آزاد شو


*** اين وبلاگ منعکس کننده مطالب و مقالات حزب ميهن است ***


Monday, March 10, 2008

 

! رد صلاحيّت به دليل جماع نابهنگام



زاد گـــاه
امير سپهر





! رد صلاحيّت به دليل جماع نابهنگام


با اين بی فرهنگی و بی شرافتی که اين نظام در اين نزديک به سی سال بر ميهن ما حاکم کرده، بی گمان هرکدامی از ما ايرانيان سخنان و کردار های شرم آور و مسخره زياد شنيده و ديده ايم

در اين سه دهه ی سياه، روز و هفته ای نبوده که در آن، ما ايرانيان يک حرمت شکنی تازه و بی شرافتی کاملآ بيسابقه در ايران را شاهد نبوده باشيم

سياست، فرهنگ، اخلاق، شرافت، دين، خداپرستی، روابط اجتماعی، علم و دانش، احترام، حرمت خانواده و خلاصه همه ی ارزش های انسانی در ايران کنونی به ننگ آلوده گشته. ليکن آنچه خواهم آورد ديگر از اين چيز ها بيرون است. اين ديگر اوج فضاحت و بی شرافتی و مسخرگی است. چيزی که بی گزافه، امری کاملآ بی سابقه در تمامی تاريخ ايران و جهان است. حتا بيسابقه در تاريخ ننگين خود همين نظام بی اخلاق

می دانيم که روح الله خمينی برای اولين بار در تاريخ بشری جاسوسی را به امری دينی و وظيفه ای شرعی مبدل ساخت. وی حتا کودکان را هم از نظر شرعی موظف ساخت که بر عليه پدر و مادر خود جاسوسی کنند. و بودند چه بسيار ايرانيان شعور باخته ای که در ماههای نخستين آن فتنه، بر اساس همان گفته ی آن مرد پليد حتا جگر گوشگان خود را هم خود به دژخيمان و قصابان ولايت تحويل دادند

با همه ی اين بی شرافتی ها اما، تاکنون ديده نشده بود که ديگر يک ارگان و يا نهاد دولتی حتا در چگونگی سکس داشتن فردی با همسرش در اتاق خواب خانه ی خود هم رسمآ دخالت کند. همين سکس داشتن با همسر را هم بگونه ی غير مستقيم به ماده و تبصره ای قانونی بدل سازد و بر اساس تخلف از آن فردی را از حقوق اجتماعی خود محروم سازد

تازه ترين نوآوری حکومت شريعتمداران اين است که شورای نگهبان آن بتازگی فردی را فقط به جرم «جماع در شب تاسوعا» رد صلاحيّت کرده است. در برگه عدم صلاحيّت وی هم روشن و بی خجالت قيد کرده : از آنجا که جنابعالی در شب تاسوعای حسينی با عيال مکرمه خود در اتاق خواب خلوت کرده و با آن مکرمه جماع فرموده ايد، لذا التزام به اسلام نداريد و برای کانديد شدن فاقد صلاحيّت هستيد

من اين موضوع کميک اما شرم آور را امروز (يکشنبه، نهم مارچ دو هزار و هشت) از راديو اسرائيل شنيدم. ابتدا خيال کردم که آقای مناشه امير شوخی می کند. ليکن وقتی وی بطور جدی به خواندن اين خبر ادامه داد، ديگر باورم شد. اما همچنان در فکر بودم که آخر مگر می شود که حتی برای چگونه و چه زمان بودن سکس در اتاق خواب شهروندان هم ماده و تبصره ی قانونی تدوين کرد!؟

به هر روی وقتی در اينترنت می گشتم، ديدم اين موضوع حتی خيلی گسترده تر از اينها انتشار يافته. شرم آور تر اينکه فرد ردصلاحيّت شده که صد البته بسان تمام چاقوکشان پيشين حال يک دکتر هم هست، با شيون و زاری می گويد که به پير و پيامبر که شب تاسوعا را با همسر خود بسر نبرده ام و به شورای نگهبان التماس می کند که صلاحيّت وی را تأييد کند. او ادعا دارد که چون خانه اش بيرون از خرمشهر واقع شده، اصلآ قادر نبوده آن شب را به خانه رود و بدين دليل شب تاسوعا را در شهر سپری کرده

