آزاد شو


*** اين وبلاگ منعکس کننده مطالب و مقالات حزب ميهن است ***


Thursday, May 15, 2008

 

حتی بهترين روحانيان ايران نيز مصاديق عينی مفسدين فی الارض هستند



زاد گـــاه
امير سپهر


حتی بهترين روحانيان ايران نيز مصاديق عينی مفسدين فی الارض هستند

امروز در نشريه ای می خواندم که در اين ميهن دوم و اجباری من سوئد، بزودی قانونی در پارلمان به تصويب خواهد رسيد که بر اساس آن شهروندانی که نتوانند از بهداشت و سلامتی جسمی و حتی روحی حيوانات اهلی و خانگی خود بگونه ای شايسته مراقبت کنند، جريمه و يا حتی زندانی خواهند شد. چند سال پيش هم در يکی از روزنامه های آلمانی خواندم که سازمان حمايت از حيوانات يکی از ايالت های آلمان(Baden-Württemberg)، مدير سيرکی را در شهر (Karlsruhe) به جرم غذای خوب و کافی ندادن به حيوانات سيرک، به ويژه به گور خر ها و بوزينه ها، به پرداخت سی و هفت هزار يورو جريمه نقدی و سه ماه و يازده روز زندان محکوم کرده است.1

جدای از اين تراژدی که در ميهن اصلی و اسير من و شمای اينک در زير سايه حکومت امام زمانی، ميليونها انسان شب ها گرسنه سر بر بالين می نهند و بسياری از کودکان اصلآ از گرسنگی جان می بازند، آنچه در اين ميان بيشتر شايسته ژرف انديشی است، جايگاه دين در اين دو کشور است. بر اساس آماری که پيشين سال منتشر يافت در ميان يکصد و پنجاه و يک کشور جهان، مردم سوئد در ظاهر بی دين ترين ملت جهان شناخته شده بودند و آن ديگر کشور و ميهن اصلی من و شما که در دست نمايندگان اصلی الله است، دين پناه ترين امت جهان. 1

يعنی در اينجا که هيچ سخنی از الله و امام زمان و جمکران و شيخ و ملا و مثلآ معنويّت نيست، آدمهای بی دين و لامذهب آن اندازه انسانيّت و معنويّت دارند که حتی جانوران بی خرد و بی زبانی همچون خر و گاو و بوزينه را هم محترم شمرده و برايشان حقوفی را به رسميّت می شناسند، اما در آن ديگری که امام زمانی است، بيضه داران اسلام و شريعت محمدی، همچنان هم نخواسته و يا نتوانسته اند که حقی حتی به اندازه ی يک هزارم حق ماچه الاغ و عنتر و سگ و خرگوش مقيم اروپا را هم برای يک انسان ايرانی به رسميّت شناسند. 1

نخواسته اند، زيرا اين اسلام پناهان که خود معمولآ از ميان پست ترين خانواده ها هستند، بيشترينشان اصلآ وجدان و معنويّت و رحم و شفقت ندارند که حقوقی را برای انسان به رسميّت شناسند، و نتوانسته اند، بدين سبب که اگر هم می خواستند اصلآ دين خرد سوز و بی معنويت شان اجازه ی چنين کار های نيک و اخلاقی را به ايشان نمی داد. ملا در اين مورد البته زياد تقصيری ندارد چون به رسالت خود عمل می کنند. 1

گناه اصلی و نابخشودنی ملا اين است که اصلآ با ملا شدن، ننگ نگاهبانی از اين بربريّت و ترويج اين بی معنويتی های ضد انسانی را بر عهده گرفته. زيرا که اساسآ بنای اسلام بر ستون همين سلب حقوق از انسان، از راه تعطيل انديشه استوار است. بويژه اين تشيع با اين مسخرگی های نايب امام زمان و مرجع تقليد و ولی فقيه بازی که انسان را حتی شايسته ی انتخاب نوع پوشش و چگونه ادرار کردن خود نيز نمی داند. 1

