آزاد شو


*** اين وبلاگ منعکس کننده مطالب و مقالات حزب ميهن است ***


Wednesday, April 23, 2008

 

! ملا های خط سومی




زاد گـــاه
امير سپهر

ملا های خط سومی ! 1

(اندر باب خريّت و خرنوازی)



آن الله سه گونه ملای حقه باز بی شرافت و وطن فروش آفريدی ... 1
يكي را هم او شناختی هم غير او, «عمامه داران رسمی» 1
يكي را او شناختی لا غير, «عمامه داران سری يا سربازان گمنام امام زمان»1
يكي را نه او شناختی نه غير او,
و «آن ملای های سوم، ملا کراواتی های ما هستند که از هر ملايی هم پست ترند!»
1

بدون شک بساط ملا بازی در ايران آن زمان برچيده خواهد شد که فرهنگ درصد غالب ايرانيان ارتقاء يابد. يعنی بيشترين ايرانی ها از نظر انديشه رشد کرده و به تبع آنهم، آن اندازه خدای خود را بزرگ انگارند که ديگر هر شيخ و ملای بيسواد و پشت کوهی نتواند خود را به عنوان نماينده ی آن خدای خردمند و مهربان جا زند و از او کولی ستاند. ايرانيان به حدی از بلوغ فکری برسند که درک کنند هر آن کس که خود را نماينده خدا و يا نايب آن امام و دربان آن دگر امام و شترچران اين پيغمبر و دفتردار آن يکی پيغمبر و از اين مزخرفات می خواند، فردی شياد وحقه باز است.1

هر ايرانی ولو هر قدر هم که خر مقدس باشد در کنار آن، همين اندک آشنايی با علوم عقلی را هم داشته باشد که سترگی و گستردگی جهان ماده را بشناسد. درک کند که گيتی چه عظمتی دارد. از اين رهگذر هم آگاه گردد که اصلآ کل اين کره خاکی که بشر بر روی آن می زيد، در برابر عالم وجود، حتا به اندازه ی قطره ای در برابر يک اقيانوس و خسی در برابر کوه البرز هم نيست.1

دستکم همين اندازه خرد داشته باشد که از مطلق انديشی رها گردد و بتواند شک کند تا از زندان اين افکار نقلی کودکانه و مضحک بدر آيد. جرأت کرده و از خود بپرسد آيا اين خداوندی که شيخ و ملا از آن سخن می گويند اصلآ نبايد ديوانه باشد که تمام کار و زندگی خود را رها کرده و فقط مراقب اين زمين کوچک و بی مقدار باشد، آنهم بويژه بخشی از آن به نام ايران که اصلآ به اندازه ی غباری هم در برابر عظمت عالم خلقت نيست.1

چه رسد به اين که اين خداوند خالق کائنات، همه ی اين کهکشان ها را رها کرده، تمامی هوش و حواسش تنها متوجه شلوار مشهدی حسن و تنبان کربلايی جعفر و کمربند سيد يدالله باشد که ببيند آنها چه زمانی به قسمت پشت بدن گل نساء خانم نگاه چپ می کنند و لباسهاشان کمی تنگ و تـُنک می شود تا در روز محشر ايشان را از روی پل صراط هل دهد که به جهنم سقوط کنند و اين خداوند بی مخ و شکنجه گر در آنجا مار غاشيه در تنبان آنان اندازد و نيم سوز در فلان جايشان فرو کند. 1

يا از کل اين هستی و همه ی اين کائنات دست شسته در گوشه ای از ميدان وليعهد کمين کرده باشد تا ببيند چه زمانی روسری اجباری ژيلا و منيژه ی تين ايجر چند ميلی متری عقب می رود تا فورآ آن را يادداشت کند و پس از مرگ آن دختر ها، نيم سوز در ماتحت آن طفلک ها فرو کند. يا در جلو درب توالت ها بيايستد که ببيند آقا تقی يا فخری خانم کدام يک با پای راست برای ادرار وارد مستراح می شود که در آن دنيا عقزب جرار در ليفه ی شورت او اندازد تا فلان عضو شريفش را نيش زند و مهملات مضحک و شرم آوری از اين دست. 1

