آزاد شو


*** اين وبلاگ منعکس کننده مطالب و مقالات حزب ميهن است ***


Friday, January 09, 2009

 

روشنفکر

ر «روشنفکر»، واژه ای نادرست در فرهنگ ما

پيش در آمد
نگارنده تا کنون چند بار نوشته ام که اين واژه ی«روشنفکر» در زبان ما يک غلط مصطلح است که همه را به اشتباه انداخته. يعنی هم مردم ما را و هم خود کسانی را که «روشنفکران» ناميده می شوند. معنای مجازی اين واژه در ميان ما«خردمندی و آگاهی» است که اين هر دو هم، در ميان ما حکم کيميا را دارند. 1

به همين خاطر هم هست که ما اينهمه سال است که در اين کثافت جمهوری اسلامی و بی آبرويی دست و پای می زنيم و عقلمان هم به چيزی و جايی قد نداده و نمی رسد. تازه پس از سی سال بحث مثلآ روشنفکری هم، کارمان بجايی رسيده که اصلآ اميدی حتا به يک ساعت بعد خود و کشورمان هم نداريم. بگونه ای که ماندگاری ايران، ديگر به مويی بند است و ما هر شب از اين وحشت، بايد از خواب بپريم و لبانمان تب خال زند. 1

چه دليلی روشن تر و محکم تر از اين برای فقدان روشنفکران«خردمندان و آگاهان» در ميان ايرانيان که ما در حالی دارای تمدن ستيز ترين و پست ترين حکومت و دولت در جهان هستيم که ظاهرآ از در و ديوارمان روشنفکر می ريزد. 1

به زبانی ساده تر، اگر معنای روشنفکری،«خردمندی و دانايی» باشد که بزعم مردم ما هست، پس در حال حاضر،«پر خردمند ترين» و «پر دانا ترين» کشور دنيا که ايران باشد، دارای «نابخرد ترين» و «نادان ترين» حکومت و دولت در جهان است که نامش جمهوری اسلامی ايران است! 1

می بينيد که يک جای کار غلط است. آن غلط هم در اين است که ما جز شماری بسيار اندک ـ که تعدادشان حتا به شمار انگشتان دو دست هم نمی رسد ـ، اصلآ روشنفکر«خردمند و آگاه» نداريم. صدای آن چند تن هم اصلآ شنيده نمی شود. زيرا در ميان هياهو و گرد و خاک هزاران شياد «خردمند نما» و پررو و دريده که اکثرآ هم وابسته بوده و همه ی رسانه ها را هم زير نگين خود دارند، صدای چند «گوشه نشين از ترس آبرو» که به جايی نمی رسد. 1

در ميان ما هر کس که چهار خط شعر هچل هفت گفته و رفقايش به به نامه نوشته اند، شده است روشنفکر. هر کس که به کمک رفقا چند بار با صدای آمريکا مصاحبه کرده، شده است جزو روشنفکران و هر انسان ناقابلی که پول داشته و توانسته مشتی چرت و پرت را در کتابی چاپ زند، مبدل به يک روشنفکر بزرگ گرديده. باری، 1

روشنفکری ، دست نايافتنی است

واژه ی«روشنفکر» از همان روز نخست، با معنايی کاملآ غلط وارد فرهنگ و زبان ما شده. دليل آنهم اين است که ما اين واژه را اول بار نه از خود غرب، بلکه با واسطه و از عثمانی گرفتيم، آنهم به زبان عربی و به شکل«منورالفکر»، که ترجمه ی به فارسی آن هم همين واژه ی بدترکيب و بی معنای«روشنفکر» از آب در آمد. 1

تا آنجا که من آگاهی دارم، اين دست گل را هم اول بار ميرزا ملکم خان به آب داد. زيرا او بود که برای نخستين بار واژه ی «منورالفکر» را در يکی از شماره های معدود روزنامه «قانون» آورد که من خود کپی آن روزنامه را در «کتابخانه مطالعات ايرانی» لندن ديده ام. در جايی هم که بياد ندارم خواندم که اين واژه گويا پيش از آن، در دو روزنامه ی عهد ناصری «مرآت السفر» و «مشکوة الحضر» هم آمد باشد که من آنها را نديده ام. 1

