آزاد شو


*** اين وبلاگ منعکس کننده مطالب و مقالات حزب ميهن است ***


Tuesday, June 05, 2007

 

آيت الله خمينی

زاد گـــاه
امير سپهر

آيت الله خمينی هم تا ابد زنده خواهد ماند

چرا و چگونه آقای خمينی از ما نفرت داشت؟
امروز سالروز مرگ آقای خمينی است. او آمد و رفت، اما ميراث شوم و فتنه ای از خود بجای گذارد که حالا حالا ها از بشريت قربانی خواهد گرفت. او فرستاده ای بود از عصر جهالت و جنايت و وحشيگری به دوران ما که مآموريت داشت بربريت را از نو احياء کند، نيمه ی اهريمنی آدميان پسمانده را تقويت بخشد و دکان انتقام و خون و فريب و دروغ را آب و جارو کشد

صرف نظر از صدماتی که وی با نا امن کردن جهان بعنوان شهروند اين جهان بما زد، آنچه هم بطور مستقيم بما مربوط می شود، امروز سالروز مرگ بد گهر مرد کينه توزی است که بدون اغراق تا کنون هيچ مهاجم بيگانه ای چون او تا اين اندازه با ما ايرانيان دشمن نبوده است. نه اسکندر و سلوکيان، نه تيمور، نه هلاکو، نه ترکان مهاجم، و نه حتی اجداد تازی اش و چنگيز خان مغول. درست است که اجدادش بما حمله کرده و همه چيز ما را نابود کردند و ما تا امروز هم تاوان همان حمله و شکست را می پردازيم، آن بيابان گردان بی فرهنگ عرب اما تمام آن جنايت ها را از سر طمع و برای دستيابی به ايران و غارت آن انجام دادند نه از روی دشمنی

چنگيز هم درست است که با لشگر خود به سرزمين ما تاخت و بفول جوينی در تاريخ جهانگشای «آمدند و کندند و سوختند و کشتند و بردند و رفتند.»، اما آنها هم با ما دشمنی خاصی نداشتند. بعکس، اين محمد خوارزمشاه پادشاه بی لياقت ايران بود که افرادش با کشتن فرستادگان آن مغول، آنهم با هدايای چنگيز در خورجين خود برای پادشاه ايران، با وی دشمنی کرده و او را به حمله ی به ايران واداشتند. در نهايت چنگيز نيز بيابانگردی بود طماع که فقط دارايی ايران را می خواست

حمله وی برای دستيابی به مراتع و چرا گاههای سبز، سيلو های گندم و جو و راههای ارتباطی ايران و ثروت شخصی محمد خوارزمشاه مال اندوز بود نه از روی کينه. او اگر مرتکب آن جنايات هولناک هم شد، بدين علت بود که در آن روزگار اين جنايات نشان برتری و پيروزی کامل محسوب می شد. چنگيز خان در روزگاری به ايران تاخت و مرتکب آن جنايات شد که اساسآ عصر آن نرمهای سبعانه و لشگر کشی ها و جهانگشايی ها بود

کما اينکه پنج قرن بعد از وی نادر پادشاه ايران نيز در لشگر کشی به هندوستان تقريبآ مرتکب همان بی رحمی ها و شقاوت ها شد و امروز بسياری از ايرانيان به نادرشاه افشار افتخار می کنند. حتی نيم قرن پس از نادر، آغا محمد خان ايرانی در داخل ايران هم همين معامله را با هم ميهنان کرمانی خود کرد و عده ای هم از او بنام احياء کننده دوباره ی ايران بزرگ ياد می کنند و وی را می ستايند

آقای خمينی اما در عصری آن بربريت ها را کرده و ايران و جهان را مشوش و خونين ساخت که دوران پسا مدرن بود. يعنی پس از نزديک به چهاردهه که از عصر هيتلر هم گذشته بود، اعلاميه ی جهانی حقوق بشر سی ساله شده بود، مجازات اعدام در شصت ـ هفتاد کشور دنيا ديگر بکلی از ميان رفته بود و اصلآ جهان می رفت که ديگر عصر تعصبات کهنه ی ارتجاعی و جنگ و خونريزی را برای هميشه پشت سر نهد

