آزاد شو


*** اين وبلاگ منعکس کننده مطالب و مقالات حزب ميهن است ***


Tuesday, June 26, 2007

 

! باور کنيد که ما همه احمدی نژاد هستيم


زاد گـــاه
امير سپهر


!باور کنيد که ما همه احمدی نژاد هستيم

ما ملتی هستيم تقريبآ همه بيمار. بيماری هامان هم يکی دو تا نيست. قصد ندارم همه ی آن ناخوشی ها را در اينجا بياورم. چون آوردن حتی فهرست واره آنها هم خارج از حوصله ی يک مقال خواهد بود. نگارنده در اينجا می خواهم فقط به يکی از اين ناخوشی ها اشاره کنم. به عمده بيماری ملی که خود اصلآ شايد مادر همه ی ديگر ناخوشی های ما باشد

نامی هم مناسب تر و گويا تر از (مرض از خود بيگانی) برای اين بزرگ ترين بيماری ملی نيافتم. ما ديری است که بدين مرض بد مبتلا شده ايم. در اثر اين ابتلا هم ديری است که با واقعيت خود کاملآ بيگانه گشته ايم. بد تر اينکه عارف ما بسی بيش از عامی مان از اين ناخوشی در عذاب است

ساده ترين و روشن ترين علامت اين مريضی هم اين است که ما ايرانی ها شب و روزمان در وهم و خيال می گذرد. يعنی ما که در دنيای حقيقی براستی مردمانی عقبمانده و بی هوش و حواس بيش نيستيم، در اثر همان بيماری همه شيفته و شيدای بزرگی و عظمت و درايت خويشيم

خيال می کنيم که ما باهوش ترينيم و روشنفکر ترين، که ما خوب ترينيم و خوبروی ترين، که ما با معنويتم و با اخلاق ترين و حتی که گويا ما آب زير کاه ترينيم و مکار ترين مردمان روی زمين. اين واژگان آب زيرکاه و مکار را از اين جهت آوردم که هر ايرانی پيش خود چنين می پندارد که به اندازه ای با هوش و زبر و زرنگ و زبل است که می تواند سر هر کسی را در اين دنيا کلاه بگذارد. ای عجبا! که اين در حاليست که اين ايرانی مادر مرده که خود را بزرگترين کلاه گذار می پندارد، آن اندازه بی فراست است و کم هوش، که بيست و هشت سال پيش بزرگترين کلاه تاريخی جهان بر سرش خودش گذارده شد

آنهم بوسيله ی قشری که خود آنان را کودن ترين و عقبمانده ترين قشر جامعه ی خويش می خواند. آنهم کلاهی آنچنان گشاد و بد ترکيب که حتی بر سر سفيه ترين مردمان جهان هم نمی شد گذارد، اما بر سر قشر مثلآ چيز فهم ايرانی حتی بيش از بی سوادان خوش نشست. آوردن حکايت سالهای پس از آن کلاه گشاد هم که فقط آب بر چشم آدمی می آورد، که اين ايرانی صاف و ساده ی بيچاره اما خود شيفته، دستکم ده کلاه دگر هم بر سرش رفت، آنهم کلاه هايی کاملآ مشابه و همرنگ. يکی بعد از ديگری، تکرار در تکرار و کلاه بر روی کلاه. حيرتا که همه ی اين کلاه ها هم از سوی همان طايفه ی بگفته ی خودش خنگ و عقبمانده بر سرش گذارده شد

اين را هم بياورم که بقول آن ناجوانمرد، حيرت از نقش اين کلاه لعنتی در فرهنگ فولکلوريک ما که گذاردن و برداشتنش يک معنا می دهد

اين جريان کلاه هنوز تمام نشده. تو گويی اين بيماری لعنتی ايرانی را در آنچنان خواب غفلتی فرو برده که حتی انفجار بمب های اتم پشت دروازه اش هم او را بهوش نخواهد آورد. وطن رفت، شرف رفت، آبرو ريخته شد، رسوای عالم شديم، آواره و دربدر دنيا گشتيم، به گدايی افتاديم و کليه فروشی، از بدنامی و ننگ نقل مجلس کس و ناکس شديم، دخترانمان به حراج رفتند و ... اما ما مريض های بيچاره مگر ککمان می گزد!؟

هنوز هم اين ايرانی پر رو خود را بزرگترين ملت جهان می داند. هنوز هم هر ايرانی خود را يک پيامبر می پندارد. رسولی که رسالت دارد تمام بشريت را از گمراهی و بدبختی نجات بخشد. و مضحک اما درد آور اينکه اين ايرانی، خود بدبخت ترين و گمراه ترين است. بيگمان هم وامانده ترين و نيازمند ترين در اين جهان. تقصير هيچ کس و کشوری هم نيست جز خودش

