آزاد شو


*** اين وبلاگ منعکس کننده مطالب و مقالات حزب ميهن است ***


Wednesday, February 13, 2008

 

بيست و نهمين سالروز سقوط ايران


زاد گـــاه
امير سپهر



!هفتصد و پنجاه هزار شرف فروش و بيشعور در تظاهرات تهران

سر چشمه ی سخن
من چون ديش ندارم، تلويزنهای لوس انجلسی را هم نمی توانم تماشا کنم. البته حال در نبود ديش هم می شود که بسياری از آنها را از راه اينترنت تماشا کرد. اما چون شمار اين برنامه ها اينک به اندازه ای زياد شده که افتادن در خط تماشای آنها تمامی زمان آدمی را می گيرد، راستش من نه از نداشتن ديش زياد ناخوشنودم و نه اساسآ دوست می دارم که زمان خود را در اينترنت با اينکار بسوزانم. چون بايد بنويسم و نوشتن هم که کاری بسيار زمان بر است

ليکن يکی ـ دو برنامه ای هست که من ديدن و شنيدن آنها را دوست می دارم. تلاش هم می کنم که آنها را از دست ندهم. زمان هايی هم هست که چون بايد بکار ديگری جز نوشتن بپردازم، بسته به هم زمانی، يکی از اين فرستنده ها را در اينترنت می گيرم، که هم زمان، هم آن برنامه را گوش کنم و هم کار خود انجام دهم. مانند آشپزی و اطو کردن و يا خوردن غذا

ناحق ترين تظاهرات
دو روز پيش که با بيست و نهمين سالروز سقوط ايران برابر بود و رژيم مانند هر سال سيرکی در خيابانها براه انداخته بود، من نيز به شنيدن يکی از اين برنامه ها مشغول بودم. آقای مجری که بزعم خود ميکروفون دادن به هر سربر و فحاش رژيم را هم برای به لجن کشيدن خود آزادی و دموکراسی، با آزاد منشی و پايبندی به دموکراسی برابر می پندارد، باز ميکروفون بدست يکی دو تن از پتيارگان رژيم داده بود. به کسانی که صدا هايی کاملآ شناخته شده دارند

به ويروس هايی که تا هر رسانه ای ميکروفون باز می کند، فورآ بر روی خط رفته و برای به انحراف کشيدن آن برنامه از گوانتاناما و ابوغريب و نئوکان ها سخن می گويند، ولو که موضوع برنامه اصلآ در باره ی جراحی آپانديسيت يا چگونگی کود دادن به گلدانهای خانگی هم که باشد

جدلی حرفی راه افتاده بود. يک سو اين دو سه پتياره ی سرسپرده به رژيم بودند و سوی ديگر پاره ای از بينندگان و خود گرداننده. موضوع جدل طرفين هم تعداد شرکت کنندگان در سيرک بيست و دوم بهمن در تهران بود. عوامل رژيم ادعا داشتند که گويا شمار شرکت کنندگان بالای يکی ـ دو ميليون بوده باشد، گرداننده و مشتی از بينندگان اما اين شمار را رد کرده و با محاسبات رياضی اصرار داشتند که اگر کسان شرکت کننده در تظاهرات از ميدان شهناز تا ميدان شهياد را هم که پر کرده بوده باشند، باز شمارشان نمی توانسته از هفتصد و پنجاه هزار فرا تر رود

باری، آنچه برای من در آن ميان شگفت انگيز بود، اساسآ هدف اين دعوا بود. يعنی رسيدن به نتيجه ای از اين جدل. نتيجه ی مشترکی که خود از بيخ و بن باطل و انتخاب آن بعنوان نتيجه و هدف از هر دو سوی دعوا جاهلانه بود. يعنی ارتباط دادن حقانيّت اين رژيم به تعداد طرفدارانش در ميان مردم. که عوامل رژيم می خواستند با افزودن هر چه بيشتر به شمار شرکت کنندگان، آن حقانيّت را نشان دهند و آن دگر سو با کم کردن از شمار شرکت کنندگان عدم حقانيّت رژيم را

تآسفبار است که بسياری از مردم ما، حتی آن دسته که خود را فرزانه می دانند هم هنوز نتوانسته اند که مفاهيم عقلی را درست دريابند. بدانند که حق نه در طرف بزرگتر و زورمند تر، که حق در خود حق است. يعنی حق بودن هيچ پديده ای هرگز بستگی به شمار خواهندگان آن ندارد. بلکه حق بودن پديده در ماهييّت خود آن است