ليکن شورای نگهبان با رد دلايل آن نامرد، همچنان اصرار دارد که وی در شب تاسوعا با عيال مکرمه به سانفرانسيسکو سفر کرده است. سخنگوی آن شورا می فرمايد، ما شاهدانی داريم که حاظر هستند شهادت دهند که حتا صدای آخيش، اوخيش شما و والده ی محترمه ی اطفال شما را هم از اتاق خواب شنيده اند

و خلاصه حال فرد داوطلب به اصطلاح نمايندگی در پی جمع آوری شهادتنامه از همسر خود و ديگر کسان است تا ثابت کند که صدای آخ و واخ شب تاسوعا مربوط به وی نبوده و بتواند کانديد نمايندگی مجلس شورای اسلامی روضه خوان ها شود

من اخلاقآ هيچ مراد بی ادبی ندارم. اما با اين بی معنويتی و غرورباختگی که اين نظام بر ايران حاکم کرده، می توانم تصور کنم که چنين عنصر مفلوک و غرور و شرف باخته ای حتی حاظر باشد که از مرد همسايه يک شهادتنامه بياورد تا بتواند وارد چنين مجلس سراسر ننگی بشود. يعنی مرد همسايه شهادت دهد که صدا در اتاق خواب منزل از ايشان بوده که نمی خواسته خانم اين داوطلب نمايندگی در خانه ی بيرون از شهر تنها بماند و بترسد

و حال شما تصور کنيد که اين مرد همه چيز باخته می خواهد با ورود به مجلس روضه خوان ها از حقوق اين مردم به دفاع بپردازد. ممکن است کسانی به آنچه نوشتم بخندند، ليکن اين گريه دارد نه خنده. زيرا، اين است حقيقت امروز ميهن ما نه اين گنده گويی های سی ساله تهی و بی مصرف. مملکت در دست اينان است. اينچنين عناصر همه چيز باخته هستند که بنام مقامات کشور من و شما ايران را در مجامع رسمی بين المللی نمايندگی می کنند نه من و شمای پرادعا

اين آدم با اين شرف باختگی و سرسپردگی که نشان می دهد دارد، بدون شک دير يا زود به يکی از پايوران درجه يک اين رژيم مبدل خواهد شد، و ای بسا چند صباحی بعد هم به وزير و يا حتا رئيس جمهور ايران. من از روی راستی می نويسم که در برخورد با چنين مسائلی نه تنها نمی توانم بخندم، به راستی سوگند که آرزوی مرگ هم می کنم. چون حتا از انسان بودن خود نيز خجالت می کشم چه رسد به ايرانی بودن

اما از همه ی اينها شرم آور تر و در عين حال نفرت انگيز تر اين است که عده ای هنوز هم در اين خيال باطل مانده اند که گويا ما مترقی ترين مردم آسيا باشيم و دارای هزاران هزار روشنفکر و متفکر و اديب و انديشه پرداز و شاعر و عنصر سياسی مدرن و پيشرو

مردم عوام ما آذری ها ضرب المثلی دارند که می گويد: «تو که ادعای بسيار چريدن داری، پس چرا دمبه نداری آخر!» مگر جز اين است که استقرار و وماندگاری اين رژيم عنتر ها به دليل همان دمبه نداشتن انديشمندان بزرگ ما است، شايد هم...!؟ حقيقت تلخ اين است که اين دکتر هايی هم که ما در اين سوی داريم از نظر عقل و شعور در حد همان دکتر شمقدری و دکتر انبارلويی و دکتر الله کرم ...های رژيم هستند

تا که در هر گوش نآید این سخن .......................... یک همی گویم ز صد سِرِ لدن

www.zadgah.com

|


<< Home

Archives

May 2004   June 2004   July 2004   August 2004   September 2004   October 2004   November 2004   December 2004   January 2005   February 2005   March 2005   April 2005   May 2005   June 2005   July 2005   August 2005   September 2005   October 2005   November 2005   December 2005   January 2006   February 2006   March 2006   April 2006   May 2006   June 2006   July 2006   August 2006   September 2006   October 2006   November 2006   December 2006   January 2007   February 2007   March 2007   April 2007   May 2007   June 2007   July 2007   August 2007   September 2007   October 2007   November 2007   December 2007   January 2008   February 2008   March 2008   April 2008   May 2008   June 2008   July 2008   August 2008   September 2008   October 2008   November 2008   December 2008   January 2009   February 2009   March 2009   April 2009   May 2009   June 2009   July 2009   August 2009   September 2009   October 2009   November 2009   January 2010   February 2010   March 2010   April 2010   May 2010   June 2010   July 2010   September 2011   February 2012  


