آزاد شو


*** اين وبلاگ منعکس کننده مطالب و مقالات حزب ميهن است ***


Saturday, May 21, 2005

 

رضا پهلوى

رضا پهلوى/جمهورى اسلامى ايران و فرجام جنبش اصلاحات




رضا پهلوى در گفتگويى با راديو دويچه وله نگاهى دارد به تحولات اجتماعى و سياسى ايران در دوران زمامدارى خاتمى و همچنين به مشاجره اتمى ايران


مصاحبه گر: الهه خوشنام

دويچه وله: دوره ی رياست جمهوری آقای خاتمی به پايان خود نزديک می شود. شما کارنامه ی آقای خاتمی را چگونه ارزيابی می کنيد؟

رضا پهلوی: به نظر من با توجه به اين مدتی که گذشت اگر هدف اصلی و منظور اصلی از حرکت اصلاحات تغيير در قانون و يا شکل و نظم حکومت بود، عملا ديديم که بخاطر موانعی که بر سر راه مردم بود نمايندگانشان و اصلا خود قانون اساسی حکومت به هيچ عنوانی امکان اين وجود نداشت که از طريق قانونی و از طريق دمکراتيک وضعيتی را بتوان ايجاد کرد. کسانی که می خواستند اصلاحاتی را از دل همين نظام بیرون بياورند به بن بست رسيدند. البته اين امر قابل پيش بينی بود، ولی وقتی عملا مردم متوجه شدند که هيچ راهی نيست و عملا به بن بست رسيده اند، می توانم بگويم که در اين رابطه کارنامه ی آقای خاتمی اگر بر مبنای اصلاحات بود و تمام قول و عده هايی ايشان در دوره ای که وارد صحنه شدند و بعنوان کانديد رفورم در صحنه شرکت کردند، ديديم که ايشان خيلی بيشتر به حفظ همين نظام کمک کردند تا عملا بيايند و آنچه خواسته ی آن همه مردمی که به ايشان رای داده بودند را انجام بدهند. بنابراين، نتيجه ی ۸ سال حکومت آقای خاتمی بن بست کامل جمهوری اسلامی ست در رابطه با خواستی که مردم داشتند، از اين نظر که سعی بکنند تغييراتی را در داخل همين حکومت بوجود بياورند.1

دويچه وله: اينطور که من متوجه می شوم، شما مثل اينکه در خواست اصلاح طلبانه ی آقای خاتمی زياد ترديد نداريد . چون اوايل هم خيلی خوشبينانه نسبت به برنامه های ايشان قضاوت می کرديد. هنوز هم همينطور است؟

رضا پهلوی: شما ممکن است بهترين کانديدا حتا پیغمبر را روی زمين بياوريد که قول و و عده ی اصلاحات را بدهد. ولی وقتی در قانونی و در نظامی کار می کنيد که تمام راهها را بر روی شما بسته است، عملا چه کاری می توان انجام داد. اما يک تفاوتی اينجا هست. آقای خاتمی اگر بعنوان قهرمان اين رفورم وارد صحنه شده اند، امروز بعنوان کسی که پشت کرد و خيانت کرد به کسانی که به او رای داده بودند در ايران شناخته شده است. ايشان می توانستند از همان ابتدا، همان زمانی که اولين نهضت دانشجويان پيش آمد و به اعتراض برخاستند بجای اينکه از صحنه ی قدرت پايين بيايند و استعفا بدهند و طرف مردم را بگيرند در مقابل اين حکومت، درست برعکس رفتند و از نيروهای سرکوبگری که دانشجویان را از پنجره ی اتاق هايشان به بيرون پرت کردند و آن همه به آنها لطمه زدند، از آنها بخاطر حفظ نظم تشکر کردند و عملا در آخرين سخنرانی شان در يک دانشگاه گفته بودند که من خط قرمز را اينجا می کشم وبرای حفظ نظام هستم، کاملا موضع خودشان را روشن کردند.1

دويچه وله: شما يکی از کسانی هستيد که موافق با برگزاری رفراندوم در ايران هستيد. اگر قرار باشد شما روزی درايران رفراندوم برگزار کنيد‌، محتوای رفراندوم پيشنهادی شما چه خواهد بود؟