رسالت ملا پدافند از اسلام و مسلمان سازی است. مسلمان سازی هم يعنی گرفتن قدرت انديشه ی پويا و نوآوری از انسان و به تبع آنهم، تبديل کردن وی به موجودی بی شعور و فاقد کرامت و اختيار است. انسان در اسلام بايد به حيوانی بدون قوه ی فکر و اراده مبدل گردد عاجز از گزينش حتی چگونگی انجام پيش پا افتاده ترين امور شخصی خويش. يعنی آنچنان پسمانده باشد که حتی نداند که با کدامين پای بايد به مستراح وارد شود و چگونه ادار کند و چه زمانی آروغ زند. 1

آيين محمدی تسليم شده می خواهد. اين تسليم هم بايد کاملآ کورکورانه، محض و حتی مانند سفيهان باشد، نه از راه استدلال و مجاب شدن. طبيعی هم هست که وقتی انسانی اينگونه تسليم محض شد، به موجوی حتی پست تر از يابو مبدل می شود که اصولآ نمی تواند که هيچ حقوقی را طلب کند. بنگريم که اسلام چگونه تسليمی را شرط ايمان آوردن می داند: 1

«و اذا قيل لهم ءامنوا كما ءامن الناس قالوا انومن كما ءامن السفهاء الا انهم هم السفهاء ولكن لا يعلمون» (آيه ی سيزدهم از سوره بقره) 1

يعنی «و هنگامی كه بدانان گفته شود ايمان بياوريد همان گونه كه سفيهان (بی عقل ها) ايمان آورده ‌اند. می گويند آيا ما نيز بايد همانند نابخردان ايمان بياوريم؟! اينان(که چنين استدلالی می آورند) خودشان نابخردند، ليکن خود نمی ‌دانند» 1

به زبانی روشن تر، آورنده ی اسلام می گويد، آنان که چون نابخردان چشم بسته به هر آنچه من می گويم ايمان نمی آورند، سفيه هستند نه فرزانه! اين سفاهت را هم فقط من تشخيص داده ام! يعنی من بی هيچ بحث استدلالی و روش اغنايی به تو امر می کنم که بی چون و چرا آنچه را که می گويم بپذيری. اگر پذيرفتی که همه چيزت متعلق به من است و خودت نيز بايد فرمانبردار من باشی، اگر هم نپذيرفتی که کافری و در اين صورت هم باز همه چيزت بر من حلال است. از زن و دختر و پسر خردسالت گرفته (که کنيز و غلام من خواهند شد)، تا دار و ندارت (که غنيمت از کفار خواهد شد) و حتی جان شيرين و خونت (که ريختن خون تو ی کفار بر من مسلمان واجب خواهد شد). 1

درست همانگونه که خليفه دوم، عمر ابن الخطاب هم برای پادشاه ايران، يزدگرد سوم نوشته بود که: « من آينده خوبی برای تو و ملتت نمی بينم ، مگر اينکه پيشنهاد من را قبول کرده و بيعت نمايی ... با اجرای اين حکم، تو تنها راه بقای خود و صلح برای پارسيان را پيدا خواهی نمود... بيعت تنها راه می باشد. الله اکبر. خليفه مسلمين عمربن الخطاب.» 1

بايد دانست که معنای حقيقی بيعتی که عمر ابن الخطاب در نامه خود آورده، در فرهنگ اسلامی «يعنی در بی فرهنگی» به معنای گردن نهادن بر سروری و فرماندهی کسی (پذيرفتن ولايت کسی بر خود). بيعت اسلامی هم به جز چند استثناء، در سراسر تاريخ اين آيين، با زور گرفته شده نه داوطلبانه. زيرا هيچ انسان آزاده و فرزانه ای که ننگ صغير و مهجور شدن را داوطلبانه نمی پذيرد که. برگشت از اين بيعت هم که به معنای خروج از دين است و حکم آن هم مرگ. 1

پر پيدا است که در بيعت هم چون تمامی موارد ديگر در اين دين، مخاطبان فقط مردان هستند. زيرا در اسلام، زن موجودی است بی شعور تر از هر حيوان پست و حيله گر تر از هر جادوگر جلبی که بر اساس دستور قرآن در سوره نساء، فرمانده و ارباب و صاحب اين موجود انگلی و افسونگر هم مرد است (الرِّجالُ قَوّامُون عَلى النّساءِ). تنها وظيفه ای هم که الله برای اين موجود پست معيّن کرده، فرمانبرداری کامل از مرد است، به ويژه در زمينه سکس دادن به وی. 1

