آزاد شو


*** اين وبلاگ منعکس کننده مطالب و مقالات حزب ميهن است ***


Tuesday, January 03, 2006

 

يک ميليون وبلاگ و يک ميليون بار سرگردانی بيشتر

حزب ميهن
امير سپهر


يک ميليون وبلاگ و يک ميليون بار سرگردانی بيشتر

روزنامه آلمانی فرانکفورتر آلگمانیه در تحليلی درباره وبلاگهای ايرانی نوشته است ((در ایران نوعی اپوزیسیون و جریان مخالف منتقد شکل گرفته که نه تنها از سخنان ضد اسرائیلی محمود احمدی نژاد به شدت انتقاد می کند، بلکه از پیکار متعهدانه زنان ایرانی علیه تبعیضات، خشونت پلیس و نیروهای انتظامی و علیه برنامه اتمی حکومت ایران سخن می گوید. به نوشته این روزنامه سانسور و ممیزی گریبان این سایتهای اینترنتی را نیر گرفته و اکثرا مشاهده شده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وبلاگهایی را که مزاحم تشخیص داده بسته است...)) اين چنين اظهار نظر های آبکی از سوی نشريات بيگانه که دستی از دور بر آتش دارند جای عجبی ندارد، شگفتی آنجاست که بعضی از ما به اين تحليل های بی محتوا استناد می کنيم و اين نخود سياه ها را دانه های درشت مرواريد بحساب می آوريم. و از همه عجيب تر اينکه بجای اينکه بيگانگان اوضاع جامعه ما را از خود ما بپرسند و ياد بگيرند، ما خود را بوسيله ديگران می شناسيم و بر اساس شناخت آنان روش مبارزاتی اتخاذ می کنيم. طبيعی است که عاقبت هم چيزی گيرمان نمی آيد جز سردرگمی بيشتر و شکست و سرخوردگی

مدتی خود را با افتخار جايزه صلح خانم عبادی دلخوش کرديم، که يارب! ما چه ملت عظيم الشأنی هستيم که در ميان بيش از دويست کشور برنده جايزه صلح نوبل شديم. بی توجه به اينک تقديم اين جايزه به يک فرد در جامعه ای بيانگر گرفتاری و بدبختی آن ملت و پسماندگی سياسی آن کشور از تمامی بيش از دويست کشور ديگر جهان است. زمان درازی ما را با جوايز گوناگون عباس کيارستمی و مخملباف برای نشاندادن بدبختی ما در لفافه دلخوش کردند و حال هم ديرگاهی است که مرتبآ ما را با تعداد وبلاگهايمان سرپا و اميدوار به آدم بودن خود نگاه داشته اند. بی اينکه خود به عقل خودمان رجوع کرده و سئوال کنيم که براستی آنگونه که اين نشريات غربی می نويسند آيا وبلاگ ها می تواند نقش اپوزيسيون را بازی کنند و اساسآ با وبلاگ نويسی می شود به نبرد رژيمی رفت که يکصد وپنجاه نوع ارتش جرار و چاقوکش و سرکوبگر دارد. آيا اين تعريف و تمجيد ها نبايد ما را به ياد ستايش های هشتساله همين نشريه و ساير نشريات مغرب زمين اندازد که ظهور اصلاح طلبان و خاتمی را با طلوع خورشيد آزادی در ايران برابر دانستند و مثلآ روشنفکران ما خود را هشت سال منتر اين تحليل ها کردند و اين ابر انديشمندان ما باقيمانده آبروی سياسی خود را هم بر پيشخوان دکان خاتمی به حراج گذاردند

تازه ترين مايه افتخار ما وبلاگ است. دلمان خوش است که در زمينه وبلاگنويسی ديگر برزيل بدبخت تر از خودمان را هم پشت سر نهاديم و حال ديگر از اين نظر مقام اول را در دنيا دارا هستيم، اما در اينکه اين بيماری نو ظهور ملی رو به گسترش به نفع ما باشد جای اما و اگر بسيار وجود دارد. با وجود اينکه بيش از چهار ـ پنج سال از عمر وبلاگ نويسی ما نمی گذرد، هم اينک در داخل ايران هفتصد هزار وبلاگ ثبت شده وجود دارد. در خارج از ايران هم تعداد اين وبلاگها بطور قطع کمتر از سيصد هزار نيست. يعنی ما ايرانيان به تنهايی در شبکه اينترنت در مدتی بدين کوتاهی صاحب بيش از يک ميليون وبلاگ شده ايم. اگر کار به همين منوال پيش رود و اين اپيدمی با همين سرعت رشد کند بدون شک در آينده ای نه چندان دور ما شصت ميليون ايرانی به تنهايی به اندازه کل شش ميليارد ديگر مردم دنيا وبلاگ خواهيم داشت

