آزاد شو


*** اين وبلاگ منعکس کننده مطالب و مقالات حزب ميهن است ***


Wednesday, August 30, 2006

 

داد نــــامــــه

د ا د نـــــا مـــــه


دادنامه من سایه سیرجانی به جهانیان این است: خاتمی؛ سید محمد
خاتمی قاتل پدرم است. به قصد کشتن قلم او سالها جنایت و ظلم را بر او و خانواده اش
رقم زد. حضور او در آمریکا یا هر کشوری که طبق قانون محاکمه جنایتکار سیستم قضایی
اش استوار گشته امری است حتمی.من هم شاکی خصوصی چنین جنایتکاری هستم. نامه های پدر
و آثار او گواهی دهنده در این دادگاه خواهد بود. 1




کیفر خواستی علیه سید محمد خاتمی

سید محمد خاتمی، در آغازین روزهای هجوم جمهوری اسلامی به سرزمین ایران به انتخاب
ولی فقیه "خمینی" به مقام مسوولیت سرپرستی موسسه کیهان رسید. همان موسسه ای که طی
بیست و هفت سال با برنامه نابودی فرهنگ ایران به ترور آزادگان ایران پرداخت. 1

نخستین سنگر اتهام زنی پرونده سازی و ترور شخصیت. ایجاد خفقان و کانالیزه کردن
اخباربه منظور جاانداختن گام نخست انقلاب فرهنگی اشان. برای دست یابی به قدرت به
اعدام ها پرداختند.این اعدام ها را تنها به وسیله تسلط بر افکار عمومی آن هم در
محیط خفقان زده می توان به انجام رسانید. رادیو تلویزیون نابود گشته در دست
ویرانگران ایران افتاد؛ دفاتر مجلات و روزنامه ها به آتش کشانیده شد تا تنها یک
روزنامه کیهان دولتی و به تبعش اطلاعات دولت اسلامی گشته وظیفه پرونده سازی و مسموم
کردن افکار عمومی را به عهده گیرند. دستگیری ها، اعدام ها وکشتاری که بیست و هفت
سال است با استفاده از این ابزار حاکم گشته در محیط خفقان اجرا گشته و می شود. آقای
خاتمی در دو زمینه بسیار مهم برای نظام جمهوری اسلامی به فعالیت پرداخت: نخست با به
کنترل گرفتن موسسه کیهان و سپس با مقام وزارت ارشاد! یعنی نابودی نویسنده و هنرمند. 1
محصول این هر دو دوره نابودی و کشتن آزادگان بود. آنانی که به بله قربان گویی این
غارتگران و قاتلان نیافتادند. کافی است به کیهان سالهای پنجاه و هفت تا همین امروز
روز نگاه کنید و نمونه پرونده سازی ها را برای ثبت در تاریخ هولوکاست ایرانی عبرت
دنیا قرار دهید. نمونه تهمت زنی های تلویزیون جمهوری اسلامی ،کیهان هوایی و زمینی و
البته دست آخر وزارت ارشاد اسلامی را نسبت به سعیدی سیرجانی ، از آغاز پرونده سازی
تا رساندن خبر دروغ مرگ و دست درازی و نابودی کتابهایش را می توانید از بهمن پنجاه
و هفت تا به همین امروز روز تعقیب نمایید. 1

از آغازین روز این سیستم جمهوری اسلامی؛ بازوی پرونده سازی و اعتراف تراشی راه
افتاد تا مجریان قتل به آسانی به نابودی آزادگان ایران بپردازند. سید محمد خاتمی
این رسالت جمهوری اسلامی را تا بدین لحظه به انجام می رساند.1

خاتمی پس از موسسه کیهان و ایجاد سنتی سیستم پسند به مقام وزارت ارشاد نشست. یعنی
کنترل افکار نویسندگان و هنرمندان. دوره ممنوع القلمی ممنوع التصویری ممنوع الصوت
بودن و ممنوع الخروج و ممنوع القلم بودن رقم زده شد. مرز هم میان خودی و ناخودی با
اعترافی قلمی و تصویری مشخص می گشت. نمونه ها بسیارند از قتل ایران دوستانی که به
جوخه مرگ رفتند وضعیف النفسانی چون طبری که به خدمت سیستم شکنجه گر و قاتل اندیشه
در آمدند. وزارت ارشاد و معارف اسلامی که پس از انقلاب فرهنگی سرپرستی توسعه
جوخفقان و یک رنگ کردن قلم ها و گفته ها را داشت به فعالیت پرداخت. در لباس یک
وزارتخانه و به سرپرستی سید محمد خاتمی. 1

