لهستان، همگی کم و بيش يا اسير استالين های محلی خود هستند، يا چون بالکان پس از آزادی کارشان به جنگ و نسل کشی و عاقبت هم به پارچه پارچه شدن کشيد و يا اينکه مرتب درگير بحرانهای داخلی خود هستند که گرجستان تجزيه شده و اوکراين پر ماجرا دو نمونه ی اين کشور های هميشه در بحران هستند

و نکته هم در همين است، در اينکه چگونه از ميان آنهمه کشور، تنها همين سه کشور به آرامش و ثبات سياسی و دموکراسی دست می يابند؟ پاسخ اين است که هر سه ی اين کشور ها تا پيش از گرفتار آمدن در دام کمونيسم، هم نهاد های مدنی ريشه داری داشتند، هم نظامهايی مدرن و هم نخبگانی آگاه و راستين و مسئوليت شناس. که اين آخری
يعنی (داشتن نخبگانی آگاه و راستين و مسئوليت شناس)، بزرگترين ثروت ملی است که يک ملت می تواند آنرا داشته باشد

کشوری چون مجارستان که در خونين ترين سالهای حکومت استالين جنايتکار، نخبگان آن براه انداختن و رهبری انقلاب استقلال طلبانه و ملی و پيشرو هزار و نهصد و پنجاه و شش را در کارنامه خود داشته، کشوری بنام چکسلواکی که آنهم در يکی از سياه ترين دوران استبداد کمونيسم «هزار و نهصد و شصت و هشت» نخبگان اش يکی از مترقی ترين جنبشی های آزادی خواهانه و ملی قرن بيستم «بهار پراگ» را داشته اند و همچنين انديشمندی بی همتا چون واسلاو هاول را، و سرانجام نخبگانی که توانسته بودند بی نظير ترين جنبش همبستگی طول تاريخ «سوليدارنوش» را در لهستان سامان دهند، مانند روز روشن بود که بتوانند پس از فروپاشی کمونيسم، در کشور های خود نظامهايی دموکراتيک ايجاد کنند

هند هم اگر هند شد و ماند و به دموکراسی کامل رسيد و از فقر و نکبت و گرسنگی کامل ديروز، امروزه بدين پايه از اعتبار و پيشرفت صنعتی و خوشنامی رسيده، تنها و تنها به دليل داشتن نخبگانی چون مهاتما گاندی و جواهر لعل نهروـ ی بزرگ و سوبهاش چاندرا بوز و سپس هم اينديرا گاندی و پسرش راجيو و همسر ايتاليايی وی خانم سونيا گاندی است که امروز محبوب ترين چهره در ميهن خود هند و والا مقام ترين و محترم ترين زن سياسی در تمامی جهان است. همچنين واچپايی و مانموهان سينگ که همين چند روز پيش برای دومين بار سوگند نخست وزيری ياد کرد

و پاکستان اگر به چنين گنداب متعفنی بدل گشت، بدين سبب بود که بنيانگذار الکليک آن محمد علی جناح، اين کشور قلابی را با سوء استفاده از اسلام زدگی پست ترين لايه های اجتماعی جامعه هند آنروز بنا نهاد. پر پيدا است که فرهنگ و مدنيت کشوری که تنها هويت آن هم مسلمانی مردم آن باشد، پس از شصت سال بستر همين لجنزاری می شود که تنها، زالو های خونخواری چون طالبان را در خود پروش می دهد که امروزه امنيت از تمامی جهانيان سلب کرده اند

در زمينه ی سياسی هم که می شود جولانگاه اراذل و اوباشی چون ژنرال ايوب و ژنرال ضياء الحق و چودری و نواز شريف و کلاش دزد و کلاهبرداری چون آصف علی زرداری. چنانچه در آن ميان چند سياستمدار پيشرو چون ذوالفقارعلی بوتو و دخترش بی نظير و پرويز مشرف ی هم بخواهند به اين کشور وحشی هويتی ملی و متمدنانه و مدنی بخشند، به سبعانه ترين شکلی به دست مسلمان کشته شده يا ناگزير به ترک ميهن می شوند

