حزب ميهن
دکتر محمد پروین
!طرح سیاست سازان امریکا برای "تغییر خامنه ای" در تکمیل رفراندم "تغییر قانون اساسی"
فضائی که طرح رفراندم کذائی تغییر قانون اساسی ایجاد کرده است، بسرعت مورد استفاده سیاست سازان امریکائی که سالهاست تشنه تجدید رابطه علنی با رژیم اسلامی هستند قرار گرفته است و تحت پوشش مسخره "تغییر رژیم خامنه ای" عادی سازی کامل روابط با رژیم اسلامی و باز گشائی سفارت امریکا را مطرح کرده اند. در روز ۲۲ دسامبر، کمیته ای به رهبری سناتور جان کیل (جمهور خواه)، سناتور لیبرمن (دموکرات)،جان شولتز (وزیر سابق کشور) و جیمز وولسی ( رئیس سابق سی-اَی-ای) تحت نام "کمیته خطر موجود" (۱) سیاست خارجی جدید امریکا را در قبال رژیم اسلامی فرموله کرده و قصد دارند اَنرا بعنوان سیاست رسمی امریکا به مرحله عمل دراَورند. تلاش اصلی این سیاست جدید، (که من از اَن بعنوان طرح و رساله نیز نام خواهم برد) عنوان کردن خامنه ای بعنوان تنها عامل همه بدبختیها در ایران است. در این رساله، ۲۹ بار از خامنه ای و رژیم خامنه ای نام برده شده ولی حتی یکبار نامی از جمهوری اسلامی و یا رژیم اسلامی برده نشده است. تنها دو بار به واژه اسلام اشاره شده و اَنهم در رابطه با فلسطین و سپاه پاسداران میباشد. این مشاهده، باید تا حدودی اهداف و فضای این سیاست را برایتان مشخص کند.این رساله در یکی از این ۲۹ بار، اینچنین از خامنه ای یاد میکند"علی خامنه ای، ولی فقیه، خطری اساسی برای صلح است چرا که تمام علائم دال بر اینست که او مصمم به تولید سلاحهای اتمی است. از طرف دیگر، مردم ایران، متفق ما هستند. اَنها میخواهند خود را از ظلم خامنه ای رها سازند و میخواهند که ایران به جمع دموکراسیهای صلح اَمیز و شکوفا بپیوندددر این رساله تاکید شده که تعداد بیشماری از شخصیت های مذهبی و اصلاح طلب، علیه خامنه ای و عدم تمایل او به ارتباط با امریکا صحبت کرده اند. این نوشته از انتخابات سال ۱۹۹۷ و ۲۰۰۱ ، بعنوان سمبل خواست مردم ایران برای دموکراسی و تغییر، نام برده است. رساله پیشنهاد میکند که برای قانع کردن خامنه ای برای اینکه به مسجد باز گردد تا از مجازات مصون بماند، باید با او گفتگو برقرار کرد. و برای اینکار چون خاتمی ضعف نشان داده است، پیشنهاد میکند که روحانیت شیعه جمع شوند و بطور خصوصی با او صحبت کنند و قانعش کنند که قدرت را به مردم واگذار کند ( مشابهتی بس تصادفی با خواست رفراندم شود:!!)."رساله پیشنهاد میکند که برای انجام طرح "1تغییر خامنه ای " لازم است اقدامات زیر انجام
هر چه زودتر ارتباطات امریکا و ایران عادی شود و در درجه اول سفارت امریکا در تهران شروع بکار کند.1
عالیرتبه ترین مقامات مسئول امریکا، مسئولیت پیشبرد سیاست جدید امریکا نسبت به ایران را عهده دار شوند.1
به خامنه ای فهمانده شود که اگر توسعه سلاحهای اتمی را در تبعیت از قوانین بین المللی متوقف نکند، امریکا و دیگران این حق را برای خود محفوظ میدارند که قابلیت های اتمی او را فلج ساخته و یا از میان بردارند.1
ایجاد گفتگو با خامنه ای از طریق روحانیت عالی مقام شیعه، برای اینکه به مسجد برگردد. اَنها باید ابتدا بطور خصوصی از او بخواهند که قدرتش را تفویض کند و برایش روشن کنند که اگر مقاومت کند، این مطلب را بطور علنی عنوان خواهند کرد.1
روشن ساختن این مطلب که اگر چه امریکا با نمایندگان رژیم خامنه ای ملاقات و مذاکره میکند، اَنها را صاحب مشروعیت نمی داند!1
.دفاع از ایرانیان دموکرات و مخالفان برای اینکه بسوی دموکراسی پیش بروند و قدرت را از خامنه ای سلب کنند
ایجاد مبادلات فرهنگی، اَکادمیک و حرفه ای به مثابه بخشی از تلاش امریکا در کمک به ایرانیان برای دموکراتیزه کردن کشورشان .1
1
ایجاد ارتباط بین امریکا و نظامیان ایران برای ایزوله کردن خامنه ای که بر گروه های مزدور شبه نظامی اتکا دارد.1