بگونه ای که مرد مسلمان ريشو و بوگندو و متجاوز چون مزرعه ی شخصی خويش، بتواند ازهر طرف که خواست بر او وارد شود. بزرگترين فضيلت زن مسلمان، تنها بسان تن فروشان نيازمند و نگونبخت و له شده، پيوسته آماده سکس دادن بودن است. آنهم به هر شکل و کيفيّتی که مرد مايل باشد و هرجا که او اراده کند، حتی بر پشت شتر. 1

حال اين موجود بی ارزش (از روز ازل مانند تن فروش محتاج به دنيا آمده) که زن نام دارد، چه آن مرد را برای همسری انتخاب کرده باشد چه نه، چه آن مرد نابخرد و متجاوز را دوست داشته باشد و چه نه و چه اصلآ آمادگی روحی و جسمی و ميل جنسی برای همخوابگی داشته باشد و چه نه. زيرا مرد است که مالک جسم و روح او است نه خود وی که از ديدگاه اسلام موجودی است ناقص الخلقه و مهجور. 1

باری، مرادم از آوردن اين کوتاه از ويژگيهای آيين حنيف، طرح اين پرسش بود که آيا براستی هيچ جرم و خطايی بزرگتر از اين در جهان وجود دارد که گروهی به خدمت چنين آيين ضد اخلاقی توهين کننده به مقام بلند و شريف زن، يعنی مادران همه ی ما در آيند. آيا هيچ جنايت گسترانی زشت کردار تر و خطرناک تر از ملا ها می توان يافت که کمر همت به گسترش چنين انديشه های پست و خردسوزی بسته اند و پاسدار و مروج چنين وحشيگری هايی در جامعه ی انسانی ما هستند؟! 1

به راستی سوگند که آنچه يک ملای بسيار خوب و حتی غير سياسی هم در ايران تبليغ می کنند، مصداق عينی ترويج بی رحمانه ترين جنايت ها بر عليه بشريّت است. هر کسی هم که با ذهنی پاک و بيطرفانه اسلام را خوب مطالعه کند، به اين نتيجه خواهد رسيد. تاريخ بر اين سخن گواه است که حتی ابر جنايتکارانی بسان هيتلر و هيملر و گوبلز و پولپوت و استالين و مائو ...هم هرگز اينچنين بی شرمانه و آشکارا از جرم و جنايت و توهين به انسانيٌت و اخلاق و آب دهان انداختن به شخصيّت زن و تجاوز به او پدافند نکردند که ملا ها می کنند. 1

اينان زشت ترين دروغ ها را تقيه می نامند، سبعانه ترين تجاوز ها را بجای آوردن اصول شريعت (مانند برداشتن بکارت چند هزار دختر ايرانی پيش از اعدام)، وحشيانه ترين شکنجه ها را اجرای حدود می نامند و بی رحمانه ترين قتل ها به جرائم مسخره ای چون ياغی و باقی و طاقی و محارب... را اجرای حکم خداوندی (يعنی انتقام گرفتن برای خداوندی مسخره که حتی خود فاقد قدرت انتقام گيری است!). چپاول و غارت اموال مردم را هم که مصادره ی شرعی می نامند، صدور حکم تجاوز به دختر بچه های معصوم را عقدنامه و ترويج فاحشگی را هم صيغه. 1

يعنی در شريعت اينان، خداوند آنچنان کثيف و بی رحم و جنايتکار و کينه توز و شيفته ی انتقام است که برای تقرب به درگاهش، مرتب بايد مرتکب شکنجه و تجاوز و دزدی و قتل و غارت شد. از اينروی هم هست که اينان، يعنی ملا ها به کثيف ترين و زشت ترين و ضد انسانی ترين اعمالی که يک انسان می تواند انجام دهد مهر شريعت و اجرای احکام الهی زده اند. 1

