آزاد شو


*** اين وبلاگ منعکس کننده مطالب و مقالات حزب ميهن است ***


Friday, September 28, 2007

 

گلی به گوشه ی جمال حتی پوفيوز ها و ... های آن رژيم




زاد گـــاه
امير سپهر


گلی به گوشه ی جمال حتی پوفيوز ها و ... های آن رژيم


ابتدا اين نکته را بياورم که قصد داشتم آن ديگر واژه را هم بياورم. ليکن به پاسداشت حرمت قلم به آوردن همين واژه ی پوفيوز بسنده کردم. واژه ی پوفيوز چيزی مصطلح در محاوره ی روزانه ما است. ما در گفتگوی ميان خود از انسانهايی بنام پوفيوز نام می بريم که معرفت و شعور نداشته باشند

حال مبادا که فروش بکارت دختران ايران را وسيله ی پايوران اين رژيم ناديده انگاشته، اينهمه فقر و فحشا را رها کرده و حتی اين تک واژه ی نارسا را هم بی ادبی انگاريد. اگر بی ادبی در اين نوشته وجود داشته باشد همانا بی ادبی به پوفيوز ها و ... های حقيقی است که من اين دزدان با چراغ و بکارت فروشان را با آن انسانهای نابخرد و اکثرآ خود قربانی بی عدالتی مقايسه کرده ام

پس لطفآ زياده بی روغن سرخ نکنيم که در طول تاريخ هماره به همين علت تابه را سوزانده ايم. اين سايت برای کودکان نيست. پس اجازه دهيم که کمی خودمان باشيم. درست همانگونه که هستيم، نه آنگونه که خود می گوئيم هستيم و اما هرگز نبوده و نيستيم

و اما، حسين شريعتمداری، سردبير انتصابی خامنه ای در روزنامه غارت شده ی کيهان در مقاله ای تحت عنوان (شوک در نيويورک منطق ايران درخشيد) ضمن تعريف و تمجيد از محمود احمدی نژاد با وقاحتی خارج از تصور انسان به دروغ می نويسد: سخنراني موفق رئيس جمهور ايران در دانشگاه كلمبيا ضمن تأثيرگذاري بر خيل كثيري از مخاطبان در جهان، تحسين رسانه هاي غربي و در همان حال عصبانيت برخي چهره هاي نزديك به صهيونيسم را برانگيخت

سپس هم با چند نقل قول از چند دانشجو و محقق ساختگی و نيست در جهان نتيجه می گيرد که احمدی نژاد قلب تمام بشريت و بويژه قلب روزنامه نويسان آمريکايی را تسخير کرد. برای اينکه بدانيم روزنامه نويسان چگونه عاشق احمدی نژاد شدند، به بريده ای از مطالب مشهور ترين روزنامه های آمريکا در مورد احمدی نژاد توجه بفرمائيد

والستریت جورنال: سيرک سیار محمود احمدی ‌نژاد
اين روزنامه در سرمقاله‌ی روز چهارشنبه ی خود می نویسد: سیرک سـیار محمود احمدی ‌نژاد این هفته نمایش سیاسی خوبی را برصحنه آورد، اما این نمایش ِ خنده آور نباید ما را از پیام گستاخانه‌ی پشت آن غافل کند، رئیس ‌جمهور ایران باور دارد که دنیا اراده ‌اش را برای متوقف کردن برنامه‌ی هسته ‌ای ِ کشور او از دست داده، و آمریکا نیز قادر نیست به تلافی کشتن سربازانش در عراق قدمی بردارد. اکنون پرسش آن است که جورج بوش می‌ خواهد در شانزده ماه باقی مانده از دوره‌ی خدمتش، چه اقدامی در این باره بکند

لس آنجلس تایمز : خندیدند؛ البته نه با او بلکه به او
شر کت کنندگان در شو رییس جمهور ایران در دانشگاه کلمبیا هم خندیدند و هم دست زدند؛ البته نه با او بلکه به او می خندیدند. این روزنامه سپس به واکنش کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا، از جمله باراک اوباما از حزب دموکرات و میت رومنی از حزب جمهوریخواه، می پردازد و این که از سفر احمدی نژاد به نیویورک و سخنرانی وی در دانشگاه کلمبیا به شدت انتقاد کرده اند. این روزنامه ادامه می دهد: بعید است که سخنان رییس جمهور ایران نظر کسی را در مورد "واقعیات" هولوکاست یا چه کسی مسبب حملات یازده سپتامبر به آمریکا بوده تغییر داده باشد

