آزاد شو


*** اين وبلاگ منعکس کننده مطالب و مقالات حزب ميهن است ***


Monday, January 14, 2008

 

آقای بوش، من شما را خيلی دوست می دارم





زاد گـــاه
امير سپهر

آقای بوش، من شما را خيلی دوست می دارم

اين سنت نافرخنده البته ويژه ی ايرانيان نيست که مادام چيزی گرانبها را در دست دارند ارزش آنرا نمی دانند، و آنگاه که آنرا از کف دادند از جگر آه کشيده و افسوس قدر ناشناسی خود را می خورند، ليکن در اينکه ايرانی در فرصت سوزی در جهان بی همتا است، جای هيچ ترديد نيست. همچنين در خوشخيالی و اميد های واهی در سر پروراندن

ويژگی ديگر ايرانی خود شيفته، علی رغم اينکه خود را باهوش ترين می پندارد، اتفاقآ در کم هوشی و دير فهمی او است. بگونه ای که اين مردمان همگی اديسون، هميشه دو ريالی شان از هر ملت ديگری دير تر می افتد. اين ملت خود می گويد که از آخوند جماعت پسمانده تر و بی شعور تر موجوداتی در جهان نيست، و شگفتا که خود گول همين بقول خودش متحجر ترين و بی شعور ترين جماعت عالم را می خورد، آنهم البته نه فقط يک بار

مثلآ ادبا و انديشمندان و شعرا و مورخان و پژوهشگران و تمام دکتر مهندس های اين ملت خود را روشنفکر ترين روشنفکران جهان می پندارند و ای عجب که اين ابر روشنفکران جهان هنوز هم درک نکرده اند که منشأ مشروعيّت نظامی تئوکراتيک (مذهبی) اصلآ زمينی نيست تا خود را اصلاح کند و از رای مردم شرابخواره و زناکار و بيج و رقاص و بی روضه و نماز زمينی مشروعيّت گيرد

عقلا و سياسيون اين ملت حتی پيشرفته ترين نظامهای دموکراتيک جهان، چون ژاپن و دانمارک و سوئد و نروژ و هلند و انگليس و تايلند را هم موروثی و خيلی عفبمانده می خوانند و ياللعجب که در جهان حقيقی خود نظامی دارند که پست ترين و عقبمانده ترين نظام عالم است. نظامی که اتفاقآ هم خود همين ابر انديشمندان و آگاه ترين سياسی های جهان بر سر کار آوردند که در هزاره ی سوم دست و پا اره کند و چشم از حدقه بيرون کشد و مردم را عمدآ از بالای ساختمان ده طبقه به پائين پرتاب کند که ستون فقرات و کاسه سر و تمام استخوان هاشان خرد و خمير گردد

مقدمه را بيش از اين ادامه نمی دهم که بقول عاليجناب مولانا، «اين سخن پايان ندارد ای عمو ...» و می روم سر اصل مطلب. صرفنظر از اينکه اين ابر انديشمندان جرج بوش را به خطا يک رئيس جمهور بد و نادان می دانند؛ که تاريخ نشان خواهد داد که همين بوش به نظر اينها جنگ طلب و عقب مانده، اتفاقآ يکی از انسان ترين و بهترين روسای جمهوری آمريکا برای ملتهای تحت ستم بوده، حال اين بوش برای هر ملتی هم که بد بود که نبود، دستکم وجودش برای ما بزرگترين موهبت بود که بتوانيم از شر اين اوباش لنگ بر سر رها شويم. اما مگر ابر انديشمندان ما حتی يک نيمچه شعوری هم دارند که بدانند اصلآ معنای موقعيّت شناسی چيست

از ميان رهبران اين بيش از دويست کشور جهان، اين مرد تنها رهبر يک کشور خارجی بود که هرگز با رژيم تروريستی ملا ها مماشات نکرد و در تمام اين هفت ساله ی رياست جمهوريش هم با نهايت ادب و شرافت و انسانيت از ما ملت ايران سخن گفت. او هر توهين و تهمت و تحقيری را از رقبای سياسيش شنيد و تحمل کرد، ليکن هرگز پرنسيپ عدم سازش با سربران را زير پا ننهاد