مپنداريد که اين سخنان را برای خنده و تفريح می آورم. اين مزخرفات خنده آور قواعد و دستورات و شريعت همان دينی است که ملا مبلغ آن است و بخش بزرگی از مردم ما هم آنرا دين و خدا پرستی و بد تر از آن «مقدسات» می پندارد. فقه اصلآ يعنی همين مهملات. در رساله ی فقيهان سخنی علمی که سهل است، حتی يک حرف حساب هم وجود ندارد که مطابق عقل و شعور باشد. 1

اگر رساله ی هر يک از اين علمای اعلام و مراجع اعظام ما ايرانيان نگونبخت و اسير را که ترجمه کرده به دست حتی يک کودک پانزده ساله غربی هم که دهيد، بی شک آن کودک خيال خواهد کرد که يک طنز پرداز بسيار بی استعداد درجه هشتم اين مهملات خنک را نوشته است. چون اين اراجيف حتا ارزش کمدی هم ندارد آخر.1

پس، بايد به مردم آگاهی و انگيزه داد که از خود بپرسند آخر اين چه خدای حقه باز و مسخره ای است که خود به بندگانش بينايی می دهد، حس زيباپرستی و اغوا می دهد، شهوت و هوسی ديوانه کننده می دهد، حس نياز می دهد و همينطور استعداد بی حد هوسبازی و شيطنت، آنگاه خود هم شبانه روز آن نگونبخت را تحت نظر می گيرد که مبادا بدان تمايلات ديوانه کنند پاسخ گويد که خود در وجودش به وديعه نهاده! ايرانی اگر اندک آگاهی هم که بدست آرد، خود متوجه خواهد شد که، کسی که به چنين مزخرفاتی باور دارد، يک درازگوش است نه انسان خدای دوست. 1

اين نوشته را از اينروی آوردم حال که ملت ما به بهای نزديک به يک ميليون کشته و نابودی کشورش به ماهيّت اين آيين سراپا مسخره و جنايت پی برده و می خواهد خود را از زندان اين جهل رها سازد، عده ای فکلی اين ميان از خود ملا ها هم بيشتر مدافع اين جهل و بربريت شده اند. تنها بهانه ای هم که دارند "احترام به مقدسات مردم" است. اما اين نه احترام به مقدسات مردم، که صرفآ کمک به ادامه ی اين خريّت ها در ايران است. تنها دلايل آنهم ترس و زبونی اين فکلی های پست تر از ملا ها است و عوام فريبی. 1

فاش بنويسم که براستی ننگ بر شما پيزوری های بزدل که بجای کمک به رهايی مردم خود، در کنار زندانبانهای اين ملت هستی باخته قرار گرفته ايد. بس است اين پوفيوزی و خودسانسوری بنام احترام به مقدسات مردم. چه مقدساتی آخر! همانگونه که به کوتاهی آوردم، نود درصد آنچه که در ايران مقدسات ناميده می شود مسخره جات و چرت و پرت آلات است نه مقدسات. چنين مقدساتی نه تنها قابل احترام نيست، که اين احترام اصلآ خود بزرگترين خيانت در حق باورمندان بدين مزخرفات است. 1

اصلآ شما ملا هستيد يا روشنفکر! اگر ملا هستيد لااقل شرف داشته باشيد و کراوات ها را باز کرده و رسمآ عمامه ای شويد تا ما تکليف خودمان را با شما پوفيوز ها بدانيم. اگر هم روشنفکر هستيد وظيفه ی شما روشنگری است نه پدافند از اين بربريّت. بويژه حال که ايران بيش از هر زمان ديگری نيازمند روشنفکران دلير و فاشگو است. کسانی که بی لکنت و ترس با مردم سخن گويند و بنويسند. 1

تا آن دسته ايرانيان بدبخت و اسير هم که همچنان در ناآگاهی مانده اند چشم و گوششان به راستی ها گشوده شود. بدانند که ارايه ی چنين تصويری بی مقدار و ابلهانه از خالق کائنات اصلآ به مسخره گرفتن خدا و هر چه خدا پرستی است. چه که چنين خداوند حقير و مسخره و بازيگوش و حقه بازی که ملا از آن سخن می گويد اصلآ سزاوار نفرت و نفرين است نه پرستش و ايمان. 1

اگر هم خود زهره ی روشنگری نداريد، دستکم دهان گشادی نکنيد و راه بر روشنگران دلير مبنديد. ما چند قرن ديگر بايد به ملا ها باج سبيل بدهيم تا شما بزدلها از اين توسری خوردن نجات يابيد. چند ميليون تن ديگر از هم ميهنانتان بايد کشته شوند تا شما بی بت ها کمی جرآت نقد اين مانيفست جهل و جنايت را بيابيد. 1