مراد سخنم اين است که رژيمی که دست و پا اره می کنند، رژيمی که بکارت دختران ما را صادر می کند، رژيمی که ملت ما را به نيستی سوق داده و شرف و آبرو در جهان برای ما باقی نگذارده، اگر نود و نه در صد مردم هم که هوادار آن باشند، يک رژيم ضد بشری، ضد آزادی، کثيف، بيشرافت و نامشروع و حق کش است. بنابر اين، هيچ مهم نيست که چند ميليون آدم ايرانی برای اينچنين رژيمی به خيابان می آيند، مهم ماهيّيت اين رژيم است.

من هيچ اهل پرده پوشی نبودم و نيستم. حق را هم هرگز زير پوشش رعايت ادب پنهان نساخته و نمی سازم. حق را به هر بهانه ای روشن و صاف نگفتن، بد ترين نوع خيانت به حق و راستی و انسانيّت است. برای همين هم، در سال پنجاه و هفت، آنگاه که خيلی جوان بودم، دهها بار خواستندم که به تظاهرات روم، هر بار گفتم من هرگز به تظاهرات نخواهم آمد. پرسيدند يعنی تو ادعا داری که تمامی اين مردم ... هستند؟ گفتم اين که چيزی نيست، اگر نود و نه درصد مردم جهان هم که به چنين تظاهراتی بروند و اين شعارها را بدهند، از ديد من همگی... هستند

حال هم روشن بنويسم که، کسانی که در روز بيست و دوم بهمن، اين شرم آور ترين و اندوهبار ترين روز در تاريخ ايران به خيابان ها آمده و برای بقای اين رژيم شعار دادند، از ديد من دو دسته بودند، و فقط دو دسته. دسته ای دانای شرف فروش و بی حيثيت که به همه چيز خود و مردم و ميهنشان چوب حراج زده اند، و دسته ای نادان تر از خر و گاو و گوساله. موجوداتی پست و بی استعداد که پس از مشاهده ی بيست و نه سال جنايت و نکبت و خيانت هنوز هم چشم و گوششان باز نشده و هنوز هم به ناحق بودن اين نظام شرف فروش ضد خدا پی نبرده اند

ميوه ی سخن
اما سخن آخر، دردا که بيشترين مردم ما هنوز هم حق را نمی شناسند. برای همين هم هست که ما نتوانسته ايم هنوز يک اپوزيسيون خردمند و آگاه و خوش فکر بوجود آوريم. زيرا که پاره بزرگ مردم ما با پوزش بسيار، هنوز هم خوی گوسفندی دارند. هنوز هم با سر خود نمی انديشند. همچنان فکر می کنند هر دکانی که شلوغ است، لابد متاعی ارزنده دارد که ديگران در پيشخوان آن صف کشيده اند. همه منتظر هستند که ديگرانی ابتدا چيزی را بپذيرند و آنگاه آنان بپذيرند

در حاليکه با درد بايد گفت ای بزرگوار! آخر تو چکار داری که مردم چه می خواهند و به دنبال که هستند. خود بيانديش و برگزين و راهی شو. اين است خرد حقيقی و بزرگترين فضيلت تو ی انسان بر بز و ميش و بره و گاو و گوسفند. همين

www.zadgah.com

|


<< Home

Archives

May 2004   June 2004   July 2004   August 2004   September 2004   October 2004   November 2004   December 2004   January 2005   February 2005   March 2005   April 2005   May 2005   June 2005   July 2005   August 2005   September 2005   October 2005   November 2005   December 2005   January 2006   February 2006   March 2006   April 2006   May 2006   June 2006   July 2006   August 2006   September 2006   October 2006   November 2006   December 2006   January 2007   February 2007   March 2007   April 2007   May 2007   June 2007   July 2007   August 2007   September 2007   October 2007   November 2007   December 2007   January 2008   February 2008   March 2008   April 2008   May 2008   June 2008   July 2008   August 2008   September 2008   October 2008   November 2008   December 2008   January 2009   February 2009   March 2009   April 2009   May 2009   June 2009   July 2009   August 2009   September 2009   October 2009   November 2009   January 2010   February 2010   March 2010   April 2010   May 2010   June 2010   July 2010   September 2011   February 2012  