آقای خمينی اما هر چه کرد آگاهانه و از روی دشمنی بود. چه که وی دشمن ما بود، آنهم بزرگترين دشمن سراسر تاريخ بلند ما. او از ايرانيان به شدت نفرت داشت. نفرتی همراه با کينه ای از کور ترين و ضد انسانی ترين نوع کين ها. وی بی رحم ترين دشمن شخصيت و غرور ما بود. دشمن تاريخمان بود. دشمن اعتبار و دشمن مليت و شرافت ملی ما بود. خمينی دشمن افتخارات ملی ما بود. دشمن هنر، دشمن صنعت و او حتی دشمن زبان و عادات مآنوس ما هم بود. از اين جهت هم با ما اين معامله را کرد. وی از ما نفرت داشت چون همه ی ما و حتی اجدادمان را هم خائن به اسلام و خود می دانست. از اين روی بود که می خواست ما را بشکند و خرد کند. او اصلآ آمده بود که از ايرانی ها انتقام بگيرد

نگارنده خود از زبان دامادش آقای اشراقی در سال پنجاه و هشت در تلويزيون شنيدم که می گفت (آقا مردم ايران را بخشيده اند!) اين حرف را ساده نيانگاريد! دنيايی معنا در اين گفته ی داماد آقای خمينی وجود داشت. تصور آيت الل خمينی اين بود که پدران و مادران ما با انقلاب مشروطه به اسلام خيانت کرده اند. همه ی مشروطه خواهان محارب با خدا بودند که شيخ فضل الله نوری را اعدام کرده اند. خودمان هم در خرداد چهل و دو به او و اسلام خيانت کرده ايم. پس او آمد بود که انتقام خيانت های ما را بگيرد

او ملت ايران را همان افراد بی سواد و بدبخت و گريانی می دانست که دستش را می بوسيدند و در برابرش سجده می کردند. نام آن فلکزده ها را هم گذارده بود مستضعفين. بقيه ی ايرانی ها را نه مسلمان می دانست، نه قابل اعتنا و نه حتی انسان. نفرت او بويژه از فرهيختگان و افراد چيز فهم بود. همينطور از افراد با شخصيت. آقای خمينی منظور خاصی داشت که می گفت (ملی گرايی برخلاف اسلام است). وی با اين جمله، اينرا می گفت هر که به چيزی جز اسلام و قوانين آن پايبند باشد دشمن الله است. و چون خود را نماينده ی خدا و اسلام و قران می دانست، منظورش اين بود هر کسی به من اقتدا نکند و غلام حلقه بگوش من نباشد پس کافر است و خونش حلال

به هر روی آقای خمينی جسمانی هژده سال پيش مرد و رفت. برای ما اما او هميشه زنده خواهد ماند. درست همانطور که مريدان و ماترک داران بی سر و پايش می گويند. تا ايران ايران است آيت الله خمينی در جنايات سبعانه و چندش آورش برای ما زنده خواهد بود. تا تاريخ تاريخ است نسل بعد از نسل او را نفرين خواهند کرد. اين فقط خوبان و نيک انديشان نيستند که می مانند و جاودانه می شوند، جانيان و ديوانگانن نيز هرگز نمی ميرند

خوبان و نيک انديشان بزرگ و والا جاودانه می مانند، و بدان و زشت کرداران و بد سگالان نيز هم چنين. خوبان می مانند برای اينکه تا ابد از ايشان به نيکی و مهر ياد گردد و عشق به پای خاطره آنها ريخته شود، جنايتکاران و پست فطرتانی چون نرون و فرعون و آيت الله خمينی و خامنه ای و آدولف هيتلر و چنگيز و جوزف استالين و مائو تستونگ ... هم می مانند که تا دنيا دنيا است نفرين و لعنت نثارشان گردد

اصلآ حکمت آن گفته معروف که (در جهان فقط خوبی و بدی می ماند) در همين است. معنای بهشت و دوزخ هم در متون قديم آيين مهر (ميترائيسم) و حتی تا حدودی در بوديسم و هندوئيسم هم همين است

www.zadgah.com

|


<< Home

Archives

May 2004   June 2004   July 2004   August 2004   September 2004   October 2004   November 2004   December 2004   January 2005   February 2005   March 2005   April 2005   May 2005   June 2005   July 2005   August 2005   September 2005   October 2005   November 2005   December 2005   January 2006   February 2006   March 2006   April 2006   May 2006   June 2006   July 2006   August 2006   September 2006   October 2006   November 2006   December 2006   January 2007   February 2007   March 2007   April 2007   May 2007   June 2007   July 2007   August 2007   September 2007   October 2007   November 2007   December 2007   January 2008   February 2008   March 2008   April 2008   May 2008   June 2008   July 2008   August 2008   September 2008   October 2008   November 2008   December 2008   January 2009   February 2009   March 2009   April 2009   May 2009   June 2009   July 2009   August 2009   September 2009   October 2009   November 2009   January 2010   February 2010   March 2010   April 2010   May 2010   June 2010   July 2010   September 2011   February 2012  