برآيند سخن اينکه وقتی در جهان متمدن و انسانمدار، نواختن حتی يک سيلی به گوش يک يابوی بی زبان و باربر هم کيفر زندان در پی دارد، آيا نبايد کسانی را کيفر داد که از بربريّتی پدافند می کنند که کوچکترين آن تازيانه زدن به مردم در کوی و برزن و تجاوز به کودکان نابالغ (Pedofile) است! ايرانی براستی ايرانی و متمدن، پس از اين ديگر بايد فردی را حتی به صرف پوشيدن رخت ملايی هم يک مجرم خطرناک به حساب آرد. 1

نگارنده يک بار ديگر هم اين را نوشته ام که زين پس، يعنی از پس اين تجربه ی سی ساله ی سراسر دزدی و تجاوز و قتل و غارت، رخت ملايی برای من ايرانی ديگر به مثابه يونيفرم لشگر دشمنانی بد تر از تاتار و مغول است. رختی ويژه ی انيرانيانی دزد و جانی و تجاوز کننده به زنان و دختران هم ميهنم. با پوزش بسيار فراوان، فاش و فاش هم می نويسم که از ديد من ايرانی هستی باحته، ملا ديگر در ايران يعنی يک بی معرفت پست تر از يک دلال محبت شهر نو تهران، ولو اگر حتی پدر شمای خواننده ی من هم که باشد. 1

هر ملايی که اينک ادعای ذره ای شرف و انسانيت و رگ ايرانی داشتن دارد، اولين و کوچکترين وظيفه ی انسانی و وجدانی و ملی او، احترام به اينهمه خونهای بناحق ريخته شده در ايران و به اين بی شمار مادران و پدران و خواهر و برادران داغدار است. کمترين نشان اين احترام هم به دور افکندن اين رخت آلوده به خون دهها هزار ايرانی است. رختی هولناک که ديگر در هر ايرانی جگرگوشه و تن پاره باخته ای، حالت استفراغ بر می انگيزد. 1

برای خدا پرستی و حتی ترويج دين هيچ نيازی به رخت و لباسی متفاوت از ديگران نيست، مگر اينکه کسی نيّت شيادی و عوام فريبی داشته باشد، هم چنانکه بيش از نود در صد اين طايفه ی دستار بر سر با همين نيّت خويشتن را به اين شکل و شمايل در آورده اند. ملا اگر حتی براستی می خواهد چون پيغمبرش بزيد، بايد بسان آن عمامه دار عبا پوش، سوار بر شتر گردد، نه اينکه با رخت وی در مرسدس بنز های ضد گلوله لم دهد. 1

واپسين دو جمله اينکه، نگارنده که اسلام را اصلآ ديانت نمی دانم که بدان باورمند بوده يا نباشم، ليکن آن دسته از هم ميهنان گرامی من که همچنان خود را مسلمان باورمند می دانند، بايد آگاه باشند که آن ويژگيها که روحانيان ايشان برای تعريف چگونه باشی مفسدين فی الارض می آورند، فقط و فقط در خودشان جمع است. در کسانی که جز گسترش مفاسد معنويّت سوزی چون دروغ و دغا و تهمت و زشتگويی و نفرت و دزدی و بی اعتمادی و فقر و نکبت و فحشا و اعتياد و جنايت هيچ پيشه ی ديگری بر روی اين زمين خداوندی ندارند. همين.1

www.zadgah.com

|


<< Home

Archives

May 2004   June 2004   July 2004   August 2004   September 2004   October 2004   November 2004   December 2004   January 2005   February 2005   March 2005   April 2005   May 2005   June 2005   July 2005   August 2005   September 2005   October 2005   November 2005   December 2005   January 2006   February 2006   March 2006   April 2006   May 2006   June 2006   July 2006   August 2006   September 2006   October 2006   November 2006   December 2006   January 2007   February 2007   March 2007   April 2007   May 2007   June 2007   July 2007   August 2007   September 2007   October 2007   November 2007   December 2007   January 2008   February 2008   March 2008   April 2008   May 2008   June 2008   July 2008   August 2008   September 2008   October 2008   November 2008   December 2008   January 2009   February 2009   March 2009   April 2009   May 2009   June 2009   July 2009   August 2009   September 2009   October 2009   November 2009   January 2010   February 2010   March 2010   April 2010   May 2010   June 2010   July 2010   September 2011   February 2012  