و در اينسوی آسيا کشوری بنام اسرائيل که حتا يک سال هم دير تر از آن پاکستان نکبت زده و دوزخی ـ در هزار و نهصد و چهل و هشت ـ به استقلال رسيد، چون از نخبگانی راستين و دموکرات هايی مسئوليت پذير برخوردار بود و هست، تنها در چند دهه، سوای اينکه از سرزمينی بيابانی و بی آب و علف به حاصلخيز ترين کشور منطقه ی شرق ميانه مبدل می شود، در سايه ميهن پرستی و مسئوليت پذيری همان نخبگان خود هم به يکی از مدرن ترين و نيرومند ترين قدرت های نظامی قاره ی آسيا بدل می گردد

آنهم با جمعيتی که در ابتدا دو مليون بود و اکنون هم حتا به ده ميليون نرسيده، آنهم با پشت سر نهادن چهار جنگ بزرگ همزمان با چند کشور عربی برخوردار از کمک های بی دريغ اتحاد جماهير شوروی که در هر چهار آنهم پيروز شد و سرانجام، آنهم با درگيری شبانه روز با حرفه ای ترين و وحشی ترين تروريست ها و خرابکاران تاريخ در تمامی روز های عمر خود

ليکن ملتی که بزرگترين مثلآ نخبگان و انديشمندان و نويسندگان آن رسمآ نوکر اتحاد شوروی می شوند، ملتی که مثلآ نخبگان آن به محض يافتن يک فرصت، فورآ يکی از بزرگترين سياستمداران قرن بيستم، يعنی محمد رضا شاه پهلوی فقيد و سياستمداری مدرن چون دکتر بختيار را از کشور بيرون انداخته و خمينی و خلخالی و هادی غفاری و حسين الله کرم و يزدی و قطب زاده... را در ايران بر سر کار می آورند، اين هم مانند روز روشن است که نواميس دخترانش حتا در لجنستانی چون پاکستان هم به حراج می رود

پس، ملتی که نخبگانش اينچنين باشند، کجا خواهد توانست رئيس جمهوری بهتر از احمدی نژاد، اين مبتذل ترين دلقک جهان و يا ميرحسين شال سبز بر کمر و کروبی سر تا پا مسخره و سبزعلی رضايی بچه چوپان تروريست داشته باشد

مبادا خيال کنيد که اينها مربوط به گذشته است، خير! اين حکايت همچنان باقی و اين ايرانسوزی نخبگان ايرانی همچنان ادامه دارد. چنانچه سخنم را نمی پذيريد، خواهش می کنم که نوشتار و گفتارهای اين مثلآ نخبگان در مورد سيرک انتخاباتی علی خامنه ای را با دقت بيشتری بخوانيد و گوش کنيد

فراموش هم مکنيد که موجودی چون احمدی نژاد، برآيند هشت سال حکومت اصلاح طلبان است، و برآمده از انتخاباتی که رئيس بزرگ اصلاح طلبان، سيد محمد خاتمی آنرا برگزار کرد. همان خاتمی هم بود که دست اين مرد سفله و مسخره را گرفته و به کاخ رياست جمهوری آورد. يعنی باز هم روز از نو، روزی از نو، و اين است ميزان خرد و هوش نخبگان ايرانی. پس بيجا نيست که من اينها
را «منگل ها» می خوانم نه «نخبگان». امير سپهر


www.zadgah.com

|


<< Home

Archives

May 2004   June 2004   July 2004   August 2004   September 2004   October 2004   November 2004   December 2004   January 2005   February 2005   March 2005   April 2005   May 2005   June 2005   July 2005   August 2005   September 2005   October 2005   November 2005   December 2005   January 2006   February 2006   March 2006   April 2006   May 2006   June 2006   July 2006   August 2006   September 2006   October 2006   November 2006   December 2006   January 2007   February 2007   March 2007   April 2007   May 2007   June 2007   July 2007   August 2007   September 2007   October 2007   November 2007   December 2007   January 2008   February 2008   March 2008   April 2008   May 2008   June 2008   July 2008   August 2008   September 2008   October 2008   November 2008   December 2008   January 2009   February 2009   March 2009   April 2009   May 2009   June 2009   July 2009   August 2009   September 2009   October 2009   November 2009   January 2010   February 2010   March 2010   April 2010   May 2010   June 2010   July 2010   September 2011   February 2012  