زمان به سرعت طی شد و طبق معمول همه ی موقعيّت ها سوخت. حال فقط يک سال ديگر از دوره ی رياست جمهوری بوش باقی مانده. ما که عقل نداريم از همين دوران کوتاه باقی مانده هم استفاده کنيم، چنانچه اتفاق غير مترقبه ای پيش نيايد، پس جرج بوش بزودی خواهد رفت و ما خواهيم ماند با رژيم سربر ها در تهران

خواهيم ديد که هر کسی که جانشين وی گردد، بی توجه به هر پرنسيپ و شرافتی، اولين کارش سازش با اين سربران خواهد بود. اگر نتوانست، آنگاه بزير کشيدن اين نظام و بر سر کار آوردن يک نظام مطيع و دست نشانده خود. بی توجه به حقوق بشر، بی توجه به دموکراسی و بدون در نظر گرفتن ماهيت و عملکرد اين رژيم و رفتارش با مردم اسير ما

آنگاه باز آه و افسوس شروع خواهد شد که چرا تا کمک معنوی و سياسی ابر قدرتی چون آمريکا وجود داشت کمی گذشت نکرده و به اتحادی نرسيديم تا اين نظام عصر بربريت و غارنشينی را براندازيم. مدتی بعد حتی اين مسلمانان فلکزده و عقبمانده ای هم که امروز او را بزرگترين دشمن می پندارند، متوجه خواهند شد که اتفاقآ بوش نه دشمن، بلکه بزرگترين حامی آنان برای دستيابی به آزادی بوده. آنگاه که سياست آمريکا باز به روال تاريخی خود باز گردد و آزادی ملت ها را فدای آرامش جهان سازد

من که شک ندارم اگر جرج بوش هم مانند رهبران اروپايی تروريست های کشنده فعالان سياسی را پس از ارتکاب به قتل در هواپيما گذارده و با احترام به تهران می فرستاد، امروز از نظر انديشمندان ما سياستمداری خيلی بزرگ و قابل احترام بحساب می آمد

آنچه اما به خود من مربوط می شود، اگر در اين يکساله هم نتوانم هيچ کاری انجام دهم، در روز پايانی رياست جمهوری اين انسان محترم و با وجدان، دسته گل بزرگی را برايش به سفارت ايالات متحده در استکهلم خواهم برد. چه که جرج بوش از نظر من با همه ی نفاط ضعف و قوتی که دارد، همان انسانی است که هست. با يک چهره و يک شخصيّت. ويژگيهايی که تا کنون در کمتر سياستمداری در تاريخ جهان وجود داشته

از نظر سياسی نيز اگر تمامی جهان هم که بوش را انسانی جنگ طلب و بی کفايت و عقبمانده ... و هر چيز ديگری که بحساب آرند، اگر ميليونها شکلک مسخره ی ديگری هم که در جهان از وی بسازند، من به تنهايی او را يکی از برجسته ترين شخصيّت های سياسی جهان می دانم. بوش اگر امروز اينطور نامحبوب است، بيشتر بدين علت است که او در يکی از دشوار ترين دوران تاريخ جهان رئيس جمهور آمريکا شد و بار بی کفايتی کامل و بی خيالی و خانم بازی اسلاف خود کارتر و بيل کلينتون را هم بر دوش کشيد

بويژه بار بی کفايتی و بی خيالی جناب بيل کلينتون ژيگولو را که بجای کار و احساس مسئوليّت، هشت سال تمام افغانستان و پاکستان و سودان و سومالی و فيليپين و سعودی و مصر و ايران و ديگر مرداب های تروريست زا را بحال خود رها ساخت و زمان به خانم بازی و روشنفکر بازی گذراند. همين

www.zadgah.com

|


<< Home

Archives

May 2004   June 2004   July 2004   August 2004   September 2004   October 2004   November 2004   December 2004   January 2005   February 2005   March 2005   April 2005   May 2005   June 2005   July 2005   August 2005   September 2005   October 2005   November 2005   December 2005   January 2006   February 2006   March 2006   April 2006   May 2006   June 2006   July 2006   August 2006   September 2006   October 2006   November 2006   December 2006   January 2007   February 2007   March 2007   April 2007   May 2007   June 2007   July 2007   August 2007   September 2007   October 2007   November 2007   December 2007   January 2008   February 2008   March 2008   April 2008   May 2008   June 2008   July 2008   August 2008   September 2008   October 2008   November 2008   December 2008   January 2009   February 2009   March 2009   April 2009   May 2009   June 2009   July 2009   August 2009   September 2009   October 2009   November 2009   January 2010   February 2010   March 2010   April 2010   May 2010   June 2010   July 2010   September 2011   February 2012  