سپس هم مؤید الا سلام در روزنامه ی «حبل المتین» چاپ کلکته خود آنرا آورد و همچنين سيد جمال الدين اسد آبادی درروزنامه ای بنام «عروة الوثقی» که در پاريس چند شماره از آن را به چاپ رساند. اما چه کسی برای نخستين بار«منورالفکر» را به «روشنفکر» برگرداند را شوربختانه نمی دانم. 1

واژه « منورالفکر» در زبان عربی وجود نداشت. اين واژه را اول بار، واژه پردازان عثمانی در اواخر سده ی هفدهم ميلادی وارد زبان عربی و فرهنگ آن امپراطوری اسلامی کردند. آنهم از ترجمه ی واژه ی لاتين
«Intellectual»
در غرب. يعنی يک «معادل سازی» کاملآ غلط و بی معنا. 1

زيرا واژگان
«Intellect»
و
«Intelligence»
و
«Intellectuality»
و يا
«Intelligencey»
در زبانهای اروپايی، همه، از هشياری و فراست می آيند که واژه ی
«Intellectual»
را هم در غرب، به معنای «هوشمندی» و «هشياری» به کار می گيرند. در پاره ای موارد هم ـ بسته به نوع جمله ـ، به مفهوم آگاهی داشتن از چيزی خاص. 1

البته اين واژه را در خانواده ی زبانی آلمان«هند و اروپايی» يعنی گرمانيک
«Germanic»
ـ اما با حرف
«K»
بجای
«C»
يعنی به شکل
«Intellektule»
ـ و باز البته تنها در حوزه ی زبانی نه نژادی، يا به توضيح انگليسی
«Historical group of Indo-European Language-speaking people»
، به معنای عقل و درک و شعور هم بکار می برند. 1

يعنی در خود آلمان و اطريش که زبان رسمی اين هر دو آلمانی است، در بخش بزرگی از کشور های سويس و سرزمين های کوچک لوکزامبورگ و ليختن اشتاين و بخش هايی کوچک تر در صربستان و حتا نواحی مرزی فرانسه و لهستان. همينگونه در زبانهايی ديگر که تبار آلمانی يا گرمانيک دارند. 1

بسان سوئدی و نروژی« که اين هر دو، با اندکی تفاوت املايی و تلفظی، در واقع يک زبان است»، دانمارکی که مخلوطی از سوئدی و آلمانی است، فلامن بلژيک و در پاره ی بزرگ زبان هلندی که بجای
«ِِ Deutsch»
يعنی آلمانی، آنرا
«ِِ Dutch»
می خوانند و معجونی است از سه زبان آلمانی و فرانسه و انگليسی له شده و با تلفظ عجيب و غريب و از بالای سق و بيخ گلو. بگونه ای که هر کس اين سه زبان را می داند، اگر خود آگاهی ندارد، اين را هم بداند که به مدرسه ی هلندی نرفته هم يک هلندی دان است ! 1

برای مثال، در زبان آلمانی واژه ی
«Intellekt»
، فهم و درک را معنا می دهد و همچنين
«Verstand»
، يا
«Verständnis»
را که اولی به معنای درک است و دومی به معنای نيروی ادراکی و همينطور معنای حتا
«Vernunft»
را که معنای فارسی آن، عقل و شعور است. 1

نانوشته نماند که البته واژه ی
«Intelligent»
هشيار يا
«Intelligence»
هشياری در انگليسی از مصدر آگاهی يا اطلاعات هم می آيد. چنانچه اداره ی ضد جاسوسی يا آگاهی انگليس يا
«MI6»
را
«Secret Intelligence Service»
يا
«UK Intelligence Agencies»
می خوانند. 1

پس، اين واژه ی «روشنفکر»، يک واژه ی نادرست است که چندان ربطی به واژه ی لاتين
«Intellectual»
ندارد. از آن هم بدتر، يک واژه ی ماضی و يا حتا واژه ای «حکم» مانند. يعنی حکمی در مورد دانش و آگاهی که گويا اين هر دو، به انتها رسيده باشند و جمعی هم، با فراگيری تمامی فنون و آگاهی ها،«روشنفکر» شده باشند و کار ايشان هم به پايان آمده باشد. از اينروی هم نه ديگر کسی نيازمند انديشيدن باشد و نه محتاج در انداختن طرح هايی بکر و نو. 1

