آزاد شو


*** اين وبلاگ منعکس کننده مطالب و مقالات حزب ميهن است ***


Sunday, February 04, 2007

 

خوزستان

حزب ميهن
امير سپهر

نه آذربايجان و نه کردستان، خوزستان رفتنی است

بيست و شش سال پس از جنگ خونين و ويرانگری که خمينی و صدام بر ما تحميل کردند، کشور ما بار ديگر در آستانه ی يک جنگ اهدايی از سوی ميراث داران آن ضحاک ايستاده. جنگی اما کاملآ متفاوت. جنگی که اگر درگيرد، در هيچ بعدی به جنگ با عراق شباهت نخواهد داشت. نه شروع آن، نه کيفيت آن و نه نتيجه ی آن. آمريکا اگر شروع کند، با قدرت تخريبی که دارد، در کوتاه مدتی ايران را به معنای واقعی ويران کرده و حتی يکی از پايوران به اصطلاح چپ و راست رژيم را هم بر قدرت باقی نخواهد گذارد. اين مورد دوم از مورد اول برای آن کشور زخمی خيلی بيشتر اهميت دارد

اگر کسانی در درون و برون نظام و يا حتی در اپوزيسيون تصور کنند که حملات آمريکا مقطعی و منحصر به زدن چند نيروگاه اتمی خواهد بود، پاک در اشتباه هستند. آمريکا اتفاقآ ممکن است بر سر مسائل ديگری کوتاه بيايد، اما بدون ترديد بر سر باقی گذاردن جمهوری اسلامی نه کوتاه خواهد آمد و نه با هيچ قيمتی معامله خواهد کرد. اين جنگ آنچه را که بی ترديد نابود خواهد کرد، کليت اين نظام است. دليل اين نيز روشن است. اين رژيم بيست و هشت سال است که با فتنه سازی، پشتيبانی از هزاران تروريست و تدارک صد ها عمل تروريستی، خون به جگر آمريکاييان کرده و مسئول مستقيم خون هزاران تن از شهروندان نظامی و غير نظامی آن کشور است

هم آمريکا، هم همه ی جهانيان و هم حتی خود پايوران جمهوری اسلامی خوب می دانند که گر چه آمريکا با مسئله ی اتمی رژيم تهران هم مشکل دارد، اما اين مشکل امری ثانوی و حتی بهانه است. تضاد ريشه ای و مشکل اصلی آمريکا با اصل نظام ملا ها است. تنها نقشی که احتمال اتمی شدن رژيم تهران در اين دشمنی داشته، امکان بالا بردن ضريب خطر جمهوری اسلامی برای منافع آمريکا، و در نتيجه عميق تر ساختن اين تضاد و مخاصمه بوده. اينکه رژيم اسلامی حتی به بهای يک جنگ مقطعی نيز حاظر به تعليق غنی سازی اورانيوم نيست، ناشی از اين است که نيک می داند مسئله تعليق فقط بهانه و شروع قدم گذاردن به يک پروسه ی تضعيف و نابودی است. جمهوری اسلامی بخوبی می داند چنانچه تن بدين خواست دهد، بلافاصله خواستهای ديگری به ميان خواهد آمد. اين شروط هم طی يک طرح زمانبندی شده تا مرحله ی از بين رفتن نظام ادامه خواهد يافت. اين حقيقتی است که رژيم بخوبی می داند و يکبار حتی خامنه ای خود هم بدان به روشنی اشاره کرده

