نيمه دوم بازی چگونه پايان می يابد؟
نمايش اين سناريو که بازی آن به سبک فرانسوی و با کارگردانی فيلم مارمولک برای
نقش اول آن هاشمی رفسنجانی اجرا شد. جالب است.1
نمايش اين بازی عريان بس که گوياست هر فرد ساده ايرانی هم به کُمدی بودن اين نمايش
اقرار ميکند. يک فرد ناشناس را مانند احمدی نژاد اول بالا می برند وسپس بعنوان يک رقيب خطرناک برای ايران معرفی می کنند و او را که به اوج برده بودند با سر به زمين افکندند تا
فيلم با يک پايانی که آرتيست آن (هاشمی) زنده بماند و بعنوان پيروزبر ساير رقبای بدجنس خود
از ميدان سربلند بيرون آيد !1
نمايش بدی نبود. اما بايد ديد آيا به اين نمايش مجوز از سوی ملّت ايران و جامعه جهانی داده خواهد شد؟ البته ناگفته نماند تلويزيون هـــمــا هم مانند شرکت هواپيمايی هــمــا در خدمت هاشمی مستضعف
قرار داشته و دارد. در اينجا نکته جالب اين است که رفسنجانی خود را از حامي فاشيزم نمی داند !!1
يعنی آقای رفسنجانی مکتب اسلام و قوانين آنرا جزء فاشيزم می داند. اگرچه برای پيروزی در انتخابات اين حرف را می زند. پس نتيجه آن که اجرای قوانين الله يعنی فاشيزم ! چرا آقای خامنه ايی فرمان قتل هاشمی را صادر نمی کند ؟ مگر سلمان رشدی چه گفته بود؟
اگر يادتان باشد در مقاله گذشته خود از رفرم(انتخابات) 2 .رفراندوم 3 جنگ ياد کردم .1
آمريکا به رهبری بوش و رايس و همکاری برخی از اروپاييان نبايد به رفرم رفسنجانی با حرکت آهسته دل ببندند . يعنی ممکن است جناحهای ديگر قدرت آنها رابه مسير خط آهن ديگری انتقال
دهند. در سه شنبه گذشته خانم رايس در ديدار با ملک عبدالله و سران عربستان بطور آشکار
گفت که ما آزادی سياسی و دمکراسی را فدای ثبات منطقه نمی کنيم. 1
اين درست همان چيزی است که ايرانيان انتظار دارند. يعنی عربستان يا ديگر کشورهای
مرتجع منطقه ديگر نمی توانند با وجود رعايت نکردن حقوق بشر و حقوق زنان مانند گذشته
به تجارت دست بزنند و ثبات هم داشته باشند. اين سخنی بود که به درب گفته شد که ديوار بشنود.1
رژيم اسلامی هم نمی تواند با اين به اصطلاح انتخابات جهان را فريب دهد. 1
از سوی ديگر همين انتخابات مسخره ناقض گفته خانم رايس می باشد. آمريکا بايد برموضوع
دمکراتيک نبودن انتخابات پافشاری کند. رفسنجانی ممکن است در آغاز رفرم کند و مقداری از زندانيان سياسی را آزاد کند. اگر اينطور باشد و رفسنجانی بخواهد ثبات برای آمريکا نه برای مردم
ايجاد کند پس ديگر آمريکا لزومی نداشت و ندارد که به عربستان يا مصر گير بدهد و خواهان
طلوع جنبش دمکراسی در اين مناطق شود. 1
خواسته ما اين است که آمريکا و جهان غرب نبايد به اين ثباتی که رفسنجانی می خواهد برای آنان
ايجاد کند اميد ببندند و يا آن را حمايت کنند. 1
اقدام آمريکا بايد پس ازدروغ و غيردمکرات خواندن انتخابات ايران اين باشد که سازمانهای
بين المللی بايد بر انتخابات نظارت داشته باشند و انتخابات بايد با نمايندگان واقعی مردم
صورت بپذيرد انهم با آزادی تمامی زندانيان سياسی . در انتخابات ديگر شورای نگهبان هم نبايد
نقشی داشته باشد. 1
آنگاه در چنين شرايطی شاهزاده رضا پهلوی هم بايد خود را نامزد انتخاباتی کند.1
اگر جامعه جهانی می خواهد راهکاری بدور از جنگ و خشونت داشته باشد و می خواهد بداند
