آزاد شو


*** اين وبلاگ منعکس کننده مطالب و مقالات حزب ميهن است ***


Friday, December 14, 2007

 

هر آنکه ايرانی می نمايد، ايرانی نيست

زاد گـــاه
امير سپهر



هر آنکه ايرانی می نمايد، ايرانی نيست


بسياری از ما ايرانيان فراری قياس به نفس کرده، هر کسی که بزبان ما حرف ميزند را ايرانی و علاقمند به سرنوشت مردم خود می پنداريم. در حاليکه خيلی از افرادی که بظاهر ايرانی به نظر ميرسند، ديگر هيچ رشته ی الفتی با ميهن ما ندارند. يعنی حال، بسياری از آنان که ما خيال می کنيم هم ميهن ما هستند، بجز در چهار چوبه شغل و داد و ستد بازرگانی با جمهوری اسلامی و منافع شخصی، ديگر هيچ ارتباطی با ميهن ما ندارند، و چنانچه ملاحظات اقتصادی آنان را با کشور ما مرتبط نسازد، سال بسال هم بياد ايران نمی افتند. ديگر هيچ نوع ارتباط عاطفی و دلبستگی مشترکی هم با ما ندارند

هستند چه بسيار ايرانيان که پس از بلوای پنجاه و هفت بجز افراد خانواده، حتی نوه های خاله وعمه خويش را نيز از ايران به نزد خود کوچ داده و حال حتی يک فاميل سببی هم در ايران ندارند. اين قبيل افراد را ديگر نمی توان و نبايستی جزو ايرانيان بحساب آورد. توجه داشته باشيم که بيست و نه سال خود زمانی دراز تر از يک دوره تاريخی است. هردوره از تاريخ دگرگونيهای بنيادينی را سبب ميگردد. آنچه به پيامد های پديده مهاجرت در يک دوره تاريخی مربوط ميشود، عبارت از اين است که بسياری رشته الفت را از جايی که از آن هجرت کرده اند بطور کلی می برند

از آنجا که اينان ساختمان زندگی خود را بر روی بنيانهای اقتصادی کشور های محل اقامت خود بنا می نهند، طبعآ منافع فردی خود را جدای از منافع کشوری که در آن کار می کنند و می زيند نمی دانند. اقامت و کار و زندگی طولانی در يک محيط، خوا و ناخواه دلبستگی و وفا داری بدان محيط را موجب ميگردد. بويژه اگر اين هجرت و جابجايی در سنين نو جوانی و جوانی صورت گرفته باشد. بخش بزرگی از آنچه که ما اپوزيسيونش ميناميم را کسانی تشکيل ميدهند که ديگر ايرانی نيستند، و اصلآ هم قصد بازگشت به ايران را ندارند

اين گروه بيش از دو دهه است که پاسپورت و مليٌت ديگری دارند و ميهن جديد خود را هم بسيار دوست ميدارند. خود نيز در صحبتهای خصوصی به اين حقيقت اذعان دارند. بسياری از چپ های سابق و خاتمی چی های ديروز که من در همين استکهلم ميشناسم حتی در اسپانيا نيز خانه و ويلا دارند. اينها در استخدام دولتهای اروپايی بوده و در راستای سياستهای آنان بابت حفظ رژيم و گرم نگهداشتن تنور اصلاحات دروغين حقوق و پاداش دريافت ميکنند. اپوزيسيون بازی برای اينها به منزله کسب و کار و دکان است. با سقوط اين رژيم حقوقشان قطع خواهد شد

اين اپوزيسيون اکثرآ ساخت اروپا از ميان افرادی سابقآ ايرانی انتخاب گرديده که در حال حاظر بکلی جذب جوامع اروپايی شده اند و از امين ترين و فعال ترين اعضای احزاب اين کشور ها هستند. اينها حق هم دارند که همه ساله سالروز به روی کار آمدن جمهوری اسلامی را مفصلآ جشن بگيرند. اين هم ميهنان سابق ما که بيشترشان هم از روستا ها و شهرهای دورافتاده و محروم به اروپا و آمريکا آمده اند، در اينجا به زندگی بسيار مرفه و خوبی رسيده اند