رضا پهلوی: اولا، به مسئله ی رفراندوم من سالهاست که اعتقاد داشته ام. اتفاقا خاطرم می آيد در اولين مصاحبه ای که در سال، اگر اشتباه نکنم، ۱۹۸۳ ميلادی انجام داده بودم برای اولين بار در آنجا اين مسئله را مطرح کردم که مردم بايد حق مراجعه به آرای شان را داشته باشند برای تعيين سرنوشت خود و نوع نظام شان که تقريبا ۲۲ سال پيش به اين موضوع اشاره کردم. خوشبختانه امروز می بينم که شرايط داخلی مملکت به اينجا رسیده است که خود مردم نيز، و خيلی از آگاهان سياسی داخل و خارج از کشور به اين نتيجه رسيده اند که واقعا اين چيزی که امروز خواسته ی مردم هست تنها در يک محيط آزاد صورت می پذيرد، در جايی که صندوق رای معنی دارد، در جايی که در حيطه و محدوده ی جمهوری اسلامی نيست و در يک فضای باز سياسی ست که بايستی مراجعه به آرای مردم بشود. اصولا روحيه و خواست اين رفراندوم، يعنی بازگشت به آنچه حق مردم و شهروند هر کشوری بايد باشد در تعيين سرنوشت خود. بنابراين اين فراخوانی که چندماه پيش از داخل ايران مطرح شد و خواسته ی اصلی شان همين بود که ما يک قانون اساسی نوينی را تدوين بکنيم که مبتنی باشد بر اعلاميه جهانی حقوق بشر و ذاتا جدايی دين از حکومت در آن کاملا مشخص باشد، اين را عنوان کردند و فکر می کنم با استقبال وسيعی، همانطور که ما مشاهده می کنيم، در طيف های مختلف و بين خانواده های بزرگ سياسی در ايران اين مسئله امروز جزو خواسته ی اصلی، شعار اصلی و تم اصلی حرکت آزاديخواهانه ی مردم ايران است در مقابله با نظام کنونی. بنابراين، در اينجا فقط می خواهم نکته ای را تذکر بدهم، و آن اینکه بايد خواست رفراندوم را با اجرای رفراندوم دو چيز مختلف بپنداريم. خواست رفراندوم يک اهرم فشار سياسی ست برای وادارکردن اين رژيم به عقب نشينی و تن دادن به خواسته ی مردم در داخل، و جلب حمايت و پشتيبانی بين المللی تمام دولتها و ملتهای آزاد جهان برای اين خواسته ی مردم ايران و حقوق حقه ی شهروندان آن کشور برای دست پيدا کردن به آزادی کامل. اجرای رفراندوم مربوط می شود به يک شرايطی که بتوان در آن يک رفراندوم مقبولی را انجام داد. رفراندوم مقبول هم زمانی ست که شرايط اين رفراندوم در ايران وجود داشته باشد. مثلا آزادی کامل مطبوعات، آزادی تمام جناحها و گروهها و احزاب سياسی، آزادی تبليغ نظرات، يعنی من نوعی بايد بتوانم امروز به داخل ايران بروم و بتوانم از پشت راديو و تلويزيون ايران آزادانه با مردم ايران حرفم را بزنم، تبليغ نظراتم را بکنم، و بعد از آن هم کسی نتواند به من دستبند بزند و مرا به زندان اوين ببرد. اين شرايط بايد در مملکت وجود داشته باشد و تا زمانی که اين شرايط بوجود نيايد در مملکت، يعنی زمينه ی اين رفراندوم بوجود نيايد،اصلا اجرای رفراندوم مفهومی پيدا نخواهد کرد.1
دويچه وله: يعنی اگر امروز خيلی سريع حکومت به بن بست برسد و مجبور شود رفراندومی برقرار کند، شما فرم خاصی را در نظر داريد؟ مثلا فرض کنيد، ۲۶ سال پيش گفتند جمهوری اسلامی آری يا نه. شما همين سوال را مطرح مىکنيد يا اينکه در مورد سلطنت چيزی خواهيد گفت، اين محتوا چگونه خواهد بود؟

