آزاد شو


*** اين وبلاگ منعکس کننده مطالب و مقالات حزب ميهن است ***


Wednesday, March 22, 2006

 

نوروز ما

نوروز ما


می دانم، می دانم چقدر کم کاری کرده ایم. خودمان را می گویم که بایست به این جماعت پشت لباس حزب و گروه پنهان شده و روحیه استبداد پرور شان بیشتر می پرداختیم. از " قدرت" و " سیاست" در سرزمین فقر زده مان اما قارچ پرور می گفتیم و باز می گفتیم.1
هنوز هم دیر نیست. اگر روزی موج احساس چنان به " تفو بر تو ای سالوس صفت" می کشاندمان امروز دیگر روز در صحنه ایستادن است. و روز حضور...1
چه می گویم؟ یک بت را می شکنیم و هزاران داربست قدرت که خود بت زاده هستند چنگ بر سرنوشتمان می افکنند چون مردم از خود نیاندیشیده اند. چون مردم در تاریکی جهل قرار گرفته اند. و تا می توانیم بایست این زبان و قلمها را بکار اندازیم.1
اخبار فراوان است اما بازیگران اخبار " مردم" نیستند. آشکار گشته گانشان آنهایی ایند که مرتب تیتر خبری درست می کنند به اسم خبرنگار از این رادیو و تلویزیون سر می زنند و آنچه را که بایست بگویند می گویند...1
یادت هست طرح فراخوان رفراندوم قانون اساسی ای شان را؟ یادت هست چگونه تارهای این عنکبوت در بزنگاه سقوط تنیدن آغازید. یادت هست . اما آنچه که " من ایرانی" نمی دانستم و فلان خبرنگار خارجی می دانست این بود که این دایره از اکبر گنجی بگیر و تا فلان و فلان راه انداختنش.1
بگذریم بگذریم از اینها. تا این ضعف و خودکم بینی در جایی و مستبد بودن در صحنه ای باشد نه دری گشوده خواهد شد نه صدایی شنیده. مهم صدای " مردم " است و این هر یک طی قرن ها با سوار شدن بر کلمات و شعارها و دستورهای اینطور کن و آن طور می خواهند بنمایند آی مردم ما بهتر می دانیم.1
اما مردم، اگر " ما" که این همه تازیانه جهل بر تنمان خورده به " حق" خودمان آشنا نباشیم نه در سرزمینی که نامش را یدک می کشیم جایی داریم نه در دنیایی که تاج سرش " آگاهی" است.1
جماعت دسته و گروه با پیشوند سیاسی می تراشند خود نیز جاهل اند. و بازیگر نخ چرخانانی. مادامی که جامعه ما آگاه از حقوقش و نشریات آزاد نباشد و تنوع نگاه ها را نداشته باشد هر چند هزار حزب هم که علم شود یک دیکتاتور است در چندین لباس.1
ببینم همین یکسال گذشته را نگاه کنیم. چه شد کارگران کشته شده خاتون آباد؟ ماجرای آن معادن چه بود؟ چرا من مردم هیچ اطلاعی از نام و نشانی سرمایه داران ندارم که در مملکتی که نه قانونی هست نه مجلسی اقلا پی ببیرم قرارداد و زد و بست ها ما بین که هست و موضوعش چیست؟ کم ضربه خوردیم از این همه بی نظمی و بی قانونی؟ با هر تقی به توقی خوردن بگویم اصلا کل سرمایه گذاری غلط است و هزار شعار دیگر که جز ضرر و کم اعتباری چیزی برایمان ندارد؟ اگر خانه مان را می خواهیم ارزش اش را بایست پاس داریم. حق مان را می خواهیم بایست آگاه به موضوعش باشیم. نخ چرخانان و بازیگران را سوار سرمان نکنیم خود مردم با اعمال حق اشان پاس قراردادی را بایست که داشته باشند و نظارت بر مفاد آن را....1