امريکا اگر هم به دنبال بهانه بود، حال رژيم ملا ها خود آنچنان دستاويز موجه و درجه اولی را برای آن دولت فراهم کرده، که هيچ يک از دشمنانش قادر بدان نبودند. پس، آمريکا به احتمال قوی خواهد آمد. اينکه اما تصور شود خواهد آمد و پس از چند بار بمباران ايران پی کار خود خواهد رفت، کودکانه ترين تحليلی است که می توان از استراتژی آمريکا در مورد خاورميانه و ايران بدست داد. هدف وحريف اصلی آمريکا از همان ابتدا رژيم ايران بوده نه عراق و افغانستان. آن دولت اصلآ هر چه در منطقه خاورميانه انجام داده، برای روشن کردن تکليف خود با رژيم ملا ها بوده. اين امر که امروز کسانی در درون دولت آمريکا حمله ی به افغانستان و عراق برای دستيابی به ايران را بزرگترين خطای آمريکا می دانند، بيانگر همين هدف اوليه و نهايی آن کشور است. اين جناح از همان ابتدا هم می دانستند که سر مار و سر چشمه ی تمامی مفاسد و فتنه انگيزی ها در ايران است. قصد آنان از حمله به دو همسايه ايران، فقط محاصر و آسان تر از پای افکندن رژيم ملا ها بود. ولی حال متوجه شده اند که حذف آن دو رژيم کار را مشکل تر ساخته

اينک در عمل دريافته اند، چنانچه آمريکا يکسره ايران را اشغال می کرد، مسئله صلح اسرائيل و فلسطين تحقق می يافت، لبنان دچار تنش نمی گرديد و گروههای تروريستی هم يتيم می شدند. همه از ابتدا هم می دانستند که رژيم ملا ها سر چشمه ی تمامی فتنه ها است. به همين علت هم می گويند اگر آمريکا فقط چشمه مالی تبليغاتی ايدئولژيکی گروههای تروريستی و اخلالگر را می خشکاند، همگی آنها به خودی خود از ميان می رفتند. حتی نيازی به حمله به عراق و افغاستان هم نبود، چه که ايران با بازيافت نقش سنتی و تعيين کننده ی خود، خطر اين دو نظام متمرد و خطرناک را هم خنثی می کرد. بنا بر اين، آمريکا برای نظام خواهد آمد نه نيروگاه اتمی

با تجربه ی جنگ با عراق و تحريکات خود رژيم اينرا هم بخوبی می داند که حمله به ايران و باقی گذاردن نظام آن برای بعد، گرچه قدرت اقتصادی آن را از بين برده و پروژه اتمی را نيز دچار تعويق می سازد، اما در نهايت به سود آن خواهد بود. کارشناسان آن دولت می دانند که آرزوی رژيم ايران يک حمله ی کوتاه و مقطعی است. حمله ی نصفه نيمه، از طرفی موجبات نفرت مردم ايران از آمريکا را فراهم می سازد، که امروز تنها ملت دوست آنکشور در منطقه هستند، از سوی ديگر خوراک مظلوم نمايی و حقانيت رژيم ملا ها در جهان اسلام را فراهم می آورد. در نهايت هم برداشتن آنرا مشکل تر و حيات آنرا برای سالهايی ديگر بيمه خواهد کرد. در نتيجه، اگر آمريکا جنگی آغاز کند، بی ترديد رژيم را بر خواهد انداخت. 1

اما وا اسفا که ما ملت نيز نه تنها برنده ی اين جنگ نخواهيم بود. بلکه شايد غير قابل جبران ترين صدمات را هم ببينيم. قدرت نيروی هوايی آمريکا را نبايد به نيروی هوايی صدام شباهت داد. اين مقايسه ی پيل و پشه است. آمريکا آنچنان قدرت جهنمی هوايی دارد که فقط در عرض چند ساعت ايران را زير و زبر کرده و تمام زير بنای اقتصادی کشورمان را به خاکستر تبديل خواهد کرد. در بعد انسانی نيز اين جنگی پرتلفات خواهد بود. جنگی يکطرفه که به بهای جان صد ها هزار، و ای بسا چند ميليون تن از هم ميهنان ما تمام خواهد شد و بد تر از همه اساس ايران را بطور حتم به خطر خواهد افکند. فاجعه بار ترين نتيجه اين جنگ اين خواهد بود که ميهن ما از آن يکپارچه بيرون نخواهد آمد. يعنی اگر آتش اين جنگ شعله کشد و موجب از هم پاشيدن ايران شود، بر خلاف تصور بعضی ها که از تجزيه کردستان و آذربايجان می هراسند، در گام اول سه جزيره خيلج فارسی ما و استان خوزستان و قسمتی از هرمزگان را از خاک ايران جدا خواهد کرد