در حاليکه دانش، رودی به درازای عمر بشر و ژرفای همه ی هستی است که هر نسلی پيمانه ای از آن بر می گيرد. رودی هميشه جاری و خروشان که نه پايانی داشته، نه پايانی دارد و نه هرگز هم پايانی خواهد داشت. پهنای آن هم آنچنان گسترده، که آگاهی های امروز ما، شايد حتا به اندازه ی يک ميليونيم آنی نيست که بشر يک سده آينده بدان دست پيدا خواهد کرد. 1

اين در حالی است که سرعت رشد فکری انسان در جهان امروز، آنچنان زياد است که گفته می شود، آنچه بشر تنها در يک دهه ی پايانی سده ی بيستم بدان دست يافت، خود، دو ـ سه برابر تمامی آموخته های او در درازای نه دهه ی ديگر آن سده بود. از همين جا بنگريم که دامنه ی دانش تا چه اندازه گسترده و سرعت پيشرفت انسان در اين عرصه، تا چه ميزان در حال بالا رفتن است. 1

اين سرعت، هم اينک هم، آنچنان زياد است که دانستی های امروزين ما، ديگر حتا به درد سال آتی هم نمی خورد، چه رسد به ده ـ بيست سال بعد. از اينروی در حالی که ما برای همگام شدن با پيشرفت علم و دانش، چاره ای جز«پيوسته آموختن» نداريم، آنهم به سرعت تمام، پس، دادن لقب ماضی«روشنفکر» به فرد يا گروهی، اساسآ امری بی مورد و از بيخ و بن غلط است . 1

سبب ديگری که مرا از اين واژه «روشنفکر» بسيار گريزان ساخته، عملکرد، اگر نگوئيم «خائنانه»، اما بدون شک«نابخردانه و خانمان برباد ده» عده ای ذهنگرا و ويرانگر است که دستکم در پنجاه ـ شصت سال گذشته، کاری کرده اند که حال اين واژه ی «روشنفکر»، ديگر به زشت ترين توهين و مستهجن ترين ناسزا در ميان ما مبدل گشته. 1
«Intellectual»
نه، «عن تلکتوئل» ! 1
حاصل اينکه نه«منورالفکر» به معنای«روشنفکر» است، نه «روشنفکری» به معنای «خردمندی و دانايی» است و نه ما اصلآ آنچنان که خود می پنداريم، ملتی پر«روشنفکر» هستيم. اگر معنای «روشنفکری» خردمندی و دانايی بود ـ يعنی آن معنايی که ما از اين واژه برداشت می کنيم ـ و ما فقط پنج ـ شش روشنفکر «خردمند و دانا» ی راستين داشتيم، در آستانه ی هزاره سوم هرگز در ايران انقلاب اسلامی نمی شد. اگر هم به هر دليل غير منطقی و يا از روی هر اشتباهی هم که چنين فاجعه ی مافبل قرون وسطايی به وقوع می پيوست، شک نکنيد که حتا سه سال هم دوام نمی آورد. 1

فراموش نبايد کرد که تمامی دگرگشت های فلسفی و دينی و صنعتی و آيين کشورداری در غرب پيشرفته، يعنی رنسانس و پروتستانتيسم و انقلاب صنعتی و شکل گيری و نهادينه شدن ليبرال دموکراسی، فقط و فقط محصول انديشه چهار ـ پنج
«Intellectual»
بود. پايان سخن اينکه، ما«روشنفکر» ملاباز هزاران هزار داريم، اما دريغ از چند
«Intellectual»
. آن کسان که مردم ما ايشان را و ايشان هم خودشان را
«Intellectual»
می پندارند، به جز چندتايی، با پوزش فراوان، بقول پادشاه فقيد، «عن تلکتوئل» هستند نه
«Intellectual»
همين ، امير سپهر

www.zadgah.com

|


<< Home

Archives

May 2004   June 2004   July 2004   August 2004   September 2004   October 2004   November 2004   December 2004   January 2005   February 2005   March 2005   April 2005   May 2005   June 2005   July 2005   August 2005   September 2005   October 2005   November 2005   December 2005   January 2006   February 2006   March 2006   April 2006   May 2006   June 2006   July 2006   August 2006   September 2006   October 2006   November 2006   December 2006   January 2007   February 2007   March 2007   April 2007   May 2007   June 2007   July 2007   August 2007   September 2007   October 2007   November 2007   December 2007   January 2008   February 2008   March 2008   April 2008   May 2008   June 2008   July 2008   August 2008   September 2008   October 2008   November 2008   December 2008   January 2009   February 2009   March 2009   April 2009   May 2009   June 2009   July 2009   August 2009   September 2009   October 2009   November 2009   January 2010   February 2010   March 2010   April 2010   May 2010   June 2010   July 2010   September 2011   February 2012  