دفاع احمدی نژاد از حقوق زنان (وقتی حتی زنان اجازه ندارند در مسابقات فوتبال شرکت کنند)، همجنس گرایان (وقتی اشد مجازات مرگ برای آنها در نظر گرفته شده) و یهودیان (وقتی همه مشکلات جهان را ناشی از آنان می داند)، باعث بیشترین خنده در این سخنرانی شد. لس آنجلس تایمز در انتها نتیجه گیری می کند که آنچه منتقدان سفر آقای احمدی نژاد از آن واقف نیستند این است که بهترین راه برای بی اعتبار کردن یک "مستبد" این است که بگذاریم خودش با کلمات مسمومش این کار را بکند

یو اس ای تودی : احمدی نژاد عقب نشينی کرد
"باربارا اسلاوین سرمقاله نويس اين روزنامه به نقل از اسفندیار رحیم مشایی، یک از معاونین احمدی نژاد، آورده که حضور وی در دانشگاه ارزشمند بوده و آقای بالینجر به این دلیل با رییس جمهور ایران به تندی حرف زده که از سوی دولت آمریکا تحت فشار بوده است. نگارنده این گزارش یو اس ای تودی لحن آقای احمدی نژاد را در برخی مواقع، مثلا وقتی از دانشگاه کلمبیا و دانشجویان آن دعوت کرده به ایران سفر کنند و با دانشگاهیان ایران ملاقات کنند را از موضع عقب نشينی ارزیابی کرده است

نیویورک تایمز: نارضايتی شديد از دانشگاه کلمبيا به دليل دعوت از رئيس جمهور ايران
یکی از سرمقاله های نیویورک تایمز از نارضايتی کامل برخی از نمایندگان ایالت نیویورک از دانشگاه کلمبیا خبر می دهد. اين روز نامه می نويسد: "شلدون سیلور"، رییس "شورای نیویورک"، در گفتگویی با "نیویورک سان" هشدار داده قانونگذاران این ایالت احتمالا حمایت خود از دانشگاه کلمبیا را "مورد بازنگری قرار خواهند داد. اين سرمقاله ضمن اشاره به ماهيت فاشيستی رژيم تهران توصيه می کند: بهترین راه برای امید دادن به مخالفان حکومت سلطه گر ایران نمایش دموکراسی در آمریکا و همچنین تعهد این کشور به آزادی بیان است؛ این که بگذاریم آقای احمدی نژاد نظرات خود را در یک مناظره دانشگاهی بیان کند. چرا که اين به نفع آزادی خواهان مخالف اين رژيم سرکوبگر تمام خواهد شد وووو

اين همان دست آورد های درخشان آن بچه نعلبند بی سر و پا و هويت است که موجودی بی سرو پا تر و دنی تر از او بنام حسين شريعتمداری از آنها بنام منطق درخشان ياد می کند. منطقی آنچنان درخشان که ديگر آن نيم گرم شرف و غرور باقی مانده ی ايرانی را هم در جهان بباد داد. منطقی آنچنان محکم که به همه ی جهانيان نشان داد که کشوری با هفت هزار سال تاريخ غرور انگيز و با آن همه خدمات به مدنيت بشری امروزه خود به چه درکاتی از پستی و مسخرگی و بی فرهنگی سقوط کرده. منطق درخشانی که موجب شد تا ايرانی با شرف اين روز ها آرزوی مرگ کند تا شاهد اينهمه بی آبرو شدن خود و ميهن و تاريخش در دنيا نباشد

احمدی نژاد ها و شريعتمداری ها معلول هستند
اين مصيبت ها و آبرو ريزی ها که آوردم اما تقصير احمدی نژاد ها و شريعتمداری ها و خامنه ای ها ... نيست. تقصير از کسانی است که اين بی فرهنگ ترين و دنی ترين و بی هويت ترين عناصر اجتماع ايران را از سر نادانی در اين جايگاه ها نشاندند. وقتی شما پست ترين لايه های اجتماعی را برکشيده و به وزارت و وکالت و ژنرالی برسانيد طبيعی است که بايد شاهد چنين بی شرافتی ها و ننگ ها و خفت ها هم باشيد