مامور کردن نیروهای امریکا در منطقه، سیا، اف-بی اَی و اَژانس مربوط به مواد مخدر، به کارهائی نظیر جلوگیری عبور از خطوط مرزی، تروریزم و مواد مخدر.1
اعمال تحریم هشیارانه ای که ولی فقیه و حلقه نزدیک به او را هدف قرار دهد و مردم صدمه ای نبینند.1
ایجاد ارجحیت برای امریکا با تهدید به محاکمه شدن خامنه ای در یک تریبونال بین المللی.1
تامین ۱۰ میلیون دلار بودجه برای رسانه های فارسی زبان برون مرز.1
کمیته نتیجتا توصیه میکند که سیاستی صلح اَمیز ولی با قدرت، بعنوان استراتژی از بین بردن خطری که خامنه ای بوجود اَورده ، اتخاذ شود.1
سیاست پیشنهادی این کمیته هیچ مشابهتی با اَنچه که ایرانیان اَزادی خواه در تلاش اَن هستند ندارد. هیچ چیزی کمتر از یک دموکراسی لائیک مورد قبول ایرانیان اَزاده نیست. بنابراین، به سیاست "تغییر خامنه ای" و ادامه سلطه حکومت کمی ملایم شده اسلامی، رضایت نخواهند داد. بنظر میرسد که علیرغم شعارهای تند علیه خامنه ای، هدف اصلی کمیته، عادی کردن روابط و باز کردن سفارت امریکا در تهران باشد. تقلیل دادن ماشین استبداد رژیم اسلامی به "رژیم خامنه ای" و بدنبال شکلی ملایم تر از رژیم اسلامی بودن، یا ناشی از نادانی است و یا ناشی از عدم احترام و جبهه گیری در مقابل ایرانیانی است که خواستار حکومتی سکولار و دموکراتیک هستند.1
اَیا سیاست پیشنهادی این شانس را دارد که بعنوان سیاست رسمی دولت امریکا در اَید؟
متاسفانه شواهد موجود دال بر اینست که دولت امریکا خود را اَماده میکند تا سیاستی مشابه این طرح را اختیار کند. بر اساس گزارش تایمز مالی در ۲۷ دسامبر ۲۰۰۴، پرزیدنت بوش، پشتیبانی بی سابقه ای از سیاست اروپائیان در بر قراری مراوده با رژیم ایران ابراز داشته است تا حدی که از برخورد خصمانه تشکیلات خودش نیز انتقاد کرده است. پرزیدنت بوش در مصاحبه مطبوعاتی خود در هفته گذشته میگوید:1
در حال حاضر ما نفوذ چندانی بر ایران نداریم. ما به دیگران تکیه کرده ایم چرا که بدست خود ارتباط و نفوذ خودمان را بر رژیم ایران محدود و خود را تنبیه کرده ایم که این پیغام را بدهیم که اَنها باید به اَن صداها گوش کنند. ما بصورت بخشی ازتحسین کنندگان برخورد اروپا در اَمده ایم. این شیوه برخورد ما به این مسئله است. بنابراین دیپلماسی باید بصورت اولین انتخاب ما دراَید.1
بنظر میرسد که این خواست پرزیدنت بوش دقیقا اَنچه هست که این رساله سیاسی دنبال میکند. کمته ابتدا چیزی تخیلی بنام "رژیم خامنه ای" بوجود می اَورد و سپس پیشنهاد میکند که سفارت امریکا باز شود و عادی سازی روابط کامل شود.1
اگراعضای "کمیته خطر موجود" و سیاست سازان امریکا، بخصوص پرزیدنت بوش بخواهند خلاف این تعبیر را ثابت کنند باید سیاستی را پیشنهاد کنند که در صدر اَن پذیرش و احترام به خواست اَزادگان ایران برای یک حکومت سکولار و دموکراتیک بطور روشن درج شده باشد.1
تغییررژیم اسلامی و استقرار یک سیستم سکولار دموکراتیک که هدف ایرانیان اَزاده هست، کاریست بس مشکل ولی اَنها خود قادر به ایجاد چنین سیستم حکومتی هستند. بالا ترین کمکی که اعضای این کمیته و دیگرسیاست سازان و مسئولان دولتهای غربی میتوانند انجام دهند اینست که:1
- با این رژیم رابطه دوستانه برقرار نکنند، تحت عنوان مراودات فرهنگی، و ارتباطات بین دو ملت، به اَن مشروعیت ندهند و به بهانه راضی کردن خامنه ای ها، سفارت خانه خود را باز نکنند و به اَن کمک نکنند.1
ارتباطات رسمی خود را به پئین ترین سطح دیپلماتیک کاهش دهند و از هر گونه مذاکره پنهان با رژیم اسلامی خودداری کنند.1
تحریمی هشیارانه که رژیم اسلامی را ( و نه فقط خامنه ای را!) هدف قرار دهد اعمال کنند. تحریمی واقعی، نه تحریمی از اَن نوع که صدها کمپانی امریکائی منجمله هالی برتون و جنرال الکتریک را مستثنی کند.همین و بس.1
