زاد گـــاه
امير سپهر
براستی که درود به روان سرلشگر زاهدی ! 1
امروز بار ديگر چند ايميل داشتم که باز هم خبر از همان نشست های تکراری و بی نتيجه و تهوع آور می داد. نشست اينجا، نشست آنجا. نشست ملت ها، نشست زبانها. نشست جمهوری خواهان، نشست جبهه ملی چی ها، نشست کوفت، نشست زهرمار ... 1
نگارنده که در شگفتم آخر حتا يک آدم نيمه فرزانه و زمينی و عقل و هوش نباخته هم در ميان اينها وجود ندارد که به برگزارکنندگان اين مجالس پزدادن و سخنرانی و عقده گشايی اندرز دهد که عزيزان! بس است ديگر. شما در اين سالها آن اندازه نشست برگزار کرديد که اين مردم حال حتا از شنيدن واژه ی نشست هم به دل پيچه و استفراغ می افتند. اساسآ هم زمانی که اصلآ ايرانی در دست شما نيست، اين نشست های مسخره آخر برای برنامه ريزی اداره ی کدام جزيره و شبيه جزيره و يا روستای کوچکی در اين جهان است! 1
جنگ عالمگير دوم که پنج سال به درازا کشيد و بيش از شصت ميليون هم کشته داد، در گرماگرم خود بود که رزولت و چرچيل و استالين در نشست تهران، با چند ساعت رايزنی و گپ ـ با توافق کامل ـ هم تکليف هيتلر و آن جنگ را روشن ساختند و هم حتا جهان پس از جنگ را در ميان خود قسمت کردند. 1
کنفرانس يالتا سه روز طول کشيد. نشست برای ايجاد پيمان ورشو چهار ساعت زمان برد. جنبش عدم تعهد که امروز بيش از يکصد کشور عضو آن هستند، در دو نشست پايه ريزی شد. سازمان ملل طی سه نشست پايه گذاری شد. جدايی پاکستان از هند در رايزنی نيمه شبی در نهصد و چهل و هفت انجام پذيرفت. تصميم جدايی چک از اسلواکی دو روزه اتخاذ شد. هسته اصلی اتحاديه اروپا تنها در يک نشست سه ساعته تشکيل شد ... 1
اين در حالی است که جمهوری اسلامی بر سر اينکه اورانيوم را چند درصد غنی سازد، هفت ـ هشت سال است که با هزاران ساعت نشست و پيغام و پسغام و شيادی و رمالی، تمام وقت اتحاديه اروپا، سازمان ملل؛ شورای حکام، دولتهای پنج به علاوه يک، شورای امنيّت سازمان ملل، کشور های غير متعهد، اعضای جی هشت ... و خلاصه تمام جهان و سياستمداران جهان را به هدر داده. همينطور ميليارد ها دلار دارايی ملت نگونبخت و گرسنه ی ايران را. طناب تحريم هم که روز به روز بر دور گردن اين مردم اسير و از هستی ساقط شده تنگ تر می گردد. 1
اين در حالی است که مقامات آن رژيم خود نيز مقابله به مثل کرده و يک بسته ی پيشنهادی به جهانيان عرضه کرده اند. و تازه حواهان نشست های خيلی بيشتری در مورد بسته پيشنهادی خود و اتحاديه اروپا هستند. به هيچ روی هم حاضر نيستند که صاف و روشن بگويند که بالاخره می خواهند توليد آن کيک زرد "ادرار گونه" لعنتی را متوقف سازند يا خير. 1
و حال اما اين طرف را بنگريد که نام خود را اپوزيسيون آن رژيم تروريستی و بی مسئوليت و حقه باز گذارده اند. همه هم که ادعای آزادی خواهی و سکولار پرستی و حقوق بشر شيدايی و دموکرات منشی و دموکراسی شيفتگی و منافع ملی پاسداری و صلح طلبی و مساوات خواهی و عدالت جويی دارند. اينان هم پس از بيست و نه سال بر سر و کله ی هم زدن و برگزاری هزاران هزار ساعت نشست های رنگارنگ و برپايی هزاران کنفرانس و ميتينگ و سمپوزيوم و جلسات اينترنتی و خانگی و سالنی و قهوه خانه ای و تئاتری و چلوکبابی ...، هنوز نتوانسته اند حتا بر سر اينکه چگونه بايد با هم بنشينند هم به توافق نظر دست يابند. 1
و اين در حالی است که جغد شوم جنگ بر فراز ايران به پرواز در آمده، مردم از شرف و آبرو و هستی ساقط گشته اند و اصولآ اساس يکپارچگی ايران هم می رود که در هم ريزد و شيرازه ی اين ملک پاره پاره شود. براستی که هر ملتی لايق همان حکومتی است که دارد، و حتا هم شکل و هم مرام آن حکومت، البته در زمينه ی سياسی مراد از مردم، بيشتر سياسيون آن مردم هستند، نه مردم فلکزده و اسير غيرسياسی که دستشان از همه جا کوتاه است. به شرافت سوگند که اگر کار اين اپوزيسيون در دست چوبداران و يونجه کاران و جوشکاران و حتا بيکاران بود، اوضاع ايران هرگز بدين پريشانی و حال ملت هرگز بدين بی سر و سامانی نبود. 1
انقلابيونی که ديروز پادشاه فقيد ايران را به ديکتاتوری محکوم می کردند، اگر ذره ای وجدان و اخلاق و شرافت انسانی دارند، بهتر نيست که در خلوت خود بنشينند و از خود بپرسند که آيا آن مرد حق نداشته که گاهی به ما نهيب زند که لطفآ برويد و سر جايتان بنشينيد و خفه خون بگيريد، زيرا نه برنامه ای داريد، نه مسئوليت می شناسد و نه غيرت و ميهن پرستی و مردم دوستی. 1
درود به روان پاک سرلشگر فضل الله زاهدی باد که اگر در بيست و هشتم امرداد گام پيش ننهاده بود، با آن سياسی ها که ما داشتيم و حال هم همچنان دنباليچه های آنان در ميدان هستند، ترديد نبايد کرد که ايران در همان سال سی و دو مانند جگر زليخا هفتاد و هفت پاره شده بود. 1
دشمنان رژيم پيشين در اين سی ساله به خوبی نشان دادند که آن نظام تا چه اندازه حق داشته که برای ماندگاری و عظمت ايران، رفاه و امنيّت و آبروی مردم ايران، حفظ شرف و ناموس حتا خود همين انقلابيون و ميليونها ايرانی ديگر، گاهی چند تنی از اين قهرمانان خرابکاری و مسئوليت ناشناسی و وطن فروشی را گوشمالی دهد.همين/ امير سپهر