سالهاست بر این جهل افسوس می خوریم... دیگر حکومت اهل شعاران تو خالی بس مان است. هی گفتند مصدق بزرگ مصدق بزرگ ؛ راه مصدق ؛ ولی نفهمیدیم با این همه شعار چه چراغی را روشن نمودند؟ هی گفتند امام و سید و اسلام عزیز و نفهمیدیم این کوته نظران خوش خیال صباحی تصاحب قدرت خاتون را می خواستند و بس. و در این بل بشو دزد سوم زد و قافله را زد. هی نشسته اند که بله "نفت" می فروشیم و ابلهان نمی دانند که بنزین وارد می کنند ازهر چه فن و تکنولوژی است غافلند و تا ذره آخر این خوی بردگی را در وجودشان دارند رجز می خوانند و فریادت بلند است که خر برفت و خر برفت.1
" مردم" سالهاست رفاه را در لباس ماشین "بنز" و مبل استیل و ساندویچ میکر شناخته اید. عاشق بچه های دکتر و مهندس گشته هم هستید. اما در " ظاهر". یعنی یک پرده را عقب نزدیم که ایرانی چه تفاوتی با ژاپنی؛ کره ای دارد که آنها تولید کردند و ما مصرف؟ تازه آن جماعتی که با دلالی پولی داشتند که مصرفش کنند.1
با " سیاست" هم همینگونه برخورد کردیم. یعنی در زندگی مان واردش نکردیم. درگیر انتقاد نشدیم. همان قدم اول یا مستبدی را تراشیدیم یا مستبدی را به به گفتیم. قدرت مانند هر ارزش دیگر و خواسته ای دیگر خوب است. ولی آنچه دیدیم قدرت مطلق بود و تملق.1
" مردم" خاک ایران؛ خانه " ما" ست. پناه " ما" ست. چه شد که نه پاس آن را داشتیم و نه می دانم چه داریم و چگونه آن را بهترش کنیم. برای خود ما و فرزندانمان.1
" مردم" می دانیم دنیا روراستی و اعتماد را پذیراست. اصلا وجود آدمی که " برده" نبوده ارزش آزادگی و احترام به حقوق یکدیگر را می داند. چه شد که به جای راه رفتن به بدگویی پشت سرو ریا تن دادیم؟ چه شد که فحش را به جای مستبد در قدرت خزیده با مرگ بر این کشور و آن کشور باراندیم؟ چه شد که جهل و تقلب را خمیر مایه شکنجه و کشتار کردیم؟ چه شد که روز روشن به ما به پدران مادرانمان ناسزاها گفتند و فریاد زدیم " بیش باد و کم مباد". خوابیم؟ مرده ایم؟ اینها گذشت. و امروز بیدار و میزان بایست که ایستاد.1
ایران و ایرانیان را جهان بایست که پاس دارد اگر ما " مردم" به خودمان آییم. کنار زنیم همه داربستان صفتی که نه توان " خود" بودن دارند نه میدان دیدی ورای آنچه که بدیشان دیکته می شود.1
" مردم" آخوند جماعت را کنار زدن کار ساده ای نبود. و این شد. فکل کراواتی های بازی کننده با کلمات را نیز به همچنین.1
تولید، حقوق؛ تکنولوژی و علم؛ پاس داشت قراردادها همگی جایگاه خویش را پیدا می کنند. اگر مردم از آنها آگاه باشند.1
آمدیم به کشورهای دیگر؛ پیامی که از آنها بردیم بنا بر میزان جهل مان همان " ظاهر" غیر واقع بود. بهتر مدل مو و جراحی زیبایی را به رقابت کشاندیم بی آنکه " خود" را یافته باشیم. آنچه که همه این کشورها را سربلند نموده " مردم" آگاه اش و روش راه پیمودنشان بوده. و ایرانی که گهواره سعدی ها؛ حافظ ها؛ خیام ها ؛ فردوسی ها ؛ مولاناها،نظامی ها بوده سرآغاز پاسداشت مشعل فروزان و آتش بیدار هنر و علم بوده و امروز بر ماست که آنگونه روزگارمان را رقم بزنیم.1