رضا پهلوی: ببينيد، اصلا اين جمهوری اسلامی طبق شرايطی که ايجاد کرده حتا نمی تواند يک انتخابات ساده ی دمکراتيک را اجازه بدهد، چه برسد به يک رفراندوم که در شکل نظام آينده و تغيير اساسی اين حکومت نظر خواهد داد. جمهوری اسلامی محال است اولا بتواند فضای سياسی آزاد را بوجود آورد، ثانيا شرايطی را بوجود بياورد که خودش را از رده خارج بکند. نظام جمهوری اسلامی و ايادی اش کاملا می دانند که مردم ايران با نفرت تمام و از هر زمانی بيشتر می خواهند اين نظام را برکنار کرده و نظام جديدی را جايگزين اش کنند. پس بنابراين ما فکر واهی نکنيم که اين حکومت می آيد و شرايط يک انتخابات آزاد را ايجاد می کند. ما بايستی اين حکومت را نهايتا از قدرت بيندازیم از طريق يک حرکت مردمی، از طريق نافرمانی مدنی، از طريق تمام اهرمهايی فشار ممکن بدور از خشونت در داخل ايران با حمايت و پشتيبانی جهان آزاد. بخصوص که الان تمام جهان ديدش به سمت ايران دوخته شده و دنيا منتظر است ببيند که مردم ايران اينجا چه خواهند کرد و چه اقدامی را انجام خواهند داد.1

دويچه وله: شما می دانيد که اين روزها در محافل مختلف داخل ايران و خارج از ايران مرتب صحبت از حمله ی آمريکا به ايران است. شما فکر می کنيد در صورتيکه اين حمله انجام بگيرد چه بايد کرد؟ آيا اصلا حمله ای انجام خواهد شد؟

رضا پهلوی: در ارتباط با اينکه چرا اين وضعيت بوجود آمده، بايستی برگرديم به اينکه جمهوری اسلامی چه شرايطی را ايجاد کرده است. از خاطرمان نرود که قبل از اينکه جمهوری اسلامی بر سر کار بيايد، يعنی قبل از سلطه ی جمهوری اسلامی، امريکا که هيچ آلمان و فرانسه هرکدام از اين کشورها سعی می کردند ثابت کنند که اصولا فناوری هسته ای را می توانند به بهترين قيمتی به ايران عرضه کنند. يعنی مسابقه بود سر اينکه انرژی اتمی را بتوانند به ايران بفروشند. تفاوت اين است که امروز با بودن چنين حکومتی و با کمک نظام جمهوری اسلامی و اصولا تروريسم بين المللی وضعيتی بوجود آمده که جهان آزاد محال است اجازه بدهد که کشور ما يک قدرت اتمی بشود. هرچه جمهوری اسلامی متوجه ی اين بشود که نفرت مردم بيشتر نسبت به او بالا رفته است و رژيم بيشتر اين را حس کند، مسلما بايد درک بکنيم که بيشتر محتاج به يک نيروی سرکوبگر خواهد بود. همين نيروهای سرکوب نظام که در واقع سهامدار اين برنامه هستند و منابع ايران را دارند در واقع در همين مسئله ی تروريسم بين المللی سرمايه گذاری می کنند و اصلا از اين مسئله نفع می برند. حتا اگر مسئولين کنونی، روسای کنونی جمهوری اسلامی نخواهند عملا نمی توانند جلوی اين نيروهای ضد ايرانی را بگيرند و خودشان خوب می دانند که روزی نه چندان دور مجبور خواهند بود با جهان آزاد روبرو بشوند و چون نيروی غير اتمی کافی برای چنين مقابله ای ندارند، محتاج خواهند بود به اسلحه ی اتمی. به همين دليل هست که دارند اين مسئله را دنبال می کنند. و در نظر بگيريد که چنين رويارويی ای چگونه خطری دارد برای ایران بوجود می آيد و واقعا اين مسئله در حد يک فاجعه ی تاريخی خواهد بود. برای همين، اينجاست که مردم ايران بايستی اين را بدانند که جهان آزاد قصدش اين است، به نظر من، که هر پشتيبانی ممکنی رااز مردم ايران بکنند و خواهند کرد تا مردم ايران بتوانند به دست خودشان به اين حکومت خاتمه بدهند.1