Not be forgotten
! بختيار که نمرده است

بخشی از نوشته های آقای دکتر امير سپهر ( بنيانگذار و دبيرکل حزب ميهن ) :

سخن بی هنر زار و خار است و سست

چرا انقلاب آرام در ايران ناشدنی است؟

! دموکراسی مقام منظم عنتری

نوروز ايرانی در رژيمی ايرانی

بوی خوش خرد گرايی در نوروز

نامه ای به سخنگوی وزارت خارجه

!اصلاح جمهوری اسلامی به سبک آمريکا

!رژيم و دو گزينه، شکست، شکست ننگين

! لاابالی ها شال و کلاه کنيد

اسلام را کشف کنيم نه مسخره

ماندگاری ايران فقط به ناهشياران است !؟

!نه نه، اين تيم، تيم ملی ما نيست

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/پنجمين بخش

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش چهارم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش سوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش دوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش نخست

فرهنگ سازی را بايد از دکتر شريعتی آموخت

دانشمندان اتمی يا الاغهای پاکستانی

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش دوم

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش نخست

مبارزان ديروز، بابا بزرگ های بی عزت امروز

پيش درآمدی بر چيستی فرهنگ

ملتی در ميان چند طايفه رويا پرداز دغلباز

مشکل نه دستار که مسلک دستاربندی است

بی فرهنگی ما، عين فرهنگ ما است

! نابخردی نزد ما ايرانيان است و بس

!خود همی گفتی که خر رفت ای پسر

ولله که کابينه احمدی نژاد حقيقت ما است

است( Oedipuskomplex )رنج ما ازعقده اوديپ

غير قمر هيچ مگو

اين نه گنجی، که عقيده در زندان است

جمهوری خواهی پوششی برای دشمنان ملت

شاه ايران قربانی انتقام اسلامی

کار سترگ گنجی روشنگری است

گنجی اولين مسلمان لائيک

واپسين پرده تراژدی خمينی

انتخابات اخير پروژه حمله به ايران را کليد زد

جنگ آمريکا عليه ايران آغاز شده است

انتصاب احمدی نژاد، کشف حجاب رژيم

حماسه ديگری برای رژيم

برادر احمدی نژاد بهترين گزينه

انقلابی که دزديده شد؟

معين يک ملا است، نه مصدق

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران !/ بخش سوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش دوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش نخست

فولادوند همان جنتی است

اکبر گنجی، ديوانه ای از قفس پريد

دموکراسی محصول انديشه آزاد از مذهب است

تفنگداران آمريکايی پشت مرز هستند

رئيس جمهور اصلی خامنه ای است

!دانشجويان سوخته را دريابيد

دغلبازان ملا مذهبی

!خاتمی خائن نبود، رفسنجانی هم نيست

فندق پوست کنده

خيانتی بنام انقلاب اسلامی

ايران، کارگاه بی کارگر

آزادی کمی همت و هزينه می طلبد

نمايش لوطی عنتری در ملک جم

نخبگان نادانی

بوی باروت آمريکايی و رفسنجانی

آقای خمينی يک پيغمبر بود نه امام

انديشه زوال ناپذير است

اپوزيسيونی ناکارآمد تر از هخا!

زنهار که ايرانی در انتقام کشی خيلی بی رحم است!

