آزاد شو


*** اين وبلاگ منعکس کننده مطالب و مقالات حزب ميهن است ***


Wednesday, August 10, 2005

 

(بحث روشنگری قرن هجدهم)

حزب ميهن

حکايت «نامه هاي ايرانی» در عصر روشنگری قرن هجدهم اروپا(يزديان)1


از مجموعه برنامه ي تلويزيوني سلامي و کلامي (بحث روشنگري قرن هجدهم)1

Berlinisch Monats Schrift در سال 1784 که روشنگری تقريبآ صد ساله بود مجله آلمانی موسوم به

از خوانندگانش خواست که به اين پرسش پاسخ دهند که روشنگری چيست؟ بسياری از روشنفکران آلمانی از جمله ايمانوئل کانت به اين پرسش پاسخ داد که:«روشنگری، رهايی انسان از ناپختگی ای است که خود مسبب آن است و در اين جا ناپختگی يعنی ناتوانی انسان در اين که بدون هدايت ديگری، هوش و استعداد خود را به کار گيرد.» به نظر کانت اين عبارات کليد روشنگری است (جرآت کن بينديشی، جرآت کن که از عقل خود استفاده کنی، شجاعت استفاده از عقل خود را داشته باش) .و اما مرکز جريان روشنفکری قرن هجدهم اروپا، پاريس بود، و از سراسر اروپا تا مستعمرات آمريکايی گسترش يافت. در فرانسه حکومت پادشاهان مستبدی چون لويی سيزدهم، لويی چهاردهم، لويی پانزده و شانزدهم پاريس را به پايتخت فرهنگی جهان مبدل کرده بود. در آن دوره تمام متفکرين عصر روشنگری فيلسوف و غير فيلسوف، جستار درباره ی فهم آدمی ِ جان لاک را مهم ترين موضوع حساب کردند، و آن به اين معنا بود که ذهن دارای هيچ تصور فطری نيست و تمام معرفت خود مآخوذ از تجربه است. و اما در اين عرصه ی روشنگری، رمان نويسان خوش درخشيدند و توانستند مفاهيم فلسفی را به صورت نمايشی به تصوير بکشند و آن ها را در متن زندگی تصوير کنند.برخی از داستان های بزرگ اين دوره را مهم ترين فيلسوفان عصر روشنگری به رشته تحرير در آوردند و پر فروش ترين آن ها کتاب «نامه های ايرانی» اثر «منتسکيو» و کتاب «کانديد» اثر «ولتر» در سطح اروپا از نقش فوق العاده ای برخوردار بودند.1

رمان پر هياهوی منتسکيو که در سال 1721 در هلند بدون ذکر نام نويسنده به چاپ رسيد، از موثرترين آثار عليه دستگاه حاکم قرن هجدهم شد؛ اين کتاب حاوی نامه هايی است که دو ايرانی به نام های «ازبک» و «ريکا» در طول اقامت و مسافرت هايشان در اروپا به خانواده های خود می نوشتند، آن ها ضمن اين که روايت خود را از سفرهايشان ارايه می دادند، مدعی بودند که می خواهند از آداب و رسوم و نظم اجتماعی در غرب مطلع شوند. يکی از شخصيت های رمان به نام «ازبک» در جايی می گويد:«من و ريکا شايد اولين ايرانيانی باشيم که کشور خود را فقط به فقط به خاطر عشق به دانش ترک کرده ايم. ما لذايذ زندگی و نيز همسران متعددمان را برای کاوش مشقت بار دانش ترک کرده ايم.» در سال 1754 منتسکيو تآملاتی در باب « نامه های ايرانی» را منتشر کرد و توضيح داد:«نويسنده در اين رمان از اين مزيت برخوردار بود که توانسته فلسفه، سياست و خطابه ی اخلاقی را در يک رمان بگنجاند، جذاب ترين مسئله در نامه های ايرانی اين است که عموم خوانندگان بی آنکه پيش بينی کرده باشند ناگهان آن را نوعی رمان می يابند. بسياری از اين نامه ها مردم و نهادهای پاريس را از نگاه دو ايرانی توصيف می کند. آداب متداول پاريس در نظر اين شاهدان ايرانی بسيار غريب می نمايد. آن ها ساده لوحانه اما خالی از تعصب در تلاش اند تا آن چه بومی و سنتی است را از آن چه متداول و معمول است، تميز دهند.1

