آزاد شو


*** اين وبلاگ منعکس کننده مطالب و مقالات حزب ميهن است ***


Tuesday, October 16, 2007

 

جنگ ـ حملات تخريبی ـ معامله ـ تجزيه ايران




زاد گـــاه
امير سپهر



جنگ ـ حملات تخريبی ـ معامله ـ تجزيه ايران


اينروز ها بحث همه ی محافل سياسی خودی و بيگانه بر سر حمله ی نظامی ايالات متحده به ايران است. خطر وقوع چنين حمله ای به اندازه ای جدی و نزديک به نظر می رسد که اينک حتی بزرگترين رسانه های بزرگ بين المللی نيز اصلی ترين تحليل های خود را به همين موضوع اختصاص داده اند

علی رغم همه ی اينها اما هنوز هم هيچ کسی قادر نيست بدرستی پيش بينی کند که آيا سرانجام آمريکا به ايران حمله خواهد کرد يا خير. اين موضوعی است که حتی خود رئيس جمهور ايالات متحده ی آمريکا نيز نمی داند، حتی اگر وی چنين قصد و برنامه ای هم که داشته باشد

زيرا تجربه نشان داده که اولآ آنگاه که ديگر وقوع جنگ حتمی به نظر می رسد در همان دقيقه نود يکی از طرفين از مواضع خود از ترس و يا تدبير عقب نشينی می کند، که جمهوری اسلامی در اينگونه تو زدن ها و خفت پذيری سابقه ای طولايی دارد

دومآ آنگاه که دشمنی ميان دو دولت آن اندازه ژرف می شود که هر دو طرف حالت جنگی به خود می گيرند، گاهی حتی يک تير اندازی بی جا و يا اشتباهی سربازی هم در اين ميان منجر به افروخته شدن آتش يک جنگ تمام عيار خانمانسوز می گردد. ولو که اين امر مطابق برنامه هر دو طرف بسيار زود باشد، هيچ طرفی در آمادگی کامل نباشد و يا اينکه علی رغم صف آرايی اصولآ طرفين مايل به آغاز يک جنگ جدی نبوده باشند

در نتيجه اکنون نه می توان گفت که ممکن است جنگی در گيرد و نه می توان گفت نه. حتی اگر جنگی هم آغاز گردد، باز هم نمی شود گفت که آن جنگ ممکن است چه مدتی ادامه يابد و تبعات آن برای ما چه خواهد بود. حتی اينرا هم نمی توان حدس زد که اساسآ اين حالت بسيار بد (نه جنگ و نه صلح) که سالها است ميان آمريکا و جمهوری اسلامی بوجود آمده، که حتی بد تر از جنگ هم هست، تا چه زمانی ممکن است که ادامه داشته باشد. حاصل اينکه، يا آمريکا به ايران حمله خواهد کرد و يا اينکه با پس نشستن جمهوری اسلامی در واپسين دقايق حمله ای صورت نخواهد گرفت

پيش از ادامه بحث نکته ی بسيار مهمی که بايد در اين ميان در نظر داشت، اين است که ضربات تخريبی را نبايد با جنگ کلاسيک و زمينی برابر دانست. چه که متاسفانه بسياری ضربات ويرانگر و مهلک هوايی را با جنگ يکسان می دانند و تحليل می کنند. در حالی که اين دو امر کاملآ از هم مجزا هستند. و به تبع آن شروع، مکانيزم، هدف و نتايج آنها هم با هم تفاوتهای اساسی دارند

آنچه از مجموعه ی شايعات راست و دروغ، خبر های موثق و غير موثق و همينطور تجربه ی بد آمريکا از دو جنگ متعارف افغانستان و عراق بر می آيد، اينگونه به نظر می رسد که هدف آمريکا از حمله به ايران صرفآ فلج کردن همه جانبه ی جمهوری اسلامی خواهد بود. يعنی آنچه به احتمال قوی صورت خواهد گرفت حملاتی برق آسا و ويرانگر خواهد بود. امری که با يک جنگ متعارف خيلی تفاوت خواهد داشت. از اينروی خوب است که ما ابتدا نگاهی گذرا به دو پديده هر دو نا مبارک و ويرانگر جنگ و ضربات تخريبی، و همچنين تفاوتها و هدف های آن دو با هم داشته باشيم و آنگاه بحث را ادامه داده و نتيجه گيری کنيم