طرح این کمیته، و پیشنهاداتش در مورد خامنه ای طرحی است که بیشتر مناسب گول زدن بچه هاست. احتمالا طرح مسخره رفراندم این ایده را به اَنها داده است که میتوانند با ما اینگونه رفتار کنند و بر اَن شده اند که در پرتو تبلیغاتی که حامیان رفراندم در برون مرز ایجاد کرده اند و با تکیه بر خواست بسیاری از این حامیان و بی توجهی عده ای دیگر، این طرح توهین اَمیز را جا بیاندازند. هدف اصلی "دوستان" امریکائی ما اینست که در حین اشتغال ایرانیان به این طرح که در واقع مکمل طرح رفراندم شاگردان متحول شده خمینی است، سفارتخانه را باز کنند و مراودات و معاملات با رژیم را بنام بسط دموکراسی و ارتباط بین دو ملت به ما حقنه کنند
باید به اَنها نشان دهیم که اَنچنان هم که اَنها فکر می کنند بچه و احمق نیستیم. البته هستند میان ما کسانیکه حاضرند به نوعی از رژیم اسلامی تن در دهند. هستند کسانیکه امید به خود و دیگران را از دست داده اند و توقعشان را تا سطح خواست های افرادی چون سازگارا، ملکی، و ِِعطری کاهش داده ا ند، منتها، اَنانی که از این قماش نیستند، باید استحقاق خود را ثابت کنند. باید به افراد کمیته و سیاست سازان امریکا نشان داد که این چنین طرحهائی مورد توافق ایرانیان اَزاده نخواهد بود مگر اَنکه تغییرات لازم در اَن ایجاد شود. کافیست که در رساله خود جای خامنه ای را با رژیم اسلامی عوض کنند. ریشخند صدور دموکراسی به مملکت ما را با ایجاد سفارتخانه و معاملات اَشکار و نهان با رژیم، کنار بگذارند و تحریمی حساب شده و واقعی بر رژیم اسلامی اعمال کنند و بگذارند که مبارزات مردم ما شکل گیرد.1
اعمال چنین خواستی در گرو وجود یک بلوک سیاسی قوی و رای دهنده از ایرانیان میباشد. امری که تا بحال مورد توجه ایرانیان قرار نگرفته است. در شرایطی که هنوز این ابزار قوی در اختیار ما نیست، اَزادی خواهان ایرانی در سراسر دنیا میتوانند با استفاده از اطلاعات ارتباط با کمیته که در پایان این نوشته اَمده و امضای فراخوانی که گروه مهر در این رابطه اَماده کرده و در صفحه کامپیوتری مهرموجود است، این خواستها را اعلام کنند و حداقل نیروی بالقوه خود را نشان دهند.1
رفراندم پیشنهادی برای تغییر قانون اساسی فضای مناسبی برای اینگونه طرحها ایجاد کرده است. بین درخواست تغییر قانون اساسی از رژیم اسلامی و درخواست از خامنه ای برای مراجعت به مسجد با وساطت علمای شیعه ، شباهت و خوانائی چشم گیری وجود دارد. هر دو هم مخاطبین خود را بسیار ساده لوح تصور کرده اند. تلاش اصلاح طلبان دولتی برای حفظ سیستم مذهبی از طریق ایجاد تغییراتی در اَن، در درجه اول احتیاج به محیطی اَرام دارد که در اَن نافرمانی مدنی جای خود را به بی عملی و "گفتمان رفراندم" بدهد. در چنین محیط اَرام و بر بستر رویای تغییر قانون اساسی توسط رژیم اسلامی و فرستادن خامنه ای به مسچد است، که قدرتمداران غربی فرصت خواهند یافت و جرات خواهند کرد که سفارت خود را باز کنند و با رژیمی که هنوز در صدر رژیم های تروریست قرار دارد، سنگسار میکند، اَدم میکشد و حق زندگی را از ملتی سلب کرده است، روابط دوستانه ایجاد کنند. فاجعه در اینجاست که هنگامی که رژیم اسلامی، یکی از بزرگترین ناقضان حقوق بشر، در راه رسیدن به این پیروزیها گام بر میدارد، "روشنفکران" ما جشن گرفته اند و سرمست از اینند که میخواهند رعایت حقوق مندرج در بیانیه حقوق بشر را از این رژیم اَدم خوار گدائی کنند. کارعمده اَزادی خواهان اینست که با نه گفتن به هر دو طرح نشان دهند که پس از ۲۶ سال تجربه ستم رژیم اسلامی، هرگز به چیزی کمتر از یک حکومت سکولار و دموکرات تن در نخواهند داد. باید از بین بردن مانع کمک های دولتها و قدرتهای سود جو به رژیم اسلامی و جلوگیری از مشروعیت یابی رژیم را در هم ادغام کرد. وادار کردن دولتهای غربی به ویژه امریکا به تحریم رژیم اسلامی و تحریم " انتخابات " ریاست جمهوری در ایران به این دو خواست جامعه عمل خواهد پوشاند. تلاش ایرانیان برای تحریم مضحکه انتخابات ریاست جمهوری در ایران و تحریم رژیم از طرف دولتهای غربی ، خود بهترین و رساترین " نه " به رژیم اسلامیست...1