آنچه به سياست ما مربوط می شود راست ايرانی يک ملا است، چپ ايرانی از او ملا تر، سلطنت طلب از آن دو ملا تر، جمهوری خواه از هر سه ی آنان ملا تر، مجاهد از هر چهار ملا تر و ملی مذهبی از همگی آن پنج تن ملا تر و بالاخره روشنفکر ما ملا ترين ملايان. رژيم ايران را بنگريم. اين رژيم به گواهی همه جهانيان بی تمدن ترين و عقبمانده ترين و بيشعور ترين نظام جهان است. اما همين رژيم تمام بشريت متمدن را گمراه و عقبمانده می پندارد و اين خود رسوا، می گويد قصد دارد همه ی بشريت را از ظلمت و تباهی نجات بخشد

احمدی نژاد می گويد که روزی هزاران نامه از جوانان آمريکايی و اروپايی و آفريقايی و آسيايی دريافت می کند که همگی دلباخته ی افکار اويند. همگی هم خواهان اين هستند که وی با انديشه های والای خود به آنان ياری فکری رساند. وی اضافه می کند: ما هر جا که می ريم می بينيم که مردم، بقول خودشان و "الالخصوص" جوونای اونجا ها برامون سر و دست می شکنن. خيلی هاشونم داد می زنن احمدی نژاد آی لاو يو

حال کمی به گفتار مشهور ترين مخالف و زندانی اين رژيم توجه کنيد. آقای اکبر گنجی در مصاحبه با دويچه وله می فرمايند: (من گفتم که ما بايد اين دنيا رو عوض کنيم. من می خوام بگم که ما با تقويت اين صدای صلح طلبی و دوموکوراسی! خواهی بايد به همه ی مردم منطقه و دنيا کمک کنيم. من اينو به همه ی روشنفکرای دنيا خواهم گفت). (توجه داشته باشيد که منظورشان از دوموکوراسی البته همان دموکراسی است!). می بينيد که او نيز ناخود آگاه خود و چند بچه ملايی که از آنها نام می برد را آنچنان بزرگ می پندارد که برايشان رسالت جهانی قائل است. آقای گنجی طفلکی خيال می کند که مثلآ از آخوند کديور و شيخ ملکی و حجت الاسلام مجتهد شبستری ديگر در جهان عاقل تر و روشنفکر تر وجود ندارد

و اينک ببينيد اين آقا ديگر چه درافشانی هايی می فرمايند. منظور جناب آقای علی جوادی است که هنوز مرغدانی های مرند و ميرجاوه را آزاد نساخته در انديشه ی جهانگشايی است. جنابشان در تلويزيون اسرائيلی، ببخشيد در تلويزيون کمونيست کارگری می فرمايند: (ما اصلآ نبايد به اين دسته های پرو آمريکايی نگاه کنيم که اين شعار های ناسيوناليستی ارتجاعی را سر می دن، ما نگاهمون به همه ی دنياس. منصور حکمت تئوريسينی بزرگتر از لنين بود که می خواس تمام کارگران رو به حرکت در بياره. الان هم که می بينيم حتی در آرژانتين و شيلی و حتی در ناميبيا حکمتيست ها در حال رشد کردن هستن. اين مرتجعين چه بخوانو چه نخوان دنيا بزودی مال کمونيست کارگری خواهد شد)!؟

نتيجه
رفيقی می گفت فلانی مرديم از دست اين رژيم هيچی ندار! پس اين ملا ها کی می روند آخر؟ پرسيدم حکايت آن کودک دبستانی را شنيده ای که دعا می کرد معلمش بميرد؟ گفت نه. گفتم آری، گويا معلم بد اخلاق و سختگيری بوده که به شاگردانش مشق و جريمه ی خارج از توان می داده. کودکی بجان آمده از شاگردان آن معلم در منزل با گريه دست بر آسمان برداشته بود که مادر از وی می پرسد چه ميکنی؟

کودک جواب می دهد که دعا می کنم خدای اين معلم از زمين بردارد، که ما را از بد کرداری کشت. مادر به کودک می گويد ای فرزند! اگر نفرين می کنی در حق درس خواندن کن نه معلم. چه که اگر اين معلم هم بميرد معلم بعدی هم همين درس مشق را از شما خواهد خواست. گفتمش حکايت ما هم حکايت همان کودک دبستانی است ای رفيق