Not be forgotten
! بختيار که نمرده است

بخشی از نوشته های آقای دکتر امير سپهر ( بنيانگذار و دبيرکل حزب ميهن ) :

سخن بی هنر زار و خار است و سست

چرا انقلاب آرام در ايران ناشدنی است؟

! دموکراسی مقام منظم عنتری

نوروز ايرانی در رژيمی ايرانی

بوی خوش خرد گرايی در نوروز

نامه ای به سخنگوی وزارت خارجه

!اصلاح جمهوری اسلامی به سبک آمريکا

!رژيم و دو گزينه، شکست، شکست ننگين

! لاابالی ها شال و کلاه کنيد

اسلام را کشف کنيم نه مسخره

ماندگاری ايران فقط به ناهشياران است !؟

!نه نه، اين تيم، تيم ملی ما نيست

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/پنجمين بخش

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش چهارم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش سوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش دوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش نخست

فرهنگ سازی را بايد از دکتر شريعتی آموخت

دانشمندان اتمی يا الاغهای پاکستانی

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش دوم

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش نخست

مبارزان ديروز، بابا بزرگ های بی عزت امروز

پيش درآمدی بر چيستی فرهنگ

ملتی در ميان چند طايفه رويا پرداز دغلباز

مشکل نه دستار که مسلک دستاربندی است

بی فرهنگی ما، عين فرهنگ ما است

! نابخردی نزد ما ايرانيان است و بس

!خود همی گفتی که خر رفت ای پسر

ولله که کابينه احمدی نژاد حقيقت ما است

است( Oedipuskomplex )رنج ما ازعقده اوديپ

غير قمر هيچ مگو

اين نه گنجی، که عقيده در زندان است

جمهوری خواهی پوششی برای دشمنان ملت

شاه ايران قربانی انتقام اسلامی

کار سترگ گنجی روشنگری است

گنجی اولين مسلمان لائيک

واپسين پرده تراژدی خمينی

انتخابات اخير پروژه حمله به ايران را کليد زد

جنگ آمريکا عليه ايران آغاز شده است

انتصاب احمدی نژاد، کشف حجاب رژيم

حماسه ديگری برای رژيم

برادر احمدی نژاد بهترين گزينه

انقلابی که دزديده شد؟

معين يک ملا است، نه مصدق

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران !/ بخش سوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش دوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش نخست

فولادوند همان جنتی است

اکبر گنجی، ديوانه ای از قفس پريد

دموکراسی محصول انديشه آزاد از مذهب است

تفنگداران آمريکايی پشت مرز هستند

رئيس جمهور اصلی خامنه ای است

!دانشجويان سوخته را دريابيد

دغلبازان ملا مذهبی

!خاتمی خائن نبود، رفسنجانی هم نيست

فندق پوست کنده

خيانتی بنام انقلاب اسلامی

ايران، کارگاه بی کارگر

آزادی کمی همت و هزينه می طلبد

نمايش لوطی عنتری در ملک جم

نخبگان نادانی

بوی باروت آمريکايی و رفسنجانی

آقای خمينی يک پيغمبر بود نه امام

انديشه زوال ناپذير است

اپوزيسيونی ناکارآمد تر از هخا!

زنهار که ايرانی در انتقام کشی خيلی بی رحم است!