مثلآ در نامه ی سی ام «ريکا» به «ايبن» مطالبی هست درباره ی اين که پاريسی ها نسبت به البسه و رفتار آن ها عکس العمل شديدی نشان می دهند، و آن ها را قديمی و سنتی می انگارند، در قسمتی از کتاب می خوانيم:«وقتی به پاريس رسيديم، پاريسی ها مرا مانند کسی می نگريستند که گويی فرستاده ای از بهشت است؛ پير و جوان، زن و بچه، همه خواهان ديدار من بودند. خلاصه آن قدر که به ديدن من می آمدند، به ديدار هيچ کس ديگری نمی رفتند. به همين دليل تصميم گرفتم رسوم ايرانی را کنار بگذارم و مانند اروپاييان لباس بپوشم، اين آزمايش، ارزش واقعی مرا به من فهماند و فارغ از همه آرايش های بيرونی، ارزش واقعی خود را بيشتر دريافتم؛ می خواستم از خياطم شکايت کنم، چرا که باعث شده بود احترام و توجه عمومی را از دست بدهم، زيرا ناگهان به حالتی تنزل کرده بودم که گويی اصلآ وجود ندارم.»1

بله؛ منتسکيو توانست با اين دو شخصيت ايرانی و نگاه ساده لوحانه ی آنان در رمان خود، ارکان حکومت و روسای کليسا و شاه را به باد تمسخر بگيرد. نامه های ايرانی در مجموع رمانی است که اشتياق هايی که راهی برای بروز نمی يابند را روايت کند. اين دو شخصيت ايرانی رمان در طول سفرشان، آداب و رسوم غربی را با رسوم ايرانی مقايسه می کنند. و متاسفانه هر چه سفرشان بيشتر به طول می انجامد، اوضاع در کشور خودشان بيشتر به نا آرامی می گرايد. منتسکيو به وضوح برخی از آداب و رسوم حاکمان ايرانی را نيز به باد انتقاد می گيرد، او حرمسرا را شکلی از خود کامگی و به معنای دقيق کلمه غير طبيعی می داند و بر اين نظر است که اين آداب شرق را به فساد می کشاند و خواجگان محروميت هايشان را با گرايش به زورگويی و استبداد جبران می کنند. بحث روشنگری را در نوشتاری ديگر پی خواهم گرفت و از غلبه ی روشنگری بر عارضه ی استبداد خواهم گفت، و اين که جملگی روشنگران آن دوران خود را حامی آرمانی می دانستند که بر اساس آن همه ی اعضای ملت، حتا شخص شاه و مقام رده اول مملکت می بايد در حوزه ی اطاعت از قانون قرار بگيرند، و اين همان نقطه ای است که مستبدان ديروز و امروز ما، از اطاعت آن طفره رفته اند. و قانون به روايت ايرانی خودش، تابع همان عصر ائمه اطهار آسمانی است، و ما زمينيان آونگ بين زمين و آسمانيم. اين گونه که هنوز به قرن هجدهم ميلادی اروپا نرسيده ايم.1

منتسکيو پس از شهرتی که از انتشار کتاب "نامه های ايرانی" به دست آورد به نگارش کتاب ديگری پرداخت که بعدها، اساس دموکراسی و اعلاميه جهانی حقوق بشر گرديد، و اکثر بنيان گذاران آمريکا، فرانکلين، مديسون، جفرسون، واشنگتن، متفق القول، اذعان کردند که: ما برنامه های سياسی مان را بيش از هر چيز بر اساس کتاب منتسکيو ترسيم کرديم. منتسکيو در کتاب ديگر خود "روح القوانين" تاکيد کرد که:"پارلمان بايد امتيازات تاج و تخت را محدود کند" .و درست در همان زمان، منسکيو خود رياست پارلمان بوردو را بر عهده داشت.1