دويچه وله: يعنی منظور شما اين است که آمريکا قصد حمله به ایران را ندارد؟

رضا پهلوی: ببينيد، اگر مردم ايران امروز عملا به آمریکا که هيچ، به تمام دنيا نشان بدهند که خواسته ی شان چيست و اولين قدمشان در نشان دادن اين خواسته عمل و حرکتی ست که در همين چند هفته ی آينده انجام خواهند داد، يعنی مسئله ی تحريم، يعنی علامت بسيار مشخصی به جهان که ما به هيچ عنوانی کوچکترين پشتيبانی و يا مشروعيتی به نظام نخواهيم داد که اين در واقع يک تعيين تکليف است و ثابت کردن اينکه اين نظام هيچ پايه ی مردمی ندارد و با حرکتی نشان بدهند که ما آماده ی حرکتی هستيم، بنابراين جهان آزاد بيايد روی اين حرکت ملی ما سرمايه گذاری کند. در اين شرايط هيچ نيازی به توپ و تانک و تفنگ و حمله ی خارجی، چه آمريکايی و چه غيرآمريکايی، نخواهد بود. اما اين خلاء را تنها امروز مردم ايران می توانند پر بکنند. برای همين است که بار اصلی بدوش خود ماست که اين صحنه را پر بکنيم و به دنيا نشان بدهيم که راه بسيار مقبولتر، بسيار منطقی تر، بسيار کم هزينه تر و بسيار مشروع تر که ضمنا استقلال و تماميت ارضی ايران را در نظر بگيرد و منافع و منابع ملی ما دست نخورد و فقط يک عده از سرکردگان که بيش از ۵۲ تن نيستند که اين مملکت را اداره می کنند، اين افراد را از آن مملکت خارج بکنيم و حکومت آينده ی ايران، محيط آزادی و آرامش و صلح منطقه را بوجود بياوريم هيچ دليلی نخواهد بود که جهان آزاد بخواهد نسبت به ايران حالتی تهاجمی بگيرد، بخصوص از نظر نظامی و منجمله آمریکا.1

دويچه وله: من سوال ديگری از شما بکنم. اگر خود شما تشريف بياوريد ايران، در مورد انرژی اتمی سياست شما چه خواهد بود، با توجه به اينکه تمامی همسايگان ما بمب اتمی دارند؟ شما با داشتن آن مخالفتی داريد؟

رضا پهلوی: من يک موضوع که فقط نظر شخصی خودم است را برای شما بيان می کنم. مسئله ی تکنولوژی و دست پيدا کردن به بهترين فن های ممکن که بيشترين راه حلها و بقول معروف اپوسيون ها را به يک کشوری بدهد، اين را که نبايستی از حق ملتی خارج کرد. مردم ايران نبايست اين حقشان را از دست بدهند. اما تضمين از ديد کشورهای ديگر نسبت به مسئله ی ايران دارا بودن کشور ما به يک حکومت مسئول و پاسخگو به مردم خود و ذاتا دمکراتيک است که آن آرامش و عدم سوءظن را بوجود خواهد آورد. حالا شرايط منطقه ی ما چيست و بطور کلی با مسئله ی اتمی چگونه بايستی مقابله کرد، بخصوص در ارتباط سلاح کشتار جمعی، آن مسئله ی بسيار بزرگی ست که من شخصا اميدوار هستم يکروزی اين روند معکوس بشود و از اين حالت سلاح سازی و مسابقه ی سلاحهای اتمی خارج بشويم و واقعا دنيا تا حدودی بيشتر سر عقل بيايد. واميدوارهستم يکروزی جوامع بين المللی به اين نتيجه برسند که اين راه، راهی واهی ست.1

دويچه وله: بسيار ممنون. خيلی لطف کرديد
.1



سازمان جوانان نيک ايران

پيرو آيين مشروطه پادشاهی
JNIK@aol.com

|


<< Home

Archives

May 2004   June 2004   July 2004   August 2004   September 2004   October 2004   November 2004   December 2004   January 2005   February 2005   March 2005   April 2005   May 2005   June 2005   July 2005   August 2005   September 2005   October 2005   November 2005   December 2005   January 2006   February 2006   March 2006   April 2006   May 2006   June 2006   July 2006   August 2006   September 2006   October 2006   November 2006   December 2006   January 2007   February 2007   March 2007   April 2007   May 2007   June 2007   July 2007   August 2007   September 2007   October 2007   November 2007   December 2007   January 2008   February 2008   March 2008   April 2008   May 2008   June 2008   July 2008   August 2008   September 2008   October 2008   November 2008   December 2008   January 2009   February 2009   March 2009   April 2009   May 2009   June 2009   July 2009   August 2009   September 2009   October 2009   November 2009   January 2010   February 2010   March 2010   April 2010   May 2010   June 2010   July 2010   September 2011   February 2012  