Not be forgotten
! بختيار که نمرده است

بخشی از نوشته های آقای دکتر امير سپهر ( بنيانگذار و دبيرکل حزب ميهن ) :

سخن بی هنر زار و خار است و سست

چرا انقلاب آرام در ايران ناشدنی است؟

! دموکراسی مقام منظم عنتری

نوروز ايرانی در رژيمی ايرانی

بوی خوش خرد گرايی در نوروز

نامه ای به سخنگوی وزارت خارجه

!اصلاح جمهوری اسلامی به سبک آمريکا

!رژيم و دو گزينه، شکست، شکست ننگين

! لاابالی ها شال و کلاه کنيد

اسلام را کشف کنيم نه مسخره

ماندگاری ايران فقط به ناهشياران است !؟

!نه نه، اين تيم، تيم ملی ما نيست

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/پنجمين بخش

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش چهارم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش سوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش دوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش نخست

فرهنگ سازی را بايد از دکتر شريعتی آموخت

دانشمندان اتمی يا الاغهای پاکستانی

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش دوم

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش نخست

مبارزان ديروز، بابا بزرگ های بی عزت امروز

پيش درآمدی بر چيستی فرهنگ

ملتی در ميان چند طايفه رويا پرداز دغلباز

مشکل نه دستار که مسلک دستاربندی است

بی فرهنگی ما، عين فرهنگ ما است

! نابخردی نزد ما ايرانيان است و بس

!خود همی گفتی که خر رفت ای پسر

ولله که کابينه احمدی نژاد حقيقت ما است

است( Oedipuskomplex )رنج ما ازعقده اوديپ

غير قمر هيچ مگو

اين نه گنجی، که عقيده در زندان است

جمهوری خواهی پوششی برای دشمنان ملت

شاه ايران قربانی انتقام اسلامی

کار سترگ گنجی روشنگری است

گنجی اولين مسلمان لائيک

واپسين پرده تراژدی خمينی

انتخابات اخير پروژه حمله به ايران را کليد زد

جنگ آمريکا عليه ايران آغاز شده است

انتصاب احمدی نژاد، کشف حجاب رژيم

حماسه ديگری برای رژيم

برادر احمدی نژاد بهترين گزينه

انقلابی که دزديده شد؟

معين يک ملا است، نه مصدق

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران !/ بخش سوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش دوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش نخست

فولادوند همان جنتی است

اکبر گنجی، ديوانه ای از قفس پريد

دموکراسی محصول انديشه آزاد از مذهب است

تفنگداران آمريکايی پشت مرز هستند

رئيس جمهور اصلی خامنه ای است

!دانشجويان سوخته را دريابيد

دغلبازان ملا مذهبی

!خاتمی خائن نبود، رفسنجانی هم نيست

فندق پوست کنده

خيانتی بنام انقلاب اسلامی

ايران، کارگاه بی کارگر

آزادی کمی همت و هزينه می طلبد

نمايش لوطی عنتری در ملک جم

نخبگان نادانی

بوی باروت آمريکايی و رفسنجانی

آقای خمينی يک پيغمبر بود نه امام

انديشه زوال ناپذير است

اپوزيسيونی ناکارآمد تر از هخا!

زنهار که ايرانی در انتقام کشی خيلی بی رحم است!