نه هرکه چهره برافروخت دلبری داند
نه هرکه آينه سازد سکندری داند
نه هرکه طرف کله کج نهاد و تند نشست
کلاه‌ داری و آيين سروری داند
هزار نکته‌ی باريک ‌تر ز مو اين‌ جاست
نه هرکه سر بتراشد قلندری داند

www.zadgah.com

|


<< Home

Archives

May 2004   June 2004   July 2004   August 2004   September 2004   October 2004   November 2004   December 2004   January 2005   February 2005   March 2005   April 2005   May 2005   June 2005   July 2005   August 2005   September 2005   October 2005   November 2005   December 2005   January 2006   February 2006   March 2006   April 2006   May 2006   June 2006   July 2006   August 2006   September 2006   October 2006   November 2006   December 2006   January 2007   February 2007   March 2007   April 2007   May 2007   June 2007   July 2007   August 2007   September 2007   October 2007   November 2007   December 2007   January 2008   February 2008   March 2008   April 2008   May 2008   June 2008   July 2008   August 2008   September 2008   October 2008   November 2008   December 2008   January 2009   February 2009   March 2009   April 2009   May 2009   June 2009   July 2009   August 2009   September 2009   October 2009   November 2009   January 2010   February 2010   March 2010   April 2010   May 2010   June 2010   July 2010   September 2011   February 2012  


Not be forgotten
! بختيار که نمرده است

بخشی از نوشته های آقای دکتر امير سپهر ( بنيانگذار و دبيرکل حزب ميهن ) :

سخن بی هنر زار و خار است و سست

چرا انقلاب آرام در ايران ناشدنی است؟

! دموکراسی مقام منظم عنتری

نوروز ايرانی در رژيمی ايرانی

بوی خوش خرد گرايی در نوروز

نامه ای به سخنگوی وزارت خارجه

!اصلاح جمهوری اسلامی به سبک آمريکا

!رژيم و دو گزينه، شکست، شکست ننگين

! لاابالی ها شال و کلاه کنيد

اسلام را کشف کنيم نه مسخره

ماندگاری ايران فقط به ناهشياران است !؟

!نه نه، اين تيم، تيم ملی ما نيست

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/پنجمين بخش

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش چهارم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش سوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش دوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش نخست

فرهنگ سازی را بايد از دکتر شريعتی آموخت

دانشمندان اتمی يا الاغهای پاکستانی

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش دوم

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش نخست

مبارزان ديروز، بابا بزرگ های بی عزت امروز

پيش درآمدی بر چيستی فرهنگ

ملتی در ميان چند طايفه رويا پرداز دغلباز

مشکل نه دستار که مسلک دستاربندی است

بی فرهنگی ما، عين فرهنگ ما است

! نابخردی نزد ما ايرانيان است و بس

!خود همی گفتی که خر رفت ای پسر

ولله که کابينه احمدی نژاد حقيقت ما است

است( Oedipuskomplex )رنج ما ازعقده اوديپ

غير قمر هيچ مگو

اين نه گنجی، که عقيده در زندان است

جمهوری خواهی پوششی برای دشمنان ملت

شاه ايران قربانی انتقام اسلامی

کار سترگ گنجی روشنگری است

گنجی اولين مسلمان لائيک

واپسين پرده تراژدی خمينی

انتخابات اخير پروژه حمله به ايران را کليد زد

جنگ آمريکا عليه ايران آغاز شده است

انتصاب احمدی نژاد، کشف حجاب رژيم

حماسه ديگری برای رژيم

برادر احمدی نژاد بهترين گزينه

انقلابی که دزديده شد؟

معين يک ملا است، نه مصدق

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران !/ بخش سوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش دوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش نخست

فولادوند همان جنتی است

اکبر گنجی، ديوانه ای از قفس پريد

دموکراسی محصول انديشه آزاد از مذهب است

تفنگداران آمريکايی پشت مرز هستند

رئيس جمهور اصلی خامنه ای است

!دانشجويان سوخته را دريابيد

دغلبازان ملا مذهبی

!خاتمی خائن نبود، رفسنجانی هم نيست

فندق پوست کنده

خيانتی بنام انقلاب اسلامی

ايران، کارگاه بی کارگر

آزادی کمی همت و هزينه می طلبد

نمايش لوطی عنتری در ملک جم

نخبگان نادانی

بوی باروت آمريکايی و رفسنجانی

آقای خمينی يک پيغمبر بود نه امام

انديشه زوال ناپذير است

اپوزيسيونی ناکارآمد تر از هخا!

زنهار که ايرانی در انتقام کشی خيلی بی رحم است!