انقلابيون چپ و روشنفکر و مترقی که از شدت کين به شاه فقيد کور و کر شده و هر کسی را بهتر از وی می پنداشتند، آيا امروز حتی از خود و فرزندانشان هم که شده هيچ خجالت نمی کشند. وقتی آن مترقی های روشنفکر اين اندازه سواد نداشتند که بدانند فردوسی و مولانا و سعدی و حافظ در تمام عمر از دست چه قشری ناليده اند، معلوم است که خامنه ای روضه خوان و احمدی نژاد نعلبند و شريعتمداری شاگرد قصاب به سلطانی و وزارت و صدارت در ايران دست پيدا می کنند

اگر آنها بجای خواندن صد باره آثار مارکس و لنين و روزا لوگزامبورگ ... فقط يکبار تاريخ مشروطه ی ايران را خوانده بودند و می دانستند که شيخ نوری برای چه اعدام شد بدون شک وضع ما امروز اين نبود که هست

آن متفکران که از شعبان جعفری بيچاره فقط به جرم شاهدوستی خداوند ارتجاع و پستی و دنائت ساخته بودند خوب است که ببينند خود کشور را به چه کسانی تقديم کرده اند. کسانی که شعبان را هنوز هم سمبل پستی و دنائت می خوانند خوب است توجه کنند که هنوز هم بعد از بيست و نه سال کسی پيدا نشده تا ادعا کند که شعبان يک متر از زمين او را مصادره کرده و يا يک نيم نگاه چپ به زن و دختر و خواهرش انداخته باشد

آن مترفی های روشنفکر اما ببينند که سرنوشت مردم نگونبخت ايران را به دست کدام قشر سپرده اند. اين بزرگواران اگر کشور را حتی به دست پوفيوز ها و دلال های رسمی شهرنو سابق تهران هم که می دادند، بی هيچ ترديدی امروز وضعمان خيلی بهتر از اين بود. زيرا حتی در آن صورت هم کالبد جامعه ما امروز تا اين اندازه عاری از فروزه های اخلاقی، شرف، صداقت، انصاف و لوطی گری و جوانمردی نمی بود. چون حتی دلالهای شهر نو آن رژيم هم به اندازه ی يک صدم وزرا و وکلا و ديپلمات های اين رژيم پست و تهی از شرف و دزد و پشت هم انداز و دروغگو و وقيح و متجاوز نبودند

آن پوفيوز ها در همان عالم پوفيوزی خود هم به يک سری ارزش های اخلاقی ويژه ی خود پايبندی داشتند. نوعی رفتار و کردار که خود بدان "لوطيگری" و يا "مرام داشتن" می گفتند. شايد بدين علت بود که بيشتر آن بيچاره ها نان شاهنشاهی در يتيم خانه ها خورده بودند و اينها نان قسم دروغ حضرت عباس در هنگام معامله و يا نان صدقه و فطريه و خمس و ذکات و روضه خوانی

حاصل اينکه ما بدبخت و بيچاره ی روشنفکر "فاقد فکر روشن" هستيم نه شيخ و ملا و احمدی نژاد بچه نعلبند و آن چند شاگرد مسگر و بچه چوپان و گوسفند پوست کن و پياز فروش ميدان امين السطان و شمع فروش که امروز هر يک يا وزير هستند، يا وکيل و يا اينکه ژنرالی که چهار ستاره بر روی دوش خود دارد


www.zadgah.com

|


<< Home

Archives

May 2004   June 2004   July 2004   August 2004   September 2004   October 2004   November 2004   December 2004   January 2005   February 2005   March 2005   April 2005   May 2005   June 2005   July 2005   August 2005   September 2005   October 2005   November 2005   December 2005   January 2006   February 2006   March 2006   April 2006   May 2006   June 2006   July 2006   August 2006   September 2006   October 2006   November 2006   December 2006   January 2007   February 2007   March 2007   April 2007   May 2007   June 2007   July 2007   August 2007   September 2007   October 2007   November 2007   December 2007   January 2008   February 2008   March 2008   April 2008   May 2008   June 2008   July 2008   August 2008   September 2008   October 2008   November 2008   December 2008   January 2009   February 2009   March 2009   April 2009   May 2009   June 2009   July 2009   August 2009   September 2009   October 2009   November 2009   January 2010   February 2010   March 2010   April 2010   May 2010   June 2010   July 2010   September 2011   February 2012  