Not be forgotten
! بختيار که نمرده است

بخشی از نوشته های آقای دکتر امير سپهر ( بنيانگذار و دبيرکل حزب ميهن ) :

سخن بی هنر زار و خار است و سست

چرا انقلاب آرام در ايران ناشدنی است؟

! دموکراسی مقام منظم عنتری

نوروز ايرانی در رژيمی ايرانی

بوی خوش خرد گرايی در نوروز

نامه ای به سخنگوی وزارت خارجه

!اصلاح جمهوری اسلامی به سبک آمريکا

!رژيم و دو گزينه، شکست، شکست ننگين

! لاابالی ها شال و کلاه کنيد

اسلام را کشف کنيم نه مسخره

ماندگاری ايران فقط به ناهشياران است !؟

!نه نه، اين تيم، تيم ملی ما نيست

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/پنجمين بخش

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش چهارم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش سوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش دوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش نخست

فرهنگ سازی را بايد از دکتر شريعتی آموخت

دانشمندان اتمی يا الاغهای پاکستانی

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش دوم

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش نخست

مبارزان ديروز، بابا بزرگ های بی عزت امروز

پيش درآمدی بر چيستی فرهنگ

ملتی در ميان چند طايفه رويا پرداز دغلباز

مشکل نه دستار که مسلک دستاربندی است

بی فرهنگی ما، عين فرهنگ ما است

! نابخردی نزد ما ايرانيان است و بس

!خود همی گفتی که خر رفت ای پسر

ولله که کابينه احمدی نژاد حقيقت ما است

است( Oedipuskomplex )رنج ما ازعقده اوديپ

غير قمر هيچ مگو

اين نه گنجی، که عقيده در زندان است

جمهوری خواهی پوششی برای دشمنان ملت

شاه ايران قربانی انتقام اسلامی

کار سترگ گنجی روشنگری است

گنجی اولين مسلمان لائيک

واپسين پرده تراژدی خمينی

انتخابات اخير پروژه حمله به ايران را کليد زد

جنگ آمريکا عليه ايران آغاز شده است

انتصاب احمدی نژاد، کشف حجاب رژيم

حماسه ديگری برای رژيم

برادر احمدی نژاد بهترين گزينه

انقلابی که دزديده شد؟

معين يک ملا است، نه مصدق

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران !/ بخش سوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش دوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش نخست

فولادوند همان جنتی است

اکبر گنجی، ديوانه ای از قفس پريد

دموکراسی محصول انديشه آزاد از مذهب است

تفنگداران آمريکايی پشت مرز هستند

رئيس جمهور اصلی خامنه ای است

!دانشجويان سوخته را دريابيد

دغلبازان ملا مذهبی

!خاتمی خائن نبود، رفسنجانی هم نيست

فندق پوست کنده

خيانتی بنام انقلاب اسلامی

ايران، کارگاه بی کارگر

آزادی کمی همت و هزينه می طلبد

نمايش لوطی عنتری در ملک جم

نخبگان نادانی

بوی باروت آمريکايی و رفسنجانی

آقای خمينی يک پيغمبر بود نه امام

انديشه زوال ناپذير است

اپوزيسيونی ناکارآمد تر از هخا!

زنهار که ايرانی در انتقام کشی خيلی بی رحم است!