بسياری گسترش سرسام آور اين پديده را ناشی از بالا رفتن سطح آگاهی مردم ما دانسته و اين همه گير شدن وبلاگنويسی را به نفع ما می دانند، اما بايد توجه داشت که رشد سرگيجه آور اين پديده بيشتر ناشی از ناهنجاری های کهنه فرهنگی ما است تا رشد آن . اولين علت روحيه تکروی ما و اينکه هيچکذام ديگری را قبول نداريم. دوم همه خود را از ديگران آگاه تر می دانيم. سوم اينکه هر ايرانی خود را پيامبری می داند که وظيفه او هدايت و نجات ديگران ازگمراهی است و خلاصه اينکه تمامی ما روشنفکر هستيم و وظيفه ما روشنگری و آگاه ساختن سايرين است نه اينکه خود مطالعه کنيم و آگاه گرديم. حسين درخشان که گويا اولين وبلاگ فارسی را نوشته و پدر اين کودک چاق و خپله باشد، نادانسته وجود اين بيماری مزمن فرهنگی را با نامگزاری وبلاگ خود کاملآ تآييد کرده. نام وبلاگ او (اولين وبلاگ فارسی) سردبير خودم است، يعنی اينکه خيلی آگاهم و خر خود می رانم و ديگران را هم زياد قبول ندارم

وبلاگنويسی البته فی نفسه چيز بدی نيست. اين پديده می تواند بهترين وسيله برای گردش آزاد اخبار و تبادل انديش و افکار و در نتيجه در خدمت بالا رفتن سطح آگاهی های ما باشد. درصدی از وبلاگ های موجود نيز چنين هستند. پاره ای از جوانان ما با مطالب ارزنده ای که در وبلاگ شخصی خود درج می کنند در اين راه بسيار مفيد هستند. اما تعداد اينگونه وبلاگها به اندازی ای کم است که حتی به پنج در صد کل وبلاگهای موجود هم نمی رسد. همانگونه که ما کلآ از هيچ چيزی در راه درست استفاده نمی کنيم، با کمی دقت متوجه خواهيم شد که متاسفانه ضرر اين وبلاگ داری هم از فايده آن بيشتر است. اگر در گذشته هر ايرانی با شش کلاس سواد ابتدايی حتمآ بايد شاعر، نظريه پرداز، چريک و يا خواننده و يا روشنفکر می شد، حال اين وبلاگ داری و نويسندگی هم به ليست اين ويژگيهای فريبنده و غلط انداز اضافه شده است. مشکل ديگری که اين حجم عظيم وبلاگ بوجود آورده گيج کردن خود و ديگران است. اين بسيار خوب است که بتوان رخداد ها و معضلات اجتماعی را از ابعاد مختلف ديد و ديدگاه ديگران را نيز مطالعه کرد، اما مگر آدمی در شبانه روز چقدر فرصت دارد که بتواند بطور مرتب حتی يکهزارم اين وبلاگها را مطالعه کند

هر ايرانی اگر حتی کار و زندگی خود را هم کنار گذارد و تمامی شبانه روز خود را هم در اينترنت بگذراند و فقط بخواهد از هرکدام از اين وبلاگها ده ثانيه ديدار کند باز هم فرصت کافی نخواهد داشت که به يک پنجاهم آنها سر زند. ما نبايد فريب کميّت و ارقام را بخوريم چرا که توجه دقيق به وجود اينهمه وبلاگ آشفته حکايت از تقليد و عقده گشايی می کند نه رشد فرهنگی. کار بيشترين وبلاگها شده درج هزار باره اشعاری از سهراب سپهری و فرغ فرخزاد و فريدون مشيری و شهيار قنبری و ...، شکلک الاغ و سگ و ميمون و قاطر ساختن از عکس ملا ها، ساختن جوک های آخوندی، اطلاعات برای هک کردن ديگر سايت ها، آموزش نرم افزار دزدی، آنها هم که خود را جدی می دانند کارشان انتشار اخبار دوهزارو پانصد سال فبل است و شاهنامه نگاری، تعريف و تمجيد از سبيل گرشاسب و صولت اسفنديار و تعريف از عظمت برباد رفته ايران قبل از اسلام و ... دلسوزان هم که کارشان از درج خبر های بدبختی و درماندگی مردم و انتشار اخبار تازيانه زدن، قطع عضو، ايجاد مزاحمت پاسدار ها و بسيجی ها برای مردم و غارت هستی ملت ايران بوسيله عناصر گدا صفت و دون رژيم فراتر نمی رود