چه خوب است که لااقل در اين روز ها احساسات تهی و شعار را رها کرده، چشمان خود را خوب بگشائيم و حقايق موجود را آنگونه که هست بنگريم. اينکه تجزيه ی ايران را فقط چند مزدور می خواهند، سخنی سطحی و شعار است. اتفاقآ ايران اکنون از هر زمانی بيشتر مستعد فروپاشی است. رژيم آنچنان بلايی بر سر اقوام ايرانی و درنتيجه وحدت ملی ما آورده، که بعضی از اقوام ايرانی بويژه اعرابی که بيست و شش سال قبل با دست خالی و فقط با نثار خون در مقابل آرتش عراق ايستادند، امروز اگر خواهان جدايی نباشند جای شگفتی است. نگارنده نمی دانم اين گفته تا چه اندازه حقيقت دارد، اما خود از فردی آگاه و نزديک به دولت آمريکا شنيدم که اعراب در مقابل اتحاد با آمريکا برای سقوط رژيم ملا ها سه جزيره تنب بزرگ و کوچک و ابو موسی و همينطور خوزستان را طلب کرده اند

پس، آتشی اهريمنی که جمهوری اسلامی با دامن زدن به نفرت شيعه و سنی افروخته، اولين مناطقی را که خواهد سوخت، مناطق عرب نشين ايران خواهد بود. حقيقت اين است که جنگ شيعه و سنی هم اکنون هم آغاز شده. ما روشنترين نمود های اين جنگ اهدايی ملا ها را در عراق و لبنان و قطر و بحرين و حتی پاکستان می بينيم. سعودی ها اخطار می دهند که در صورت جنگ داخلی در عراق برای دفاع از سنی ها وارد خاک آن کشور خواهند شد. معنای روشن اين گفته اين است که يا مناطق سنی نشين عراق را ضميمه خاک خود خواهند کرد، يا اينکه در بهترين حالت، کشور سنی کوچکی بوجود خواهند آورد که در ظاهر مستقل اما در حقيقت مستعمره ی عربستان سعودی خواهد بود

عراق با و جود اينکه کشوری اکثرآ شيعه نشين است، اما صرفنظر از اکراد، کشوری عربی محسوب می شود و جزو کشور های اتحاديه عرب است. يعنی اکثريت شيعه ی آن کشور هم اکثرآ عرب هستند. وقتی سعودی ها حتی در مقابل اعراب شيعه ی عراق هم موضع گيری دارند، در صورت هرج و مرج در ايران، کاملآ واضح و قابل پيش بينی است که به بهانه ی کمک به اعراب خوزستانی بقول خودشان "اسير رافضی ها" وارد خاک ايران خواهند شد. به هيچ روی قصد دامن زدن به کينه ی عرب و فارس را ندارم. اما اين حقيقت کتمان ناپذير است که اعراب هيچگاه دوست قلبی ايران نبودند و اين کينه همواره وجود داشته و دارد. نبايد سهم بزرگ و حياتی آنان را در برانداختن رژيم ايرانی ايران در سال پنجاه و هفت و جنگ هشت ساله فراموش کرد. آنها هرگز چشم ديدن ما را نداشتند