سخنی با امضا کنندگان بيانيه تحليلی 565

...بر چنين ملت و گورپدرش

واپسين ماههای رژيم يران

اصول اعتقادی دايناسورها، طنزنوروزی

يادت بخير ميسيو، يادت بخير

امتيازی برای تسخيرايران

اشغال نظامی ايران وسيله ايالات متحده

چهارشنبه سوری، شروع حرکت تاريخی

بد آگاهی و فرهنگ هفت رگه

جرج دابليو بوش، آبراهام لينکلنی ديگر

روحانيّت ضد خدا

استبداد خاندان پهلوی بلای جان ملا ها

آمريکا در خوان هقتم

عقل شرعی و شرع عقلی

واکنش مردم ما به حمله نظامی آمريکا

عشق های آقای نوری زاده

به هيولای اتم نه بگوئيم

موشک ملا حسنی و اتم آخوند نشان بزبان کوچه

رفراندم امير انتظام يا سازگارا، کدام ميتواند مشکوک باشد ؟

آيا مخمل انقلاب به خون آغشته خواهد شد؟

کاندوليزا رايس و بلال حبشی

سکس ضرورتی زيبا است نه يک تابو

نام وطنفروشان را به خاطر بسپاريم

طرح گوسفند سازی ملت ايران

آب از سر چشمه گل آلود است

رژيم ملا ها دقيقآ يک باند مافيا است

نوبت کشف عمامه است

فرهنگی که محشر می آفريند - دی جی مريم

ملا ها عقلمان را نيز دزديده اند

فقدان خرد سياسی را فقدان رهبريّت نناميم

ابطحی و ماری آنتوانت ـ وبلاگ نويسان تواب

نادانی تا به کی !؟

آزادی ايران، نقطه شروع 1

آزادی ايران، نقطه شروع 2

هنر سياست

ايران و ايرانی برای ملا ها غنيمت جنگی هستند

شب تيره، نوشته ای در مورد پناهندگی

انقلاب ايران، آغاز جنگ سوم بود

اين رفراندوم يک فريب است

سپاه پاسداران، شريک يا رقيب آمريکا

خامنه ای پدر خوانده تروريسم

فرهنگ پشت حجاب

کمونيسم همان حزب الله است

داريوش همايون چه ميگويد؟

اينترنت دنيای روانپريشان

خانه تکانی فرهنگی

فردا روشن است

عين الله باقرزاده های سياسی

آن که می خندد هنوز

اپيستمولژی اپوزيسيون

انقلاب سوسول ها

درود بر بسيجی با و جدان

روشنگران خفته ونقش چپ

فتح دروازه های اسلام

حزب توده و نابودی تشيّع

جنگ ديگر ايران و عراق

درد ما از خود ما است

يادی ازاستبداد آريا مهری!؟

ابر قدرت ترور

کدام مشروطه خواهی؟

برای آقای سعيد حجاريان

تراژدی ملا حسنی ها

مارمولک، سری 2

پهلوی پرست ها

هخا و تجمع اطراف دانشگاه

هخا و خاتمی، دو پسر عمو

تريبونال بين المللی

پايان ماه عسل فيضيه و لندن

طرح آزادی ايران 1

اولين و آخرين ميثاق ملی

اطلاعيه جمهوری خواهان

يک قاچاقچی جانشين خاتمی

فهم سر به کون

توطئه مشترک شريعتمداری

انگليس و ملا

نفت، رشوه، جنايت و

عنتر و بوزينه وخط رهبری

اروپايی و ملای هفت خط

ايران حراج است، حراج

درسهايی ازانتخابات آمريکا

عنکبوت و عقرب

بر رژيم اسلامی، نمرده به فتوای من نماز کنيد

پوکر روسی فيضيّه با پنتاگون

به ايران خوش آمديد کاندوليزای عزيز

مسخره بازی اتمی اروپا و ملا ها

انتلکتوليسم يا منگليسم

آبروی روشنقکران مشرق زمين


رسالت من بعد از نوژه

بی تفاوت نباشيم

نگاه خردمندانه به 28 مرداد


سايه سعيدی سيرجانی :

مسئوليت، نوشته ای در ارتباط با رفراندوم

پرسش شيما کلباسی از سايه در ارتباط با طرح رفراندوم

هويت، به همراه يک نوشته از فرزانه استاد جانباخته سعيدی سيرجانی با نام مشتی غلوم لعنتی

بچه های روستای سفيلان

امان از فريب و صد امان از خود فريبی

دريغ از يک "پسته" بودن

رنجنامه کوتاه سايه

بر ما چه ميرود


روشنگری های شهريار شادان از تشکيلات درونمرزی حزب ميهن :

خمينی؛ عارف يا جادوگر ؟

ما جوانان ايران بايد

حکومت خدا (1)

می گوید اعدام کن

راهی نوین برای فردای ایران


رنجنامه معصومه

شير ايران دريغ!


حافظ و اميرمبارزالدين

دلکش و ولی فقيه


کانون وب‌لاگ‌نويسان ايران-پن‌لاگ


کانون وبلاگ نويسان



This page is powered by Blogger. Isn't yours? Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com eXTReMe Tracker