Not be forgotten
! بختيار که نمرده است

بخشی از نوشته های آقای دکتر امير سپهر ( بنيانگذار و دبيرکل حزب ميهن ) :

سخن بی هنر زار و خار است و سست

چرا انقلاب آرام در ايران ناشدنی است؟

! دموکراسی مقام منظم عنتری

نوروز ايرانی در رژيمی ايرانی

بوی خوش خرد گرايی در نوروز

نامه ای به سخنگوی وزارت خارجه

!اصلاح جمهوری اسلامی به سبک آمريکا

!رژيم و دو گزينه، شکست، شکست ننگين

! لاابالی ها شال و کلاه کنيد

اسلام را کشف کنيم نه مسخره

ماندگاری ايران فقط به ناهشياران است !؟

!نه نه، اين تيم، تيم ملی ما نيست

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/پنجمين بخش

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش چهارم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش سوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش دوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش نخست

فرهنگ سازی را بايد از دکتر شريعتی آموخت

دانشمندان اتمی يا الاغهای پاکستانی

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش دوم

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش نخست

مبارزان ديروز، بابا بزرگ های بی عزت امروز

پيش درآمدی بر چيستی فرهنگ

ملتی در ميان چند طايفه رويا پرداز دغلباز

مشکل نه دستار که مسلک دستاربندی است

بی فرهنگی ما، عين فرهنگ ما است

! نابخردی نزد ما ايرانيان است و بس

!خود همی گفتی که خر رفت ای پسر

ولله که کابينه احمدی نژاد حقيقت ما است

است( Oedipuskomplex )رنج ما ازعقده اوديپ

غير قمر هيچ مگو

اين نه گنجی، که عقيده در زندان است

جمهوری خواهی پوششی برای دشمنان ملت

شاه ايران قربانی انتقام اسلامی

کار سترگ گنجی روشنگری است

گنجی اولين مسلمان لائيک

واپسين پرده تراژدی خمينی

انتخابات اخير پروژه حمله به ايران را کليد زد

جنگ آمريکا عليه ايران آغاز شده است

انتصاب احمدی نژاد، کشف حجاب رژيم

حماسه ديگری برای رژيم

برادر احمدی نژاد بهترين گزينه

انقلابی که دزديده شد؟

معين يک ملا است، نه مصدق

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران !/ بخش سوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش دوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش نخست

فولادوند همان جنتی است

اکبر گنجی، ديوانه ای از قفس پريد

دموکراسی محصول انديشه آزاد از مذهب است

تفنگداران آمريکايی پشت مرز هستند

رئيس جمهور اصلی خامنه ای است

!دانشجويان سوخته را دريابيد

دغلبازان ملا مذهبی

!خاتمی خائن نبود، رفسنجانی هم نيست

فندق پوست کنده

خيانتی بنام انقلاب اسلامی

ايران، کارگاه بی کارگر

آزادی کمی همت و هزينه می طلبد

نمايش لوطی عنتری در ملک جم

نخبگان نادانی

بوی باروت آمريکايی و رفسنجانی

آقای خمينی يک پيغمبر بود نه امام

انديشه زوال ناپذير است

اپوزيسيونی ناکارآمد تر از هخا!

زنهار که ايرانی در انتقام کشی خيلی بی رحم است!