خمیر کردن کتابهای سیرجانی و سهمیه بندی کاغذ و اختصاص آن به نشر

گناه های کبیره در این دوره صورت پذیرفت. سیرجانی نویسنده ای که نوک تیز قلم را با
بیان تاریخ و فرهنگ ایران بر جماعت دست دراز بر ایران و ایرانی نشانه رفته بود. او
که شوردرس دادن را با هجوم جمهوری اسلامی به کنار نهاد؛ دانشگاهی که چکمه پوشان
ریشو به سیلی زدن اساتید پرداخته اند و دانشجویان سوای خط امامی را به شلاق و اعدام
کشانیدند و دست آخر به تصفیه دانشگاه ها و چتر سمی اختناق مرسوم به انقلاب فرهنگی. 1
سیرجانی که راه ایستادن در مقابل این انسان ستیزان غارتگر را در نوشتن و بیان تاریخ
ایران برای جوانان می دید. این وزارت ارشاد سید محمد خاتمی بود که با سیاست خمیر
کردن کتابهایش و سهمیه بندی کاغذ نویسنده را با مرگ آثارش روبرو کرد. سیاستی که یا
بایست خود دست به سانسور بزنی و با لعابی از تقیه سر ارادت به آستان جمهوری اسلامی
بسایی یا اینکه قلم را ببوسی و بگذاری کنار. 1

سیرجانی به نشر آثارش پرداخت. بیشتر و سریعتر نوشت. نگران بود کار امروز را فکر
امروز را به فردا بسپارد. یادم است به تشویق دکتر محمد محمدی که کار تحقیقی بر
تاریخ ایران را بایست به انجام می رسانید پرداخت: که زودتر به چاپ برسان اجل فرصت
نخواهد داد. 1

آخرین تیر ترکش سیرجانی دست یابی به ماشین چاپ بود. در مدت چهار ماه هفت کتاب را به
تجدید چاپ و نشرش پرداخت. با گذاردن نامه ای به عنوان وصیت نامه در آغاز هر کتاب و
با آوردن نامه های سرگشاده سالهای ایستادگی اش در آخر هر کتاب. نسخه ها برای فروش
نبود و دوست ناشری: سعید نیاز کرمانی مسوول جلد کوبی این کتاب ها گشت. جرمی که در
جمهوری اسلامی به زندان افتادن و دست آخر فلج گشتن او را رقم زد. 1

ماه ها قبل از دستگیری سیرجانی؛ روش جالبی را دادگستری دیگر جا افتاده جمهوری
اسلامی اجرا نمود. سیرجانی که علیه توهین ها عدم امکان چاپ و خمیر کردن آثار و آزار
این سیستم که تنها به خود او و نوشته هایش محدود نمی شود و نیز دامن خانواده را نیز
گرفته، کوتاه نیامده بارها و بارها نامه های سرگشاده پخش نموده می بایست به جزای
این کارهایش می رسید. آخرین دعوی او که به روشن نمودن دست چاپخانه حوزه علمیه قم
نیز می رسید با گسیل گشتن زنجیر بدستان شعار ده: سیرجانی سلمان رشدی ثانی مواجه
شد.روش تهدیدها و نا دادگستری جمهوری اسلامی را در آخرین نامه سرگشاده او بخوانید. 1
اینک دیگر تنها دادگاه انقلاب نبود دادگستری و حوزه علمیه قم هم به کار تخریب ارزش
ها جا افتاده شده بودند. انتشارات حوزه البته علمیه که با نظارت و جواز وزارت ارشاد
همراه و همدم است دست به انتشار " سیمای دو زن" و " ضحاک ماردوش" پرداخته بود . 1
منتها نه کتاب اصلی! هر جا که دلشان خواسته بود حذف کرده بودند و تغییر داده بودند
که بگویند این بیخودی می گوید کتابهایش ممنوع النشر است بفرما این هم کتابهایش در
بازار! 1

نکته ای که سیرجانی را به داشتن دستگاه چاپ در خانه و تایپ و صفحه بندی بیست ساعته
در روز انداخته بود تهدید با لعاب خنده کذای سید محمد خاتمی بود. توبه و اعتراف
نمودن و به سراط جمهوری اسلامی مستقیم شدن را می خواست با دیداری آن هم بدون عبا و
عمامه رقم زند. جوابش تفی بود که با دیدن چهره سید محمد خاتمی ؛ سعیدی سیرجانی بر
زمین انداخت که پدر مردک را دیدی؟ می خواهد مذاکره کند! تف به رویش، تف. 1