اعراب اگر در گذشته خود را در ظاهر دوست ما نشان داده اند، دليل آن قدرتمند تر بودن ما بوده. راستی اين است که آنها به شدت از ما می ترسيدند. اعراب از قدرت نظامی رژيم پيشين ايرانيان نه تنها به شدت وحشت داشتند، که در ساير زمينه ها هم، خود را خيلی کوچکتر از آن می دانستند که اصلآ حتی خود را با ايران شاهنشاهی مقايسه کنند. جمهوری اسلامی در ابتدا وارث آن احترام شد. فداکاری و جانبازی فرزندان ما در جنگ هم باعث شد که آن ترس تاريخی دست نخورده بماند. پس از جنگ رژيم ملا ها تا همين چندی قبل هم توانسته بود اعراب رابا الدرم بلدرم و تهديد و فرياد همچنان بنوعی در ترس نگاهدارد. اما سير حوادث در ماههای گذشته برای اعراب آشکار کرد که رژيم ملا ها هيچ قدرت نظامی ندارد و تمام عربده کشی ها و تهديد هايش دروغين است. حال با بی سر و سامانی و از نفس افتادن ايران در زير سايه شوم اين رژيم، و اتحاد اعراب با آمريکا بر عليه ايران، به نظر می رسد که ترس اعراب از ايران کاملآ ريخته باشد. به همين علت هم روز بروز موضع تهاجمی تری نسبت به ايران اتخاذ می کنند. نگارنده که ترديد ندارم چنانچه اينبار ايران دچار خلاء قدرت گردد، عربستان سعودی وارد خاک ما خواهد شد. رفتن سه جزيره مشهور ادعايی امارات و استان خوزستان هم حتمی خواهد بود. اينها که آوردم نه خواب و خيال، که خطرات حتمی است که در کمين اس و اساس کشور ما است

جدآ بايد شرم کرد که در اين روز ها و حتی ساعات سرنوشت ساز که حيات ايران فقط به رشته ای باريک بند مانده، دنبال مسائل مسلکی بود. اگر استقلال و يکپارچگی ايران برباد رود، آيا فرزندان ما حق نخواهند داشت که آب دهان به صورت ما بيندازند. به ويژه به صورت آن والدين بی خيال و لاابالی که بجای احساس مسئوليت تاريخی و اتحاد برای نجات کشور، هر روز اين طرف و آنطرف نشست و کنفرانس و سخنرانی جمهوری خواهی برگزار می کنند. آنهم برای کشوری که نيمه نابود است، فعلآ در دست ما نيست و با اين لااباليگری ها هم اصلآ حتی يک درصد هم اميد ماندگاری ندارد

ای شگفتا که خانه از پای بست ويران است، اما آنان که خود را از همه عاقلتر می خوانند، بيش از ديگران بر سر رنگ پرده و يراق ايوان خانه خيالی بر سر و کله ی هم می کوبند. هيچ قصد بی تربيتی ندارم، اما از سينه ی سوخته فاش می گويم ای نفرين بر آنانی باد که حاظر هستند ايران ويران شود، اما حتی ميلی متری هم از اعتقادات سياسی بد تر از حزب الهی و القاعده ای خود عقب نشينی نکنند. امروز هر ايرانی اگر ادعای حتی سر سوزنی فهم و شعور و شرف ملی هم که داشته باشد، بايد پيش از هر چيزی در فکر نجات اصل ميهن خود باشد. ما بايد امروز فقط يک دغدغه و يک دستور کار داشته باشيم که آنهم بايد نجات ايران باشد

نشست جمهوری خواهان ملی و اتحاد جمهوری خواهان و کنفرانس جمهوری خواهان لائيک و سمينار جمهوری خواهان سوسياليست و تبادل نظر جمهوری خواهان هوادار مصدق و جلسه ی جمهوری خواهان ملی مذهبی و جنگ جمهوری خواهان حکمتی با جمهوری خواهان رجوی و جمهوری خواهان دموکرات و جمهوری خواهان ناسيوناليست و جمهوری خواهان لائيک و جمهوری خواهان موحد و جمهوری خواهان سوسيال دموکرات ... و منشور های رنگارنگ و شماره بندی شده و نشست لندن و بپا خاستن پاريس و چهار زانو نشستن در کپنهاگ و نيم خيز شدن در قبرس و نشست قوميت ها و کنفرانس اقليت ها و سمپوزيوم ملتها و حقوق دولتهای فدرال ووو همه و همه مزخرفاتی هستند که دانسته و نادانسته فقط به پروار تر شدن جمهوری اسلامی انجاميده و به عمر رژيم ملا ها در ايران می افزايند

