حزب ميهن
امير سپهر
دست رد به سينه رژيم و نه به هيولای اتم ! 1
اتم جز بدبختی برای ما و فرزندانمان هيچ ارمغان ديگری ندارد
بسياری از هم ميهنان مخالف جدی جمهوری اسلامی، حتی متاسفانه بخشی از قشر دانشجو و آگاه کشور ما هم در اثر القائات دايم رژيم بدون اينکه خود متوجه باشند، گاهی شعار هايی داده و موضعگيری هايی ميکنند که صرفآ خواست رژيم و بر ضد منافع ملی ما است.برای اينکه موضوع را باز کرده و سخنم را مدلل سازم، به يکی از اين نرم های تزريقی اشاره ميکنم که رژيم بطور غير مستقيم اما سيستماتيک با تبليغ مستمر آنرا جا انداخته و ملکه ذهن حتی بسياری از دشمنان خونين اما ساده انديش خود ساخته است. نرم تلقينی مورد نظر که موضوع اين نوشته نيز خواهد بود همانا بازی اتمی رژيم ملا ها است. يک ماجراجويی بسيار خطرناک که هم اکنون هم اس و اساس کشور مارا به خطر انداخته و ميهن ما را بر لبه پرتگاه سقوط کشيده است. آنهم نيرويی خطرناک و نابود کننده که سرتا پا به ضرر ما است. اتم نه در جهت کمک به بنيه دفاعی ما ارزشمند خواهد بود و نه در راه مصارف غير نظامی برايمان سودی خواهد داشت. حتی تصور جنک اتمی هم در حاليکه پشت هر انسان مسئولی را می لرزاند در عين حال تصوری باطل و مسخره است. ما اتم را ميخواهيم برای چه، که با آن بجنگيم ؟ با کدام کشور و اصلآ چگونه؟
اولآ جهان جهانی نيست که در آن جنگ اتمی صورت پذيرد. اگر چنين جنگی شروع شود پس از چند دقيقه ديگر موجودی بر روی کره زمين زنده نخواهد ماند. ثانيآ دستيابی به اتم يک طرف و نگهداری و هزينه مراقبت های ايمنی آن يک طرف، که هر ساله سر به دهها ميليون خواهد زد. ما اگر اتم داشته باشيم، همسايگانمان هم بطور حتم بدنبال آن خواهند رفت. در مسابقه پر هزينه و پوچی وارد خواهيم شد که پيامد آن فقط روز به روز فقير تر شدن ما خواهد بود و بس، زيرا اين رقابت مسابقه ای است که انتها ندارد. روسيه عقبمانده ترين و کهنه ترين تکنيک اتمی جهان را داراست. اين همان سيستمی است که در چرنوبيل نتوانست از نشت راديو اکتيو و گاز های سمی جلوگيری کند و ضمن آنکه جان انسان های بيشماری را گرفت و هنوز هم در آن منطقه کودکان ناقص الخلقه بدنيا می آيند، تمام زمين های کشاورزی را نيز آلوده و لم يزرع کرد. محصول ناچيزی هم که در آن زمين های آلوده کشت ميشود و بار ميدهد مسموم و کشنده است. دانشمندان طبق آخرين بررسی ها به اين نتيجه رسيده اند که اثرات ويرانگر آن تا سی نسل ديگر حتی در کشور های همسايه نيز ادامه خواهد داشت. بصورت کودکانی که با دو سر متولد می شوند، نوزادان بيگناهی که با بيماری سرطان چشم بر هستی می گشايند، و بصورت هزاران بيماری لاعلاج ديگر
اتم چيزی نيست که يک بار با هزينه کردن بدان دست يافت و ديگر آسوده شد. دستيابی به اتم تازه اول بدبختی است. اساسآ در کشوری که نيروگاه اتمی وجود دارد آرامش معنايی ندارد. امروزه کشور های مترقی جهان بنا به خواست مردم خود يکی پس از ديگری در حال برچيدن نيروگاههای اتمی خود هستند، آنهم کشوری هايی که برخلاف کشور ما فاقد هر گونه منبع سوخت فسيلی از فبيل نفت و گازو ذغال سنگ هستند. مردمان آگاه ميدانند که اتم و بويژه زايده و ذباله آن برای محيط زيست يعنی زهر