جنگ کلاسيک
مطلب را با اين جمله آغاز می کنم که اصولآ وارد شدن به جنگ به مثابه شروع يک بازی بی قاعده است. بازی خونباری که در آن بازيگر از همان دقيقه اول نه ديگر کنترل و نقشی در روند بازی دارد و نه می تواند هر زمان که خواست به بازی خاتمه دهد. چه که جنگ به دليل کنش های نا هم آهنگ و غير قابل پيش بينی طرفين، نفسآ امری بيرون از کنترل هر دو طرف مخاصمه است

با نگاهی به چگونگی تمامی جنگهای گذشته، تجربه نشان می دهد که تا کنون هيچ جنگی دقيقآ مطابق يک برنامه از پيش مدون شده پيش نرفته است. بديگر سخن هيچ جنگی تا به حال اينگونه نبوده که دولتی توانسته باشد با يک برنامه ی منظم آنرا آغاز کرده، درست مطابق برنامه پيش برده و با رسيدن به اهداف از پيش تعيين شده آنرا در زمان دلخواه به پايان رساند. حتی قوی ترين دولتها در برابر ضعيف ترين دولتها نيز تا کنون قادر به چنين کاری نبوده اند

اگر می شد که جنگ را با برنامه پيش برد بی شک نه هيتلر با آنهمه متخصص بی نظير و برنامه نويس در انتها مجبور به انتهار می گرديد، نه دو ابر قدرت ايالات متحده و اتحاد شوروی در مقابل دو ملت پاپتی ويتنام و افغان به ژانو در می آمدند، نه ميلوسويچ در زندان هلند دقمرگ می شد، نه صدام از کرده ی خود اظهار ندامت می کرد، نه خمينی جام زهر سر می کشيد، نه آرژانتين بر سر جزاير فالکلند با انگلستان سرشاخ می شد که در انتها با آن خفت تسليم شود و نه اساسآ امروز نيروی های ناتو در افغانستان بودند و نه ارتش آمريکا در عراق

پس جنگ بطور ذاتی يک بازی بيرون از هر نرم و قاعده و قانونمندی است. به تبع آنهم هرگز نمی شود که نتيجه ی آنرا از قبل پيش بينی کرد. ولو اينکه حتی يک طرف مجهز ترين ارتش جهان را داشته باشد و طرف ديگر فاقد هر گونه امکانات نظامی باشد

آنچه آوردم اما همگی شامل جنگهای کلاسيک و زمينی است. يعنی جنگهايی که هدف آنها در نهايت کشور گشايی و اشغال خاک است. حال چه بطور مستقيم و چه غير مستقيم و با بر سر کار آوردن دولتهای دست نشانده و حمايت از آنها، البته باز هم بر روی زمين. جمله ی بر روی زمين را مخصوصآ آوردم که مهم ترين بخش کار در جنگهای کلاسيک است. زيرا که در اينگونه جنگها هر اندازه هم که نيرويی های هوايی و دريايی نقش مهمی ايفا کنند، ليکن آن نيرو که در نهايت بايد نقش تعين کننده را داشته باشد نيروی زرهی و يا ارتش زمينی است.همينطور نقش پاسداری از دستاورد ها و پيروزی های کل جنگ را

حملات تخريبی
در حالی که در هر جنگی همواره دو طرف وجود دارد که به هم ضربه می زنند و از هم ضربه می خورند، حملات تخريبی اما می تواند کاملآ يک سويه باشد. بی اينکه طرف مقابل قادر به مقابله و يا زدن ضربه ای متقابل و يا حتی تک ضربه ای هم به حريف باشد. يعنی يک نيرويی بيايد و هدف هايی را کاملآ نابود ساخته و برود بدون اينکه طرف ديگر اصلآ کاری از دستش بر آيد. مانند کوبيدن ليبی وسيله نيروی هوايی ايالات متحده. که اين کوبيدن آن اندازه ميلی متری و دقيق بود که حتی شامل اطاق خواب معمر القذافی نيز گرديد که به مرگ فرزند وی منجر شد. بی اينکه ليبی بتواند کاری انجام دهد