اين قبيل اشخاص ثروت و موقعيٌت شغلی و مليٌت اروپايی و خلاصه تمامی مزايای زندگی نوين خود را مديون جمهوری اسلامی هستند. بلحاظ روانشناختی بدون اينکه خود متوجه باشند، قسمت اعظم تنفرشان هم از پادشاه سابق بدين علت است که چرا به ايرانی آنقدر شخصيّت و غرورو اعتبار داده بود که نميشد در آنزمان در کنار آوارگان گرسنه بيافرا و آنگولا و سومالی و اريتره ... ازکشور های مرفه و مدرن پناهندگی گرفت و بر سرخوان گسترده و پربرکت نشست

نويسنده فردی را در همين شهر محل تبعيدم ميشناسم که زاده روستايی در نزديکی ابرقو است. بيست سال پيش که وی از ترکيه بطور قاچاق به اينجا آمد. مانند امروز نويسنده به نان شب خود محتاج بود. چپگرای آتشينی بود که تنها به جنگ مسلحانه بارژيم اعتقاد داشت. او رفته رفته آنچنان به تجملگرايی و جلوه های اين جامعه روی آورد که حال شيشه ادکلن گران قيمتی را هميشه در داشبورد اتوبيل و حتی در جيب بغلی خود حمل می کند. روزانه هم دو بار لباس عوض می کند

او امروز سوئدی ثروتمندی است که عضو فعال يکی از احزاب اين کشور است و از سينه چاکان اصلاحات از درون درايران. آخرين باری که او را ديدم در حاليکه پيپ شيکی بلب داشت، دو فرزند سوئديش در کنارش راه ميرفتند، در دستی قلاده سگ عظيم الجثه خود را داشت و در دستی ديگر دست همسر بلوند و بسيار زيبای سوئدی خود را. اين ايرانی سابق نام خود را هم از اصغر به ... تغيير داده است

دوستی برايم ميگفت که او و همسرش هميشه در خانه ما ايرانيها را مسخره ميکنند. اين نمونه ای است از وضعيّت اکنونی دهها هزار ايرانی سابق. اين اروپاييان و آمريکاييان ايرانی تبار بدليل آشنايی به زبان و فرهنگ ما در دوران نوين استعمارگری اروپا (نيئوکلنياليسم) حال نقش بهترين مستشرقين و ايرانشناسان عصر جديد را بعهده گرفته اند، و از اين بابت هم پول بسيار کلانی را به جيب ميزنند

نويسنده صميمانه به هم ميهنان مبارز توصيه ميکنم که اين قبيل افراد را ابدآ به حريم خود راه ندهند. اينها نه تنها ايرانی و جزو اپوزيسيون نيستند، بلکه دشمنان ما نيز محسوب می شوند. شواهدی در دست است که پاره ای از اين ايرانيان سابق حتی اسامی و تاکتيکهای مبارزاتی گروههای سرنگونی طلب را هم با استفاده از واسطه هايی در اختيار جمهوری اسلامی قرار ميدهند. نفوذ اينها به درون اپوزيسيون فقط برای به انحراف کشيدن مبارزات آزادی خواهان راستين است

نتيجه اينکه، گر چه بسياری همچنان فارسی حرف می زنند و چلوکباب می خورند، اما مبادا که ما هر ناشناس چلوکباب خور و هم زبان را ايرانی بحساب آريم. بسياری از آنان که در اين غربت ايرانی می نمايند، حال ديگر به هيچ روی ايرانی نيستند. بعضی از اينان در اين سالهای دراز به مافيای خطرناکی مبدل شده اند که آشنايی خود به سياست ايران را اصلآ به سرمايه تجارت خونين اما بسيار پردرآمد خود مبدل ساخته اند

فراموش نکنيم که بسياری از قتل های سياسی خارج از کشور اساسآ با راهنمايی و مباشرت افرادی سابقآ ايرانی صورت گرفت. اين گروه از اروپايی و آمريکايی های ايرانی تبار حال از عناصر داخلی خود رژيم هم بيشتر برای حفظ اين نظام تلاش می کنند. هر نا آشنا که ايرانی می نمايد، البته گرد به نظر می آيد، اما شما در مورد گردو بودن و مغز دار بودنش هم کمی مطالعه کنيد

www.zadgah.com

|


<< Home

Archives

May 2004   June 2004   July 2004   August 2004   September 2004   October 2004   November 2004   December 2004   January 2005   February 2005   March 2005   April 2005   May 2005   June 2005   July 2005   August 2005   September 2005   October 2005   November 2005   December 2005   January 2006   February 2006   March 2006   April 2006   May 2006   June 2006   July 2006   August 2006   September 2006   October 2006   November 2006   December 2006   January 2007   February 2007   March 2007   April 2007   May 2007   June 2007   July 2007   August 2007   September 2007   October 2007   November 2007   December 2007   January 2008   February 2008   March 2008   April 2008   May 2008   June 2008   July 2008   August 2008   September 2008   October 2008   November 2008   December 2008   January 2009   February 2009   March 2009   April 2009   May 2009   June 2009   July 2009   August 2009   September 2009   October 2009   November 2009   January 2010   February 2010   March 2010   April 2010   May 2010   June 2010   July 2010   September 2011   February 2012  