بخشی هم هستند که کارشان باز درج اخبار راديو فردا است و انتشار چند مقاله شعار گونه در محکوميت و پسماندگی رژيم و تمجيد از آزادی وجود نداشته که ما فقط بايد آنرا در رويا های خود تجسم کنيم. همگی هم همديگر را با ايميل بمباران می کنند. بگونه ای که هر کسی هر روزه بايد چند ساعت از وقت گرانبهای خود را صرف تفکيک کردن اين ايميل های کيلويی از ايميل های شخصی و پاک کردن آنها از کامپيوتر خود کند. آنچه هم که به چت مربوط می شود در واقع چرت است نه چت! بسيار مفتخر و خرسنديم که مردمی مدرن و اينترنتی شده ايم. ليکن وقتی بررسی می کنيد در می يابيد که نود و نه درصد مردمی که به چت می آيند برای يافتن دوست از جنس مخالف است، تبادل آهنگ و جوک و يا مدرک قلابی ساختن برای ترور شخصيت ديگران و از آبرو و حيتيت ساقط کردن مخالفان خود. آنان هم که خود را سياسی و برگزيدگان می دانند تنها استفاده شان از اينترنت در راه تبليغ جمهوريّت و يا مشروطيّت نظامی خيالی در آينده است که ديگر حال همه را بهم می زند. پنداری که رژيم ملا ها مدتها است که دود شده و به آسمان رفته، ما به افتخار به ايران بازگشتيم. همه چيزمان امن وامان است و ما در فضای انتخاباتی هستيم و تنها مشکل ما اينک تبليغ برای نظام جايگزين است

بخش چپ قفل شده و ورشکسته هم که برای رساندن ملا ها به قصر ها بدانها کولی دادند و تعدادشان از پانصد ششصد نفر فراتر نمی رود از بام تا شام در پای اينترنت هستند و در آه و افسوس به يغما رفتن انقلاب و تبديل انقلابی بخيال خودشان کمونيستی به انقلابی آخوند نشان. هدفشان هم با تمجيد از تئوری های مرده مارکس و لنين که نيمی از جهان را به بدبختی کشيد، آوردن نظامی است ضد مذهبی و کمونيستی، آنهم برای کارگرانی که کارشان يا زنجير و قمه زدن در ماه محرم و رمضان است، يا نماز شب خواندن و دعای کميل در مسجد باب الحوائج و يا ريختن چلوکباب در چاه جمکران برای آقا امام زمان. همگی هم از چپ و راست اين سرگردانی های مداوم و عمر هدر کردن در پشت کامپيوتر را برای خود سابقه سياسی بحساب آورده، نام اين بحث های هزاران بار تکرار شده و کپک زده نظری و تئوری پردازی های بی حاصل و انتها را هم گذارده اند مبارزه با رژيم جمهوری اسلامی

نتيجه اينکه نه جوايز رنگارنگ به اکبر گنجی در حال مرگ برای ما افتخاری دارد که بار بدبختی و گرفتاری ملتی را به تنهايی بدوش کشيده و ياران اصلاح طلب قلابی ديروزش خناق گرفته اند، نه جوايز اهدايی به کيارستمی که از برکت چادر ماتمی که ملا ها بر سرمان کشيده اند به همه چيز رسيده ، نه جايزه نوبل خانم عبادی که ملت از زمان اهداء جايزه هم سيه روز تر شده و اين فقط شخص ايشان هستند که نهار را در پاريس ميل می فرمايند و عصرانه را در هونولولو و شام را در مادگاسکار و نه اين يک ميليون وبلاگ که نود و نه در صد از آنها هر کدام ساز خود را می زنند. ايکاش ما بجای اينهمه يک اپوزيسيون متشکل داشتيم، يک راديو، يک تلويزيون و يک وبلاگ که با هماهنگی مبارزات مردم را کاناليزه و هدايت می کرد، و مردم بدبخت را با يک مليون و اندی وبلاگ و راديو و تلويزيون و نشريه نا هماهنگ گيج تر از اين نمی کردند که در انتخاب يک راه از ميان يک ميليون و يک راه وا مانند!1