يا لت و پار کردن ارتش صرب فقط از راه هوا وسيله ی جنگنده های پيمان ناتو، بدون اينکه ارتش ميلوسويچ بتواند حتی يک تک سيلی به گوش يکی از سربازان ناتو بزند. و يا چند بار کوبيدن عراق وسيله ی بمب افکن های آمريکا در اوائل دهه ی نود. يا اينکه کوبيدن نيرو گاههای اتمی ارتش عراق وسيله ی نيروی هوايی اسرائيل در ميانه جنگ ايران و عراق و همينطور تخريب تأسيسات اتمی سوريه در همين چند هفته ی پيش از اين وسيله همان کشور. که اين حمله ی موفقيت آميز اسرائيل، آخرين از اين دسته حملات تخريبی بود. باز هم البته بی اينکه اساسآ سوريه ی بشار اسد بتواند در مقابل کوچکترين ضربتی به اسرائيل بزند

بنا بر اين ضربات تخريبی را نبايد با جنگ يکسان دانست. در اينجا چون جنگ کلاسيک زمينی، ديگر اين پاپتی های ايثار گر نقشی ندارند که قادر باشند با از جان گذشتگی و ايثار، ضعف تکنيکی را با خون خود جبران کرده و سرنوشت جنگ را تغيير دهند. صربات تخريبی نه يک جنگ که يک بازی کاملآ تکنيکی است. که تنها نقش نيروی انسانی هم در آن فقط فشار تکمه ها است. آنچه در اين نوع نبرد تعيين کننده است ميزان پيشرفت علم در دو سوی است. پيروز چنين نبردی آن طرفی است که دستگاههايی مدرن تر و کامپيوتر هايی دقيق تر و ادوات ليزری پيشرفته تری دارد. از اينروی سرنوشت يک نبرد تکنيکی (ضربتی) را برخلاف يک جنگ کلاسيک از همان قبل از آغاز نيز می شود بطور يقين پيش بينی کرد. يعنی ضريب اطمينان به پيروزی در چنين نبردی برای آن طرف که از نظر علمی پيشرفته تر است برخلاف جنگ متعارف، تقريبآ صد در صد است
ادامه دارد

www.zadgah.com


|


<< Home

Archives

May 2004   June 2004   July 2004   August 2004   September 2004   October 2004   November 2004   December 2004   January 2005   February 2005   March 2005   April 2005   May 2005   June 2005   July 2005   August 2005   September 2005   October 2005   November 2005   December 2005   January 2006   February 2006   March 2006   April 2006   May 2006   June 2006   July 2006   August 2006   September 2006   October 2006   November 2006   December 2006   January 2007   February 2007   March 2007   April 2007   May 2007   June 2007   July 2007   August 2007   September 2007   October 2007   November 2007   December 2007   January 2008   February 2008   March 2008   April 2008   May 2008   June 2008   July 2008   August 2008   September 2008   October 2008   November 2008   December 2008   January 2009   February 2009   March 2009   April 2009   May 2009   June 2009   July 2009   August 2009   September 2009   October 2009   November 2009   January 2010   February 2010   March 2010   April 2010   May 2010   June 2010   July 2010   September 2011   February 2012  


Not be forgotten
! بختيار که نمرده است

بخشی از نوشته های آقای دکتر امير سپهر ( بنيانگذار و دبيرکل حزب ميهن ) :