کشنده! در آلمان و فرانسه و بلژيک تا بحال چند دانشجو خود را به زير قطار های حمل ذباله اتمی افکنده و به کشتن داده اند تا بساط اتم از کشورشان برچيده شود. آخرين آن دختر دانشجوی 22 ساله فرانسوی بود که در راه سالم نگداشتن محيط زيست و طبيعت و انسان و پرنده و ... از شر و خطر اتم سال گذشته در زير چرخهای سرد و آهنين قطار جان باخت. آنوقت رژيم اينرا در ذهن بعضی از دانشجويان ما جا انداخته که اتم يعنی نشانه پيشرفت! حتی عده ای هم اين سخن مسخره در مغزشان فرو رفته که اتم با غرور ملی ما پيوند دارد. امری که فقط يک فريب است، زيراغروری هم اگر هست بايد از راه خدمت به همنوع تحصيل گردد نه آلوده ساختن جهان و تهديد بشريت به مرگ و نيستی و زهر آلود ساختن طبيعت و محيط زيست انسان و ساير جانداران
نويسنده بعنوان يک ايرانی آشکارا اعلام ميکنم که نه تنها اکنون شديدآ با اتم مخالفم، که حتی در ايران آزاد نيز با اينکار در حد توان خود مبارزه خواهم کرد. کشور ما با داشتن يکی از عظيم ترين ذخاير انرژی جهان هيچ نيازی به اتم ندارد. گذشته از اين ايران کشور باد و خورشيد است، در کشور ما مناطقی وجود دارد که در سال 350 روز آفتابی است، همينطور نواحی که در سال بيش از 300 روز باد در آنجا می وزد. صرفنظر از همه ی اينها داشتن اتم بلحاظ اقتصادی هم اصلآ به صرفه نيست. طبق برآورد کارشناسان، فقط با يک چهارم بودجه ای که صرف اتم ميگردد می توان به اندازه ای برق توليد کرد که علاوه بر تأمين کامل نياز داخلی، از طريق صدور ماذاد آن در سال چند صد ميليون ارز خارجی نيز کسب کرد. توليد برق از اتم بيش از هفده برابر گرانتر از بدست آوردن آن از انرژی خورشيدی است. در بيش از دو سوم ايران به اندازه کافی خورشيد می درخشد که هر خانه ای بتواند تمام نياز خود را با يک سولاريوم ارزان قيمت رفع نمايد
در کشور ما نزول باران بقدری کم است که ايران، بويژه شهر های بزرگ آن در حال حاظر هم آلوه ترين و کشنده ترين هوای جهان را دارد، بطوريکه سالمندان و کودکان ما اکنون نيز در معرض ابتلا به انواع مختلف بيماريهای لاعلاج تنقسی هستند. آنچه ما نيازمنديم آن هستيم ايجاد فضای سبز و سالم نگاهداشتن اين حداقل اکسيژنی است که موجود است. هوا در کشور ما آنچنان آلوده است که ما را مجبور می سازد که در پاره ای از اوقات پير ها و کودکان را در خانه محبوس سازيم و حتی مدارس را به تعطيلی کشانيم. نياز شديدآ ما به درختکاری و توليد اکسيژن، گلکاری، ايجاد جنگلهای مصنوعی در اطراف شهر های پرجمعيت است. سرا پای پايتخت کشور ما را گند و کثافت گرفته و تهران در تصرف موشهای چند کيلويی است. ما به پاکسازی شهر ها، کاشت سبزه و گل، احداث پارکهای جديد، جزب پرندگان و تلطيف فضای کار و زندگی خود و کودکانمان و قابل زيست ساختن محيط پيرامونی خود نياز داريم نه به نيروی مخرب و طبيعت کش اتم