که چه کسی نماينده مردم است و يا مردم به چه کسی علاقمند هستند،اين بهترين راه بدور از خشونت
است. مــــگـر نه آنکه رفراندوم هم يک ابزارفشاربرای سرنگونی بود ؟
نامزد کردن شاهزاده رضا پهلوی با شرايط بالا (هيئت نظارت جهانی،آزادی سياسی...) دمکرات
ترين برخورد سياسی و غير نظامی است. مگر نه آنکه خود شاهزاده از جنگ و خشنونت
بيزار هستند. از هم اکنون به بعد ما خواستار شرايط فوق به رهبری جامعه جهانی هستيم.1
من خود با بررسی کامل جامعه ايران و بررسی خواسته های مردم ايران چنين ادعايی می کنم.1
يا رژيم تن به اين کار می دهد و يا نمی دهد. اين همان رفراندوم نيز هست.1
اگر رژيم تن به اين کار ندهد آنگا مشخص می شود که فاشيزم ناب پشت اين نمايش انتخاباتی است.1
آنگاه ديگر مردم درست مانند گذشته فريب آن را نمی خورند که در رژيم دو جناح وجود
دارد يکی اصلاح طلب و ديگری تند روها. بگذاريد يک بار بطور کامل آن نقاب را
ازچهره آنان برداريم. نه تنها شاهزاده بلکه هر کسی که خود را شايسته می داند، کانديد
کند.1
ما اين طرح را خواستار هستيم و آنرا نيز به آمريکائيان ابلاغ می کنيم. زيرا خود آمريکائيها
و اروپائيها دقيقا ميدانند که يک شورای مرکزی قدرت در بالای مجلس و رياست جمهوری نشسته است
و کليّه مصوبات آنان را رد می کند. يعنی نه تنها نامزدهای رياست جمهوری بلکه کليه نهادهای
ارکانی رژيم در دست ولايت فقيه است.1
پس بياييد اين فرصت مهم و استثنائی را از دست ندهيم. اگر آمريکا همانگونه که ادّعا می کند که
دمکراسی را فدای ثبات منطقه نخواهد کرد. ايران هم در منطقه است نه در جای ديگر.1
پس شامل حال ايران نيز خواهد بود. اگر راه بدور از خشونت را برمی گزينند و سازمان و نيروهای
بين المللی را بر انتخابات ديگری در ايران نظارت می دهند پس بايد نمايندگان و کانديدای واقعی
مردم نيز حضور داشته باشند. اين تنها برگ برنده بدور از خشونت مردم ايران است .1
اين بهترين راه به چالش کشيدن سران رژيم يا نظام دروغين جمهوری اسلامی است. اگر اين
حرکت زيبا و قوی شطرنج در صحنه رخ ندهد و بجای آن يک حرکت ضعيف و (پاسيو) 1
انجام پذيرد آنگاه سبب حرکت قويتر نيروی مخالف را در پيشرو خواهد داشت.1
البته نا گفته نماند اين مهم هنگامی شدنی است که نهاد های بين المللی گام نخست را بردارند.1
گام دوّم از آن رهبران اپوزيسيون بويژه شاهزاده رضا پهلوی است. 1
بی شک از بهترين آلترناتيوها خواهد بود. اگر چه راه های ديگر همانا جنگ وجود دارد ولی ما
خواستار راههای بدور از خشونت هستيم که همانگونه ديد شاهزاده رضا پهلوی بارها بيان داشتند.1
ابتدا ببينيم چه راهی را پس از انتخابات مردم و سپس جامعه جهانی برمی گزيند.1
اگر شرايط يک انتخابات با نظارت بين المللی آماده شد، نامزد نکردن شاهزاده رضا پهلوی خطای
بزرگی خواهد بود. اين انتخابات به دوره سوم خواهد رسيد اگر آمريکا و جامعه جهانی
اين انتخابات را ترفند رژيم و غير دمکرات بخوانند و شرايط برای يک انتخابات آزاد ايجاد کنند.1
در آن صورت کسی هم از فقدان رهبری نخواهد سخن به ميان آورد. برعکس به مخالفين اين طرح
بايد به ديده شک نگريست.1
به اميد پيشرفت اين طرح ( 22 ژوئن 2005 جعفرزاده ) 1
سازمان جوانان نيک ايران
پيرو آيين مشروطه پادشاهی