Not be forgotten
! بختيار که نمرده است

بخشی از نوشته های آقای دکتر امير سپهر ( بنيانگذار و دبيرکل حزب ميهن ) :

سخن بی هنر زار و خار است و سست

چرا انقلاب آرام در ايران ناشدنی است؟

! دموکراسی مقام منظم عنتری

نوروز ايرانی در رژيمی ايرانی

بوی خوش خرد گرايی در نوروز

نامه ای به سخنگوی وزارت خارجه

!اصلاح جمهوری اسلامی به سبک آمريکا

!رژيم و دو گزينه، شکست، شکست ننگين

! لاابالی ها شال و کلاه کنيد

اسلام را کشف کنيم نه مسخره

ماندگاری ايران فقط به ناهشياران است !؟

!نه نه، اين تيم، تيم ملی ما نيست

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/پنجمين بخش

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش چهارم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش سوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش دوم

فرهنگ نکبت، فرهنگ عزت/بخش نخست

فرهنگ سازی را بايد از دکتر شريعتی آموخت

دانشمندان اتمی يا الاغهای پاکستانی

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش دوم

راه اصلی ميدان آزادی خيابان شاهرضا است/بخش نخست

مبارزان ديروز، بابا بزرگ های بی عزت امروز

پيش درآمدی بر چيستی فرهنگ

ملتی در ميان چند طايفه رويا پرداز دغلباز

مشکل نه دستار که مسلک دستاربندی است

بی فرهنگی ما، عين فرهنگ ما است

! نابخردی نزد ما ايرانيان است و بس

!خود همی گفتی که خر رفت ای پسر

ولله که کابينه احمدی نژاد حقيقت ما است

است( Oedipuskomplex )رنج ما ازعقده اوديپ

غير قمر هيچ مگو

اين نه گنجی، که عقيده در زندان است

جمهوری خواهی پوششی برای دشمنان ملت

شاه ايران قربانی انتقام اسلامی

کار سترگ گنجی روشنگری است

گنجی اولين مسلمان لائيک

واپسين پرده تراژدی خمينی

انتخابات اخير پروژه حمله به ايران را کليد زد

جنگ آمريکا عليه ايران آغاز شده است

انتصاب احمدی نژاد، کشف حجاب رژيم

حماسه ديگری برای رژيم

برادر احمدی نژاد بهترين گزينه

انقلابی که دزديده شد؟

معين يک ملا است، نه مصدق

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران !/ بخش سوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش دوم

بزنگاه سرنوشت رژيم ايران/ بخش نخست

فولادوند همان جنتی است

اکبر گنجی، ديوانه ای از قفس پريد

دموکراسی محصول انديشه آزاد از مذهب است

تفنگداران آمريکايی پشت مرز هستند

رئيس جمهور اصلی خامنه ای است

!دانشجويان سوخته را دريابيد

دغلبازان ملا مذهبی

!خاتمی خائن نبود، رفسنجانی هم نيست

فندق پوست کنده

خيانتی بنام انقلاب اسلامی

ايران، کارگاه بی کارگر

آزادی کمی همت و هزينه می طلبد

نمايش لوطی عنتری در ملک جم

نخبگان نادانی

بوی باروت آمريکايی و رفسنجانی

آقای خمينی يک پيغمبر بود نه امام

انديشه زوال ناپذير است

اپوزيسيونی ناکارآمد تر از هخا!

زنهار که ايرانی در انتقام کشی خيلی بی رحم است!