آيا اينهمه ناموس فروشی و تجاوز به زنان و دخترانمان رگی را در شما نمی جنباند. آيا اينهمه دار زدن و جوانکشی در شما هيچ حسی را بر نمی انگيزد. آيا اينهمه ننگ و بی آبرويی در جهان شما را شرمسار نمی کند. آيا اينهمه معتاد شما را هيچ به فکر وا نمی دارد. آيا ...1

آخر چرا ذره ای غرور و غيرت و ميهن پرستی و شهامت در شما ها نيست. مگر شما انسان نيستيد. مگر شما ايرانی نيستيد. مگر شما معنای شرف و انسانيّت را نمی فهميد. آخر مگر نمی بينيد که ملا ها و اسلام عزيزتان ميهن شما را بگونه ای در معرض نابودی کامل قرار داده اند که ممکن است اصلآ ديگر ايرانی در کار نباشد! 1

آقا به خيال خود روشنفکر است، آنهم يک روشنفکر سکولار. اين جناب ستاره رسانه های فارسی هم هست. می فرمايد ما که عربستان سعودی نيستيم، ما يک سده پيش انقلاب (مشروطه) کرديم. ما پيشينه ی دموکراسی داريم. ما آزادی خواهيم. ما يک نظام سکولار می خواهيم. ما اينيم، ما آنيم، ما چنينيم ما چنانيم.1

آنوقت همين مرد بزدل هفت خط، مرتب و جانانه از کرامات بقول خودش آن "مرحوم آيت الله" بزرگ و اين حجت الاسلام کوچکتر و آن دگر ملی مذهبی ننگين سخن می گويد. از بزرگی ها و ميهن پرستی های امام موسی صدر مرتجع، يکی از پدران تروريسم اسلامی در لبنان. از آزاد انديشی های آن فلان حجت الاسلام سربر سقط شده. از بزرگی ها و خردمندی ها و ايران دوستی های آن بقول خودش "مرحوم مطهری"! 1

«از بزرگی ها و ايراندوستی همان شيخ مرتضی مطهری کثيف و بدهان و ضد ايرانی که اجداد ما ايرانيان را "خر های بيشعور" می خواند و خودمان را هم "تکرار کنندگان آن خريّت ها". همانی که حال اصلآ فايل صوتی وی با مستهجن ترين فحاشی به همه چيز ما در يوتوب و صد ها سايت ديگر موجود و در دسترس است و همان آخوند بی پدر و مادر به درک رفته که در کتاب خود آشکارا تنها راه مسلمان واقعی ساختن ما ايرانيان را در از ميان بردن هويّت ملی ما آورده». 1

آقا نود و نه درصد ملا های طفيلی و بی وطن را پاکترين و ايران دوست ترين آدمها معرفی می کند، تمام سربر های جمهوری ملا ها را هم ديوانگان عشق ايران"عاشق ايران" لقب داده. در پايان هر منبر تلويزيونی خود هم با هزار صغرا و کبرا چيدن نتيجه گيری می کند که گويا تمام اين فجايع و بی شرافتی های سی ساله را گروهی از کرات ديگر آمده و مرتکب گشته اند. 1

يا در بد ترين تحليل خود هم فقط چند تنی چون پور محمدی و سعيد امامی و ری شهری و يکی دو تنی ديگر را مقصر قلمداد می کند، همين و همين. 1

از ديد وی بازرگان که حکم نخست وزيری از دست رفسنجانی گرفت عاشق ايران بوده. اعضای دولت موقت که دو دستی ايران را تحويل خمينی داند همگی از عشق ايران جنون گرفته بودند.1

« خوب در تصوير بنگريد و ببينيد اين دولت موقتيان... با چه شادمانی و افتخاری سقوط ايران «قادسيه دوم» را جشن گرفته اند، بويژه داريوش فروهر دل و دين باخته به خمينی که سرانجام هم پاداش خود را دريافت کرد!». 1