بايد اين عقده گشايی های مضحک را رها کرده و به اين بازيهای کودکانه و شرم آور خاتمه داد. اصلآ آن ايران کجاست که شما مشغول برپايی اينهمه نشست و برنامه ريزی برای آن هستيد. ايران که قرص و محکم در دست ملا ها است، پس، شما اين همه طرح را در کدام خراب شده ای می خواهيد اجرا کنيد. در ايران جمهوری اسلامی، يا ايران رها شده ی ديگری که فقط شما محل آنرا می شناسيد. شايد اصلآ جمهوری اسلامی رفته است و کشور آزاد شده و ما در فضای انتخاباتی هستيم و افراد جاهلی چون اين نگارنده از اينهمه تحول و دگرگونی شگرف و مثبت بی اطلاع مانده اند

آنچه راجع به اين جنون جمهوری بازی و اعتياد سخت به شرکت در نشست و کنفرانس و سمپوزيوم آوردم، برای شوخی نبود. تماشای اين اعمال سفيهانه ومضحک، ضمن اينکه مايه خنده و تفريح است، در عين حال سخت هم جگر خراش است. آخر اينگونه کار های بی ارزش و تهی، نشان دهنده اين حقيقت جگر سوز هم هست که عده ای از ما بيچارگان چطور از مرحله پرت هستيم و جمهوری اسلامی اتفاقی به بيست و هشت سالگی نرسيده است. همينجا اين را بياورم که نگارنده تا کنون چند دعوت از اين دست را به سخره گرفته و رد کرده ام. حتی در يک مورد دعوت آمريکائيان به نشستی نيز عرض کرده ام اصلآ مگر آقای ری تکيه و فلان سناتور ايرانی هستند که ما بايد با ايشان نشستی داشته باشيم و راجع به کشورمان تبادل نظر کنيم، و کار ما اصلآ بشما آمريکائيان چه ارتباطی دارد

سرانجام اينکه، به باور صاحب اين قلم، بدبختانه بسياری از هم ميهنان مثلآ سياسی ما، در اين نشست ها و کنفرانس های بر سر هيچ و برای ايرانی که نيست، بطور کلی عقل و شعور خود را باخته و از حقايق ايران دور افتاده اند. اين دسته در دنيايی خيال زندگی می کنند، نه اين دنيای حقيقی. هيچ اميدی به اين کنفرانسچی ها و نشست بازان حرفه ای نيست. کار آنچنان بجای باريک کشيده که چنانچه هر چه زود تر اتحادی از ميهن دوستان دارای سلامت عقل و هنوز ديوانه نشده شکل نگيرد، ايران بطور حتم و يقين رفتنی خواهد بود. بنده ی بی قدرت و دست بسته، گر چه هيچ اميدی به اين اتحاد هم ندارم، اما در ته دل آرزو و دعا می کنم که يک اتحاد، حال بهر کيفيتی بوجود آيد و پيش بينی ام راجع به فروپاشی ايران اشتباه از آب در آيد ...
1

www.hezbemihan.org

|


<< Home

Archives

May 2004   June 2004   July 2004   August 2004   September 2004   October 2004   November 2004   December 2004   January 2005   February 2005   March 2005   April 2005   May 2005   June 2005   July 2005   August 2005   September 2005   October 2005   November 2005   December 2005   January 2006   February 2006   March 2006   April 2006   May 2006   June 2006   July 2006   August 2006   September 2006   October 2006   November 2006   December 2006   January 2007   February 2007   March 2007   April 2007   May 2007   June 2007   July 2007   August 2007   September 2007   October 2007   November 2007   December 2007   January 2008   February 2008   March 2008   April 2008   May 2008   June 2008   July 2008   August 2008   September 2008   October 2008   November 2008   December 2008   January 2009   February 2009   March 2009   April 2009   May 2009   June 2009   July 2009   August 2009   September 2009   October 2009   November 2009   January 2010   February 2010   March 2010   April 2010   May 2010   June 2010   July 2010   September 2011   February 2012  


Not be forgotten
! بختيار که نمرده است

بخشی از نوشته های آقای دکتر امير سپهر ( بنيانگذار و دبيرکل حزب ميهن ) :