سخنی با امضا کنندگان بيانيه تحليلی 565

...بر چنين ملت و گورپدرش

واپسين ماههای رژيم يران

اصول اعتقادی دايناسورها، طنزنوروزی

يادت بخير ميسيو، يادت بخير

امتيازی برای تسخيرايران

اشغال نظامی ايران وسيله ايالات متحده

چهارشنبه سوری، شروع حرکت تاريخی

بد آگاهی و فرهنگ هفت رگه

جرج دابليو بوش، آبراهام لينکلنی ديگر

روحانيّت ضد خدا

استبداد خاندان پهلوی بلای جان ملا ها

آمريکا در خوان هقتم

عقل شرعی و شرع عقلی

واکنش مردم ما به حمله نظامی آمريکا

عشق های آقای نوری زاده

به هيولای اتم نه بگوئيم

موشک ملا حسنی و اتم آخوند نشان بزبان کوچه

رفراندم امير انتظام يا سازگارا، کدام ميتواند مشکوک باشد ؟

آيا مخمل انقلاب به خون آغشته خواهد شد؟

کاندوليزا رايس و بلال حبشی

سکس ضرورتی زيبا است نه يک تابو

نام وطنفروشان را به خاطر بسپاريم

طرح گوسفند سازی ملت ايران

آب از سر چشمه گل آلود است

رژيم ملا ها دقيقآ يک باند مافيا است

نوبت کشف عمامه است

فرهنگی که محشر می آفريند - دی جی مريم

ملا ها عقلمان را نيز دزديده اند

فقدان خرد سياسی را فقدان رهبريّت نناميم

ابطحی و ماری آنتوانت ـ وبلاگ نويسان تواب

نادانی تا به کی !؟

آزادی ايران، نقطه شروع 1

آزادی ايران، نقطه شروع 2

هنر سياست

ايران و ايرانی برای ملا ها غنيمت جنگی هستند

شب تيره، نوشته ای در مورد پناهندگی

انقلاب ايران، آغاز جنگ سوم بود

اين رفراندوم يک فريب است

سپاه پاسداران، شريک يا رقيب آمريکا

خامنه ای پدر خوانده تروريسم

فرهنگ پشت حجاب

کمونيسم همان حزب الله است

داريوش همايون چه ميگويد؟

اينترنت دنيای روانپريشان

خانه تکانی فرهنگی

فردا روشن است

عين الله باقرزاده های سياسی

آن که می خندد هنوز

اپيستمولژی اپوزيسيون

انقلاب سوسول ها

درود بر بسيجی با و جدان

روشنگران خفته ونقش چپ

فتح دروازه های اسلام

حزب توده و نابودی تشيّع

جنگ ديگر ايران و عراق

درد ما از خود ما است

يادی ازاستبداد آريا مهری!؟

ابر قدرت ترور

کدام مشروطه خواهی؟

برای آقای سعيد حجاريان

تراژدی ملا حسنی ها

مارمولک، سری 2

پهلوی پرست ها

هخا و تجمع اطراف دانشگاه

هخا و خاتمی، دو پسر عمو

تريبونال بين المللی

پايان ماه عسل فيضيه و لندن

طرح آزادی ايران 1

اولين و آخرين ميثاق ملی

اطلاعيه جمهوری خواهان

يک قاچاقچی جانشين خاتمی

فهم سر به کون

توطئه مشترک شريعتمداری

انگليس و ملا

نفت، رشوه، جنايت و

عنتر و بوزينه وخط رهبری

اروپايی و ملای هفت خط

ايران حراج است، حراج

درسهايی ازانتخابات آمريکا

عنکبوت و عقرب

بر رژيم اسلامی، نمرده به فتوای من نماز کنيد

پوکر روسی فيضيّه با پنتاگون

به ايران خوش آمديد کاندوليزای عزيز

مسخره بازی اتمی اروپا و ملا ها

انتلکتوليسم يا منگليسم

آبروی روشنقکران مشرق زمين


رسالت من بعد از نوژه

بی تفاوت نباشيم

نگاه خردمندانه به 28 مرداد


سايه سعيدی سيرجانی :

مسئوليت، نوشته ای در ارتباط با رفراندوم

پرسش شيما کلباسی از سايه در ارتباط با طرح رفراندوم

هويت، به همراه يک نوشته از فرزانه استاد جانباخته سعيدی سيرجانی با نام مشتی غلوم لعنتی

بچه های روستای سفيلان

امان از فريب و صد امان از خود فريبی

دريغ از يک "پسته" بودن

رنجنامه کوتاه سايه

بر ما چه ميرود


روشنگری های شهريار شادان از تشکيلات درونمرزی حزب ميهن :

خمينی؛ عارف يا جادوگر ؟

ما جوانان ايران بايد

حکومت خدا (1)

می گوید اعدام کن

راهی نوین برای فردای ایران


رنجنامه معصومه

شير ايران دريغ!


حافظ و اميرمبارزالدين

دلکش و ولی فقيه


کانون وب‌لاگ‌نويسان ايران-پن‌لاگ


کانون وبلاگ نويسان



This page is powered by Blogger. Isn't yours? Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com eXTReMe Tracker