"
روح القوانين" منتسکيو، يک شبه به پر فروش ترين کتاب تبديل شد و ظرف مدت شش ماه دوازده بار تجديد چاپ شد. او در کتاب خود تحقيق در تنوع عظيم اجتماعی و مراتب سياسی و اصول دموکراسی و آزادی را با دو اصل توضيح داد: يکی يکسانی ِ ماهيت انسان. و دوم، تنوع، که توسط محيط و فرهنگ ايجاد می شود. مطالعه منتسکيو اولين مطالعه کلاسيک است که ما آن را به عنوان ادبيات جامعه شناختی می شناسيم. او ماهيت مطالعه و بحث فلسفی درباره سياست را متحول کرد. او در ابتدای فصل سوم کتاب روح القوانين، بحث بر سر ماهيت حکومت و شکل های آن و حقوق شهروندان را مورد نظر قرار می دهد، سپس تآثير اقليم و محيط بر سياست، و آداب و رسوم اجتماعی را تحليل می کند. بخش آخر کتاب هم معجونی است مشتمل بر ساير مباحث؛ انتقاد سياسی، سياست در فرانسه و تئوری قانون؛ و عبارات مصطلح " جمهوری خواهی" و" اصلاح طلبی" و" دين ستيزی" که در ميان ما ايرانيان دارای تعاريف چند گانه ای است، در کتاب منتسکيو هر يک تعريف واحدی دارد. او" فضيلت" را پشتوانه "حکومت جمهوری" می داند و تصريح می کند که" فضيلت"، داشتن آگاهی شهروندی است، آگاهی از تعلق، و نيز آگاهی به وظايفی که از آن ناشی می شود. "ترس" پشتوانه حکومت استبدادی است و خاطر نشان می کند هرگاه يکی از اين پشتوانه ها در نوسان قرار گيرد، حکومتی که به آن متکی است رو به ضعف خواهد نهاد. او معتقد بود که همه فيلسوفان می توانند با فلسفه اصيل و انسانی که در "روح القوانين" تجلی يافته است موافق باشند. آشکارترين عقيده منتسکيو که با شور و حرارت در "روح القوانين"، ضمن بحث قانون و عدالت مطرح می شود،" آزادی فرد" است.1

اين گونه که نوشته های عصر روشنگری و انديشمندان قرن هجدهم اروپا عمدتآ چيزی به جز مبارزه با استبداد نبود و همانطور که قبلآ هم به آن اشاره داشتم، جريان روشنگری، حامی آرمانی است که بر اساس آن همه اعضای ملت، حتا شخص شاه در حوزه ی اطاعت از قانون قرار می گيرند. و برای متقاعد کردن حاکمان سلطنت و کليسای مقتدر آن دوران، نسل جديدی از مبارزان با احساسات جمهوری خواهانه و دموکراسی جويانه بوجود آمدند. اين طيف مبارزان آرمان شان را در گفتار ژان ژاک روسو می جستند و بيشتر شخصيت های دوره ی روشنگری اوليه" اصلاح طلب" بودند و به هيچ وجه" راديکال" نبودند؛ پس طبيعی می نمود که مخاطب استدلال های آن ها صاحبان قدرت باشند. اصلاح طلابان آن دوران در صحنه سياسی فرانسه، اقليتی حاشيه ای محسوب می شدند و پادشاهانی چون فريدريک در پروس و کاترين در روسيه که به تسامح دينی متمايل شده و خود را نسبت به اصلاح عقل مدارانه ی حيات اقتصادی، قانونی و سياسی متعهد نشان می دادند، روی آوردند.1


از فيلسوفان اصلاح طلب آن دوران می توان به ولتر و ديدرو اشاره کرد که فريدريک کبير مکاتبه با ولتر را آغاز کرد و اين گونه ولتر به مدت سه سال در دربار وی بود. در همان سال ها کاترين کبير نيز که در سال 1762 به تاج و تخت روسيه دست يافته بود و دارای ديدی باز نسبت به مسايل بود از خود عزم راسخی را به نمايش گذاشت تا تحولات ضروری را در ساختار سياسی و اجتماعی حکومت اش ايجاد کند. او تحت تآثير منتسکيو و نظريه پردازی ايتاليايی در زمينه قانون به نام" چزاره باکاريا" قرار گرفت و در اواسط دهه 1760 که ديدرو به پايان کارش در نگارش بزرگترين دايره المعارف آن دوران نزديک می شد، دانش وی مورد توجه کاترين کبير قرار گرفت و اين فيلسوف اصلاح طلب، مآموريت يافت که به شهبانو اموزش دهد. و ديدرو بی درنگ اين دعوت را پذيرفت، چرا که همچون ديگر روشنگران معتقد بود که پيشرفت های اجتماعی از بالا صورت خواهد گرفت و اصلاح طلبان کاری بهتر از اين ندارند که زمزمه ی آن را به گوش دولت مداران بخوانند.1