Not be forgotten
! بختيار که نمرده است

بخشی از نوشته های آقای دکتر امير سپهر ( بنيانگذار و دبيرکل حزب ميهن ) :

سخن بی هنر زار و خار است و سست

چرا انقلاب آرام در ايران ناشدنی است؟

! دموکراسی مقام منظم عنتری

نوروز ايرانی در رژيمی ايرانی

بوی خوش خرد گرايی در نوروز

نامه ای به سخنگوی وزارت خارجه

!اصلاح جمهوری اسلامی به سبک آمريکا

!رژيم و دو گزينه، شکست، شکست ننگين

! لاابالی ها شال و کلاه کنيد

اسلام را کشف کنيم نه مسخره

ماندگاری ايران فقط به ناهشياران است !؟

!نه نه، اين تيم، تيم ملی ما نيست

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/پنجمين بخش

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش چهارم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش سوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش دوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش نخست

فرهنگ سازی را بايد از دکتر شريعتی آموخت

دانشمندان اتمی يا الاغهای پاکستانی

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش دوم

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش نخست

مبارزان ديروز، بابا بزرگ های بی عزت امروز

پيش درآمدی بر چيستی فرهنگ

ملتی در ميان چند طايفه رويا پرداز دغلباز

مشکل نه دستار که مسلک دستاربندی است

بی فرهنگی ما، عين فرهنگ ما است

! نابخردی نزد ما ايرانيان است و بس

!خود همی گفتی که خر رفت ای پسر

ولله که کابينه احمدی نژاد حقيقت ما است

است( Oedipuskomplex )رنج ما ازعقده اوديپ

غير قمر هيچ مگو

اين نه گنجی، که عقيده در زندان است

جمهوری خواهی پوششی برای دشمنان ملت

شاه ايران قربانی انتقام اسلامی

کار سترگ گنجی روشنگری است

گنجی اولين مسلمان لائيک

واپسين پرده تراژدی خمينی

انتخابات اخير پروژه حمله به ايران را کليد زد

جنگ آمريکا عليه ايران آغاز شده است

انتصاب احمدی نژاد، کشف حجاب رژيم

حماسه ديگری برای رژيم

برادر احمدی نژاد بهترين گزينه

انقلابی که دزديده شد؟

معين يک ملا است، نه مصدق

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران !/ بخش سوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش دوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش نخست

فولادوند همان جنتی است

اکبر گنجی، ديوانه ای از قفس پريد

دموکراسی محصول انديشه آزاد از مذهب است

تفنگداران آمريکايی پشت مرز هستند

رئيس جمهور اصلی خامنه ای است

!دانشجويان سوخته را دريابيد

دغلبازان ملا مذهبی

!خاتمی خائن نبود، رفسنجانی هم نيست

فندق پوست کنده

خيانتی بنام انقلاب اسلامی

ايران، کارگاه بی کارگر

آزادی کمی همت و هزينه می طلبد

نمايش لوطی عنتری در ملک جم

نخبگان نادانی

بوی باروت آمريکايی و رفسنجانی

آقای خمينی يک پيغمبر بود نه امام

انديشه زوال ناپذير است

اپوزيسيونی ناکارآمد تر از هخا!

زنهار که ايرانی در انتقام کشی خيلی بی رحم است!