سخنی با امضا کنندگان بيانيه تحليلی 565

...بر چنين ملت و گورپدرش

واپسين ماههای رژيم يران

اصول اعتقادی دايناسورها، طنزنوروزی

يادت بخير ميسيو، يادت بخير

امتيازی برای تسخيرايران

اشغال نظامی ايران وسيله ايالات متحده

چهارشنبه سوری، شروع حرکت تاريخی

بد آگاهی و فرهنگ هفت رگه

جرج دابليو بوش، آبراهام لينکلنی ديگر

روحانيّت ضد خدا

استبداد خاندان پهلوی بلای جان ملا ها

آمريکا در خوان هقتم

عقل شرعی و شرع عقلی

واکنش مردم ما به حمله نظامی آمريکا

عشق های آقای نوری زاده

به هيولای اتم نه بگوئيم

موشک ملا حسنی و اتم آخوند نشان بزبان کوچه

رفراندم امير انتظام يا سازگارا، کدام ميتواند مشکوک باشد ؟

آيا مخمل انقلاب به خون آغشته خواهد شد؟

کاندوليزا رايس و بلال حبشی

سکس ضرورتی زيبا است نه يک تابو

نام وطنفروشان را به خاطر بسپاريم

طرح گوسفند سازی ملت ايران

آب از سر چشمه گل آلود است

رژيم ملا ها دقيقآ يک باند مافيا است

نوبت کشف عمامه است

فرهنگی که محشر می آفريند - دی جی مريم

ملا ها عقلمان را نيز دزديده اند

فقدان خرد سياسی را فقدان رهبريّت نناميم

ابطحی و ماری آنتوانت ـ وبلاگ نويسان تواب

نادانی تا به کی !؟

آزادی ايران، نقطه شروع 1

آزادی ايران، نقطه شروع 2

هنر سياست

ايران و ايرانی برای ملا ها غنيمت جنگی هستند

شب تيره، نوشته ای در مورد پناهندگی

انقلاب ايران، آغاز جنگ سوم بود

اين رفراندوم يک فريب است

سپاه پاسداران، شريک يا رقيب آمريکا

خامنه ای پدر خوانده تروريسم

فرهنگ پشت حجاب

کمونيسم همان حزب الله است

داريوش همايون چه ميگويد؟

اينترنت دنيای روانپريشان

خانه تکانی فرهنگی

فردا روشن است

عين الله باقرزاده های سياسی

آن که می خندد هنوز

اپيستمولژی اپوزيسيون

انقلاب سوسول ها

درود بر بسيجی با و جدان

روشنگران خفته ونقش چپ

فتح دروازه های اسلام

حزب توده و نابودی تشيّع

جنگ ديگر ايران و عراق

درد ما از خود ما است

يادی ازاستبداد آريا مهری!؟

ابر قدرت ترور

کدام مشروطه خواهی؟

برای آقای سعيد حجاريان

تراژدی ملا حسنی ها

مارمولک، سری 2

پهلوی پرست ها

هخا و تجمع اطراف دانشگاه

هخا و خاتمی، دو پسر عمو

تريبونال بين المللی

پايان ماه عسل فيضيه و لندن

طرح آزادی ايران 1

اولين و آخرين ميثاق ملی

اطلاعيه جمهوری خواهان

يک قاچاقچی جانشين خاتمی

فهم سر به کون

توطئه مشترک شريعتمداری

انگليس و ملا

نفت، رشوه، جنايت و

عنتر و بوزينه وخط رهبری

اروپايی و ملای هفت خط

ايران حراج است، حراج

درسهايی ازانتخابات آمريکا

عنکبوت و عقرب

بر رژيم اسلامی، نمرده به فتوای من نماز کنيد

پوکر روسی فيضيّه با پنتاگون

به ايران خوش آمديد کاندوليزای عزيز

مسخره بازی اتمی اروپا و ملا ها

انتلکتوليسم يا منگليسم

آبروی روشنقکران مشرق زمين


رسالت من بعد از نوژه

بی تفاوت نباشيم

نگاه خردمندانه به 28 مرداد


سايه سعيدی سيرجانی :

مسئوليت، نوشته ای در ارتباط با رفراندوم

پرسش شيما کلباسی از سايه در ارتباط با طرح رفراندوم

هويت، به همراه يک نوشته از فرزانه استاد جانباخته سعيدی سيرجانی با نام مشتی غلوم لعنتی

بچه های روستای سفيلان

امان از فريب و صد امان از خود فريبی

دريغ از يک "پسته" بودن

رنجنامه کوتاه سايه

بر ما چه ميرود


روشنگری های شهريار شادان از تشکيلات درونمرزی حزب ميهن :

خمينی؛ عارف يا جادوگر ؟

ما جوانان ايران بايد

حکومت خدا (1)

می گوید اعدام کن

راهی نوین برای فردای ایران


رنجنامه معصومه

شير ايران دريغ!


حافظ و اميرمبارزالدين

دلکش و ولی فقيه


کانون وب‌لاگ‌نويسان ايران-پن‌لاگ


کانون وبلاگ نويسان



This page is powered by Blogger. Isn't yours? Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com eXTReMe Tracker