سخنی با امضا کنندگان بيانيه تحليلی 565

...بر چنين ملت و گورپدرش

واپسين ماههای رژيم يران

اصول اعتقادی دايناسورها، طنزنوروزی

يادت بخير ميسيو، يادت بخير

امتيازی برای تسخيرايران

اشغال نظامی ايران وسيله ايالات متحده

چهارشنبه سوری، شروع حرکت تاريخی

بد آگاهی و فرهنگ هفت رگه

جرج دابليو بوش، آبراهام لينکلنی ديگر

روحانيّت ضد خدا

استبداد خاندان پهلوی بلای جان ملا ها

آمريکا در خوان هقتم

عقل شرعی و شرع عقلی

واکنش مردم ما به حمله نظامی آمريکا

عشق های آقای نوری زاده

به هيولای اتم نه بگوئيم

موشک ملا حسنی و اتم آخوند نشان بزبان کوچه

رفراندم امير انتظام يا سازگارا، کدام ميتواند مشکوک باشد ؟

آيا مخمل انقلاب به خون آغشته خواهد شد؟

کاندوليزا رايس و بلال حبشی

سکس ضرورتی زيبا است نه يک تابو

نام وطنفروشان را به خاطر بسپاريم

طرح گوسفند سازی ملت ايران

آب از سر چشمه گل آلود است

رژيم ملا ها دقيقآ يک باند مافيا است

نوبت کشف عمامه است

فرهنگی که محشر می آفريند - دی جی مريم

ملا ها عقلمان را نيز دزديده اند

فقدان خرد سياسی را فقدان رهبريّت نناميم

ابطحی و ماری آنتوانت ـ وبلاگ نويسان تواب

نادانی تا به کی !؟

آزادی ايران، نقطه شروع 1

آزادی ايران، نقطه شروع 2

هنر سياست

ايران و ايرانی برای ملا ها غنيمت جنگی هستند

شب تيره، نوشته ای در مورد پناهندگی

انقلاب ايران، آغاز جنگ سوم بود

اين رفراندوم يک فريب است

سپاه پاسداران، شريک يا رقيب آمريکا

خامنه ای پدر خوانده تروريسم

فرهنگ پشت حجاب

کمونيسم همان حزب الله است

داريوش همايون چه ميگويد؟

اينترنت دنيای روانپريشان

خانه تکانی فرهنگی

فردا روشن است

عين الله باقرزاده های سياسی

آن که می خندد هنوز

اپيستمولژی اپوزيسيون

انقلاب سوسول ها

درود بر بسيجی با و جدان

روشنگران خفته ونقش چپ

فتح دروازه های اسلام

حزب توده و نابودی تشيّع

جنگ ديگر ايران و عراق

درد ما از خود ما است

يادی ازاستبداد آريا مهری!؟

ابر قدرت ترور

کدام مشروطه خواهی؟

برای آقای سعيد حجاريان

تراژدی ملا حسنی ها

مارمولک، سری 2

پهلوی پرست ها

هخا و تجمع اطراف دانشگاه

هخا و خاتمی، دو پسر عمو

تريبونال بين المللی

پايان ماه عسل فيضيه و لندن

طرح آزادی ايران 1

اولين و آخرين ميثاق ملی

اطلاعيه جمهوری خواهان

يک قاچاقچی جانشين خاتمی

فهم سر به کون

توطئه مشترک شريعتمداری

انگليس و ملا

نفت، رشوه، جنايت و

عنتر و بوزينه وخط رهبری

اروپايی و ملای هفت خط

ايران حراج است، حراج

درسهايی ازانتخابات آمريکا

عنکبوت و عقرب

بر رژيم اسلامی، نمرده به فتوای من نماز کنيد

پوکر روسی فيضيّه با پنتاگون

به ايران خوش آمديد کاندوليزای عزيز

مسخره بازی اتمی اروپا و ملا ها

انتلکتوليسم يا منگليسم

آبروی روشنقکران مشرق زمين


رسالت من بعد از نوژه

بی تفاوت نباشيم

نگاه خردمندانه به 28 مرداد


سايه سعيدی سيرجانی :

مسئوليت، نوشته ای در ارتباط با رفراندوم

پرسش شيما کلباسی از سايه در ارتباط با طرح رفراندوم

هويت، به همراه يک نوشته از فرزانه استاد جانباخته سعيدی سيرجانی با نام مشتی غلوم لعنتی

بچه های روستای سفيلان

امان از فريب و صد امان از خود فريبی

دريغ از يک "پسته" بودن

رنجنامه کوتاه سايه

بر ما چه ميرود


روشنگری های شهريار شادان از تشکيلات درونمرزی حزب ميهن :

خمينی؛ عارف يا جادوگر ؟

ما جوانان ايران بايد

حکومت خدا (1)

می گوید اعدام کن

راهی نوین برای فردای ایران


رنجنامه معصومه

شير ايران دريغ!


حافظ و اميرمبارزالدين

دلکش و ولی فقيه


کانون وب‌لاگ‌نويسان ايران-پن‌لاگ


کانون وبلاگ نويسان



This page is powered by Blogger. Isn't yours? Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com eXTReMe Tracker