اين مرد می گويد اعضای جبهه ملی که از هيچ پستی و دنائتی در حق زنده ياد دکتر بختيار کوتاهی نکردند شب ها از عشق ايران سر به کوه و بيابان می گذاردند و خلاصه تمام ايرانفروشان و جاسوسانی چون خانبابا تهرانی ها و فرخ نگهدار ها و علی کشتگر بزغاله چران هم در پکن و آلبانی و برلين شرقی روزی چند بار از عشق ايران تب می کردند و سردرد می گرفتند ... 1

از ديد وی در حقيقت اصلآ کسی مسئول خون اين يک ميليون ايرانی و نابودی همه چيز ايران نيست. چون حتا همين علی خامنه ای هم از سينه چاکان ايران است و مردی عارف و وارسته و عاشق صدای مرضيّه و الهه و بنان. او فقط چند هفته ای است که بوسيله ی قدرت خانم کمی سودايی گشته و کار، کار قدرت خانم است نه خود آن مردک شيره ای تارزن و رقاص. 1

محسن رضايی هم که به جرم يهودی کشی در آرژانتين تحت تعقيب پليس بين المللی است و مسئول خون دهها هزار جوان ايرانی در جنگ، بچه چوپانی پاک و عاشق ايران است. محسن سازگارا هم که آنقدر آزادی خواه و عاشق ايران بود که قرار بود از دو چشم کور شود، اما امدادهای غيبی به دادش رسيد. يعنی اصلآ نه هندوانه خوری در کار بوده و نه خری داشته است و نه کسی هندوانه خورده و نه خری دانه های هندوانه را، والسلام شد تمام! 1

آنوقت اينچنين موجود مفلوک و شياد و زبونی که می خواهد همه طرف را داشته باشد و در واقع هم با هيچ طرفی دوست نيست جز جيب خود، خود را روشنفکر و ملی هم می داند! اين توهم را هم دارد که چون در صدای آمريکا روضه خوانی می کند، پس خيلی بزرگ است، از اينروی هم تصور می کند هر که با وی برخورد کند قصد مطرح شدن دارد! 1

ای خاک عالم بر سر کسی که بر موجود بی پرنسيپ و هفتاد و هفت رنگی چون تو حسودی کند و قصد مطرح شدن به سبک تو را داشته باشد. فاش بنويسم که اگر حتا ميليونها ايرانی هم که انسانهای شياد و بزدلی مانند تو را قبول داشته باشند، بی رودربايستی همگی جاهل و پسمانده و مرتجع هستند. اينها همان ايرانيانی هستند که خمينی شياد و جلاد را نيز عاشقانه دوست می داشتند. 1

من اگر با چون تو بی مقداری برخورد می کنم، علت آن، شيادی و مردم فريبی است. افرادی مانند تو خوب می دانند که چه کسانی ايران را بدين سيه روزی انداختند اما ميان سفره نشسته اند که دستشان به همه جا برسد. خوب می دانند که اين مزخرفات مقدسات نيست، اما نمی خواهند کسی را از خود برنجانند. چون خط ندارند. چون اخلاق ندارند. چون يکرنگ نيستند. چون هم خدا را می خواهند و هم خرما را و چون پيزوری و بزدل هستند. 1

از سويی هم چون می خواهند يکجا محبوب قلوب ملا و قربانيان ملا باشند، اين اراجيف را مقدسات و اعتقادات مردم می خوانند. يعنی افرادی بسان تو دانسته از جهالت و خريّت و ناپاکی پدافند کرده و در هر زمينه ای خاک در چشم مردم می پاشند.از اينروی هم از ديد من، شما ملا کراواتی های بی پرنسيپ هيچ چيز ندار، هزاران بار پست تر و ضد ايرانی تر از تمام عمامه داران هستيد، همين.1

www.zadgah.com

|


<< Home

Archives

May 2004   June 2004   July 2004   August 2004   September 2004   October 2004   November 2004   December 2004   January 2005   February 2005   March 2005   April 2005   May 2005   June 2005   July 2005   August 2005   September 2005   October 2005   November 2005   December 2005   January 2006   February 2006   March 2006   April 2006   May 2006   June 2006   July 2006   August 2006   September 2006   October 2006   November 2006   December 2006   January 2007   February 2007   March 2007   April 2007   May 2007   June 2007   July 2007   August 2007   September 2007   October 2007   November 2007   December 2007   January 2008   February 2008   March 2008   April 2008   May 2008   June 2008   July 2008   August 2008   September 2008   October 2008   November 2008   December 2008   January 2009   February 2009   March 2009   April 2009   May 2009   June 2009   July 2009   August 2009   September 2009   October 2009   November 2009   January 2010   February 2010   March 2010   April 2010   May 2010   June 2010   July 2010   September 2011   February 2012  