Not be forgotten
! بختيار که نمرده است

بخشی از نوشته های آقای دکتر امير سپهر ( بنيانگذار و دبيرکل حزب ميهن ) :

سخن بی هنر زار و خار است و سست

چرا انقلاب آرام در ايران ناشدنی است؟

! دموکراسی مقام منظم عنتری

نوروز ايرانی در رژيمی ايرانی

بوی خوش خرد گرايی در نوروز

نامه ای به سخنگوی وزارت خارجه

!اصلاح جمهوری اسلامی به سبک آمريکا

!رژيم و دو گزينه، شکست، شکست ننگين

! لاابالی ها شال و کلاه کنيد

اسلام را کشف کنيم نه مسخره

ماندگاری ايران فقط به ناهشياران است !؟

!نه نه، اين تيم، تيم ملی ما نيست

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/پنجمين بخش

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش چهارم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش سوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش دوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش نخست

فرهنگ سازی را بايد از دکتر شريعتی آموخت

دانشمندان اتمی يا الاغهای پاکستانی

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش دوم

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش نخست

مبارزان ديروز، بابا بزرگ های بی عزت امروز

پيش درآمدی بر چيستی فرهنگ

ملتی در ميان چند طايفه رويا پرداز دغلباز

مشکل نه دستار که مسلک دستاربندی است

بی فرهنگی ما، عين فرهنگ ما است

! نابخردی نزد ما ايرانيان است و بس

!خود همی گفتی که خر رفت ای پسر

ولله که کابينه احمدی نژاد حقيقت ما است

است( Oedipuskomplex )رنج ما ازعقده اوديپ

غير قمر هيچ مگو

اين نه گنجی، که عقيده در زندان است

جمهوری خواهی پوششی برای دشمنان ملت

شاه ايران قربانی انتقام اسلامی

کار سترگ گنجی روشنگری است

گنجی اولين مسلمان لائيک

واپسين پرده تراژدی خمينی

انتخابات اخير پروژه حمله به ايران را کليد زد

جنگ آمريکا عليه ايران آغاز شده است

انتصاب احمدی نژاد، کشف حجاب رژيم

حماسه ديگری برای رژيم

برادر احمدی نژاد بهترين گزينه

انقلابی که دزديده شد؟

معين يک ملا است، نه مصدق

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران !/ بخش سوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش دوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش نخست

فولادوند همان جنتی است

اکبر گنجی، ديوانه ای از قفس پريد

دموکراسی محصول انديشه آزاد از مذهب است

تفنگداران آمريکايی پشت مرز هستند

رئيس جمهور اصلی خامنه ای است

!دانشجويان سوخته را دريابيد

دغلبازان ملا مذهبی

!خاتمی خائن نبود، رفسنجانی هم نيست

فندق پوست کنده

خيانتی بنام انقلاب اسلامی

ايران، کارگاه بی کارگر

آزادی کمی همت و هزينه می طلبد

نمايش لوطی عنتری در ملک جم

نخبگان نادانی

بوی باروت آمريکايی و رفسنجانی

آقای خمينی يک پيغمبر بود نه امام

انديشه زوال ناپذير است

اپوزيسيونی ناکارآمد تر از هخا!

زنهار که ايرانی در انتقام کشی خيلی بی رحم است!