سخنی با امضا کنندگان بيانيه تحليلی 565

...بر چنين ملت و گورپدرش

واپسين ماههای رژيم يران

اصول اعتقادی دايناسورها، طنزنوروزی

يادت بخير ميسيو، يادت بخير

امتيازی برای تسخيرايران

اشغال نظامی ايران وسيله ايالات متحده

چهارشنبه سوری، شروع حرکت تاريخی

بد آگاهی و فرهنگ هفت رگه

جرج دابليو بوش، آبراهام لينکلنی ديگر

روحانيّت ضد خدا

استبداد خاندان پهلوی بلای جان ملا ها

آمريکا در خوان هقتم

عقل شرعی و شرع عقلی

واکنش مردم ما به حمله نظامی آمريکا

عشق های آقای نوری زاده

به هيولای اتم نه بگوئيم

موشک ملا حسنی و اتم آخوند نشان بزبان کوچه

رفراندم امير انتظام يا سازگارا، کدام ميتواند مشکوک باشد ؟

آيا مخمل انقلاب به خون آغشته خواهد شد؟

کاندوليزا رايس و بلال حبشی

سکس ضرورتی زيبا است نه يک تابو

نام وطنفروشان را به خاطر بسپاريم

طرح گوسفند سازی ملت ايران

آب از سر چشمه گل آلود است

رژيم ملا ها دقيقآ يک باند مافيا است

نوبت کشف عمامه است

فرهنگی که محشر می آفريند - دی جی مريم

ملا ها عقلمان را نيز دزديده اند

فقدان خرد سياسی را فقدان رهبريّت نناميم

ابطحی و ماری آنتوانت ـ وبلاگ نويسان تواب

نادانی تا به کی !؟

آزادی ايران، نقطه شروع 1

آزادی ايران، نقطه شروع 2

هنر سياست

ايران و ايرانی برای ملا ها غنيمت جنگی هستند

شب تيره، نوشته ای در مورد پناهندگی

انقلاب ايران، آغاز جنگ سوم بود

اين رفراندوم يک فريب است

سپاه پاسداران، شريک يا رقيب آمريکا

خامنه ای پدر خوانده تروريسم

فرهنگ پشت حجاب

کمونيسم همان حزب الله است

داريوش همايون چه ميگويد؟

اينترنت دنيای روانپريشان

خانه تکانی فرهنگی

فردا روشن است

عين الله باقرزاده های سياسی

آن که می خندد هنوز

اپيستمولژی اپوزيسيون

انقلاب سوسول ها

درود بر بسيجی با و جدان

روشنگران خفته ونقش چپ

فتح دروازه های اسلام

حزب توده و نابودی تشيّع

جنگ ديگر ايران و عراق

درد ما از خود ما است

يادی ازاستبداد آريا مهری!؟

ابر قدرت ترور

کدام مشروطه خواهی؟

برای آقای سعيد حجاريان

تراژدی ملا حسنی ها

مارمولک، سری 2

پهلوی پرست ها

هخا و تجمع اطراف دانشگاه

هخا و خاتمی، دو پسر عمو

تريبونال بين المللی

پايان ماه عسل فيضيه و لندن

طرح آزادی ايران 1

اولين و آخرين ميثاق ملی

اطلاعيه جمهوری خواهان

يک قاچاقچی جانشين خاتمی

فهم سر به کون

توطئه مشترک شريعتمداری

انگليس و ملا

نفت، رشوه، جنايت و

عنتر و بوزينه وخط رهبری

اروپايی و ملای هفت خط

ايران حراج است، حراج

درسهايی ازانتخابات آمريکا

عنکبوت و عقرب

بر رژيم اسلامی، نمرده به فتوای من نماز کنيد

پوکر روسی فيضيّه با پنتاگون

به ايران خوش آمديد کاندوليزای عزيز

مسخره بازی اتمی اروپا و ملا ها

انتلکتوليسم يا منگليسم

آبروی روشنقکران مشرق زمين


رسالت من بعد از نوژه

بی تفاوت نباشيم

نگاه خردمندانه به 28 مرداد


سايه سعيدی سيرجانی :

مسئوليت، نوشته ای در ارتباط با رفراندوم

پرسش شيما کلباسی از سايه در ارتباط با طرح رفراندوم

هويت، به همراه يک نوشته از فرزانه استاد جانباخته سعيدی سيرجانی با نام مشتی غلوم لعنتی

بچه های روستای سفيلان

امان از فريب و صد امان از خود فريبی

دريغ از يک "پسته" بودن

رنجنامه کوتاه سايه

بر ما چه ميرود


روشنگری های شهريار شادان از تشکيلات درونمرزی حزب ميهن :

خمينی؛ عارف يا جادوگر ؟

ما جوانان ايران بايد

حکومت خدا (1)

می گوید اعدام کن

راهی نوین برای فردای ایران


رنجنامه معصومه

شير ايران دريغ!


حافظ و اميرمبارزالدين

دلکش و ولی فقيه


کانون وب‌لاگ‌نويسان ايران-پن‌لاگ


کانون وبلاگ نويسان



This page is powered by Blogger. Isn't yours? Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com eXTReMe Tracker