سخنی با امضا کنندگان بيانيه تحليلی 565

...بر چنين ملت و گورپدرش

واپسين ماههای رژيم يران

اصول اعتقادی دايناسورها، طنزنوروزی

يادت بخير ميسيو، يادت بخير

امتيازی برای تسخيرايران

اشغال نظامی ايران وسيله ايالات متحده

چهارشنبه سوری، شروع حرکت تاريخی

بد آگاهی و فرهنگ هفت رگه

جرج دابليو بوش، آبراهام لينکلنی ديگر

روحانيّت ضد خدا

استبداد خاندان پهلوی بلای جان ملا ها

آمريکا در خوان هقتم

عقل شرعی و شرع عقلی

واکنش مردم ما به حمله نظامی آمريکا

عشق های آقای نوری زاده

به هيولای اتم نه بگوئيم

موشک ملا حسنی و اتم آخوند نشان بزبان کوچه

رفراندم امير انتظام يا سازگارا، کدام ميتواند مشکوک باشد ؟

آيا مخمل انقلاب به خون آغشته خواهد شد؟

کاندوليزا رايس و بلال حبشی

سکس ضرورتی زيبا است نه يک تابو

نام وطنفروشان را به خاطر بسپاريم

طرح گوسفند سازی ملت ايران

آب از سر چشمه گل آلود است

رژيم ملا ها دقيقآ يک باند مافيا است

نوبت کشف عمامه است

فرهنگی که محشر می آفريند - دی جی مريم

ملا ها عقلمان را نيز دزديده اند

فقدان خرد سياسی را فقدان رهبريّت نناميم

ابطحی و ماری آنتوانت ـ وبلاگ نويسان تواب

نادانی تا به کی !؟

آزادی ايران، نقطه شروع 1

آزادی ايران، نقطه شروع 2

هنر سياست

ايران و ايرانی برای ملا ها غنيمت جنگی هستند

شب تيره، نوشته ای در مورد پناهندگی

انقلاب ايران، آغاز جنگ سوم بود

اين رفراندوم يک فريب است

سپاه پاسداران، شريک يا رقيب آمريکا

خامنه ای پدر خوانده تروريسم

فرهنگ پشت حجاب

کمونيسم همان حزب الله است

داريوش همايون چه ميگويد؟

اينترنت دنيای روانپريشان

خانه تکانی فرهنگی

فردا روشن است

عين الله باقرزاده های سياسی

آن که می خندد هنوز

اپيستمولژی اپوزيسيون

انقلاب سوسول ها

درود بر بسيجی با و جدان

روشنگران خفته ونقش چپ

فتح دروازه های اسلام

حزب توده و نابودی تشيّع

جنگ ديگر ايران و عراق

درد ما از خود ما است

يادی ازاستبداد آريا مهری!؟

ابر قدرت ترور

کدام مشروطه خواهی؟

برای آقای سعيد حجاريان

تراژدی ملا حسنی ها

مارمولک، سری 2

پهلوی پرست ها

هخا و تجمع اطراف دانشگاه

هخا و خاتمی، دو پسر عمو

تريبونال بين المللی

پايان ماه عسل فيضيه و لندن

طرح آزادی ايران 1

اولين و آخرين ميثاق ملی

اطلاعيه جمهوری خواهان

يک قاچاقچی جانشين خاتمی

فهم سر به کون

توطئه مشترک شريعتمداری

انگليس و ملا

نفت، رشوه، جنايت و

عنتر و بوزينه وخط رهبری

اروپايی و ملای هفت خط

ايران حراج است، حراج

درسهايی ازانتخابات آمريکا

عنکبوت و عقرب

بر رژيم اسلامی، نمرده به فتوای من نماز کنيد

پوکر روسی فيضيّه با پنتاگون

به ايران خوش آمديد کاندوليزای عزيز

مسخره بازی اتمی اروپا و ملا ها

انتلکتوليسم يا منگليسم

آبروی روشنقکران مشرق زمين


رسالت من بعد از نوژه

بی تفاوت نباشيم

نگاه خردمندانه به 28 مرداد


سايه سعيدی سيرجانی :

مسئوليت، نوشته ای در ارتباط با رفراندوم

پرسش شيما کلباسی از سايه در ارتباط با طرح رفراندوم

هويت، به همراه يک نوشته از فرزانه استاد جانباخته سعيدی سيرجانی با نام مشتی غلوم لعنتی

بچه های روستای سفيلان

امان از فريب و صد امان از خود فريبی

دريغ از يک "پسته" بودن

رنجنامه کوتاه سايه

بر ما چه ميرود


روشنگری های شهريار شادان از تشکيلات درونمرزی حزب ميهن :

خمينی؛ عارف يا جادوگر ؟

ما جوانان ايران بايد

حکومت خدا (1)

می گوید اعدام کن

راهی نوین برای فردای ایران


رنجنامه معصومه

شير ايران دريغ!


حافظ و اميرمبارزالدين

دلکش و ولی فقيه


کانون وب‌لاگ‌نويسان ايران-پن‌لاگ


کانون وبلاگ نويسان



This page is powered by Blogger. Isn't yours? Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com eXTReMe Tracker