سخنی با امضا کنندگان بيانيه تحليلی 565

...بر چنين ملت و گورپدرش

واپسين ماههای رژيم يران

اصول اعتقادی دايناسورها، طنزنوروزی

يادت بخير ميسيو، يادت بخير

امتيازی برای تسخيرايران

اشغال نظامی ايران وسيله ايالات متحده

چهارشنبه سوری، شروع حرکت تاريخی

بد آگاهی و فرهنگ هفت رگه

جرج دابليو بوش، آبراهام لينکلنی ديگر

روحانيّت ضد خدا

استبداد خاندان پهلوی بلای جان ملا ها

آمريکا در خوان هقتم

عقل شرعی و شرع عقلی

واکنش مردم ما به حمله نظامی آمريکا

عشق های آقای نوری زاده

به هيولای اتم نه بگوئيم

موشک ملا حسنی و اتم آخوند نشان بزبان کوچه

رفراندم امير انتظام يا سازگارا، کدام ميتواند مشکوک باشد ؟

آيا مخمل انقلاب به خون آغشته خواهد شد؟

کاندوليزا رايس و بلال حبشی

سکس ضرورتی زيبا است نه يک تابو

نام وطنفروشان را به خاطر بسپاريم

طرح گوسفند سازی ملت ايران

آب از سر چشمه گل آلود است

رژيم ملا ها دقيقآ يک باند مافيا است

نوبت کشف عمامه است

فرهنگی که محشر می آفريند - دی جی مريم

ملا ها عقلمان را نيز دزديده اند

فقدان خرد سياسی را فقدان رهبريّت نناميم

ابطحی و ماری آنتوانت ـ وبلاگ نويسان تواب

نادانی تا به کی !؟

آزادی ايران، نقطه شروع 1

آزادی ايران، نقطه شروع 2

هنر سياست

ايران و ايرانی برای ملا ها غنيمت جنگی هستند

شب تيره، نوشته ای در مورد پناهندگی

انقلاب ايران، آغاز جنگ سوم بود

اين رفراندوم يک فريب است

سپاه پاسداران، شريک يا رقيب آمريکا

خامنه ای پدر خوانده تروريسم

فرهنگ پشت حجاب

کمونيسم همان حزب الله است

داريوش همايون چه ميگويد؟

اينترنت دنيای روانپريشان

خانه تکانی فرهنگی

فردا روشن است

عين الله باقرزاده های سياسی

آن که می خندد هنوز

اپيستمولژی اپوزيسيون

انقلاب سوسول ها

درود بر بسيجی با و جدان

روشنگران خفته ونقش چپ

فتح دروازه های اسلام

حزب توده و نابودی تشيّع

جنگ ديگر ايران و عراق

درد ما از خود ما است

يادی ازاستبداد آريا مهری!؟

ابر قدرت ترور

کدام مشروطه خواهی؟

برای آقای سعيد حجاريان

تراژدی ملا حسنی ها

مارمولک، سری 2

پهلوی پرست ها

هخا و تجمع اطراف دانشگاه

هخا و خاتمی، دو پسر عمو

تريبونال بين المللی

پايان ماه عسل فيضيه و لندن

طرح آزادی ايران 1

اولين و آخرين ميثاق ملی

اطلاعيه جمهوری خواهان

يک قاچاقچی جانشين خاتمی

فهم سر به کون

توطئه مشترک شريعتمداری

انگليس و ملا

نفت، رشوه، جنايت و

عنتر و بوزينه وخط رهبری

اروپايی و ملای هفت خط

ايران حراج است، حراج

درسهايی ازانتخابات آمريکا

عنکبوت و عقرب

بر رژيم اسلامی، نمرده به فتوای من نماز کنيد

پوکر روسی فيضيّه با پنتاگون

به ايران خوش آمديد کاندوليزای عزيز

مسخره بازی اتمی اروپا و ملا ها

انتلکتوليسم يا منگليسم

آبروی روشنقکران مشرق زمين


رسالت من بعد از نوژه

بی تفاوت نباشيم

نگاه خردمندانه به 28 مرداد


سايه سعيدی سيرجانی :

مسئوليت، نوشته ای در ارتباط با رفراندوم

پرسش شيما کلباسی از سايه در ارتباط با طرح رفراندوم

هويت، به همراه يک نوشته از فرزانه استاد جانباخته سعيدی سيرجانی با نام مشتی غلوم لعنتی

بچه های روستای سفيلان

امان از فريب و صد امان از خود فريبی

دريغ از يک "پسته" بودن

رنجنامه کوتاه سايه

بر ما چه ميرود


روشنگری های شهريار شادان از تشکيلات درونمرزی حزب ميهن :

خمينی؛ عارف يا جادوگر ؟

ما جوانان ايران بايد

حکومت خدا (1)

می گوید اعدام کن

راهی نوین برای فردای ایران


رنجنامه معصومه

شير ايران دريغ!


حافظ و اميرمبارزالدين

دلکش و ولی فقيه


کانون وب‌لاگ‌نويسان ايران-پن‌لاگ


کانون وبلاگ نويسان



This page is powered by Blogger. Isn't yours? Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com eXTReMe Tracker