سخن بی هنر زار و خار است و سست

چرا انقلاب آرام در ايران ناشدنی است؟

! دموکراسی مقام منظم عنتری

نوروز ايرانی در رژيمی ايرانی

بوی خوش خرد گرايی در نوروز

نامه ای به سخنگوی وزارت خارجه

!اصلاح جمهوری اسلامی به سبک آمريکا

!رژيم و دو گزينه، شکست، شکست ننگين

! لاابالی ها شال و کلاه کنيد

اسلام را کشف کنيم نه مسخره

ماندگاری ايران فقط به ناهشياران است !؟

!نه نه، اين تيم، تيم ملی ما نيست

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/پنجمين بخش

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش چهارم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش سوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش دوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش نخست

فرهنگ سازی را بايد از دکتر شريعتی آموخت

دانشمندان اتمی يا الاغهای پاکستانی

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش دوم

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش نخست

مبارزان ديروز، بابا بزرگ های بی عزت امروز

پيش درآمدی بر چيستی فرهنگ

ملتی در ميان چند طايفه رويا پرداز دغلباز

مشکل نه دستار که مسلک دستاربندی است

بی فرهنگی ما، عين فرهنگ ما است

! نابخردی نزد ما ايرانيان است و بس

!خود همی گفتی که خر رفت ای پسر

ولله که کابينه احمدی نژاد حقيقت ما است

است( Oedipuskomplex )رنج ما ازعقده اوديپ

غير قمر هيچ مگو

اين نه گنجی، که عقيده در زندان است

جمهوری خواهی پوششی برای دشمنان ملت

شاه ايران قربانی انتقام اسلامی

کار سترگ گنجی روشنگری است

گنجی اولين مسلمان لائيک

واپسين پرده تراژدی خمينی

انتخابات اخير پروژه حمله به ايران را کليد زد

جنگ آمريکا عليه ايران آغاز شده است

انتصاب احمدی نژاد، کشف حجاب رژيم

حماسه ديگری برای رژيم

برادر احمدی نژاد بهترين گزينه

انقلابی که دزديده شد؟

معين يک ملا است، نه مصدق

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران !/ بخش سوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش دوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش نخست

فولادوند همان جنتی است

اکبر گنجی، ديوانه ای از قفس پريد

دموکراسی محصول انديشه آزاد از مذهب است

تفنگداران آمريکايی پشت مرز هستند

رئيس جمهور اصلی خامنه ای است

!دانشجويان سوخته را دريابيد

دغلبازان ملا مذهبی

!خاتمی خائن نبود، رفسنجانی هم نيست

فندق پوست کنده

خيانتی بنام انقلاب اسلامی

ايران، کارگاه بی کارگر

آزادی کمی همت و هزينه می طلبد

نمايش لوطی عنتری در ملک جم

نخبگان نادانی

بوی باروت آمريکايی و رفسنجانی

آقای خمينی يک پيغمبر بود نه امام

انديشه زوال ناپذير است

اپوزيسيونی ناکارآمد تر از هخا!

زنهار که ايرانی در انتقام کشی خيلی بی رحم است!