www.hezbemihan.org

|


<< Home

Archives

May 2004   June 2004   July 2004   August 2004   September 2004   October 2004   November 2004   December 2004   January 2005   February 2005   March 2005   April 2005   May 2005   June 2005   July 2005   August 2005   September 2005   October 2005   November 2005   December 2005   January 2006   February 2006   March 2006   April 2006   May 2006   June 2006   July 2006   August 2006   September 2006   October 2006   November 2006   December 2006   January 2007   February 2007   March 2007   April 2007   May 2007   June 2007   July 2007   August 2007   September 2007   October 2007   November 2007   December 2007   January 2008   February 2008   March 2008   April 2008   May 2008   June 2008   July 2008   August 2008   September 2008   October 2008   November 2008   December 2008   January 2009   February 2009   March 2009   April 2009   May 2009   June 2009   July 2009   August 2009   September 2009   October 2009   November 2009   January 2010   February 2010   March 2010   April 2010   May 2010   June 2010   July 2010   September 2011   February 2012  


Not be forgotten
! بختيار که نمرده است

بخشی از نوشته های آقای دکتر امير سپهر ( بنيانگذار و دبيرکل حزب ميهن ) :

سخن بی هنر زار و خار است و سست

چرا انقلاب آرام در ايران ناشدنی است؟

! دموکراسی مقام منظم عنتری

نوروز ايرانی در رژيمی ايرانی

بوی خوش خرد گرايی در نوروز

نامه ای به سخنگوی وزارت خارجه

!اصلاح جمهوری اسلامی به سبک آمريکا

!رژيم و دو گزينه، شکست، شکست ننگين

! لاابالی ها شال و کلاه کنيد

اسلام را کشف کنيم نه مسخره

ماندگاری ايران فقط به ناهشياران است !؟

!نه نه، اين تيم، تيم ملی ما نيست

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/پنجمين بخش

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش چهارم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش سوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش دوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش نخست

فرهنگ سازی را بايد از دکتر شريعتی آموخت

دانشمندان اتمی يا الاغهای پاکستانی

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش دوم

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش نخست

مبارزان ديروز، بابا بزرگ های بی عزت امروز

پيش درآمدی بر چيستی فرهنگ

ملتی در ميان چند طايفه رويا پرداز دغلباز

مشکل نه دستار که مسلک دستاربندی است

بی فرهنگی ما، عين فرهنگ ما است

! نابخردی نزد ما ايرانيان است و بس

!خود همی گفتی که خر رفت ای پسر

ولله که کابينه احمدی نژاد حقيقت ما است

است( Oedipuskomplex )رنج ما ازعقده اوديپ

غير قمر هيچ مگو

اين نه گنجی، که عقيده در زندان است

جمهوری خواهی پوششی برای دشمنان ملت

شاه ايران قربانی انتقام اسلامی

کار سترگ گنجی روشنگری است

گنجی اولين مسلمان لائيک

واپسين پرده تراژدی خمينی

انتخابات اخير پروژه حمله به ايران را کليد زد

جنگ آمريکا عليه ايران آغاز شده است

انتصاب احمدی نژاد، کشف حجاب رژيم

حماسه ديگری برای رژيم

برادر احمدی نژاد بهترين گزينه

انقلابی که دزديده شد؟

معين يک ملا است، نه مصدق

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران !/ بخش سوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش دوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش نخست

فولادوند همان جنتی است

اکبر گنجی، ديوانه ای از قفس پريد

دموکراسی محصول انديشه آزاد از مذهب است

تفنگداران آمريکايی پشت مرز هستند

رئيس جمهور اصلی خامنه ای است

!دانشجويان سوخته را دريابيد

دغلبازان ملا مذهبی

!خاتمی خائن نبود، رفسنجانی هم نيست

فندق پوست کنده

خيانتی بنام انقلاب اسلامی

ايران، کارگاه بی کارگر

آزادی کمی همت و هزينه می طلبد

نمايش لوطی عنتری در ملک جم

نخبگان نادانی

بوی باروت آمريکايی و رفسنجانی

آقای خمينی يک پيغمبر بود نه امام

انديشه زوال ناپذير است

اپوزيسيونی ناکارآمد تر از هخا!

زنهار که ايرانی در انتقام کشی خيلی بی رحم است!