Not be forgotten
! بختيار که نمرده است

بخشی از نوشته های آقای دکتر امير سپهر ( بنيانگذار و دبيرکل حزب ميهن ) :

سخن بی هنر زار و خار است و سست

چرا انقلاب آرام در ايران ناشدنی است؟

! دموکراسی مقام منظم عنتری

نوروز ايرانی در رژيمی ايرانی

بوی خوش خرد گرايی در نوروز

نامه ای به سخنگوی وزارت خارجه

!اصلاح جمهوری اسلامی به سبک آمريکا

!رژيم و دو گزينه، شکست، شکست ننگين

! لاابالی ها شال و کلاه کنيد

اسلام را کشف کنيم نه مسخره

ماندگاری ايران فقط به ناهشياران است !؟

!نه نه، اين تيم، تيم ملی ما نيست

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/پنجمين بخش

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش چهارم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش سوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش دوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش نخست

فرهنگ سازی را بايد از دکتر شريعتی آموخت

دانشمندان اتمی يا الاغهای پاکستانی

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش دوم

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش نخست

مبارزان ديروز، بابا بزرگ های بی عزت امروز

پيش درآمدی بر چيستی فرهنگ

ملتی در ميان چند طايفه رويا پرداز دغلباز

مشکل نه دستار که مسلک دستاربندی است

بی فرهنگی ما، عين فرهنگ ما است

! نابخردی نزد ما ايرانيان است و بس

!خود همی گفتی که خر رفت ای پسر

ولله که کابينه احمدی نژاد حقيقت ما است

است( Oedipuskomplex )رنج ما ازعقده اوديپ

غير قمر هيچ مگو

اين نه گنجی، که عقيده در زندان است

جمهوری خواهی پوششی برای دشمنان ملت

شاه ايران قربانی انتقام اسلامی

کار سترگ گنجی روشنگری است

گنجی اولين مسلمان لائيک

واپسين پرده تراژدی خمينی

انتخابات اخير پروژه حمله به ايران را کليد زد

جنگ آمريکا عليه ايران آغاز شده است

انتصاب احمدی نژاد، کشف حجاب رژيم

حماسه ديگری برای رژيم

برادر احمدی نژاد بهترين گزينه

انقلابی که دزديده شد؟

معين يک ملا است، نه مصدق

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران !/ بخش سوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش دوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش نخست

فولادوند همان جنتی است

اکبر گنجی، ديوانه ای از قفس پريد

دموکراسی محصول انديشه آزاد از مذهب است

تفنگداران آمريکايی پشت مرز هستند

رئيس جمهور اصلی خامنه ای است

!دانشجويان سوخته را دريابيد

دغلبازان ملا مذهبی

!خاتمی خائن نبود، رفسنجانی هم نيست

فندق پوست کنده

خيانتی بنام انقلاب اسلامی

ايران، کارگاه بی کارگر

آزادی کمی همت و هزينه می طلبد

نمايش لوطی عنتری در ملک جم

نخبگان نادانی

بوی باروت آمريکايی و رفسنجانی

آقای خمينی يک پيغمبر بود نه امام

انديشه زوال ناپذير است

اپوزيسيونی ناکارآمد تر از هخا!

زنهار که ايرانی در انتقام کشی خيلی بی رحم است!