Not be forgotten
! بختيار که نمرده است

بخشی از نوشته های آقای دکتر امير سپهر ( بنيانگذار و دبيرکل حزب ميهن ) :

سخن بی هنر زار و خار است و سست

چرا انقلاب آرام در ايران ناشدنی است؟

! دموکراسی مقام منظم عنتری

نوروز ايرانی در رژيمی ايرانی

بوی خوش خرد گرايی در نوروز

نامه ای به سخنگوی وزارت خارجه

!اصلاح جمهوری اسلامی به سبک آمريکا

!رژيم و دو گزينه، شکست، شکست ننگين

! لاابالی ها شال و کلاه کنيد

اسلام را کشف کنيم نه مسخره

ماندگاری ايران فقط به ناهشياران است !؟

!نه نه، اين تيم، تيم ملی ما نيست

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/پنجمين بخش

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش چهارم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش سوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش دوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش نخست

فرهنگ سازی را بايد از دکتر شريعتی آموخت

دانشمندان اتمی يا الاغهای پاکستانی

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش دوم

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش نخست

مبارزان ديروز، بابا بزرگ های بی عزت امروز

پيش درآمدی بر چيستی فرهنگ

ملتی در ميان چند طايفه رويا پرداز دغلباز

مشکل نه دستار که مسلک دستاربندی است

بی فرهنگی ما، عين فرهنگ ما است

! نابخردی نزد ما ايرانيان است و بس

!خود همی گفتی که خر رفت ای پسر

ولله که کابينه احمدی نژاد حقيقت ما است

است( Oedipuskomplex )رنج ما ازعقده اوديپ

غير قمر هيچ مگو

اين نه گنجی، که عقيده در زندان است

جمهوری خواهی پوششی برای دشمنان ملت

شاه ايران قربانی انتقام اسلامی

کار سترگ گنجی روشنگری است

گنجی اولين مسلمان لائيک

واپسين پرده تراژدی خمينی

انتخابات اخير پروژه حمله به ايران را کليد زد

جنگ آمريکا عليه ايران آغاز شده است

انتصاب احمدی نژاد، کشف حجاب رژيم

حماسه ديگری برای رژيم

برادر احمدی نژاد بهترين گزينه

انقلابی که دزديده شد؟

معين يک ملا است، نه مصدق

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران !/ بخش سوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش دوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش نخست

فولادوند همان جنتی است

اکبر گنجی، ديوانه ای از قفس پريد

دموکراسی محصول انديشه آزاد از مذهب است

تفنگداران آمريکايی پشت مرز هستند

رئيس جمهور اصلی خامنه ای است

!دانشجويان سوخته را دريابيد

دغلبازان ملا مذهبی

!خاتمی خائن نبود، رفسنجانی هم نيست

فندق پوست کنده

خيانتی بنام انقلاب اسلامی

ايران، کارگاه بی کارگر

آزادی کمی همت و هزينه می طلبد

نمايش لوطی عنتری در ملک جم

نخبگان نادانی

بوی باروت آمريکايی و رفسنجانی

آقای خمينی يک پيغمبر بود نه امام

انديشه زوال ناپذير است

اپوزيسيونی ناکارآمد تر از هخا!

زنهار که ايرانی در انتقام کشی خيلی بی رحم است!