سخنی با امضا کنندگان بيانيه تحليلی 565

...بر چنين ملت و گورپدرش

واپسين ماههای رژيم يران

اصول اعتقادی دايناسورها، طنزنوروزی

يادت بخير ميسيو، يادت بخير

امتيازی برای تسخيرايران

اشغال نظامی ايران وسيله ايالات متحده

چهارشنبه سوری، شروع حرکت تاريخی

بد آگاهی و فرهنگ هفت رگه

جرج دابليو بوش، آبراهام لينکلنی ديگر

روحانيّت ضد خدا

استبداد خاندان پهلوی بلای جان ملا ها

آمريکا در خوان هقتم

عقل شرعی و شرع عقلی

واکنش مردم ما به حمله نظامی آمريکا

عشق های آقای نوری زاده

به هيولای اتم نه بگوئيم

موشک ملا حسنی و اتم آخوند نشان بزبان کوچه

رفراندم امير انتظام يا سازگارا، کدام ميتواند مشکوک باشد ؟

آيا مخمل انقلاب به خون آغشته خواهد شد؟

کاندوليزا رايس و بلال حبشی

سکس ضرورتی زيبا است نه يک تابو

نام وطنفروشان را به خاطر بسپاريم

طرح گوسفند سازی ملت ايران

آب از سر چشمه گل آلود است

رژيم ملا ها دقيقآ يک باند مافيا است

نوبت کشف عمامه است

فرهنگی که محشر می آفريند - دی جی مريم

ملا ها عقلمان را نيز دزديده اند

فقدان خرد سياسی را فقدان رهبريّت نناميم

ابطحی و ماری آنتوانت ـ وبلاگ نويسان تواب

نادانی تا به کی !؟

آزادی ايران، نقطه شروع 1

آزادی ايران، نقطه شروع 2

هنر سياست

ايران و ايرانی برای ملا ها غنيمت جنگی هستند

شب تيره، نوشته ای در مورد پناهندگی

انقلاب ايران، آغاز جنگ سوم بود

اين رفراندوم يک فريب است

سپاه پاسداران، شريک يا رقيب آمريکا

خامنه ای پدر خوانده تروريسم

فرهنگ پشت حجاب

کمونيسم همان حزب الله است

داريوش همايون چه ميگويد؟

اينترنت دنيای روانپريشان

خانه تکانی فرهنگی

فردا روشن است

عين الله باقرزاده های سياسی

آن که می خندد هنوز

اپيستمولژی اپوزيسيون

انقلاب سوسول ها

درود بر بسيجی با و جدان

روشنگران خفته ونقش چپ

فتح دروازه های اسلام

حزب توده و نابودی تشيّع

جنگ ديگر ايران و عراق

درد ما از خود ما است

يادی ازاستبداد آريا مهری!؟

ابر قدرت ترور

کدام مشروطه خواهی؟

برای آقای سعيد حجاريان

تراژدی ملا حسنی ها

مارمولک، سری 2

پهلوی پرست ها

هخا و تجمع اطراف دانشگاه

هخا و خاتمی، دو پسر عمو

تريبونال بين المللی

پايان ماه عسل فيضيه و لندن

طرح آزادی ايران 1

اولين و آخرين ميثاق ملی

اطلاعيه جمهوری خواهان

يک قاچاقچی جانشين خاتمی

فهم سر به کون

توطئه مشترک شريعتمداری

انگليس و ملا

نفت، رشوه، جنايت و

عنتر و بوزينه وخط رهبری

اروپايی و ملای هفت خط

ايران حراج است، حراج

درسهايی ازانتخابات آمريکا

عنکبوت و عقرب

بر رژيم اسلامی، نمرده به فتوای من نماز کنيد

پوکر روسی فيضيّه با پنتاگون

به ايران خوش آمديد کاندوليزای عزيز

مسخره بازی اتمی اروپا و ملا ها

انتلکتوليسم يا منگليسم

آبروی روشنقکران مشرق زمين


رسالت من بعد از نوژه

بی تفاوت نباشيم

نگاه خردمندانه به 28 مرداد


سايه سعيدی سيرجانی :

مسئوليت، نوشته ای در ارتباط با رفراندوم

پرسش شيما کلباسی از سايه در ارتباط با طرح رفراندوم

هويت، به همراه يک نوشته از فرزانه استاد جانباخته سعيدی سيرجانی با نام مشتی غلوم لعنتی

بچه های روستای سفيلان

امان از فريب و صد امان از خود فريبی

دريغ از يک "پسته" بودن

رنجنامه کوتاه سايه

بر ما چه ميرود


روشنگری های شهريار شادان از تشکيلات درونمرزی حزب ميهن :

خمينی؛ عارف يا جادوگر ؟

ما جوانان ايران بايد

حکومت خدا (1)

می گوید اعدام کن

راهی نوین برای فردای ایران


رنجنامه معصومه

شير ايران دريغ!


حافظ و اميرمبارزالدين

دلکش و ولی فقيه


کانون وب‌لاگ‌نويسان ايران-پن‌لاگ


کانون وبلاگ نويسان



This page is powered by Blogger. Isn't yours? Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com eXTReMe Tracker