سخنی با امضا کنندگان بيانيه تحليلی 565

...بر چنين ملت و گورپدرش

واپسين ماههای رژيم يران

اصول اعتقادی دايناسورها، طنزنوروزی

يادت بخير ميسيو، يادت بخير

امتيازی برای تسخيرايران

اشغال نظامی ايران وسيله ايالات متحده

چهارشنبه سوری، شروع حرکت تاريخی

بد آگاهی و فرهنگ هفت رگه

جرج دابليو بوش، آبراهام لينکلنی ديگر

روحانيّت ضد خدا

استبداد خاندان پهلوی بلای جان ملا ها

آمريکا در خوان هقتم

عقل شرعی و شرع عقلی

واکنش مردم ما به حمله نظامی آمريکا

عشق های آقای نوری زاده

به هيولای اتم نه بگوئيم

موشک ملا حسنی و اتم آخوند نشان بزبان کوچه

رفراندم امير انتظام يا سازگارا، کدام ميتواند مشکوک باشد ؟

آيا مخمل انقلاب به خون آغشته خواهد شد؟

کاندوليزا رايس و بلال حبشی

سکس ضرورتی زيبا است نه يک تابو

نام وطنفروشان را به خاطر بسپاريم

طرح گوسفند سازی ملت ايران

آب از سر چشمه گل آلود است

رژيم ملا ها دقيقآ يک باند مافيا است

نوبت کشف عمامه است

فرهنگی که محشر می آفريند - دی جی مريم

ملا ها عقلمان را نيز دزديده اند

فقدان خرد سياسی را فقدان رهبريّت نناميم

ابطحی و ماری آنتوانت ـ وبلاگ نويسان تواب

نادانی تا به کی !؟

آزادی ايران، نقطه شروع 1

آزادی ايران، نقطه شروع 2

هنر سياست

ايران و ايرانی برای ملا ها غنيمت جنگی هستند

شب تيره، نوشته ای در مورد پناهندگی

انقلاب ايران، آغاز جنگ سوم بود

اين رفراندوم يک فريب است

سپاه پاسداران، شريک يا رقيب آمريکا

خامنه ای پدر خوانده تروريسم

فرهنگ پشت حجاب

کمونيسم همان حزب الله است

داريوش همايون چه ميگويد؟

اينترنت دنيای روانپريشان

خانه تکانی فرهنگی

فردا روشن است

عين الله باقرزاده های سياسی

آن که می خندد هنوز

اپيستمولژی اپوزيسيون

انقلاب سوسول ها

درود بر بسيجی با و جدان

روشنگران خفته ونقش چپ

فتح دروازه های اسلام

حزب توده و نابودی تشيّع

جنگ ديگر ايران و عراق

درد ما از خود ما است

يادی ازاستبداد آريا مهری!؟

ابر قدرت ترور

کدام مشروطه خواهی؟

برای آقای سعيد حجاريان

تراژدی ملا حسنی ها

مارمولک، سری 2

پهلوی پرست ها

هخا و تجمع اطراف دانشگاه

هخا و خاتمی، دو پسر عمو

تريبونال بين المللی

پايان ماه عسل فيضيه و لندن

طرح آزادی ايران 1

اولين و آخرين ميثاق ملی

اطلاعيه جمهوری خواهان

يک قاچاقچی جانشين خاتمی

فهم سر به کون

توطئه مشترک شريعتمداری

انگليس و ملا

نفت، رشوه، جنايت و

عنتر و بوزينه وخط رهبری

اروپايی و ملای هفت خط

ايران حراج است، حراج

درسهايی ازانتخابات آمريکا

عنکبوت و عقرب

بر رژيم اسلامی، نمرده به فتوای من نماز کنيد

پوکر روسی فيضيّه با پنتاگون

به ايران خوش آمديد کاندوليزای عزيز

مسخره بازی اتمی اروپا و ملا ها

انتلکتوليسم يا منگليسم

آبروی روشنقکران مشرق زمين


رسالت من بعد از نوژه

بی تفاوت نباشيم

نگاه خردمندانه به 28 مرداد


سايه سعيدی سيرجانی :

مسئوليت، نوشته ای در ارتباط با رفراندوم

پرسش شيما کلباسی از سايه در ارتباط با طرح رفراندوم

هويت، به همراه يک نوشته از فرزانه استاد جانباخته سعيدی سيرجانی با نام مشتی غلوم لعنتی

بچه های روستای سفيلان

امان از فريب و صد امان از خود فريبی

دريغ از يک "پسته" بودن

رنجنامه کوتاه سايه

بر ما چه ميرود


روشنگری های شهريار شادان از تشکيلات درونمرزی حزب ميهن :

خمينی؛ عارف يا جادوگر ؟

ما جوانان ايران بايد

حکومت خدا (1)

می گوید اعدام کن

راهی نوین برای فردای ایران


رنجنامه معصومه

شير ايران دريغ!


حافظ و اميرمبارزالدين

دلکش و ولی فقيه


کانون وب‌لاگ‌نويسان ايران-پن‌لاگ


کانون وبلاگ نويسان



This page is powered by Blogger. Isn't yours? Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com eXTReMe Tracker