تلاش ديدرو اين بود که شعله آتش آرزوهای آزادی خواهانه ای که در اين بانوی بزرگ وجود داشت را بيش از پيش بيافروزد. اما آن زن به اندازه ای زيرک و خود دار بود که بتواند از رهنمودهای ديدرو در امان بماند. بعدها ديدرو در شرح مکالمات و تعاليم اش به کاترين کبير می نويسد: «به عقيده ی من اين رضايت ملت است که سر منشا همه قدرت های سياسی و مدنی است، هيچ حاکم مطلق حقيقی ای جز ملت نيست و يا هيچ قانون گذار حقيقی ای جز ملت نمی تواند باشد. اگر حتا يک عضو جامعه! به تنهايی قوانين را بدون هيچ کيفری نقض کند، در اين صورت قوانين بی فايده اند، و اولين تدبير قانونی ای که بايد وضع شود، قانونی است که حاکم مطلق را محدود می کند.»
از ثمرات اين دوران درخشان می توان از تدوين اعلاميه حقوق بشر نام برد و متعاقب آن محکوميت برده داری که آن را عملی دون شآن انسان متمدن تلقی کردند.1


چهاردهم ژوئيه 1789 انقلاب کبير فرانسه به وقوع پيوست و آن جايی که اعلاميه حقوق بشر و شهروند تبديل به قانون شد، نقطه عطفی بود در تاريخ رهايی و آزادی بشر و دموکراسی و متحقق شدن آرمان های دوره ی روشنگری.1


بيش از دو سده است که انسان اروپايی، به منزلت انسان و مقام آزادی پی برد و رهايی را جشن گرفت و برده داری را دون شآن انسان متمدن تلقی کرد، ولی هنوز انسان آسيايی درگير معنويت، جنايت می کند و بديهی ترين اصول آزادی را زير پا می نهد تا رستگاری را در عالمی ديگر به ساکنانش حوالت دهد. چرا که پذيرفتن حقوق انساني توسط وي يعني تحريف مقدسات.1


در پايان، تعريف آزادی را از زبان ولتر می آورم، بی شک حسن ختام دل انگيزی خواهد شد.1

آزادی يعنی چه؟

ولتر پاسخ می دهد: «يعنی درست انديشيدن، پذيرفتن حقوق انسانی، هر وقت انسان ها اين ها را به خوبی دريافتند، آن گاه می توانند به خوبی از آن دفاع کنند.»1

www.hezbemihan.org

|


<< Home

Archives

May 2004   June 2004   July 2004   August 2004   September 2004   October 2004   November 2004   December 2004   January 2005   February 2005   March 2005   April 2005   May 2005   June 2005   July 2005   August 2005   September 2005   October 2005   November 2005   December 2005   January 2006   February 2006   March 2006   April 2006   May 2006   June 2006   July 2006   August 2006   September 2006   October 2006   November 2006   December 2006   January 2007   February 2007   March 2007   April 2007   May 2007   June 2007   July 2007   August 2007   September 2007   October 2007   November 2007   December 2007   January 2008   February 2008   March 2008   April 2008   May 2008   June 2008   July 2008   August 2008   September 2008   October 2008   November 2008   December 2008   January 2009   February 2009   March 2009   April 2009   May 2009   June 2009   July 2009   August 2009   September 2009   October 2009   November 2009   January 2010   February 2010   March 2010   April 2010   May 2010   June 2010   July 2010   September 2011   February 2012  


Not be forgotten
! بختيار که نمرده است

بخشی از نوشته های آقای دکتر امير سپهر ( بنيانگذار و دبيرکل حزب ميهن ) :