Not be forgotten
! بختيار که نمرده است

بخشی از نوشته های آقای دکتر امير سپهر ( بنيانگذار و دبيرکل حزب ميهن ) :

سخن بی هنر زار و خار است و سست

چرا انقلاب آرام در ايران ناشدنی است؟

! دموکراسی مقام منظم عنتری

نوروز ايرانی در رژيمی ايرانی

بوی خوش خرد گرايی در نوروز

نامه ای به سخنگوی وزارت خارجه

!اصلاح جمهوری اسلامی به سبک آمريکا

!رژيم و دو گزينه، شکست، شکست ننگين

! لاابالی ها شال و کلاه کنيد

اسلام را کشف کنيم نه مسخره

ماندگاری ايران فقط به ناهشياران است !؟

!نه نه، اين تيم، تيم ملی ما نيست

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/پنجمين بخش

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش چهارم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش سوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش دوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش نخست

فرهنگ سازی را بايد از دکتر شريعتی آموخت

دانشمندان اتمی يا الاغهای پاکستانی

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش دوم

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش نخست

مبارزان ديروز، بابا بزرگ های بی عزت امروز

پيش درآمدی بر چيستی فرهنگ

ملتی در ميان چند طايفه رويا پرداز دغلباز

مشکل نه دستار که مسلک دستاربندی است

بی فرهنگی ما، عين فرهنگ ما است

! نابخردی نزد ما ايرانيان است و بس

!خود همی گفتی که خر رفت ای پسر

ولله که کابينه احمدی نژاد حقيقت ما است

است( Oedipuskomplex )رنج ما ازعقده اوديپ

غير قمر هيچ مگو

اين نه گنجی، که عقيده در زندان است

جمهوری خواهی پوششی برای دشمنان ملت

شاه ايران قربانی انتقام اسلامی

کار سترگ گنجی روشنگری است

گنجی اولين مسلمان لائيک

واپسين پرده تراژدی خمينی

انتخابات اخير پروژه حمله به ايران را کليد زد

جنگ آمريکا عليه ايران آغاز شده است

انتصاب احمدی نژاد، کشف حجاب رژيم

حماسه ديگری برای رژيم

برادر احمدی نژاد بهترين گزينه

انقلابی که دزديده شد؟

معين يک ملا است، نه مصدق

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران !/ بخش سوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش دوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش نخست

فولادوند همان جنتی است

اکبر گنجی، ديوانه ای از قفس پريد

دموکراسی محصول انديشه آزاد از مذهب است

تفنگداران آمريکايی پشت مرز هستند

رئيس جمهور اصلی خامنه ای است

!دانشجويان سوخته را دريابيد

دغلبازان ملا مذهبی

!خاتمی خائن نبود، رفسنجانی هم نيست

فندق پوست کنده

خيانتی بنام انقلاب اسلامی

ايران، کارگاه بی کارگر

آزادی کمی همت و هزينه می طلبد

نمايش لوطی عنتری در ملک جم

نخبگان نادانی

بوی باروت آمريکايی و رفسنجانی

آقای خمينی يک پيغمبر بود نه امام

انديشه زوال ناپذير است

اپوزيسيونی ناکارآمد تر از هخا!

زنهار که ايرانی در انتقام کشی خيلی بی رحم است!