سخن بی هنر زار و خار است و سست

چرا انقلاب آرام در ايران ناشدنی است؟

! دموکراسی مقام منظم عنتری

نوروز ايرانی در رژيمی ايرانی

بوی خوش خرد گرايی در نوروز

نامه ای به سخنگوی وزارت خارجه

!اصلاح جمهوری اسلامی به سبک آمريکا

!رژيم و دو گزينه، شکست، شکست ننگين

! لاابالی ها شال و کلاه کنيد

اسلام را کشف کنيم نه مسخره

ماندگاری ايران فقط به ناهشياران است !؟

!نه نه، اين تيم، تيم ملی ما نيست

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/پنجمين بخش

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش چهارم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش سوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش دوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش نخست

فرهنگ سازی را بايد از دکتر شريعتی آموخت

دانشمندان اتمی يا الاغهای پاکستانی

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش دوم

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش نخست

مبارزان ديروز، بابا بزرگ های بی عزت امروز

پيش درآمدی بر چيستی فرهنگ

ملتی در ميان چند طايفه رويا پرداز دغلباز

مشکل نه دستار که مسلک دستاربندی است

بی فرهنگی ما، عين فرهنگ ما است

! نابخردی نزد ما ايرانيان است و بس

!خود همی گفتی که خر رفت ای پسر

ولله که کابينه احمدی نژاد حقيقت ما است

است( Oedipuskomplex )رنج ما ازعقده اوديپ

غير قمر هيچ مگو

اين نه گنجی، که عقيده در زندان است

جمهوری خواهی پوششی برای دشمنان ملت

شاه ايران قربانی انتقام اسلامی

کار سترگ گنجی روشنگری است

گنجی اولين مسلمان لائيک

واپسين پرده تراژدی خمينی

انتخابات اخير پروژه حمله به ايران را کليد زد

جنگ آمريکا عليه ايران آغاز شده است

انتصاب احمدی نژاد، کشف حجاب رژيم

حماسه ديگری برای رژيم

برادر احمدی نژاد بهترين گزينه

انقلابی که دزديده شد؟

معين يک ملا است، نه مصدق

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران !/ بخش سوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش دوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش نخست

فولادوند همان جنتی است

اکبر گنجی، ديوانه ای از قفس پريد

دموکراسی محصول انديشه آزاد از مذهب است

تفنگداران آمريکايی پشت مرز هستند

رئيس جمهور اصلی خامنه ای است

!دانشجويان سوخته را دريابيد

دغلبازان ملا مذهبی

!خاتمی خائن نبود، رفسنجانی هم نيست

فندق پوست کنده

خيانتی بنام انقلاب اسلامی

ايران، کارگاه بی کارگر

آزادی کمی همت و هزينه می طلبد

نمايش لوطی عنتری در ملک جم

نخبگان نادانی

بوی باروت آمريکايی و رفسنجانی

آقای خمينی يک پيغمبر بود نه امام

انديشه زوال ناپذير است

اپوزيسيونی ناکارآمد تر از هخا!

زنهار که ايرانی در انتقام کشی خيلی بی رحم است!