نامه آخرین پدر به سخره گرفتن این نانظام دست دراز به هر پایه و نهادی است و اینکه
در حکومت البته عدل اسلامی شکایت به دادگستری دیگر

معنی ندارد! 1

چند ماه نگذشت. به خانه ریختند. کتابها را هر چه کم و کسر داشتند بردند. فیشهای
فرهنگ فارسی که آماده چاپ گشته بود را بردند. نوارهای صحبت به دکتر خانلری؛ دکتر
بقایی و علی دشتی را بردند. هر چه سیرجانی دست نوشته داشت بردند. یک هفته نگذشت که
آمدند و دنبال نسخه اول تاریخ بیداری ایرانیان بودند. می دانید چه شد؟ سیرجانی "
مسلمان" اینان نشد.کشتندش. سید محمد خاتمی را رییس جمهور اعلام کردند. همان
خودفروختگان قلمی جواز مجله گرفته را که به اعتراف گیری از دیگر نویسندگان آمده
بودند روانه دنیای غرب کردند. این مرحله آخر انقلاب فرهنگی شان را دارند رقم می
زنند. شش سال پس از کشتار سیرجانی البته مهاجرانی به یاد آبرو خریدن برای بازی دیگر
سید محمد خاتمی افتاد. اگر در زمان حیات سیرجانی او را به راه خودمان نیاوردیم هنوز
هم دیر نشده. می دانید چه کردند؟ کتابها را چاپ کردند بدون استفاده از آن آخرین
نسخه ها. بدون در نظر گرفتن وصیت نامه چاپ گشته سیرجانی که از این به بعد هر کتابی
هر نوشته ای از من چاپ شود بایست همراه این وصیت نامه باشد. همزمان به بزرگداشت
گرفتن مردگان افتادند. دکتر محمد محمدی و کتابش که تیشه به ریشه این جماعت می زند
را صبر کردند از دنیا رفت، بعد آمدند جایزه خاتمی برایش بدهند. چه تزویری از این
بالاتر برای نابودی اندیشه و فکر ایرانی و جمهوری اسلامی ستیز. داشتند همین بساط را
هم برای سیرجانی می چیدند. هر قطره خون او اشک دل من است. تا زنده ام جلوی این ریا
خاتمی و خاتمی چیان ایستاده ام. 1

تقلب اصلاحات به منظور بزک جنایتکار صورت گرفت و بس. پذیرش جنایتکاری که با دزدی
عنوان گفتگوی تمدنها به بازی ادامه می دهد خواب دولتمردان را نشان می دهد. خاتمی به
قصد نابود کردن فرهنگ و تمدن ایران به قتل نویسنده پرداخت. در مقابل به تولید
انبوده مجیزگویان پرداخت تا ضربه نهایی را بر فرهنگ ایران بزند. دنیا بایست در
مقابل این جنایتکار بایستد و او را به محاکمه کشاند.1

این کیفرخواستی است به دولتهایی که جنایت و محاکمه جنایتکار را سنگ بنای نظام خود
می داند. 1

این کیفرخواستی است که از دولتهای مدعو خاتمی می خواهد او را به محاکمه کشانند.1

این کیفرخواستی است که نادیده انگاشتن مسوولیت خاتمی در قتل سیرجانی؛ دستگیری های
سالهای در قدرت بودن او را و کشتن آزادگان را شکست قاعده آمره حقوق می داند. سرزمین
ایران تشنه اجرای عدالت است و جز این به آزادی نخواهد رسید. 1


سایه سعیدی سیرجانی

دوم شهریور ماه

برای مطالعه نامه ها و وصیت نامه سیرجانی به این آدرس مراجعه فرمایید: 1



http://www.saidisirjani.com



http://www.saidisirjani.com/OpenLetters.html



http://www.saidisirjani.com/Books.html

www.hezbemihan.org


|


<< Home

Archives

May 2004   June 2004   July 2004   August 2004   September 2004   October 2004   November 2004   December 2004   January 2005   February 2005   March 2005   April 2005   May 2005   June 2005   July 2005   August 2005   September 2005   October 2005   November 2005   December 2005   January 2006   February 2006   March 2006   April 2006   May 2006   June 2006   July 2006   August 2006   September 2006   October 2006   November 2006   December 2006   January 2007   February 2007   March 2007   April 2007   May 2007   June 2007   July 2007   August 2007   September 2007   October 2007   November 2007   December 2007   January 2008   February 2008   March 2008   April 2008   May 2008   June 2008   July 2008   August 2008   September 2008   October 2008   November 2008   December 2008   January 2009   February 2009   March 2009   April 2009   May 2009   June 2009   July 2009   August 2009   September 2009   October 2009   November 2009   January 2010   February 2010   March 2010   April 2010   May 2010   June 2010   July 2010   September 2011   February 2012  