نوروزمان پیروز

سایه سعیدی سیرجانی

www.hezbemihan.org

|


<< Home

Archives

May 2004   June 2004   July 2004   August 2004   September 2004   October 2004   November 2004   December 2004   January 2005   February 2005   March 2005   April 2005   May 2005   June 2005   July 2005   August 2005   September 2005   October 2005   November 2005   December 2005   January 2006   February 2006   March 2006   April 2006   May 2006   June 2006   July 2006   August 2006   September 2006   October 2006   November 2006   December 2006   January 2007   February 2007   March 2007   April 2007   May 2007   June 2007   July 2007   August 2007   September 2007   October 2007   November 2007   December 2007   January 2008   February 2008   March 2008   April 2008   May 2008   June 2008   July 2008   August 2008   September 2008   October 2008   November 2008   December 2008   January 2009   February 2009   March 2009   April 2009   May 2009   June 2009   July 2009   August 2009   September 2009   October 2009   November 2009   January 2010   February 2010   March 2010   April 2010   May 2010   June 2010   July 2010   September 2011   February 2012  


Not be forgotten
! بختيار که نمرده است

بخشی از نوشته های آقای دکتر امير سپهر ( بنيانگذار و دبيرکل حزب ميهن ) :

سخن بی هنر زار و خار است و سست

چرا انقلاب آرام در ايران ناشدنی است؟

! دموکراسی مقام منظم عنتری

نوروز ايرانی در رژيمی ايرانی

بوی خوش خرد گرايی در نوروز

نامه ای به سخنگوی وزارت خارجه

!اصلاح جمهوری اسلامی به سبک آمريکا

!رژيم و دو گزينه، شکست، شکست ننگين

! لاابالی ها شال و کلاه کنيد

اسلام را کشف کنيم نه مسخره

ماندگاری ايران فقط به ناهشياران است !؟

!نه نه، اين تيم، تيم ملی ما نيست

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/پنجمين بخش

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش چهارم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش سوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش دوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش نخست

فرهنگ سازی را بايد از دکتر شريعتی آموخت

دانشمندان اتمی يا الاغهای پاکستانی

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش دوم

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش نخست

مبارزان ديروز، بابا بزرگ های بی عزت امروز

پيش درآمدی بر چيستی فرهنگ

ملتی در ميان چند طايفه رويا پرداز دغلباز

مشکل نه دستار که مسلک دستاربندی است

بی فرهنگی ما، عين فرهنگ ما است

! نابخردی نزد ما ايرانيان است و بس

!خود همی گفتی که خر رفت ای پسر

ولله که کابينه احمدی نژاد حقيقت ما است

است( Oedipuskomplex )رنج ما ازعقده اوديپ

غير قمر هيچ مگو

اين نه گنجی، که عقيده در زندان است

جمهوری خواهی پوششی برای دشمنان ملت

شاه ايران قربانی انتقام اسلامی

کار سترگ گنجی روشنگری است

گنجی اولين مسلمان لائيک

واپسين پرده تراژدی خمينی

انتخابات اخير پروژه حمله به ايران را کليد زد

جنگ آمريکا عليه ايران آغاز شده است

انتصاب احمدی نژاد، کشف حجاب رژيم

حماسه ديگری برای رژيم

برادر احمدی نژاد بهترين گزينه

انقلابی که دزديده شد؟

معين يک ملا است، نه مصدق

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران !/ بخش سوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش دوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش نخست

فولادوند همان جنتی است

اکبر گنجی، ديوانه ای از قفس پريد

دموکراسی محصول انديشه آزاد از مذهب است

تفنگداران آمريکايی پشت مرز هستند

رئيس جمهور اصلی خامنه ای است

!دانشجويان سوخته را دريابيد

دغلبازان ملا مذهبی

!خاتمی خائن نبود، رفسنجانی هم نيست

فندق پوست کنده

خيانتی بنام انقلاب اسلامی

ايران، کارگاه بی کارگر

آزادی کمی همت و هزينه می طلبد

نمايش لوطی عنتری در ملک جم

نخبگان نادانی

بوی باروت آمريکايی و رفسنجانی

آقای خمينی يک پيغمبر بود نه امام

انديشه زوال ناپذير است

اپوزيسيونی ناکارآمد تر از هخا!

زنهار که ايرانی در انتقام کشی خيلی بی رحم است!