سخنی با امضا کنندگان بيانيه تحليلی 565

...بر چنين ملت و گورپدرش

واپسين ماههای رژيم يران

اصول اعتقادی دايناسورها، طنزنوروزی

يادت بخير ميسيو، يادت بخير

امتيازی برای تسخيرايران

اشغال نظامی ايران وسيله ايالات متحده

چهارشنبه سوری، شروع حرکت تاريخی

بد آگاهی و فرهنگ هفت رگه

جرج دابليو بوش، آبراهام لينکلنی ديگر

روحانيّت ضد خدا

استبداد خاندان پهلوی بلای جان ملا ها

آمريکا در خوان هقتم

عقل شرعی و شرع عقلی

واکنش مردم ما به حمله نظامی آمريکا

عشق های آقای نوری زاده

به هيولای اتم نه بگوئيم

موشک ملا حسنی و اتم آخوند نشان بزبان کوچه

رفراندم امير انتظام يا سازگارا، کدام ميتواند مشکوک باشد ؟

آيا مخمل انقلاب به خون آغشته خواهد شد؟

کاندوليزا رايس و بلال حبشی

سکس ضرورتی زيبا است نه يک تابو

نام وطنفروشان را به خاطر بسپاريم

طرح گوسفند سازی ملت ايران

آب از سر چشمه گل آلود است

رژيم ملا ها دقيقآ يک باند مافيا است

نوبت کشف عمامه است

فرهنگی که محشر می آفريند - دی جی مريم

ملا ها عقلمان را نيز دزديده اند

فقدان خرد سياسی را فقدان رهبريّت نناميم

ابطحی و ماری آنتوانت ـ وبلاگ نويسان تواب

نادانی تا به کی !؟

آزادی ايران، نقطه شروع 1

آزادی ايران، نقطه شروع 2

هنر سياست

ايران و ايرانی برای ملا ها غنيمت جنگی هستند

شب تيره، نوشته ای در مورد پناهندگی

انقلاب ايران، آغاز جنگ سوم بود

اين رفراندوم يک فريب است

سپاه پاسداران، شريک يا رقيب آمريکا

خامنه ای پدر خوانده تروريسم

فرهنگ پشت حجاب

کمونيسم همان حزب الله است

داريوش همايون چه ميگويد؟

اينترنت دنيای روانپريشان

خانه تکانی فرهنگی

فردا روشن است

عين الله باقرزاده های سياسی

آن که می خندد هنوز

اپيستمولژی اپوزيسيون

انقلاب سوسول ها

درود بر بسيجی با و جدان

روشنگران خفته ونقش چپ

فتح دروازه های اسلام

حزب توده و نابودی تشيّع

جنگ ديگر ايران و عراق

درد ما از خود ما است

يادی ازاستبداد آريا مهری!؟

ابر قدرت ترور

کدام مشروطه خواهی؟

برای آقای سعيد حجاريان

تراژدی ملا حسنی ها

مارمولک، سری 2

پهلوی پرست ها

هخا و تجمع اطراف دانشگاه

هخا و خاتمی، دو پسر عمو

تريبونال بين المللی

پايان ماه عسل فيضيه و لندن

طرح آزادی ايران 1

اولين و آخرين ميثاق ملی

اطلاعيه جمهوری خواهان

يک قاچاقچی جانشين خاتمی

فهم سر به کون

توطئه مشترک شريعتمداری

انگليس و ملا

نفت، رشوه، جنايت و

عنتر و بوزينه وخط رهبری

اروپايی و ملای هفت خط

ايران حراج است، حراج

درسهايی ازانتخابات آمريکا

عنکبوت و عقرب

بر رژيم اسلامی، نمرده به فتوای من نماز کنيد

پوکر روسی فيضيّه با پنتاگون

به ايران خوش آمديد کاندوليزای عزيز

مسخره بازی اتمی اروپا و ملا ها

انتلکتوليسم يا منگليسم

آبروی روشنقکران مشرق زمين


رسالت من بعد از نوژه

بی تفاوت نباشيم

نگاه خردمندانه به 28 مرداد


سايه سعيدی سيرجانی :

مسئوليت، نوشته ای در ارتباط با رفراندوم

پرسش شيما کلباسی از سايه در ارتباط با طرح رفراندوم

هويت، به همراه يک نوشته از فرزانه استاد جانباخته سعيدی سيرجانی با نام مشتی غلوم لعنتی

بچه های روستای سفيلان

امان از فريب و صد امان از خود فريبی

دريغ از يک "پسته" بودن

رنجنامه کوتاه سايه

بر ما چه ميرود


روشنگری های شهريار شادان از تشکيلات درونمرزی حزب ميهن :

خمينی؛ عارف يا جادوگر ؟

ما جوانان ايران بايد

حکومت خدا (1)

می گوید اعدام کن

راهی نوین برای فردای ایران


رنجنامه معصومه

شير ايران دريغ!


حافظ و اميرمبارزالدين

دلکش و ولی فقيه


کانون وب‌لاگ‌نويسان ايران-پن‌لاگ


کانون وبلاگ نويسان



This page is powered by Blogger. Isn't yours? Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com eXTReMe Tracker