Not be forgotten
! بختيار که نمرده است

بخشی از نوشته های آقای دکتر امير سپهر ( بنيانگذار و دبيرکل حزب ميهن ) :

سخن بی هنر زار و خار است و سست

چرا انقلاب آرام در ايران ناشدنی است؟

! دموکراسی مقام منظم عنتری

نوروز ايرانی در رژيمی ايرانی

بوی خوش خرد گرايی در نوروز

نامه ای به سخنگوی وزارت خارجه

!اصلاح جمهوری اسلامی به سبک آمريکا

!رژيم و دو گزينه، شکست، شکست ننگين

! لاابالی ها شال و کلاه کنيد

اسلام را کشف کنيم نه مسخره

ماندگاری ايران فقط به ناهشياران است !؟

!نه نه، اين تيم، تيم ملی ما نيست

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/پنجمين بخش

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش چهارم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش سوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش دوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش نخست

فرهنگ سازی را بايد از دکتر شريعتی آموخت

دانشمندان اتمی يا الاغهای پاکستانی

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش دوم

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش نخست

مبارزان ديروز، بابا بزرگ های بی عزت امروز

پيش درآمدی بر چيستی فرهنگ

ملتی در ميان چند طايفه رويا پرداز دغلباز

مشکل نه دستار که مسلک دستاربندی است

بی فرهنگی ما، عين فرهنگ ما است

! نابخردی نزد ما ايرانيان است و بس

!خود همی گفتی که خر رفت ای پسر

ولله که کابينه احمدی نژاد حقيقت ما است

است( Oedipuskomplex )رنج ما ازعقده اوديپ

غير قمر هيچ مگو

اين نه گنجی، که عقيده در زندان است

جمهوری خواهی پوششی برای دشمنان ملت

شاه ايران قربانی انتقام اسلامی

کار سترگ گنجی روشنگری است

گنجی اولين مسلمان لائيک

واپسين پرده تراژدی خمينی

انتخابات اخير پروژه حمله به ايران را کليد زد

جنگ آمريکا عليه ايران آغاز شده است

انتصاب احمدی نژاد، کشف حجاب رژيم

حماسه ديگری برای رژيم

برادر احمدی نژاد بهترين گزينه

انقلابی که دزديده شد؟

معين يک ملا است، نه مصدق

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران !/ بخش سوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش دوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش نخست

فولادوند همان جنتی است

اکبر گنجی، ديوانه ای از قفس پريد

دموکراسی محصول انديشه آزاد از مذهب است

تفنگداران آمريکايی پشت مرز هستند

رئيس جمهور اصلی خامنه ای است

!دانشجويان سوخته را دريابيد

دغلبازان ملا مذهبی

!خاتمی خائن نبود، رفسنجانی هم نيست

فندق پوست کنده

خيانتی بنام انقلاب اسلامی

ايران، کارگاه بی کارگر

آزادی کمی همت و هزينه می طلبد

نمايش لوطی عنتری در ملک جم

نخبگان نادانی

بوی باروت آمريکايی و رفسنجانی

آقای خمينی يک پيغمبر بود نه امام

انديشه زوال ناپذير است

اپوزيسيونی ناکارآمد تر از هخا!

زنهار که ايرانی در انتقام کشی خيلی بی رحم است!