سخنی با امضا کنندگان بيانيه تحليلی 565

...بر چنين ملت و گورپدرش

واپسين ماههای رژيم يران

اصول اعتقادی دايناسورها، طنزنوروزی

يادت بخير ميسيو، يادت بخير

امتيازی برای تسخيرايران

اشغال نظامی ايران وسيله ايالات متحده

چهارشنبه سوری، شروع حرکت تاريخی

بد آگاهی و فرهنگ هفت رگه

جرج دابليو بوش، آبراهام لينکلنی ديگر

روحانيّت ضد خدا

استبداد خاندان پهلوی بلای جان ملا ها

آمريکا در خوان هقتم

عقل شرعی و شرع عقلی

واکنش مردم ما به حمله نظامی آمريکا

عشق های آقای نوری زاده

به هيولای اتم نه بگوئيم

موشک ملا حسنی و اتم آخوند نشان بزبان کوچه

رفراندم امير انتظام يا سازگارا، کدام ميتواند مشکوک باشد ؟

آيا مخمل انقلاب به خون آغشته خواهد شد؟

کاندوليزا رايس و بلال حبشی

سکس ضرورتی زيبا است نه يک تابو

نام وطنفروشان را به خاطر بسپاريم

طرح گوسفند سازی ملت ايران

آب از سر چشمه گل آلود است

رژيم ملا ها دقيقآ يک باند مافيا است

نوبت کشف عمامه است

فرهنگی که محشر می آفريند - دی جی مريم

ملا ها عقلمان را نيز دزديده اند

فقدان خرد سياسی را فقدان رهبريّت نناميم

ابطحی و ماری آنتوانت ـ وبلاگ نويسان تواب

نادانی تا به کی !؟

آزادی ايران، نقطه شروع 1

آزادی ايران، نقطه شروع 2

هنر سياست

ايران و ايرانی برای ملا ها غنيمت جنگی هستند

شب تيره، نوشته ای در مورد پناهندگی

انقلاب ايران، آغاز جنگ سوم بود

اين رفراندوم يک فريب است

سپاه پاسداران، شريک يا رقيب آمريکا

خامنه ای پدر خوانده تروريسم

فرهنگ پشت حجاب

کمونيسم همان حزب الله است

داريوش همايون چه ميگويد؟

اينترنت دنيای روانپريشان

خانه تکانی فرهنگی

فردا روشن است

عين الله باقرزاده های سياسی

آن که می خندد هنوز

اپيستمولژی اپوزيسيون

انقلاب سوسول ها

درود بر بسيجی با و جدان

روشنگران خفته ونقش چپ

فتح دروازه های اسلام

حزب توده و نابودی تشيّع

جنگ ديگر ايران و عراق

درد ما از خود ما است

يادی ازاستبداد آريا مهری!؟

ابر قدرت ترور

کدام مشروطه خواهی؟

برای آقای سعيد حجاريان

تراژدی ملا حسنی ها

مارمولک، سری 2

پهلوی پرست ها

هخا و تجمع اطراف دانشگاه

هخا و خاتمی، دو پسر عمو

تريبونال بين المللی

پايان ماه عسل فيضيه و لندن

طرح آزادی ايران 1

اولين و آخرين ميثاق ملی

اطلاعيه جمهوری خواهان

يک قاچاقچی جانشين خاتمی

فهم سر به کون

توطئه مشترک شريعتمداری

انگليس و ملا

نفت، رشوه، جنايت و

عنتر و بوزينه وخط رهبری

اروپايی و ملای هفت خط

ايران حراج است، حراج

درسهايی ازانتخابات آمريکا

عنکبوت و عقرب

بر رژيم اسلامی، نمرده به فتوای من نماز کنيد

پوکر روسی فيضيّه با پنتاگون

به ايران خوش آمديد کاندوليزای عزيز

مسخره بازی اتمی اروپا و ملا ها

انتلکتوليسم يا منگليسم

آبروی روشنقکران مشرق زمين


رسالت من بعد از نوژه

بی تفاوت نباشيم

نگاه خردمندانه به 28 مرداد


سايه سعيدی سيرجانی :

مسئوليت، نوشته ای در ارتباط با رفراندوم

پرسش شيما کلباسی از سايه در ارتباط با طرح رفراندوم

هويت، به همراه يک نوشته از فرزانه استاد جانباخته سعيدی سيرجانی با نام مشتی غلوم لعنتی

بچه های روستای سفيلان

امان از فريب و صد امان از خود فريبی

دريغ از يک "پسته" بودن

رنجنامه کوتاه سايه

بر ما چه ميرود


روشنگری های شهريار شادان از تشکيلات درونمرزی حزب ميهن :

خمينی؛ عارف يا جادوگر ؟

ما جوانان ايران بايد

حکومت خدا (1)

می گوید اعدام کن

راهی نوین برای فردای ایران


رنجنامه معصومه

شير ايران دريغ!


حافظ و اميرمبارزالدين

دلکش و ولی فقيه


کانون وب‌لاگ‌نويسان ايران-پن‌لاگ


کانون وبلاگ نويسان



This page is powered by Blogger. Isn't yours? Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com eXTReMe Tracker