سخن بی هنر زار و خار است و سست

چرا انقلاب آرام در ايران ناشدنی است؟

! دموکراسی مقام منظم عنتری

نوروز ايرانی در رژيمی ايرانی

بوی خوش خرد گرايی در نوروز

نامه ای به سخنگوی وزارت خارجه

!اصلاح جمهوری اسلامی به سبک آمريکا

!رژيم و دو گزينه، شکست، شکست ننگين

! لاابالی ها شال و کلاه کنيد

اسلام را کشف کنيم نه مسخره

ماندگاری ايران فقط به ناهشياران است !؟

!نه نه، اين تيم، تيم ملی ما نيست

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/پنجمين بخش

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش چهارم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش سوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش دوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش نخست

فرهنگ سازی را بايد از دکتر شريعتی آموخت

دانشمندان اتمی يا الاغهای پاکستانی

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش دوم

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش نخست

مبارزان ديروز، بابا بزرگ های بی عزت امروز

پيش درآمدی بر چيستی فرهنگ

ملتی در ميان چند طايفه رويا پرداز دغلباز

مشکل نه دستار که مسلک دستاربندی است

بی فرهنگی ما، عين فرهنگ ما است

! نابخردی نزد ما ايرانيان است و بس

!خود همی گفتی که خر رفت ای پسر

ولله که کابينه احمدی نژاد حقيقت ما است

است( Oedipuskomplex )رنج ما ازعقده اوديپ

غير قمر هيچ مگو

اين نه گنجی، که عقيده در زندان است

جمهوری خواهی پوششی برای دشمنان ملت

شاه ايران قربانی انتقام اسلامی

کار سترگ گنجی روشنگری است

گنجی اولين مسلمان لائيک

واپسين پرده تراژدی خمينی

انتخابات اخير پروژه حمله به ايران را کليد زد

جنگ آمريکا عليه ايران آغاز شده است

انتصاب احمدی نژاد، کشف حجاب رژيم

حماسه ديگری برای رژيم

برادر احمدی نژاد بهترين گزينه

انقلابی که دزديده شد؟

معين يک ملا است، نه مصدق

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران !/ بخش سوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش دوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش نخست

فولادوند همان جنتی است

اکبر گنجی، ديوانه ای از قفس پريد

دموکراسی محصول انديشه آزاد از مذهب است

تفنگداران آمريکايی پشت مرز هستند

رئيس جمهور اصلی خامنه ای است

!دانشجويان سوخته را دريابيد

دغلبازان ملا مذهبی

!خاتمی خائن نبود، رفسنجانی هم نيست

فندق پوست کنده

خيانتی بنام انقلاب اسلامی

ايران، کارگاه بی کارگر

آزادی کمی همت و هزينه می طلبد

نمايش لوطی عنتری در ملک جم

نخبگان نادانی

بوی باروت آمريکايی و رفسنجانی

آقای خمينی يک پيغمبر بود نه امام

انديشه زوال ناپذير است

اپوزيسيونی ناکارآمد تر از هخا!

زنهار که ايرانی در انتقام کشی خيلی بی رحم است!