سخنی با امضا کنندگان بيانيه تحليلی 565

...بر چنين ملت و گورپدرش

واپسين ماههای رژيم يران

اصول اعتقادی دايناسورها، طنزنوروزی

يادت بخير ميسيو، يادت بخير

امتيازی برای تسخيرايران

اشغال نظامی ايران وسيله ايالات متحده

چهارشنبه سوری، شروع حرکت تاريخی

بد آگاهی و فرهنگ هفت رگه

جرج دابليو بوش، آبراهام لينکلنی ديگر

روحانيّت ضد خدا

استبداد خاندان پهلوی بلای جان ملا ها

آمريکا در خوان هقتم

عقل شرعی و شرع عقلی

واکنش مردم ما به حمله نظامی آمريکا

عشق های آقای نوری زاده

به هيولای اتم نه بگوئيم

موشک ملا حسنی و اتم آخوند نشان بزبان کوچه

رفراندم امير انتظام يا سازگارا، کدام ميتواند مشکوک باشد ؟

آيا مخمل انقلاب به خون آغشته خواهد شد؟

کاندوليزا رايس و بلال حبشی

سکس ضرورتی زيبا است نه يک تابو

نام وطنفروشان را به خاطر بسپاريم

طرح گوسفند سازی ملت ايران

آب از سر چشمه گل آلود است

رژيم ملا ها دقيقآ يک باند مافيا است

نوبت کشف عمامه است

فرهنگی که محشر می آفريند - دی جی مريم

ملا ها عقلمان را نيز دزديده اند

فقدان خرد سياسی را فقدان رهبريّت نناميم

ابطحی و ماری آنتوانت ـ وبلاگ نويسان تواب

نادانی تا به کی !؟

آزادی ايران، نقطه شروع 1

آزادی ايران، نقطه شروع 2

هنر سياست

ايران و ايرانی برای ملا ها غنيمت جنگی هستند

شب تيره، نوشته ای در مورد پناهندگی

انقلاب ايران، آغاز جنگ سوم بود

اين رفراندوم يک فريب است

سپاه پاسداران، شريک يا رقيب آمريکا

خامنه ای پدر خوانده تروريسم

فرهنگ پشت حجاب

کمونيسم همان حزب الله است

داريوش همايون چه ميگويد؟

اينترنت دنيای روانپريشان

خانه تکانی فرهنگی

فردا روشن است

عين الله باقرزاده های سياسی

آن که می خندد هنوز

اپيستمولژی اپوزيسيون

انقلاب سوسول ها

درود بر بسيجی با و جدان

روشنگران خفته ونقش چپ

فتح دروازه های اسلام

حزب توده و نابودی تشيّع

جنگ ديگر ايران و عراق

درد ما از خود ما است

يادی ازاستبداد آريا مهری!؟

ابر قدرت ترور

کدام مشروطه خواهی؟

برای آقای سعيد حجاريان

تراژدی ملا حسنی ها

مارمولک، سری 2

پهلوی پرست ها

هخا و تجمع اطراف دانشگاه

هخا و خاتمی، دو پسر عمو

تريبونال بين المللی

پايان ماه عسل فيضيه و لندن

طرح آزادی ايران 1

اولين و آخرين ميثاق ملی

اطلاعيه جمهوری خواهان

يک قاچاقچی جانشين خاتمی

فهم سر به کون

توطئه مشترک شريعتمداری

انگليس و ملا

نفت، رشوه، جنايت و

عنتر و بوزينه وخط رهبری

اروپايی و ملای هفت خط

ايران حراج است، حراج

درسهايی ازانتخابات آمريکا

عنکبوت و عقرب

بر رژيم اسلامی، نمرده به فتوای من نماز کنيد

پوکر روسی فيضيّه با پنتاگون

به ايران خوش آمديد کاندوليزای عزيز

مسخره بازی اتمی اروپا و ملا ها

انتلکتوليسم يا منگليسم

آبروی روشنقکران مشرق زمين


رسالت من بعد از نوژه

بی تفاوت نباشيم

نگاه خردمندانه به 28 مرداد


سايه سعيدی سيرجانی :

مسئوليت، نوشته ای در ارتباط با رفراندوم

پرسش شيما کلباسی از سايه در ارتباط با طرح رفراندوم

هويت، به همراه يک نوشته از فرزانه استاد جانباخته سعيدی سيرجانی با نام مشتی غلوم لعنتی

بچه های روستای سفيلان

امان از فريب و صد امان از خود فريبی

دريغ از يک "پسته" بودن

رنجنامه کوتاه سايه

بر ما چه ميرود


روشنگری های شهريار شادان از تشکيلات درونمرزی حزب ميهن :

خمينی؛ عارف يا جادوگر ؟

ما جوانان ايران بايد

حکومت خدا (1)

می گوید اعدام کن

راهی نوین برای فردای ایران


رنجنامه معصومه

شير ايران دريغ!


حافظ و اميرمبارزالدين

دلکش و ولی فقيه


کانون وب‌لاگ‌نويسان ايران-پن‌لاگ


کانون وبلاگ نويسان



This page is powered by Blogger. Isn't yours? Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com eXTReMe Tracker