فريب رژيم و غرور ملی ساختن از اتم را مخوريد، رژيمی که کار ما را به کليه فروشی و دريوزگی رسانده و دختران ما را برده وار در بازار ها به حراج گذارده چگونه است که با اتم دزدکی و سرهم بندی شده عبدالغديرخان پاکستانی و با تکنيک دودکشی وعقبمانده روسی به يکباره به فکر غرور ما افتاده است!؟ اين طايفه از خدا بی خبر تنها چيزی که برايمان باقی نگذارده اند همانا آبرو و غرور است. اينها آب دهان بر رخسار غرور ما انداخته اند، تنها راه ترميم غرور شکسته و لگد مال شده ماهم اين است که خود را از ننگ اين بساط مسخره و اين دلقک های ماجرا جو و نابخرد وارهانيم. قصد اين رژيم از دستيابی به اتم فقط و فقط ادامه سلطه بر ايران است نه توليد نيروی برق و خدمت به مردم. اينها اگر ذره ای شرف و صداقت دارند و در فکر ملت هستی باخته ايران هستند، پول اين مردم فقير و کليه فروش را به جيب تروريستها، سوری ها بدنام و لبنانی های وطن فروش و روس و چين نريزند، خود ندزدند و جلوی دزدی اعوان و انصار خود را هم بگيرند که بيش از چهل درصد از کل گردش پولی ايران را در انحصار خود دارند و زالو وار تمام شيره جان اين ملت بدبخت را می مکند. با اتم می خواهند به خيال خودشان آمريکا و اسرائيل را بترسانند، که اگر سرنگونی رژيم ما را از دستور کار خود خارج نسازيد و يا به ما حمله کنيد ما نيز اسرائيل را که در تيررس است با اتم خواهيم زد. و حال آنکه اصلآ جربزه اينکار را نيز ندارند
اينها حتی از سايه خود نيز وحشت دارند. به حدی که خود آيت الله خامنه ای از ترس هرگز دو شب را در يک مکان به صبح نمی رساند. آخر بعضی از مردم غافل و بيخبر ما کی می خواهند به اين نتيجه قطعی برسند که بپذيرند اين رژيم ماهيتآ و در گوهر خود نظامی ضد ملی است و فقط و فقط هم در فکر بقای خويش است نه خدمت، حتی به قيمت نابودی کل ايران و تمام مردم آن. اينها اتم می خواهند چون هراس دارند، هراس از سقوط رژيمشان. تمام اين اتم بازی و کری خواندن ها هم از سر ترس است نه رشادت. برای بخواب رفتگانی که هنوز هم اين طايفه دغلباز را نشناخته اند دير و زود مشخص خواهد شد که اين پهلوان پنبه ها چند مرده حلاجند. پای عمل که بميان آيد خواهد ديد که اينها حتی جرآت و شرافت اخلاقی دفاع از خانواده خود را نيز ندارند. چه، بقول همان اعراب که خيلی دوستشان ميدارند: "الخائن و خائف" (خيانتکار ترسوهم هست). و سر انجام اينکه اگر هم به فرض محال اسرائيل را با موشک و بمب اتم بزنند، در آنصورت آن کشور نيز آرام نخواهد نشست و باز هم بيچاره ملت ايران
ما را نه نيازی به اتم هست و نه اصلآ داشتن آن غرور می آورد. ما آنروزی غرورخود را باز خواهيم يافت که خود را از شر کليّت اين نظام بی مسئوليت و تمدن ستيز آزاد ساخته و به اعتبار تاريخ و تمدن کهن خود جايگاه شايسته خود را در ميان ملل متمدن و صلح طلب جهان باز يابيم. ما با تکيه بر همان سوابق درخشان تاريخی خود وظيفه ميهنی داريم که اين حکومتگران اشغالگر و بی مسئوليت را از سرير قدرت به زير کشيم. از همان قدرت مخرب و ايران برباد دهی که ملت ما و در رآس آن سياسيون و روشنفکران غرق در ايده آل های ذهنی خود با يک خطای هولنک تاريخی بدانها اعطاء کردند. که ما جبران آن خطای نابخشودنی را به تاريخ و نسلهای آينده ايران بدهکار هستيم. فرزندان آتی ايران بايد پشتوانه مبارزاتی داشته باشند. آنها بايد که در تاريخ خود بخوانند اجدادشان آنقدر ها هم لاابالی نبودند که نتوانند دست تطاول مشتی سفله بی مسئوليت و ماجراجو را از سرزمين خود کوتاه سازند. اين است معنای واقعی غرور ملی !1