سخنی با امضا کنندگان بيانيه تحليلی 565

...بر چنين ملت و گورپدرش

واپسين ماههای رژيم يران

اصول اعتقادی دايناسورها، طنزنوروزی

يادت بخير ميسيو، يادت بخير

امتيازی برای تسخيرايران

اشغال نظامی ايران وسيله ايالات متحده

چهارشنبه سوری، شروع حرکت تاريخی

بد آگاهی و فرهنگ هفت رگه

جرج دابليو بوش، آبراهام لينکلنی ديگر

روحانيّت ضد خدا

استبداد خاندان پهلوی بلای جان ملا ها

آمريکا در خوان هقتم

عقل شرعی و شرع عقلی

واکنش مردم ما به حمله نظامی آمريکا

عشق های آقای نوری زاده

به هيولای اتم نه بگوئيم

موشک ملا حسنی و اتم آخوند نشان بزبان کوچه

رفراندم امير انتظام يا سازگارا، کدام ميتواند مشکوک باشد ؟

آيا مخمل انقلاب به خون آغشته خواهد شد؟

کاندوليزا رايس و بلال حبشی

سکس ضرورتی زيبا است نه يک تابو

نام وطنفروشان را به خاطر بسپاريم

طرح گوسفند سازی ملت ايران

آب از سر چشمه گل آلود است

رژيم ملا ها دقيقآ يک باند مافيا است

نوبت کشف عمامه است

فرهنگی که محشر می آفريند - دی جی مريم

ملا ها عقلمان را نيز دزديده اند

فقدان خرد سياسی را فقدان رهبريّت نناميم

ابطحی و ماری آنتوانت ـ وبلاگ نويسان تواب

نادانی تا به کی !؟

آزادی ايران، نقطه شروع 1

آزادی ايران، نقطه شروع 2

هنر سياست

ايران و ايرانی برای ملا ها غنيمت جنگی هستند

شب تيره، نوشته ای در مورد پناهندگی

انقلاب ايران، آغاز جنگ سوم بود

اين رفراندوم يک فريب است

سپاه پاسداران، شريک يا رقيب آمريکا

خامنه ای پدر خوانده تروريسم

فرهنگ پشت حجاب

کمونيسم همان حزب الله است

داريوش همايون چه ميگويد؟

اينترنت دنيای روانپريشان

خانه تکانی فرهنگی

فردا روشن است

عين الله باقرزاده های سياسی

آن که می خندد هنوز

اپيستمولژی اپوزيسيون

انقلاب سوسول ها

درود بر بسيجی با و جدان

روشنگران خفته ونقش چپ

فتح دروازه های اسلام

حزب توده و نابودی تشيّع

جنگ ديگر ايران و عراق

درد ما از خود ما است

يادی ازاستبداد آريا مهری!؟

ابر قدرت ترور

کدام مشروطه خواهی؟

برای آقای سعيد حجاريان

تراژدی ملا حسنی ها

مارمولک، سری 2

پهلوی پرست ها

هخا و تجمع اطراف دانشگاه

هخا و خاتمی، دو پسر عمو

تريبونال بين المللی

پايان ماه عسل فيضيه و لندن

طرح آزادی ايران 1

اولين و آخرين ميثاق ملی

اطلاعيه جمهوری خواهان

يک قاچاقچی جانشين خاتمی

فهم سر به کون

توطئه مشترک شريعتمداری

انگليس و ملا

نفت، رشوه، جنايت و

عنتر و بوزينه وخط رهبری

اروپايی و ملای هفت خط

ايران حراج است، حراج

درسهايی ازانتخابات آمريکا

عنکبوت و عقرب

بر رژيم اسلامی، نمرده به فتوای من نماز کنيد

پوکر روسی فيضيّه با پنتاگون

به ايران خوش آمديد کاندوليزای عزيز

مسخره بازی اتمی اروپا و ملا ها

انتلکتوليسم يا منگليسم

آبروی روشنقکران مشرق زمين


رسالت من بعد از نوژه

بی تفاوت نباشيم

نگاه خردمندانه به 28 مرداد


سايه سعيدی سيرجانی :

مسئوليت، نوشته ای در ارتباط با رفراندوم

پرسش شيما کلباسی از سايه در ارتباط با طرح رفراندوم

هويت، به همراه يک نوشته از فرزانه استاد جانباخته سعيدی سيرجانی با نام مشتی غلوم لعنتی

بچه های روستای سفيلان

امان از فريب و صد امان از خود فريبی

دريغ از يک "پسته" بودن

رنجنامه کوتاه سايه

بر ما چه ميرود


روشنگری های شهريار شادان از تشکيلات درونمرزی حزب ميهن :

خمينی؛ عارف يا جادوگر ؟

ما جوانان ايران بايد

حکومت خدا (1)

می گوید اعدام کن

راهی نوین برای فردای ایران


رنجنامه معصومه

شير ايران دريغ!


حافظ و اميرمبارزالدين

دلکش و ولی فقيه


کانون وب‌لاگ‌نويسان ايران-پن‌لاگ


کانون وبلاگ نويسان



This page is powered by Blogger. Isn't yours? Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com eXTReMe Tracker