سخنی با امضا کنندگان بيانيه تحليلی 565

...بر چنين ملت و گورپدرش

واپسين ماههای رژيم يران

اصول اعتقادی دايناسورها، طنزنوروزی

يادت بخير ميسيو، يادت بخير

امتيازی برای تسخيرايران

اشغال نظامی ايران وسيله ايالات متحده

چهارشنبه سوری، شروع حرکت تاريخی

بد آگاهی و فرهنگ هفت رگه

جرج دابليو بوش، آبراهام لينکلنی ديگر

روحانيّت ضد خدا

استبداد خاندان پهلوی بلای جان ملا ها

آمريکا در خوان هقتم

عقل شرعی و شرع عقلی

واکنش مردم ما به حمله نظامی آمريکا

عشق های آقای نوری زاده

به هيولای اتم نه بگوئيم

موشک ملا حسنی و اتم آخوند نشان بزبان کوچه

رفراندم امير انتظام يا سازگارا، کدام ميتواند مشکوک باشد ؟

آيا مخمل انقلاب به خون آغشته خواهد شد؟

کاندوليزا رايس و بلال حبشی

سکس ضرورتی زيبا است نه يک تابو

نام وطنفروشان را به خاطر بسپاريم

طرح گوسفند سازی ملت ايران

آب از سر چشمه گل آلود است

رژيم ملا ها دقيقآ يک باند مافيا است

نوبت کشف عمامه است

فرهنگی که محشر می آفريند - دی جی مريم

ملا ها عقلمان را نيز دزديده اند

فقدان خرد سياسی را فقدان رهبريّت نناميم

ابطحی و ماری آنتوانت ـ وبلاگ نويسان تواب

نادانی تا به کی !؟

آزادی ايران، نقطه شروع 1

آزادی ايران، نقطه شروع 2

هنر سياست

ايران و ايرانی برای ملا ها غنيمت جنگی هستند

شب تيره، نوشته ای در مورد پناهندگی

انقلاب ايران، آغاز جنگ سوم بود

اين رفراندوم يک فريب است

سپاه پاسداران، شريک يا رقيب آمريکا

خامنه ای پدر خوانده تروريسم

فرهنگ پشت حجاب

کمونيسم همان حزب الله است

داريوش همايون چه ميگويد؟

اينترنت دنيای روانپريشان

خانه تکانی فرهنگی

فردا روشن است

عين الله باقرزاده های سياسی

آن که می خندد هنوز

اپيستمولژی اپوزيسيون

انقلاب سوسول ها

درود بر بسيجی با و جدان

روشنگران خفته ونقش چپ

فتح دروازه های اسلام

حزب توده و نابودی تشيّع

جنگ ديگر ايران و عراق

درد ما از خود ما است

يادی ازاستبداد آريا مهری!؟

ابر قدرت ترور

کدام مشروطه خواهی؟

برای آقای سعيد حجاريان

تراژدی ملا حسنی ها

مارمولک، سری 2

پهلوی پرست ها

هخا و تجمع اطراف دانشگاه

هخا و خاتمی، دو پسر عمو

تريبونال بين المللی

پايان ماه عسل فيضيه و لندن

طرح آزادی ايران 1

اولين و آخرين ميثاق ملی

اطلاعيه جمهوری خواهان

يک قاچاقچی جانشين خاتمی

فهم سر به کون

توطئه مشترک شريعتمداری

انگليس و ملا

نفت، رشوه، جنايت و

عنتر و بوزينه وخط رهبری

اروپايی و ملای هفت خط

ايران حراج است، حراج

درسهايی ازانتخابات آمريکا

عنکبوت و عقرب

بر رژيم اسلامی، نمرده به فتوای من نماز کنيد

پوکر روسی فيضيّه با پنتاگون

به ايران خوش آمديد کاندوليزای عزيز

مسخره بازی اتمی اروپا و ملا ها

انتلکتوليسم يا منگليسم

آبروی روشنقکران مشرق زمين


رسالت من بعد از نوژه

بی تفاوت نباشيم

نگاه خردمندانه به 28 مرداد


سايه سعيدی سيرجانی :

مسئوليت، نوشته ای در ارتباط با رفراندوم

پرسش شيما کلباسی از سايه در ارتباط با طرح رفراندوم

هويت، به همراه يک نوشته از فرزانه استاد جانباخته سعيدی سيرجانی با نام مشتی غلوم لعنتی

بچه های روستای سفيلان

امان از فريب و صد امان از خود فريبی

دريغ از يک "پسته" بودن

رنجنامه کوتاه سايه

بر ما چه ميرود


روشنگری های شهريار شادان از تشکيلات درونمرزی حزب ميهن :

خمينی؛ عارف يا جادوگر ؟

ما جوانان ايران بايد

حکومت خدا (1)

می گوید اعدام کن

راهی نوین برای فردای ایران


رنجنامه معصومه

شير ايران دريغ!


حافظ و اميرمبارزالدين

دلکش و ولی فقيه


کانون وب‌لاگ‌نويسان ايران-پن‌لاگ


کانون وبلاگ نويسان



This page is powered by Blogger. Isn't yours? Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com eXTReMe Tracker