سخنی با امضا کنندگان بيانيه تحليلی 565

...بر چنين ملت و گورپدرش

واپسين ماههای رژيم يران

اصول اعتقادی دايناسورها، طنزنوروزی

يادت بخير ميسيو، يادت بخير

امتيازی برای تسخيرايران

اشغال نظامی ايران وسيله ايالات متحده

چهارشنبه سوری، شروع حرکت تاريخی

بد آگاهی و فرهنگ هفت رگه

جرج دابليو بوش، آبراهام لينکلنی ديگر

روحانيّت ضد خدا

استبداد خاندان پهلوی بلای جان ملا ها

آمريکا در خوان هقتم

عقل شرعی و شرع عقلی

واکنش مردم ما به حمله نظامی آمريکا

عشق های آقای نوری زاده

به هيولای اتم نه بگوئيم

موشک ملا حسنی و اتم آخوند نشان بزبان کوچه

رفراندم امير انتظام يا سازگارا، کدام ميتواند مشکوک باشد ؟

آيا مخمل انقلاب به خون آغشته خواهد شد؟

کاندوليزا رايس و بلال حبشی

سکس ضرورتی زيبا است نه يک تابو

نام وطنفروشان را به خاطر بسپاريم

طرح گوسفند سازی ملت ايران

آب از سر چشمه گل آلود است

رژيم ملا ها دقيقآ يک باند مافيا است

نوبت کشف عمامه است

فرهنگی که محشر می آفريند - دی جی مريم

ملا ها عقلمان را نيز دزديده اند

فقدان خرد سياسی را فقدان رهبريّت نناميم

ابطحی و ماری آنتوانت ـ وبلاگ نويسان تواب

نادانی تا به کی !؟

آزادی ايران، نقطه شروع 1

آزادی ايران، نقطه شروع 2

هنر سياست

ايران و ايرانی برای ملا ها غنيمت جنگی هستند

شب تيره، نوشته ای در مورد پناهندگی

انقلاب ايران، آغاز جنگ سوم بود

اين رفراندوم يک فريب است

سپاه پاسداران، شريک يا رقيب آمريکا

خامنه ای پدر خوانده تروريسم

فرهنگ پشت حجاب

کمونيسم همان حزب الله است

داريوش همايون چه ميگويد؟

اينترنت دنيای روانپريشان

خانه تکانی فرهنگی

فردا روشن است

عين الله باقرزاده های سياسی

آن که می خندد هنوز

اپيستمولژی اپوزيسيون

انقلاب سوسول ها

درود بر بسيجی با و جدان

روشنگران خفته ونقش چپ

فتح دروازه های اسلام

حزب توده و نابودی تشيّع

جنگ ديگر ايران و عراق

درد ما از خود ما است

يادی ازاستبداد آريا مهری!؟

ابر قدرت ترور

کدام مشروطه خواهی؟

برای آقای سعيد حجاريان

تراژدی ملا حسنی ها

مارمولک، سری 2

پهلوی پرست ها

هخا و تجمع اطراف دانشگاه

هخا و خاتمی، دو پسر عمو

تريبونال بين المللی

پايان ماه عسل فيضيه و لندن

طرح آزادی ايران 1

اولين و آخرين ميثاق ملی

اطلاعيه جمهوری خواهان

يک قاچاقچی جانشين خاتمی

فهم سر به کون

توطئه مشترک شريعتمداری

انگليس و ملا

نفت، رشوه، جنايت و

عنتر و بوزينه وخط رهبری

اروپايی و ملای هفت خط

ايران حراج است، حراج

درسهايی ازانتخابات آمريکا

عنکبوت و عقرب

بر رژيم اسلامی، نمرده به فتوای من نماز کنيد

پوکر روسی فيضيّه با پنتاگون

به ايران خوش آمديد کاندوليزای عزيز

مسخره بازی اتمی اروپا و ملا ها

انتلکتوليسم يا منگليسم

آبروی روشنقکران مشرق زمين


رسالت من بعد از نوژه

بی تفاوت نباشيم

نگاه خردمندانه به 28 مرداد


سايه سعيدی سيرجانی :

مسئوليت، نوشته ای در ارتباط با رفراندوم

پرسش شيما کلباسی از سايه در ارتباط با طرح رفراندوم

هويت، به همراه يک نوشته از فرزانه استاد جانباخته سعيدی سيرجانی با نام مشتی غلوم لعنتی

بچه های روستای سفيلان

امان از فريب و صد امان از خود فريبی

دريغ از يک "پسته" بودن

رنجنامه کوتاه سايه

بر ما چه ميرود


روشنگری های شهريار شادان از تشکيلات درونمرزی حزب ميهن :

خمينی؛ عارف يا جادوگر ؟

ما جوانان ايران بايد

حکومت خدا (1)

می گوید اعدام کن

راهی نوین برای فردای ایران


رنجنامه معصومه

شير ايران دريغ!


حافظ و اميرمبارزالدين

دلکش و ولی فقيه


کانون وب‌لاگ‌نويسان ايران-پن‌لاگ


کانون وبلاگ نويسان



This page is powered by Blogger. Isn't yours? Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com eXTReMe Tracker