سخنی با امضا کنندگان بيانيه تحليلی 565

...بر چنين ملت و گورپدرش

واپسين ماههای رژيم يران

اصول اعتقادی دايناسورها، طنزنوروزی

يادت بخير ميسيو، يادت بخير

امتيازی برای تسخيرايران

اشغال نظامی ايران وسيله ايالات متحده

چهارشنبه سوری، شروع حرکت تاريخی

بد آگاهی و فرهنگ هفت رگه

جرج دابليو بوش، آبراهام لينکلنی ديگر

روحانيّت ضد خدا

استبداد خاندان پهلوی بلای جان ملا ها

آمريکا در خوان هقتم

عقل شرعی و شرع عقلی

واکنش مردم ما به حمله نظامی آمريکا

عشق های آقای نوری زاده

به هيولای اتم نه بگوئيم

موشک ملا حسنی و اتم آخوند نشان بزبان کوچه

رفراندم امير انتظام يا سازگارا، کدام ميتواند مشکوک باشد ؟

آيا مخمل انقلاب به خون آغشته خواهد شد؟

کاندوليزا رايس و بلال حبشی

سکس ضرورتی زيبا است نه يک تابو

نام وطنفروشان را به خاطر بسپاريم

طرح گوسفند سازی ملت ايران

آب از سر چشمه گل آلود است

رژيم ملا ها دقيقآ يک باند مافيا است

نوبت کشف عمامه است

فرهنگی که محشر می آفريند - دی جی مريم

ملا ها عقلمان را نيز دزديده اند

فقدان خرد سياسی را فقدان رهبريّت نناميم

ابطحی و ماری آنتوانت ـ وبلاگ نويسان تواب

نادانی تا به کی !؟

آزادی ايران، نقطه شروع 1

آزادی ايران، نقطه شروع 2

هنر سياست

ايران و ايرانی برای ملا ها غنيمت جنگی هستند

شب تيره، نوشته ای در مورد پناهندگی

انقلاب ايران، آغاز جنگ سوم بود

اين رفراندوم يک فريب است

سپاه پاسداران، شريک يا رقيب آمريکا

خامنه ای پدر خوانده تروريسم

فرهنگ پشت حجاب

کمونيسم همان حزب الله است

داريوش همايون چه ميگويد؟

اينترنت دنيای روانپريشان

خانه تکانی فرهنگی

فردا روشن است

عين الله باقرزاده های سياسی

آن که می خندد هنوز

اپيستمولژی اپوزيسيون

انقلاب سوسول ها

درود بر بسيجی با و جدان

روشنگران خفته ونقش چپ

فتح دروازه های اسلام

حزب توده و نابودی تشيّع

جنگ ديگر ايران و عراق

درد ما از خود ما است

يادی ازاستبداد آريا مهری!؟

ابر قدرت ترور

کدام مشروطه خواهی؟

برای آقای سعيد حجاريان

تراژدی ملا حسنی ها

مارمولک، سری 2

پهلوی پرست ها

هخا و تجمع اطراف دانشگاه

هخا و خاتمی، دو پسر عمو

تريبونال بين المللی

پايان ماه عسل فيضيه و لندن

طرح آزادی ايران 1

اولين و آخرين ميثاق ملی

اطلاعيه جمهوری خواهان

يک قاچاقچی جانشين خاتمی

فهم سر به کون

توطئه مشترک شريعتمداری

انگليس و ملا

نفت، رشوه، جنايت و

عنتر و بوزينه وخط رهبری

اروپايی و ملای هفت خط

ايران حراج است، حراج

درسهايی ازانتخابات آمريکا

عنکبوت و عقرب

بر رژيم اسلامی، نمرده به فتوای من نماز کنيد

پوکر روسی فيضيّه با پنتاگون

به ايران خوش آمديد کاندوليزای عزيز

مسخره بازی اتمی اروپا و ملا ها

انتلکتوليسم يا منگليسم

آبروی روشنقکران مشرق زمين


رسالت من بعد از نوژه

بی تفاوت نباشيم

نگاه خردمندانه به 28 مرداد


سايه سعيدی سيرجانی :

مسئوليت، نوشته ای در ارتباط با رفراندوم

پرسش شيما کلباسی از سايه در ارتباط با طرح رفراندوم

هويت، به همراه يک نوشته از فرزانه استاد جانباخته سعيدی سيرجانی با نام مشتی غلوم لعنتی

بچه های روستای سفيلان

امان از فريب و صد امان از خود فريبی

دريغ از يک "پسته" بودن

رنجنامه کوتاه سايه

بر ما چه ميرود


روشنگری های شهريار شادان از تشکيلات درونمرزی حزب ميهن :

خمينی؛ عارف يا جادوگر ؟

ما جوانان ايران بايد

حکومت خدا (1)

می گوید اعدام کن

راهی نوین برای فردای ایران


رنجنامه معصومه

شير ايران دريغ!


حافظ و اميرمبارزالدين

دلکش و ولی فقيه


کانون وب‌لاگ‌نويسان ايران-پن‌لاگ


کانون وبلاگ نويسان



This page is powered by Blogger. Isn't yours? Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com eXTReMe Tracker