سخنی با امضا کنندگان بيانيه تحليلی 565

...بر چنين ملت و گورپدرش

واپسين ماههای رژيم يران

اصول اعتقادی دايناسورها، طنزنوروزی

يادت بخير ميسيو، يادت بخير

امتيازی برای تسخيرايران

اشغال نظامی ايران وسيله ايالات متحده

چهارشنبه سوری، شروع حرکت تاريخی

بد آگاهی و فرهنگ هفت رگه

جرج دابليو بوش، آبراهام لينکلنی ديگر

روحانيّت ضد خدا

استبداد خاندان پهلوی بلای جان ملا ها

آمريکا در خوان هقتم

عقل شرعی و شرع عقلی

واکنش مردم ما به حمله نظامی آمريکا

عشق های آقای نوری زاده

به هيولای اتم نه بگوئيم

موشک ملا حسنی و اتم آخوند نشان بزبان کوچه

رفراندم امير انتظام يا سازگارا، کدام ميتواند مشکوک باشد ؟

آيا مخمل انقلاب به خون آغشته خواهد شد؟

کاندوليزا رايس و بلال حبشی

سکس ضرورتی زيبا است نه يک تابو

نام وطنفروشان را به خاطر بسپاريم

طرح گوسفند سازی ملت ايران

آب از سر چشمه گل آلود است

رژيم ملا ها دقيقآ يک باند مافيا است

نوبت کشف عمامه است

فرهنگی که محشر می آفريند - دی جی مريم

ملا ها عقلمان را نيز دزديده اند

فقدان خرد سياسی را فقدان رهبريّت نناميم

ابطحی و ماری آنتوانت ـ وبلاگ نويسان تواب

نادانی تا به کی !؟

آزادی ايران، نقطه شروع 1

آزادی ايران، نقطه شروع 2

هنر سياست

ايران و ايرانی برای ملا ها غنيمت جنگی هستند

شب تيره، نوشته ای در مورد پناهندگی

انقلاب ايران، آغاز جنگ سوم بود

اين رفراندوم يک فريب است

سپاه پاسداران، شريک يا رقيب آمريکا

خامنه ای پدر خوانده تروريسم

فرهنگ پشت حجاب

کمونيسم همان حزب الله است

داريوش همايون چه ميگويد؟

اينترنت دنيای روانپريشان

خانه تکانی فرهنگی

فردا روشن است

عين الله باقرزاده های سياسی

آن که می خندد هنوز

اپيستمولژی اپوزيسيون

انقلاب سوسول ها

درود بر بسيجی با و جدان

روشنگران خفته ونقش چپ

فتح دروازه های اسلام

حزب توده و نابودی تشيّع

جنگ ديگر ايران و عراق

درد ما از خود ما است

يادی ازاستبداد آريا مهری!؟

ابر قدرت ترور

کدام مشروطه خواهی؟

برای آقای سعيد حجاريان

تراژدی ملا حسنی ها

مارمولک، سری 2

پهلوی پرست ها

هخا و تجمع اطراف دانشگاه

هخا و خاتمی، دو پسر عمو

تريبونال بين المللی

پايان ماه عسل فيضيه و لندن

طرح آزادی ايران 1

اولين و آخرين ميثاق ملی

اطلاعيه جمهوری خواهان

يک قاچاقچی جانشين خاتمی

فهم سر به کون

توطئه مشترک شريعتمداری

انگليس و ملا

نفت، رشوه، جنايت و

عنتر و بوزينه وخط رهبری

اروپايی و ملای هفت خط

ايران حراج است، حراج

درسهايی ازانتخابات آمريکا

عنکبوت و عقرب

بر رژيم اسلامی، نمرده به فتوای من نماز کنيد

پوکر روسی فيضيّه با پنتاگون

به ايران خوش آمديد کاندوليزای عزيز

مسخره بازی اتمی اروپا و ملا ها

انتلکتوليسم يا منگليسم

آبروی روشنقکران مشرق زمين


رسالت من بعد از نوژه

بی تفاوت نباشيم

نگاه خردمندانه به 28 مرداد


سايه سعيدی سيرجانی :

مسئوليت، نوشته ای در ارتباط با رفراندوم

پرسش شيما کلباسی از سايه در ارتباط با طرح رفراندوم

هويت، به همراه يک نوشته از فرزانه استاد جانباخته سعيدی سيرجانی با نام مشتی غلوم لعنتی

بچه های روستای سفيلان

امان از فريب و صد امان از خود فريبی

دريغ از يک "پسته" بودن

رنجنامه کوتاه سايه

بر ما چه ميرود


روشنگری های شهريار شادان از تشکيلات درونمرزی حزب ميهن :

خمينی؛ عارف يا جادوگر ؟

ما جوانان ايران بايد

حکومت خدا (1)

می گوید اعدام کن

راهی نوین برای فردای ایران


رنجنامه معصومه

شير ايران دريغ!


حافظ و اميرمبارزالدين

دلکش و ولی فقيه


کانون وب‌لاگ‌نويسان ايران-پن‌لاگ


کانون وبلاگ نويسان



This page is powered by Blogger. Isn't yours? Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com eXTReMe Tracker