سخنی با امضا کنندگان بيانيه تحليلی 565

...بر چنين ملت و گورپدرش

واپسين ماههای رژيم يران

اصول اعتقادی دايناسورها، طنزنوروزی

يادت بخير ميسيو، يادت بخير

امتيازی برای تسخيرايران

اشغال نظامی ايران وسيله ايالات متحده

چهارشنبه سوری، شروع حرکت تاريخی

بد آگاهی و فرهنگ هفت رگه

جرج دابليو بوش، آبراهام لينکلنی ديگر

روحانيّت ضد خدا

استبداد خاندان پهلوی بلای جان ملا ها

آمريکا در خوان هقتم

عقل شرعی و شرع عقلی

واکنش مردم ما به حمله نظامی آمريکا

عشق های آقای نوری زاده

به هيولای اتم نه بگوئيم

موشک ملا حسنی و اتم آخوند نشان بزبان کوچه

رفراندم امير انتظام يا سازگارا، کدام ميتواند مشکوک باشد ؟

آيا مخمل انقلاب به خون آغشته خواهد شد؟

کاندوليزا رايس و بلال حبشی

سکس ضرورتی زيبا است نه يک تابو

نام وطنفروشان را به خاطر بسپاريم

طرح گوسفند سازی ملت ايران

آب از سر چشمه گل آلود است

رژيم ملا ها دقيقآ يک باند مافيا است

نوبت کشف عمامه است

فرهنگی که محشر می آفريند - دی جی مريم

ملا ها عقلمان را نيز دزديده اند

فقدان خرد سياسی را فقدان رهبريّت نناميم

ابطحی و ماری آنتوانت ـ وبلاگ نويسان تواب

نادانی تا به کی !؟

آزادی ايران، نقطه شروع 1

آزادی ايران، نقطه شروع 2

هنر سياست

ايران و ايرانی برای ملا ها غنيمت جنگی هستند

شب تيره، نوشته ای در مورد پناهندگی

انقلاب ايران، آغاز جنگ سوم بود

اين رفراندوم يک فريب است

سپاه پاسداران، شريک يا رقيب آمريکا

خامنه ای پدر خوانده تروريسم

فرهنگ پشت حجاب

کمونيسم همان حزب الله است

داريوش همايون چه ميگويد؟

اينترنت دنيای روانپريشان

خانه تکانی فرهنگی

فردا روشن است

عين الله باقرزاده های سياسی

آن که می خندد هنوز

اپيستمولژی اپوزيسيون

انقلاب سوسول ها

درود بر بسيجی با و جدان

روشنگران خفته ونقش چپ

فتح دروازه های اسلام

حزب توده و نابودی تشيّع

جنگ ديگر ايران و عراق

درد ما از خود ما است

يادی ازاستبداد آريا مهری!؟

ابر قدرت ترور

کدام مشروطه خواهی؟

برای آقای سعيد حجاريان

تراژدی ملا حسنی ها

مارمولک، سری 2

پهلوی پرست ها

هخا و تجمع اطراف دانشگاه

هخا و خاتمی، دو پسر عمو

تريبونال بين المللی

پايان ماه عسل فيضيه و لندن

طرح آزادی ايران 1

اولين و آخرين ميثاق ملی

اطلاعيه جمهوری خواهان

يک قاچاقچی جانشين خاتمی

فهم سر به کون

توطئه مشترک شريعتمداری

انگليس و ملا

نفت، رشوه، جنايت و

عنتر و بوزينه وخط رهبری

اروپايی و ملای هفت خط

ايران حراج است، حراج

درسهايی ازانتخابات آمريکا

عنکبوت و عقرب

بر رژيم اسلامی، نمرده به فتوای من نماز کنيد

پوکر روسی فيضيّه با پنتاگون

به ايران خوش آمديد کاندوليزای عزيز

مسخره بازی اتمی اروپا و ملا ها

انتلکتوليسم يا منگليسم

آبروی روشنقکران مشرق زمين


رسالت من بعد از نوژه

بی تفاوت نباشيم

نگاه خردمندانه به 28 مرداد


سايه سعيدی سيرجانی :

مسئوليت، نوشته ای در ارتباط با رفراندوم

پرسش شيما کلباسی از سايه در ارتباط با طرح رفراندوم

هويت، به همراه يک نوشته از فرزانه استاد جانباخته سعيدی سيرجانی با نام مشتی غلوم لعنتی

بچه های روستای سفيلان

امان از فريب و صد امان از خود فريبی

دريغ از يک "پسته" بودن

رنجنامه کوتاه سايه

بر ما چه ميرود


روشنگری های شهريار شادان از تشکيلات درونمرزی حزب ميهن :

خمينی؛ عارف يا جادوگر ؟

ما جوانان ايران بايد

حکومت خدا (1)

می گوید اعدام کن

راهی نوین برای فردای ایران


رنجنامه معصومه

شير ايران دريغ!


حافظ و اميرمبارزالدين

دلکش و ولی فقيه


کانون وب‌لاگ‌نويسان ايران-پن‌لاگ


کانون وبلاگ نويسان



This page is powered by Blogger. Isn't yours? Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com eXTReMe Tracker